پخش زنده
امروز: -
وقتی یک عضو، نویدبخش ضرب اهنگ خوش زندگی می شود.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز زنجان؛ این روزها در روستای ویسان علیا از توابع شهرستان خرمدره، در و دیوار خانه ای پر است از پرچم نوشته های سیاهی که همه پیام همدردی دارد.
خانه ای که تا چند روز قبل وجود مادر گرمابخشش بود و صدای او بهترین طنین آرامش بخش آن.
اهالی خانه می گویند: منیژه خانم آنروز مثل همیشه، با همان سلیقه مادرانه، همه کارهای خانه را انجام داد، خانه را آب و جارو کرد، رخت چرک ها را شست و لباس های خشک شده را اتو کرد.
زهره سلیمانی 21 ساله دختر خانواده و یک سالی است که راهیه خانه بخت شده است.
او می گوید: ماجرا از سال 88 که خواهرم فوت کرد، آغاز می شود.
زهره می گوید: از آن روز کذایی، مادر آنقدر در غم دختر 19 ساله اش غصه خورد تا اینکه فشار خونش به مرور بالا رفت و در یک سال و نیم اخیر مدام باید تحت درمان قرار می گرفت.
او می گوید: آن شب یعنی جمعه 22 آذرماه، در خانه خودم بودم و از میهمانانم پذیرایی می کردم که پدر، با من تماس گرفت و گفت مادرت بخاطر فشار خون بالا، در بیمارستان بستری شده و اصلا حالش خوب نیست، زود خودتان را برسانید.
حاج سیروس سلیمانی 63 ساله که در غم از دست دادن همراه دیرینه اش حسابی بی تابی می کند، می گوید: با منیژه سر سفره شام نشسته بودیم، حرف می زدیم و غذایمان را می خوردیم که ناگهان روی زمین افتاد و دیگر هیچ نگفت.
فشارخون، قاتل ساکت و خاموش
دکتر سحر حفاری متخصص مغز و اعصاب و پزشک معالج منیژه در بیمارستان بود که در بدو انتقالش به بیمارستان بر بالینش حاضر شد. تلفنی با او صحبت کردم و شرح حال منیژه را در زمان انتقال به بیمارستان و بعد از آن پرسیدم.
او می گوید: این مادر که از مدت ها قبل به آنوریسم حاد مغزی مبتلا بود، بر اثر بالا رفتن فشار خون، دچار خونریزی مغزی و در نهایت مرگ مغزی شده است.
آنوریسم مغزی یا همان کلاف عروقی مغز، به ایجاد یک برآمدگی بادکنکی شکل در دیواره یکی از شریانهای مغز گفته می شود. آنوریسم یک بیماری مادرزادی است که ممکن است در هر سنی نمایان شود. مهمترین علامت آن نیز سردردهای شدید است. گاهی اوقات آنوریسم، رشد کرده و پس از وارد کردن فشار بر ساختارهای مجاور خود، در نهایت پاره میشود.
این متخصص مغز و اعصاب می گوید: دقیقا به یاد ندارم که فشار خون این بیمار تا چه حد بالا رفته بود، اما در بیماران آنوریسم میزان بالا رفتن فشار خون مهم نیست، ممکن است با کمترین میزان بالا رفتن فشار خون هم این حباب پاره شود.
دکتر صائینی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان هم درباره بیماری فشار خون در استان می گوید: شیوع فشار خون در بين مردان زنجانی 48/18 و در خانم های زنجانی 9/22 درصد است که در آمار کشوری این میزان در بین مردان 15/25 و در خانم ها 5/27 درصد است.
او با اعلام اینکه در 10 سال گذشته ابتلا به فشار خون در استان 5 درصد افزایش یافته است می گوید: فشار خون بالا در استان زنجان عامل ۶۲ درصد سکته های مغزی و ۴۹ درصد سکته های قلبی است.
دکتر صائینی وراثت، اضافه وزن، کم تحرکی، مصرف چربی و نمک زیاد را مهمترین عامل ابتلا به فشار خون می داند و می گوید: سرانه مصرف نمک در استان زنجان11 گرم در روز است و این درحالی است که توصیه سازمان بهداشت جهانی مصرف روزانه 3 تا 5 گرم نمک است.
از رضایت من تا رضایت او
پیرمرد زحمت کش روستایی که سالهاست کارش کشاورزی و دامداری است با دستان پینه بسته پرده اشک را از چشمانش کنار می زند و می گوید: بعد از معاینات فراوان برای احیا، نهایتا پزشکان، مرگ مغزی او را تائید کردند، و آنجا بود که دیگر از بازگشت مجدد منیژه به خانه ناامید شدم.
خسرو برادر کوچکتر منیژه، از لحظه رضایت گیری می گوید، از آن ساعاتی که همه راضی بودند جز پدر خانواده.
او می گوید: ما بارها در جراید و رسانه ها خوانده و شنیده و در گزارش های تلویزیونی دیده بودیم که اهدای عضو، آرامش بازماندگان و امید به فردایی بهتر برای بیماران ناامید از زندگی را در پی دارد.
همسر پیر منیژه در ادامه می گوید: وقتی پزشکان موضوع اهدای عضو را مطرح کردند، از طرفی بخاطر علاقه زیاد به همسرم و از طرف دیگر بخاطر ترس از حرف و حدیث های مردم نمی توانستم رضایت بدهم.
سلیمانی می گوید: زمانی راضی شدم که پزشکان و اطرافیان درباره شرح حال بیماران نیازمند عضو برایم گفتند و یاد روزهایی افتادم که منیژه با شنیدن خبر اهدای عضو بیماری مرگ مغزی، خانواده شان را تحسین می کرد.
او می گوید: تا آن لحظه می گفتم اعضا و جوارح امانت است، باید آنطور که آن را گرفته ایم، تحویل خالق دهیم ولی حالا ایمان قلبی دارم که ضمن حفظ امانت، گاه رضایت ما به آرامش مخلوق، رضایت خالق را در پی دارد.
هرچند مدت کوتاهی از سفر ابدی مادر خانه می گذرد، اما آرامش حاکم در خانه و خانواده، حکایت از نتیجه رضایت خدا دارد.
زنجان جزء برترین استان های کشور در رضایت گیری اهدای عضو
مسئول شبکه فراهمآوری پیوند اعضاء معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان که از رضایت گیری آسان از این خانواده تجربه خوبی دارد می گوید: سطح آگاهی این خانواده و خانواده های زنجانی از اهمیت اهدای عضو، تا جایی است که از ابتدای سال تاکنون از مجموع 54 مورد مرگ مغزی در استان 25 مورد موفق به اهدای عضو شده اند.
امام وردی می گوید: 20 مورد هم با وجود رضایت کامل خانواده ها، عدم قابلیت اهدای عضو شناسایی شد که دلیل آن بالا بودن سن و یا دارا بودن بیماری های زمینه ای از جمله دیابت، فشارخون، بیماری های ویروسی و یا سرطان بوده است.
او با اعلام اینکه تنها 9 مورد عدم رضایت به اهدا در استان داشتیم ادامه می دهد: در 25 مورد اهدای عضو موفق از بیماران مرگ مغزی استان، در مجموع 7 قلب، 32 کلیه، 20 کبد و21 مورد نسوج شامل پوست، غضروف، قرنیه، تاندون و مغز استخوان اهدا شده است.
مسئول شبکه فراهمآوری پیوند اعضاء معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان می گوید: بطور متوسط هر 12 ساعت یک نفر موفق به دریافت ارگان حیاتی در کشور می شود و هر بیمار مرگ مغزی می تواند با اهدای حداکثر 8 ارگان حیاتی و 53 مورد نسوج جان 61 نفر را نجات دهد.
امام وردی از وجود 26 هزار نفر در لیست دریافت عضو ایران خبر می دهد و می گوید: هر 10 دقیقه یک نفر به این لیست افزوده و هر دو ساعت هم یک نفر بدلیل نبود ارگان حیاتی جان خود را از دست می دهد و از این لیست خارج می شود.
امید به زندگی دوباره
حالا منیژه خانم آرام در خانه ابدی اش آرمیده، درحالی که کلیه ها و کبد او 3 بیمار نا امید از بهبودی را بار دیگر به زندگی بازگردانده است. تلاش مشتاقانه من برای آشنایی و همکلامی با این بیماران به نتیجه نرسید، چون به گفته مسئولان شبکه فراهمآوری پیوند اعضاء، اطلاعات بیماران دریافت کننده 4 ماه بعد از پیوند، اعلام می شود.
اما در همین نزدیکی در کوچه پس کوچه های بافت فرسوده شهرم، سراغ مرد جوانی می رویم که نوروز امسال پس از تحمل دو ماه بیماری کبد، موفق به پیوند شد.
پای درد و دلش که بنشینی حرف های بسیاری از روزهای بیماری و درد دارد، حرف هایی که دل هر شنونده ای را منقلب می کند.
حسن محمدی 38 ساله می گوید: کارگر نانوایی در تهران بودم، با حقوق دریافتی ام هزینه زندگی 3 خانواده (خانواده خود، پدر و مادر و خانواده برادرم) را می دادم، که به مرور اواخر پارسال دچار تورم بدن شدم.
او می گوید: بعد از معاینات متعدد، پزشکان گفتند بدلیل نارسایی کبد، مبتلا به بیماری آسیت شده ام و باید به صورت مرتب و دوره ای برای خارج کردن آب درون شکمم از طریق سرنگ، به بیمارستان مراجعه کنم.
محمدی می گوید: 3 فرزند دارم، دو دخترم 16 و 6 ساله و پسرم هم 10 ساله است، در دوران بیماری ام قادر به فعالیت نبودم و این باعث شد در مخارج اولیه زندگی، به شدت دچار مشکل شویم.
درباره آسیت در اینترنت جستجویی کردم و آنچه به دستم آمد این بود که آب آوردن شكم يا 'آسيت' به تجمع مايع در حفره شكمي گفته ميشود. اين حالت ميتواند به دليل نارسايي كبد، سرطان يا نارسايي قلبي باشد.
محمدی می گوید: در مدت کم، بیماری تا جایی پیش رفت که نوروز امسال هنگام تخلیه آب از شکمم دچار خونریزی شدم.
او ادامه می دهد: نگرانی ها تا حدی بود که مرگ را در نزدیکی خود می دیدم و به عنوان پدر دلواپس روزهای مبهم بی پدری فرزندانم بودم چرا که مستاجر هستیم و من تنها نان آور خانواده ام.
محمدی از پنجم فروردین امسال به عنوان روز امید و زندگی دوباره خود یاد می کند، روزی که در شیراز عمل پیوند کبد با موفقیت بر روی او انجام شد.
او می گوید: بارها شنیده بودم که افراد بسیاری مدتها در لیست انتظار دریافت عضو هستند، و از اینکه به سرعت هماهنگی ها از طریق پزشکان صورت گرفت و من برای پیوند به شیراز اعزام شدم، حیران بودم.
این پدر جوان، عمر دوباره خود را مدیون خانواده کاوندی می داند و می گوید: خانواده کاوندی، ساکن شهرستان ابهر هستند و با رضایت به اهدای عضو تنها فرزند پسر خانواده، امید را به من و خانواده ام هدیه دادند.
محمدی می گوید: علیرضا کاوندی 25 ساله، هفته آخر اسفند ماه پارسال، بر اثر خونریزی مغزی ناشی از پارگی عروق مغزی جان خود را از دست داد و به گفته خانواده اش نسوج و کبد و کلیه هایش در مجموع جان 56 نفر را نجات داده است.
او که بغض راه گلویش را بسته ادامه می دهد: گاهی بر سر مزار آن دوست سفر کرده می روم و در خلوت و تنهایی با او سخن می گویم، و خوب می دانم در کنار آرامش پدر و مادر داغدیده اش و آسایش زندگی من و فرزندانم، او نیز از تصمیم معنوی والدینش، لبخند رضایت دارد، و بی شک در چنین شرایطی، خداوند لبخند می زند.
بارها در بخشی از آیه 32 سوره مائده خوانده ایم که : وَ مَنْ أَحْياها فَکَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً ( و هر کس نفسی را حیات بخشد و از مرگ نجات دهد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده )
نویسنده:زهرا شیرمحمدی