پخش زنده
امروز: -
حجت الاسلام والمسلمین صفدری درباره اهداف و پیامدهای اقدام تروریستی آمریکا گفت: ترور سردار سپهبد سلیمانی، اقدامی از سر ضعف آمریکاییها و نه یک ابتکار، بلکه یک انفعال است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز خراسان رضوی، حجت الاسلام والمسلمین صفدری افزود: این ترور در نگاه اول نمایشدهنده توان و قدرت عملیاتی آمریکا نیست این اقدام یک گام منفعلانه و ناشی از شکست و بیمی است که مقامات آمریکایی از خود بروز دادند؛ از طرف دیگر حکایت از این دارد که آمریکائیها به دنبال آن هستند که شکستهای پیاپی خود در برابر جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را به هر قیمتی متاثر کنند. آنها قصد دارند برای خودشان یک پیروزی در مقابل ایران ثبت کنند. آنها احساس میکردند با ارتکاب این ترور، پیروزی بزرگی ثبت میکنندکه همه شکستهای قبلی آنان را جبران میکند، شکستهای پیاپی در معادلات منطقه و جهان اسلام، شکست در دستیابی به اهدافی که گروههای تکفیری را برای آن ایجاد کردند، ناکامی در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در سوریه و .... .
وی ادامه داد: تصور خام آنها این بود با ترور این سردار بزرگ قادرند موجی از فضای روانی به نفع خود ایجاد کرده و شکستهای قبلی را جبران کنند؛ اما بر عکس، آنها ناخواسته موجی را ایجاد کردند که همه رویکردهای آمریکا را تحت الشعاع قرار داد و اعتبار کشوری به بزرگی آمریکا را به چالش کشید.
به گفته وی، امروز آمریکائیها که به عنوان یک همپیمان وارد عراق شدند و به ظاهر با دولت این کشور برای مقابله با تروریسم همکاری میکنند، سیادت این کشور را نقض کرده و بر خلاف سیاستهای رسمی مقامات عراقی، رویکردهای تروریستی را بطور وحشیانهای تعقیب میکنند.
سردبیر فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران ادامه داد: امروز در پی این اقدام وحشیانه، آمریکا برای هیچ کشور دیگری در منطقه قابل اعتماد نیست، کشوری که نه در همپیمانی نظامی قابل اعتماد است و نه کوچکترین صداقتی از خود در پیمانهای سیاسی به نمایش گذاشته است؛ برجام را امضا میکنند، سپس یکطرفه آن را نقض میکنند. آنها در فعالیتهای مشترک نظامی برای اروپائیها و ناتو هم، هم پیمان خوبی نیستند. در پیمانهای مربوط به آب و هوا و مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز وفای بهتعهدات از خود نشان نداده اند. اکنون آمریکا در باور جهانیان، کشور ضعیف و شکست خوردهای است. کشوری که برای جبران مجموعه شکستهایش به جنایت و آدم کُشی روی آورده است.
حجت الاسلام والمسلمین صفدری با بیان اینکه آمریکا با این اقدام تروریستی و خطرناک نمی تواند اعتبار از دست رفته خود را به دست آورد، گفت: آمریکائیها تاکنون برای پیشبرد سیاستهایشان از ابزار ثروت، قدرت و هژمون استفاده و با این سه ابزار در طول سالهای گذشته برای ما چالشآفرینی کردهاند، تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران ناشی از این سه ابزار مهم آمریکائیها شکل گرفته است. آمریکا که سه یا چهار درصد جمعیت جهان و 33 درصد ثروت دنیا را در اختیار دارد از همه این ثروت و تسلیحات و تجهیزات بسیار عظیم برای ناکارآمدکردن انقلاب ایران استفاده می کند..
وی ادامه داد: امروز عناصر قدرت آمریکا به تقابل ملت عراق با ایران، دامن میزنند. بحران تصنعی در این کشور ایجاد کرده و علیه ایران فضا سازی میکنند. آنها تصور این را داشتند که فضای سیاسی عراق پذیرای دامن زدن به جو ضد ایرانی و از میان برداشتن سردار سلیمانی و فرماندهان حشدالشعبی است. این خطای محاسباتی باعث شد اعتبار نیمبند آمریکا در عراق و منطقه فرو ریزد. این خود گویای ضعف آمریکا در ادراک راهبردی از تحولات منطقه است. آمریکا در عین حالی که به لحاظ سختافزاری قوی است و از عناصر قدرت برخوردار است، از ضعف مزمن راهبردی رنج میبرد و قادر به درک واقعیتهای منطقه نیست و همین باعث کاهش اعتبار این کشور در سطح بینالمللی شده است.
او درباره منشأ نگرانی آمریکا و علت رویکردهای خصمانه علیه ایران اظهار داشت: علت رویکرد آمریکا علیه ایران، عقبماندگی کاخ سفید در معادلات منطقهای است. جمهوری اسلامی ایران، آمریکا را در دو زمینه به چالش کشیده و با آن همآوردی میکند. علیرغم برخورداری آمریکا از ظرفیتهای مختلف و عناصر قدرت، سران این کشور در پیشبرد اهداف خود در این رقابتها ناموفق هستند. رقابت در حوزههای نظری و گفتمانی که جمهوری اسلامی منطق برتر را در این هماوردی از خود به نمایش گذاشته است.
این کارشناسی سیاسی ادامه داد: آمریکا به لحاظ منطق گفتمانی یک کشور ضعیفی است و آنچه برای ارائه کردن در چنته دارد، سرکوب و قتل و غارت است. سران این کشور در عرصههای میدانی نیز علیرغم همه ظرفیتهائی که دارد، نتوانسته موفق عمل کنند، هر چند به برداشتن صدام از راس قدرت در عراق کمک کردند، اما آینده عراق را به ایران واگذار کردند. در افغانستان نیرو پیاده کردند ولی قادر به بقاء در این کشور نیستند. نمیتوانند سیاستهای خود در فلسطین را عملیاتی کنند. آنها گروههای تروریستی را تولید کردند، ولی نه موفقیتی از این رهگذر عایدشان شد که حتی سرافکنده هم شدند.
به گفته وی، آمریکایی ها در تکتک معادلات منطقه از حریف قدر و بیادعایی مثل ایران عقب ماندند و شکست خوردند پس باید جبران کنند، لذا طی چهل سال گذشته از هیچ اقدامی فروگذار نبوده و هر ابتکاری را تجربه کردند که شامل جنگ تحمیلی، عملیات طبس، کودتای نوژه، تحریمهای فلج کننده، افزایش فشار سیاسی، مقابله با پیشرفتهای هستهای صلح آمیز و توانمندیهای دفاعی، نظامی و موشکهای بالستیک و... بود و اینک هم بدنبال آن هستند تا با ترور شهید سلیمانی کار ناتمام خود را به پایان برسانند.
حجت الاسلام والمسلمین صفدری با بیان اینکه رویکرد آمریکائیها در ترور قاسم سلیمانی یک تصمیم دفعی نبود که یک شبه تصمیم اتخاذ شود و ایشان را در عراق هدف قرار دهند، افزود: این کار حتی یک کار اطلاعاتی قوی هم نبود؛ مقامات عراقی اعلام کردند که ما رسماً به نظامیان آمریکا اطلاع رسانی کرده بودیم و گفته بودیم با این هواپیما چه کسی وارد میشود و چه کسی از او استقبال خواهد کرد. خب وقتی آنها رسماً در جریان این سفر هستند، کاملاً پیداست هدف قراردادن سرنشینان این هواپیما اصلاً ارزش اطلاعاتی و عملیاتی ندارد. این ترور، اقدام از پیش طراحی شدهای بود برای اینکه مجموعه شکستهای آمریکا را به حاشیه ببرد اما ارزیابی ما این است که با این اقدام شکست غیر قابل جبرانی متوجه آمریکا شده است.
سردبیر فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران درباره انتخاب این زمان توسط آمریکاییها برای انجام ترور سردار سلیمانی هم گفت: انتخاب مقطع کنونی به نظرم به دلیل محاسبات غلط مقامات آمریکایی است. آنها در حقیقت از سوی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی بازی خوردند. در ماجرای مربوط به هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی توسط ایران، سیاستمداران آمریکایی توصیه کردند که مواظب باشید که وارد جنگ با ایران نشوید. وقتی آرامکو توسط مبارزان یمنی هدف قرار گرفت، سیاستمداران و نظامیان آمریکایی به ترامپ توصیه کردند مواظب باش به جای عربستان سعودی با ایران وارد جنگ نشوی. برخی میگفتند که آمریکا نباید در برابر آسیبی که عربستان سعودی دیده است، هزینه جنگ با ایران را بپردازد یا می گفتند نباید عربستان سعودی توقع داشته باشد که آمریکا تا آخرین قطره خون سربازانش با ایران بخاطر عربستان بجنگد. اینها همه نشانههایی بود از اینکه آمریکاییها از مواجهه نظامی با ایران ابا داشتند و نگرانی آنها به ناحق هم نیست.
وی ادامه داد: این برداشت آمریکائیها غلط نیست که اگر به ایرانیها تعرض شود، قاطع میایستند. مقام معظم رهبری هم چند روز قبل اعلام کردند که ما به دنبال راه انداختن جنگ نیستیم نمیخواهیم کشور را به دهانه جنگ ببریم، اما اگر به ما تعرض شود، قاطعانه پاسخ خواهیم داد. با این برداشت از ایران و سرسختی ایران، تمایل عمومی در آمریکا پیشگیری از بروز تنش نظامی بین دو کشور است. ولی ترامپ بخاطر خطای محاسباتی و غرور غیرمنطقی یا در اثر اشتباهاتی که به او القا شد و محاسبات غلطی که به عمل آورد، وارد این ریسک بزرگ و ماجراجوئی شد.
حجت الاسلام و المسلمین صفدری تاکید کرد: برخی از نظریهپردازان آمریکائی اینگونه القا میکنند که ایران مشکلات اقتصادی عدیدهای دارد. آنها معتقد بودند ایران واقعاً در ضعف مفرط چند لایه بسر میبرد. بنابراین ترامپ با ترکیبی از غرور و خودپسندی اعلام کرد دستور این حمله را من صادر کردم. آمریکائیها متأثر از این رویکرد محاسباتی و خطای راهبردی احساس کردند که اگر ایران را در این مقطع زیر ضربه عملیاتی برده و تضعیف کنند باصطلاح خودشان برای همیشه از شر ایران در امان خواهند بود و اگر این کار را به تاخیر بیندازند برای همیشه با دشمن سرسختی مثل ایران مواجهند.
وی اضافه کرد: یکی از راههای تضعیف هم در نگاه آنها این بود که مردان قوی ایران که نفوذ منطقهای برای ایران تدارک دیده و الگوی عملی جهاد و مقاومت هستند را از میان بردارند و از این طریق منطق ایران را سرکوب کنند. لذا علت اینکه این مقطع و این دوران را انتخاب کردند پالسهای غلطی است که به ترامپ داده شد. ترامپ در اثر این پالسها به این جمعبندی رسید که در این مقطع اگر ایران را درونگرا کرد بزرگترین دستاورد را خواهد داشت. از طرف دیگر آمریکاییها فشار سنگینی را در ماه قبل به بهانه استیضاح به شخص ترامپ آوردند. در حقیقت ترامپ با انجام این ترور یک فرار به جلو هم داشت. کاری کرد که همه جریانهای سیاسی را دنبال خودش بکشاند و بگوید ما در یک وضعیت جنگی با ایران هستیم و رئیسجمهوری که امروز دارد با دشمن بیرونی (ایران) مبارزه میکند را نمیتوان و نباید استیضاح کرد یا تحت فشار سیاسی قرار داد.
سردبیر فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران درباره این سوال که نقش منطقهای ایران از ترور صورت گرفته چه تأثیری میپذیرد و تأثیر آن بر وضعیت آمریکا چگونه است، هم گفت: این ترور و تأثیرات آن از چند زاویه قابل ملاحظه و دقت است؛ اولاً ایران یک فرمانده بزرگ و یک انسان والا که فقدانش خسارت بزرگی برای ملت ایران و ملتهای منطقه را در پی داشت از دست داد ولی آمریکاییها با این ترور اعتبار نداشتهشان را هم از دست دادند و مردم دنیا کاملاً فهمیدند که کشور بزرگی با 320 میلیون جمعیت، دارایی و ثروتهای زیاد و در اختیار داشتن قدرت و مکنت و هژمون و ارتش قوی چطور از یک فرمانده ایرانی در هراس است. ثانیاً اما قصه به اینجا ختم نمی شود، شهادت شهید سلیمانی به این وضعیتی که اتفاق افتاد روحیه حماسه، جهاد و شهادت را در منطقه تقویت کرد. در جهان اسلام از کشمیر تا فلسطین شعار مرگ بر آمریکا طنین انداخت. روحیه مبارزه و آرمانخواهی و اسلامگرایی و ضد آمریکایی با این ترور بین مسلمانان و جوانان منطقه تقویت شد که این یکی از تأثیرات شهادت این دلیر مرد هست.
حجت الاسلام و المسلمین صفدری ادامه داد: ثالثاً مواضع ضد آمریکایی ملت ایران تقویت شد. چراکه بخشهایی از مردم نگاه خوشبینانهتری به آمریکاییها داشتند و با این دیدگاه از گفتگوهای صلح آمیز که به بهانه مسأله هستهای ادامه داشت حمایت میکردند. در پی این اقدام تروریستی، این بخش از جامعه ایرانی هم احساس کرد که این نگاه منطقی نیست و فهمید سیاستمداران آمریکایی واقعاً افرادی هستند که یک طرفه به معادلات نگاه و فقط منافع خودشان را دنبال میکنند و هیچ ارزشی برای مردم سایر کشورها قائل نیستند.
به گفته این کارشناس سیاسی، چهارمین موضوع اینکه این ترور در معادلات داخلی آمریکا هم دو دستگی ایجاد کرد و مردم آمریکا و جریانهای سیاسی آمریکایی را به دو بخش موافق یا مخالف تقسیم کرد. این دو قطبی شدن جامعه آمریکایی یکی از چالشهایی است که در فضای سیاست تأثیرات خودش را خواهد داشت.
وی ادامه داد: پنجمین موضوع هم اینکه از نظر راهبردی آمریکائیها این همه هزینه دادند و دستاوردی به دست نیاوردند. اینکه رئیسجمهور آمریکا با پررویی کامل و بدون توجه به عرف بین المللی و رویکردهای شناخته شده در سازمان ملل و مجامع حقوقی، رسماً یک ترور را بر عهده بگیرد و بگوید من این کار را کردم، در حقیقت جایگاه حقوقی یک رئیس جمهور را در دنیا به اندازه یک تروریست تنزل داده؛ این وضعیت در حقیقت همه دستاوردهای راهبردی قبلی را هم به چالش کشیده است.
حجت الاسلام و المسلمین صفدری با بیان اینکه پس از این ترور، نقش آفرینی ایران در معادلات منطقهای رو به رشد خواهد بود، افزود: آمریکاییها در طول چهل سال گذشته راهبردشان مهار ایران بوده است اگرچه در این مدت موفق نشدهاند، امروز آمریکاییها به این جمعبندی رسیدهاند که تئوری مقابله با ایران و حل کردن معضلات داخلی خودشان بوسیله هجومی کردن گارد سیاست خارجی آمریکا علیه ایران را در دستور کار قرار دهند. ما در مقطع پیش رو حتماً شاهد تحولات دیگری بین خودمان و آمریکا خواهیم بود ولی این به آن معنا نیست که در این تحولات، نقش آفرین اصلی، آمریکاییها باشند. حتماً در این معادله مردم ایران نشان خواهند داد که مهارپذیر نیستند. روی شعار استقلالطلبی خود ایستادهاند و آن کشوری که باید در منطقه غرب آسیا مهار بشود آمریکاییها هستند.
این کارشناسی سیاسی با بیان اینکه آمریکائیها قدرت تحمل بازتابهای اقدام نظامی علیه ایران را ندارند، افزود: نقطهای که آمریکاییها در ایران مورد هدف قرار بدهند تعریف شده خواهد بود اما نقطهای که از آن آسیب ها و پاسخها را دریافت میکنند تعریف شده نیست، گسترده و همه جانبه است و در وقت مشخصی نخواهد بود، هم زمانش طولانی است هم در یک افق گستردهای از این کره خاکی انجام خواهد شد.
وی تاثیر این ترور را موجب تقویت جریان مقاومت در منطقه دانست و درباره نقش جریان سعودی و اسرائیلی در این عملیات و اینکه ابعاد پاسخ واکنشی ایران می تواند این دو کشور را در بر بگیرد، گفت: به نظرم نیازی نیست سعودیها و اسرائیلیها در این عملیات نقش مستقمی داشته باشند اما نقش تشویق کننده و حمایت کننده (تشویق کننده قبل از عملیات و حمایت کننده بعد از عملیات) را دارند ولی در نگرانی گستردهای بسر میبرند و سعی میکنند بیش از اندازه ابراز خوشحالی و خرسندی نکنند زیرا ممکن است خوشحالیشان به خاطر رویکرد انتقام آمیز هواداران ایران تبدیل به عزای گسترده ای شود و به همین دلیل است که سکوت اختیار کردهاند.
حجت الاسلام و المسلمین صفدری همچنین درباره تصمیم خروج نیروهای آمریکا از عراق با توجه به ترور اخیر، گفت: اینکه مقامات آمریکایی یا مجلس عراق برای اخراج دیپلماتها و نیروهای آمریکایی از عراق چه خواهند کرد، به اختیار و صلاحدید مقامات عراقی بستگی دارد؛ عراقیها نشان داده اند که در این زمینه احساس نگرانی میکنند و تصورشان این است که همه شرارتهایی که در خاک خودشان با آن مواجهند منشأ آمریکایی دارد. این را مقامات عراقی کاملاً ادراک می کنند و آمریکاییها چه بخواهند چه نخواهند مجبورند خاک عراق را ترک کنند در غیر اینصورت مجبورند در کوچه پس کوچههای شهرهای مختلف آمریکا جنازه سربازان خود را بر دوش حمل کنند و بر تلفات گسترده تأسف بخورند.
سردبیر فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران در بیان ابعاد شخصیتی سردار شهید سلیمانی هم گفت: شهید سلیمانی بر دشمن بسیار با صلابت و انتقام گیر ظاهر می شد و در کنار دوستان و خودیها بسیار نرم و مهربان بود. شهید سلیمانی نه فقط یک مرد نظامی در صحنه بلکه یک سیاستمدار کاملاً مسلط، یک فرمانده موفق و با انگیزه و پر ابتکار بود. وی هیچگاه از راه و هدفی که داشت احساس خستگی نمیکرد. در مسیر رهبری بود، همواره به اینکه مطیع رهبری است افتخار میکرد. برای عظمت ملت ایران تلاش میکرد. جناحی نبود و متعلق به همه کشور بود. آرمانها برایش دستیافتنی شده بودند و برای رسیدن به آرمانها از آرامش خودش مایه می گذاشت، هیچگاه آرام نبود و با خروشی که داشت دشمن را ناامید میکرد.