به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما؛ سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم نوشت: بسیاری از مبلغان ابزار دست کشورهایی هستند که شیفته طرح آمریکا برای نابودی امت اسلام شده اند، اما اکنون این مبلغان باید از مخفیگاههای خود بیرون بیایند و به صورت علنی توبه کنند و از کشورهای عربی و اسلامی بخواهند که عذرخواهی شان را بپذیرند.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم در یادداشتی که در پایگاه این روزنامه منشتر شد نوشت: «المغترب» مشهورترین مفسر و تحلیلگر خبری است که همواره تحلیلهای روزنامه "رای الیوم" را رصد میکند. او تحلیلی درباره "فتوای" وسیم یوسف مبلغ اماراتی در برنامهای در کانال رسمی "ابوظبی", منتشر کرده است.
وسیم یوسف در این برنامه تلویزیونی گفت: ما طرفدار (گروههای تروریستی موسوم به) "ارتش آزاد" و جبهه النصره در سوریه بودیم، زیرا شبکه تلویزیونی "الجزیره" و رسانههای قطر، ما را به این سمت و سو کشانده بودند. همچنین ما به بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ارتش این کشور توهین میکردیم و دشنام میدادیم، اما اگر من هم اکنون در سوریه بودم سلاح به دست میگرفتم و در کنار ارتش سوریه با گروههای تروریستی که به نام دین سوریه را نابود کردند میجنگیدم. زیرا آنچه اتفاق افتاده بود فتنه بود و ما آن را جهاد مینامیدیم.
«المغترب» اسم مستعار یکی از مسئولان سابق اردن است که مسئولیتی بزرگ و اطلاعات زیادی داشته است بنابراین ما نوشته او را عینا منتقل میکنیم: او در یادداشتی نوشت: «من میخواهم داستان بادمجان را برایتان نقل کنم. گفته میشود که شاه فخر الدین الشهابی به وزیرش که در کنار سفره نشسته بود گفت: من بادمجان دوست ندارم.. وزیر گفت: حق با شماست، زیرا بادمجان پوست سیاهی دارد و طعم تلخی دارد. پس از مدتی شاه آشپز خود را تغییر داد. آشپز غذای خوشمره از بادمجان درست کرده بود شاه آن را پسندید؛ وزیر به شاه گفت: بادمجان در هر نوع غذایی پخته شود، خوشمزه است و نور چشم را تقویت و از استخوانها محافظت میکند. پس از پایان ناهار یکی از حضار به وزیر گفت:ای منافق! آیا عاقلانه است که دو نظر متفاوت را درباره بادمجان بگویی؟ وزیر پاسخ داد: طبیعی است که چنین کاری کنم، زیرا من وزیر شاه هستم نه وزیر بادمجان!».
عبدالباری عطوان در ادامه مقاله خود نوشت: من به اکثر فیلمهایی که وسیم یوسف مبلغ اماراتی به ویژه در آغاز بحران سوریه در آن سخنرانی کرده است مراجعه کردم؛ اظهارت وی با سخنان مبلغانی که برای سوریه و ویرانی این کشور فتوای جهاد میداند، تفاوتی نداشت. این اشخاص فتوا میدادند که باید مردم سوریه علیه نظام حاکم قیام کنند و البته در اظهارات خود از توهینها و توصیفاتی استفاده میکردند که نه تنها نمیتوان نوشت بلکه حتی نمیتوان آن را بر زبان آورد؛ بنابراین در اینجا این سئوال مطرح میشود که آیا این دگرگونی و تحول در افکار و عقاید این مبلغ اماراتی به طور خودجوش روی داده است یا اینکه با دستور مقامات امارات این تحول اتفاق افتاده است؟! البته ما احتمال میدهیم گزینه دوم درست باشد به ویژه اینکه عبدالحکیم ابراهیم النعیمی کاردار سفارت امارات در دمشق در اوایل ماه جاری در مراسمی به مناسبت روز ملی سوریه گفت: «بسیار امیدواریم که در سایه رهبری حکیمانه بشار اسد امنیت بار دیگر به سوریه بازگردد»؛ بنابراین این نوع اظهارات و موضعگیریها بیانگر رویکرد یک کشور است نه تحول یک مبلغ که به طور مستقل توبه کرده باشد!
از سوی دیگر درست است که شبکه الجزیره در راس شبکههایی بود که برای ویرانی سوریه و حمایت از گروههای افراطی در سوریه به ویژه جبهه النصره تبلیغ میکرد و این اقدامات و فعالیتهای شبکه الجزیره به طور مستند موجود است، اما شبکه سعودی «العربیه» و شبکه اماراتی «ابوظبی» و اغلب شبکههای خلیج فارس - اگر نگوییم همه شبکه ها- همین سیاست را در پیش گرفته بودند. شاید هم عقب نشینی این مبلغ اماراتی و تغییر در مواضع وی -که برخیها آن را موضعی شجاعانه توصیف میکنند - مقدمهای برای تغییر موضع ۵۰۰ مبلغ اهل سنت باشد؛ مبلغانی که تنها چند روز قبل از سرنگونی محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر در قاهره دور هم جمع شدند و فتوای جهاد در سوریه و لیبی را صادر کردند. در این نشست مبلغان که ریاست آن را شیخ یوسف القرضاوی به عهده داشت فتوای ریختن خون رؤسای نظامهای سوریه و لیبی و دستور بسته شدن سفارت سوریه در قاهره صادر شد در حالی که سفارت اسرائیل در قاهره همچنان باز است!
عطوان در ادامه افزود: این عذرخواهی ضمنی امارات یا کشورهای دیگری که سیاستهای امارات را اتخاذ کرده بودند از جمله عربستان سعودی و قطر، که صدها میلیارد دلار برای حمایت از کشتار و ویرانی سوریه هزینه کرده اند، کافی نیست، زیرا این حمایتهای مالی در طول هشت سال گذشته به کشتار پانصد هزار شهروند سوری در جنگها و درگیریهای ایجاد شده در این کشور منجر شده است.
این اشتباهات بسیار پرهزینه با مشارکت سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای عربی مانند مصر، در زمان ریاست جمهوری حسنی مبارک، اتفاق افتاد. این اشتباهات به همراه مشارکت در توطئه آمریکا برای نابودی عراق و در حمایت از جنگی که ناتو برای نابودی لیبی آغاز کرد، باز هم ادامه یافت. همچنین این اشتباهات سبب شد تا اتحادیه عرب این جنگها را مشروع و قانونی اعلام کند؛ بنابراین این اشتباهات، غلطهای املایی یا اشتباهات نحوی نیست که بتوان به راحتی آن را تصحیح و سپس معذرت خواهی کرد؛ چرا که چنین اشتباهاتی منجر به فجایع نابودی کشورها، کشتار و آوارگی ملتها و هدر دادن ثروتهای یک امت شده است.
البته آنها هم اکنون نیز در یمن مرتکب اشتباه بزرگتری شده اند. آیا میتوانند بعد از گذشت ۵ سال از بمباران و ویرانی، بگویند ما اشتباه کردیم و میخواهیم صفحه جدیدی باز کنیم؟! و آیا میتوانند بگویند که خداوند گذشتهها را خواهد بخشید؟ پس این صد هزار نفری که کشته شدند و حدود سیصد و پنجاه هزار نفری که زخمی شدند در این میان چه میشوند؟ این در حالی است که نسلهای جدید برای محو اثرات مخرب این جنگ از ذهن شان، باید تحت درمان روانپزشکی قرار گیرند.
شاید بزرگترین گناهی که کشورهای حاشیه خلیج فارس هم اکنون نیز به شدت در حال ارتکاب آن هستند، عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل است؛ زیرا این کشورها بدون هیچگونه شرم و حیایی، با سرعت به دنبال عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل هستند. روزنامههای عبری زبان اسرائیلی این روزها سرشار از مقالهها و گزارشهای خبری هستند که موید آن است زمان افتتاح سفارتخانههای اسرائیل در پایتختهای این کشورها بسیار نزدیک است؛ شاید هم درسال آینده این سفارتخانهها افتتاح شود.
البته ما با بازنگری در تصمیمات اتخاذ شده و پذیرش گناه و سپس عذرخواهی و جبران خسارات مادی موافقیم و اینها تنها کمترین کاری است که این کشورها باید به آن اقدام کنند؛ همچنین اعتقاد داریم که "بهترین گناهکاران، کسانی هستند که توبه کنند"، اما همچنان بر این باوریم که از شرطهای توبه نصوح، تکرار نکردن گناه یا مرتکب نشدن گناهی بدتر از آن است.
از سوی دیگر، علاوه بر عادی سازی روابط با اسرائیل، مقدمات یک جنگ بزرگ نیز در حال آماده سازی است که مردم لیبی با آن مواجه خواهند بود، بنابراین اجازه دهید مبلغان درباری که در لیبی هم اعلام جهاد کرده اند و خون ظالمان را مباح دانستند دلایل این جنگ را برای ما توضیح بدهند؛ و بگوید چرا هزاران جوان مسلمان را به سمت این جنگ میکشانند؟ ظالم لیبی (معمر قذافی) کشته شده است حتی جسد او را طوری مُثلِه کردند که نه تنها مسلمانان بلکه کفار نیز از این نوع رفتارها شرم میکنند.
عطوان خطاب به این مبلغان گفت: شما که فتوای جنگ لیبی را صادر کرده اید خواهش میکنم هم اکنون درباره جنگ قبلی در لیبی که در جریان آن، جنگندههای ناتو لیبی را به کشوری شکست خورده تبدیل کردند و شبه نظامیان بر آن تسلط یافتند و نیمی از ملت این کشور آواره شدند و ثروتهای این کشور چپاول شد، توضیح بدهید؟! برای ما تفسیر کنید چه اتفاقی افتاد و چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد؟ آیا مردم لیبی نیز مستحق عذرخواهی نیستند؟
وسیم یوسف این مبلغ درباری نیز تفاوتی با دیگر مبلغان ندارد، زیرا اغلب آنها - البته اگر نگوییم همه آنها-، ابزار دست کشورهایی بودند که برای اجرای توطئه آمریکا همکاری کردند؛ توطئهای که برای از بین بردن امت اسلامی و کشتن جوانان و از بین بردن و چپاول ثروتهای آنان به اجرا درآمده است؛ بنابراین این مبلغان باید از سوراخهایی که در آن مخفی شده اند بیرون بیایند و عذرخواهی و توبه خود را علنی کنند و از کشورهای عربی و اسلامی بخواهند که عذرخواهی شان را بپذیرند؛ بنابراین شبکههای ماهوارهای مانند "الجزیره" و "العربیه" و دیگر شبکه ها، این افراد را گمراه نکردند، بلکه آنها خود را برای این شبکهها آماده کرده بودند و این شبکهها از این افراد به عنوان ابزاری استفاده کردند تا دستورات حاکمان کشورهای عربی را به اجرا درآورند و با شعارهایی دروغین مانند دموکراسی و حقوق بشر که خود هیچگاه به آن اعتقادی نداشتند، مردم را فریب میدادند؛ زیرا ما تاکنون هیچگاه نشنیده ایم که فرزندان این مبلغان به فتواهای پدرانشان عمل کرده باشند و مانند دیگر جوانانی که فریب این فتواها را خورده اند به جنگ بروند.