در پس توطئه صهیونیستها برای شکاف بین فلسطینیها
ملت فلسطین راهی جز مقاومت ندارد
القدس العربی: دو دولت فرضی یکی در غزه و دیگری در رام الله ادامه خواهد یافت، وضعی که به نفع هیچ کس جز رژیم غاصب اسرائیلی نیست.
به گزارش سروریس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما ؛ القدس العربی نوشت: انتخابات فلسطینی سرابی بیش نیست و ملت فلسطین برای خروج از این بیراهه و سردرگمی راهی جز مقاومت ندارد.
پایگاه اینترنتی روزنامه القدس العربی چاپ لندن در مقالهای به قلم عبدالحلیم قندیل نوشت: توسل به برگزاری انتخابات فلسطینی، ابتدا به عنوان راهی برای حل معضل دو دستگی دیرینه فلسطینی به نظر میرسید سپس آنچه از ابتدا نیز به آسانی قابل درک بود، آشکار شد، زیرا این راه حل فرضی به نوبه خود مشکلات جدیدی میآفریند که مانع برگزاری انتخابات میشود. گروههای «فتح» و «حماس» توافق دارند که انتخابات بدون قدس برگزار نشود. پس از آن وقتی نوبت به جزئیات میرسد، اختلافات پدیدار میشود. گروه فتح منتظر اجازه اسرائیل است که انتخابات را در قدس اشغالی هم برگزار کند، اما جنبش حماس میخواهد برگزاری انتخابات را در قدس به یک اقدام در چارچوب مقاومت تبدیل و عملیات انتخابات را به عنوان امر واقع (عمل انجام شده) تحمیل کند بدون اینکه منتظر موافقت اسرائیل بماند. این در حالی است که رژیم غاصب اسرائیلی که اعلام کرد قدس را به طور کامل به خاک خود الحاق کرده است و دولت ترامپ نیز از آن حمایت و «قدس یکپارچه» را به عنوان پایتخت ابدی اسرائیل اعلام کرد، با برگزاری انتخابات در قدس موافقت نخواهد کرد؛ بنابراین آنچه اتفاق میافتد این است که انتخابات پیشنهادی که به مدت بیش از پنج سال به تاخیر افتاده است، به این زودی برگزار نخواهد شد.
هدف اسرائیل این است که بحرانی به نام «مسئله غزه» ایجاد و نوار غزه محاصره شده را از سایر بخشهای فلسطین جدا کند و در نهایت آن را وارد نزاع با تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله سازد
این در حالی است که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز اعلام کرده است که انتخابات بدون قدس برگزار نخواهد شد. بر این اساس صدور حکم برگزاری انتخابات به زمان نامعلومی موکول خواهد شد و شاید پیشنهاد انتخابات از اساس لغو شود که در این صورت موافقت حماس با انتخابات بیهوده خواهد بود، دوستگی همچنان ادامه خواهد یافت و بحث درباره توافقهای سیاسی جدید آغاز خواهد شد. به سب همین توافقهای سیاسی، صدها نشست برگزار شده است هرچند همه چیز روی کاغذ باقی میماند. از آغاز دو دستگی اواسط ۲۰۰۷ تا کنون، حتی یک توافق مصالحه اجرا نشده است و این در حالی است که توافقهای متعددی بین فتح و حماس به دست آمده است از جمله توافقهایی که با حمایت دولت مصر محقق شده است که آخرین بار توافق به دست آمده در قاهره اکتبر ۲۰۱۷ بود؛ بنابراین طرح انتخابات فلسطینی صرفا به یک سراب تبدیل میشود و نشان میدهد که دو دستگی فلسطینی تا اطلاع بعدی به قوت خود باقی است و در نتیجه دو دولت فرضی یکی در غزه و دیگری در رام الله، ادامه خواهد یافت، وضعی که به نفع هیچ کس جز رژیم غاصب اسرائیلی نیست. این رژیم میخواهد نه تنها قدس بلکه کرانه غربی را به طور کامل ضمیمه خاک خود کند و غزه را به عنوان یک زندان بزرگ برای حدود دو میلیون فلسطینی نگاه دارد و آن را از هر طرف محاصره کند. هدف اسرائیل این است که بحرانی به نام «مسئله غزه» ایجاد و نوار غزه محاصره شده را از سایر بخشهای فلسطین جدا کند و در نهایت آن را وارد نزاع با تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله سازد. با این کار وقتی که نوار غزه سرگرم نزاع شود، از نزاع اصلی با دشمن اسرائیلی منحرف خواهد شد و اسرائیل از این طریق، جدایی جغرافیایی بین غزه و کرانه باختری را به جدایی سیاسی نهایی تبدیل خواهد کرد.
درک علت اصلی دو دستگی فلسطینی کار دشواری نیست. انتخابات سال ۲۰۰۶ خود مقدمهای برای ایجاد این دو دستگی بود. حماس در این انتخابات پیروز شد و پس از وفات یاسر عرفات موسس جنبش فتح و تضعیف جذابیت آن میان عموم فلسطینیها، ستاره بخت این جنبش کم فروغ شد به گونهای که تشکیل دولت اسماعیل هنیه، اذعان به نتایج انتخاباتی بود که حماس براساس قواعد برآمده از توافقنامه اسلو، وارد آن شد هرچند قبل و بعد از این انتخابات اعلام کرد مخالف توافقنامه اسلو است. در همین حال تناقضات متعدد به طور طبیعی سبب انفجار اوضاع و مانع تشکیل دولت هنیه شد. در ادامه دولت هنیه کنار رفت و فلسطینیها درگیر جنگی شدند که صدها نفر از طرفداران فتح و حماس در آن کشته و هزاران نفر مجروح شدند و در نهایت جنبش حماس بر نوار غزه سلطه یافت و ساختار سیاسی کاملا جدا از ساختار سیاسی رام الله ایجاد گردید، افراد زیادی تحت تعقیب قرار گرفتند و بازداشت شدند. طرفین اتهاماتی علیه یکدیگر تا سطح خیانت رد و بدل کردند به گونهای که همه توافقهای مصالحه به نوشتههای روی کاغذ تبدیل گردید.
مقصود واضح است آنچه با انتخابات فاسد شود، بار دیگر با انتخابات درست نمیشود. در همین حال هیچ تضمینی وجود ندارد که نتایج انتخابات جدید درصورت برگزاری، پذیرفته شود، زیرا ارادهای برای توافق وجود ندارد و هزاران علت برای تمدید دو دستگی به وجود میآید.
وقتی نوار غزه سرگرم نزاع شود، از نزاع اصلی با دشمن اسرائیلی منحرف خواهد شد و اسرائیل از این طریق، جدایی جغرافیایی بین غزه و کرانه باختری را به جدایی سیاسی نهایی تبدیل خواهد کرد
در بخش دیگری از این مقاله آمده است: هیچ راهی برای خروج از این بیراهه وجود ندارد جز اینکه از توافقنامه اسلو و همه پیامدهای آن رها شوند، همه نهادهای شکل گرفته براساس این توافقنامه منحل گردند، انتخاباتی که منحرف کننده توجهات از هدف اصلی است، متوقف و بدنه رهبری فلسطینی به سازمان آزادیبخش فلسطین بازگردانده شود و حماس و جهاد اسلامی به آن ملحق شوند. این سازمان پس از بازسازی، نماینده قانونی و تنها نماینده ملت فلسطین به شمار میآید و بر سر برنامه جدید مقاومت توافق میشود. در همین حال نباید گزینه مقاومت مسلحانه مشروع یک ملت زیر اشغال کنار گذاشته شود. باید روش مقاومت مردمی را در این مرحله در پیش گرفت و براساس این روش تظاهرات و راهپیماییهای مردمی سازماندهی شده و برنامه ریزی شده برگزار کرد. این کاری است که هر مرد و زن فلسطینی میتواند انجام دهد با این هدف که فشارها برای پایان دادن به اشغالگری افزایش یابد و موازنه قوای جدیدی شکل بگیرد و بحران داخلی رژیم اشغالگر اسرائیلی تشدید شود، رژیمی که برای نخستین بار، یک سال است که با مشکل تشکیل دولت جدید روبرو است. شانس احیای وحدت رهبری فلسطینی هر اندازه که باشد، چنین امری واقعا امکانپذیر است، البته در صورتی که همه گروهها نیات خالصانه داشته باشند و برای دستیابی به اهداف استقامت کنند. مسئله فلسطین مسئلهای است که یک ملت حامی آن است و خفت و خیانت حکام عرب و یا توطئه بین المللی، تلاش این ملت را تضعیف نخواهد کرد. جمعیت مردم فلسطینی بیش از جمعیت صهیونیستهای استعمارگری است که از گوشه و کنار دنیا به فلسطین کشانده شده اند. این ملت جدید فلسطینی میتواند معجزهها بیافریند و انتفاضههای آن از جایی متولد شود که به طور کامل ناامیدی به نظر میرسد.