ترس و وحشت هنگام سیلی موشکی ایران
شرح حال هولناک تفنگداران آمریکایی در عین الاسد
نشریه بیلد آلمان شرح حال سربازان آمریکایی را در پایگاه عین الاسد عراق هنگام اصابت موشکهای ایران به این پایگاه تشریح کرده است
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما ، نشریه بیلد آلمان شرح حال سربازان آمریکایی را در پایگاه عین الاسد عراق هنگام اصابت موشکهای ایران به این پایگاه تشریح کرده است.
بر اساس این گزارش ، یک نظامی آمریکایی میگوید: ساعت ۱۱ شب بود که اولین آژیر به صدا در آمد. وحشت زده از اطلاعات سری، سربازان به داخل پناهگاهها فرستاده شدند. آنجا بود که موشکها آمدند.
نظامی آمریکایی: ترس از مرگ، بر من مسلط شده بود
موشکهای بالستیک ایران در مسیر پایگاه هوایی آمریکا در عین الاسد عراق.
بیلد مینویسد: وابستگان نظامی آمریکایی در رسانههای آمریکا گزارش میدهند که چگونه حملات ایران را در هفته گذشته تجربه کردند و چگونه از ترس مرگ، رنج میبردند.
چگونه قطعات جدا شده از تاسیسات در هوا پرتاب میشد و پناهگاهها به لرزه افتاده بود.
گروهبان یکم فرگوسن از آن لحظات میگوید: در اتاقکی نشسته بودم که از طریق بی سیم خبر را دریافت کردم. موشکهایی که نگران شلیک شان بودیم، در هوا به سمت ما در راه بودند. من به اسلحه خودم چسبیده بودم، سرم را پایین انداختم و تلاش کردم به چیزی خوبی فکرکنم و جای امنی پیدا کنم.
منتظر ماندم و امیدوار بودم که هر اتفاقی هم قرار است بیفتد زود به آخر برسد.
تفنگدار آمریکایی: من صد در صد آماده مردن بودم
گروهبان فرگوسن میگوید: صد در صد آماده مردن بودم
او آن لحظات را این گونه توصیف میکند که تصور میکرده سیستم پدافندی که بتواند موشکهای بالستیک ایران را دفع کند در پایگاه عین الاسد وجود نداشته است.
فرگوسن ادامه میدهد: ساعت ۱ و ۳۴ دقیقه بامداد به وقت محلی اولین موج حمله موشکی اصابت کرد.
انفجارهای حاصله، پناهگاهها را میلرزاند. هم آنهایی که در زمان صدام ساخته شده بودند و هم پناهگاههای جدیدی که ارتش آمریکا ساخته بود.
شرارههای نارنجی رنگ آرامش شب را به هم زده بود
او اعتراف میکند که این پناهگاهها در برابر حملات خمپارهای داعش میتوانست دوام بیاورد، اما معلوم نبود در برابر حملات سنگین موشکهای بالستیک ایران که هر کدام دستکم نیم تن مواد منفجره داشت تاب بیاورد.
سرهنگ آمریکایی اِستاکی کُله مان هم احوال خود را در شب حمله موشکی ایران این گونه شرح میدهد: من آنجا نشسته بودم و با خودم فکر میکردم، اصلا شاید تصمیم غلطی بوده که اینجا آمدم و ناگهان بوم بوم بوم...
انفجارها صورت گرفت، تمام زمین لرزید.
این سرهنگ آمریکا به سی ان ان هم گفته: درهای پناهگاهها با انفجار میتوانستند خم شوند، صدای مهیبی ایجاد شده بود، ما میدانستیم که محلهای اصابت نزدیک ما بودند، میتوانستیم فشار امواج ایجاد شده را حس کنیم.
موشکها دو آشیانه و واحد مسکونی خلبانان پهپادها و یک محوطه یگانهای ویژه را منهدم کردند.
شدت اصابت موشکها را میتوان از اینجا فهمید که شمار زیادی از سربازان را به دلیل ضربه مغزی باید تحت درمان قرار میدادند.
کاپیتان جفری هانزن هم میگوید: بعد از اصابت اولین موشک، من سر در گم شده بودم.
سرم را بیرون آوردم، با اصابت دومین موشک کلی خار و خاشاک با سر و گوشم برخورد کرد.
ده موشک در چهار موج حملات به قسمتهای پایگاه عین الاسد اصابت کرد.
نظامیان آمریکایی بعد از موشکها انتظار حمله زمینی داشتند
گروهبان فرگوسن با بی رمقی تمام از طریق دوربین سلاحش در تاریکی زل زده بود]در انتظار حمله زمینی نیروهای زمینی ایران ولی دید خبری نشد و هیچکس نیامد.
وی میگوید: ما بی نهایت خسته بودیم، این بدترین ترشح آدرنالین بود که من در عمرم تجربه میکردم. برای هیچ کس این وحشت را آرزو نمیکنم.
ما به هم نگاه میکردیم و فکر میکردیم که کجا میتوانیم برویم، چطور میتوانیم از اینجا خارج شویم.