پخش زنده
امروز: -
خونی که بامداد دومین جمعه دی ماه در بغداد بر زمین ریخته شد، تاریخ ساز است. پیامدهای کوتاه مدت حکایت از آن دارد که این رویداد ساختار هندسه نوین قدرت جهانی را تغییر خواهد داد.
گزارههای این پدیده در دو حوزه شخصیت حاج قاسم سلیمانی و تاثیر بر معادلات ملی، منطقهای و بین المللی قابل تحلیل است:
۱- سردار سلیمانی ۴۰ سال تجربه مشارکت در معرکههای سخت داشت. هرگز به دشمن پشت نکرد نه در جنگ با مخالفان حریم امنیت ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس و نه در مقابله با آنانی که امنیت حرم ال الله در فراسوی مرزها را نشانه رفته بودند. حاج قاسم که قهرمان همیشه پیروز بود در نبرد و در معرکه به شهادت نرسید بلکه در یک سفر رسمی غیر نظامی به دست شقیترین افراد ناجوانمردانه ترور شد.
۲- سردار سلیمانی نه به دست مزدوران و تکفیریهای تروریست یا رژیمهای وابسته بلکه با دستور رییس جمهور امریکا به شهادت رسید. این مسئله راه هرگونه، چون و چرا در دخالت مستقیم امریکا بر ضد ایران را میبندد.
۳- سردار سلیمانی، چهرهای بین المللی در مبارزه با تروریسم بود. نحوه شهادتش به گونهای بود که پس از سفربه لبنان، سوریه و عراق به شهادت رسید. شهادت در فراسوی مرزها تاییدی بر فراملیتی بودنش شد.
۴- سردار سلیمانی فرمانده مدافعان حرم اهل بیت (ع) بود. او بیشترین تلاش را برای تامین امنیت و ساخت و ساز حرمهای آل الله انجام داد. سرنوشت این گونه رقم خورد که در سرزمین عراق به شهادت برسد که بیشترین قرابت را با عتبات عالیات اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) داشته باشد.
۵- سردار سلیمانی در کنار یارانش شاید تنها شهید در تاریخ باشد که بارگاه پنج امام معصوم شامل امام موسی کاظم (ع)، امام محمد تقی (ع)، امام حسین (ع)، امام علی (ع) و امام رضا (ع) میزبان پیکرش باشند.
اما در حوزه ملی، منطقهای و بین المللی میتوان تاریخ تحولات را به دو مقطع پیش و پس از شهادت سردار سلیمانی تقسیم کرد که واقعیتهایی در این زمینه وجود دارد:
۱- شخصیتها را معمولا ترور فیزیکی میکنند تا مانع از استمرار تاثیر آنان بر تحولات شوند حال انکه پیامد شهادت حاج قاسم نه فقط کمتر از حیاتش نیست که فزایندهتر هم شده است.
۲- امپراتوری رسانهای نظام سلطه از دو سال پیش بویژه سه ماه گذشته کوشش بسیار کرد زمینه جدایی ملتهای ایران و عراق را فراهم کند. این فتنه با در هم آمیختن خون فرمانده شهید سردار سلیمانی با شهید ابومهدی المهندس معاون بسیج مردمی عراق به وحدت انجامید.
۳- امریکا تصور میکرد با شهادت حاج قاسم سلیمانی زمینه برای استمرار حضور نظامیانش در عراق سهلتر خواهد شد حال انکه نخستین پیامد خون فرمانده مقاومت، تصویب قانون اخراج نیروهای امریکایی است که در مجلس عراق انجام شد.
۴- سردار سلیمانی را به شهادت رساندند تا زمینه ساز تضعیف محورمقاومت شود حال انکه این خون سبب افزایش وحدت و هم افزایی بیشتر نیروهای مقاومت از عراق و سوریه تا یمن و لبنان و از فلسطین تا دیگر مناطق خواهد شد.
۵- خون سردار سلیمانی به روشنترین صورت ممکن، رسواگر منش جنایتکاران امریکایی، افشاگر نفاق اتحادیه اروپا و بی عملی نهادهای بین المللی در برابر نقض مکرر قوانین و حقوق بین الملل شد.
۶- رستاخیر مردمی در تشییع پیکر سیدالشهدای مقاومت تبدیل به یک همه پرسی در حمایت از راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه مقاومت شد.
۷- مشارکت چند میلیونی مردم در تشییع پیکر مطهر شهید ولایتمدار حاج قاسم نوعی رزمایش قدرت نرم جمهوری اسلامی است که پیامد مثبت آن در قدرت ملی نمایان خواهد شد.
۸- حماسه تشییع پیکر فرمانده با بصیرت سردار سلیمانی به صورت عینی باور به مبارزه با استکبار به سرکردگی امریکا و رژیم صهیونیستی را نزد نسل جدید که کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، حمله نظامی به طبس، سرنگونی هواپیمایی با ۲۹۰ مسافر، پشتیبانی از صدام در جنگ تحمیلی و ... را به چشم ندیده بودند، برای سالها نهادینه کرد.
۹- مردم به حق خواهان انتقام سخت هستند و نیروهای مقاومت هم قصاص عادلانه را برای خون به ناحق ریخته شده سردار دلها در سر میپرورانند. این وعده تخلف ناپذیر الهی است که از مجرمان انتقام سختی گرفته خواهد شد. انتقامی مستمر که عبرتی برای جنایتکاران باشد.
حسن عابدینی کارشناس ارشد مسائل سیاسی |