پخش زنده
امروز: -
سیاست خارجی عربستان سعودی در چهار سال گذشته مبتنی بر رویکردهای اشتباه بوده است.
با روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کنونی عربستان؛ مجموعهای از تغییرات عمیق در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سعودی به وجود آمد که تأثیرات قابل توجهی بر سیاستگذاریهای این کشور در قبال مسایل منطقهای و بینالملل داشت. یکی از این تغییرات، رویکرد تدریجی بود که برای حفظ قدرت پادشاهی در خانواده سلمان و انتقال پادشاهی عربستان به نسل سوم خاندان سعودی دنبال شد و با ولیعهدی محمد بن سلمان فرزند سلمان بن عبدالعزیز و سرکوب مخالفان وی در شاخههای مختلف خاندان سعودی آشکار گردید.
محمد بن سلمان به تدریج در زمینههای سیاسی و اقتصادی، و بین المللی کنترل اوضاع این کشور را در دست گرفت، اما با توجه به ویژگیهای شخصیتی که داشت، دست به اقداماتی زد که کاملاً در تناقض با مبانی سیاست خارجی سعودیها بود. از جمله امروز شاهد هستیم که عربستان بهجای کاهش تنش با کشورهای منطقه و تعامل مثبت و سازنده با کشورهای عربی، اسلامی و همسایه؛ در پی بهبود مناسبات خود با رژیم صهیونیستی است و برای اجرای پروژههای آمریکا و صهیونیستی، جنگ یمن و محاصره قطر و افزایش اختلاف با گروههای فلسطینی، تنش با کویت و عمان و اردن و مصر و... و دشمنی با عناصر محور مقاومت منطقه را در پیش گرفته است.
سایت الخلیج آنلاین در گزارشی با اشاره به افزایش رویکرد تهاجمی در سیاست خارجی عربستان و تسلط محمد بن سلمان بر ارکان تصمیم گیری عربستان سعودی مینویسد: "اگرچه که عربستان سعودی در چند ماه اخیر تلاشهایی را برای بازسازی رویکردهای تهاجمی گذشته آغاز کرده است ولی قرائن متعددی وجود دارد که این کشور با بهره گیری از روشهای نرم، همچنان به دنبال دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه و تحمیل اراده سیاسی خود با روشهای کم هزینه تر است."
بر اساس این گزارش "برای نمونه رخدادهای اخیر در لبنان و عراق که منجر به بروز اغتشاشات سیاسی و امنیتی در این کشورها شد در کنار تلاش کم سابقه رسانه های وابسته به سعودی از جمله تلویزیون ایران اینتر نشنال، العربیه و ... برای موج سواری بر اعتراضات مردمی اخیر در ایران نشانه های روشنی از تداوم رویکرد مداخله جویانه سعودی در کشورهای منطقه است."
به نظر میرسد مهمترین دلیل این تغییرات در سیاست خارجی عربستان، بلند پروازی و بی تجربگی بن سلمان در عرصه حکمرانی و کم توجهی به واقعیتهای منطقه و جهان است.
سیاست خارجه عربستان سعودی در 4 سال گذشته قربانی بلند پروازی و بی تجربگی محمد بن سلمان شده است.
برخی از بحرانهایی که این کشور در این دوره با آن روبرو شده است عبارت است:
- مداخله نظامی در یمن در سال 2015 که باعث فرسایش توان نظامی و اقتصادی عربستان سعودی شده و بحران انسانی را در این کشور پدید آورده تنفر عمومی از عربستان را میان افکار عمومی دنیا تشدید کرده است.
- اعدام شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعه عربستان در ژانویه سال 2016 که فراتر از یک اقدام داخلی بود و باعث ایجاد دردسرها و درگیریهای منطقهای برای عربستان شد.
- بحران در مناسبات عربستان سعودی و قطر در ژوئن سال 2017 که به قطع مناسبات ریاض با دوحه منجر شد و هزینههای زیادی برای ریاض و متحدان این کشور ایجاد کرد.
- بازداشت و اجبار سعد حریری نخست وزیر لبنان به استعفا که در نوامبر سال 2017 و در جریان سفر وی به ریاض انجام شد.
- کشته شدن جمال خاشقجی روزنامهنگار منتقد عربستان در کنسولگری این کشور در ترکیه در اکتبر سال گذشته. این جنایت علاوه بر تخریب وجهه عربستان، خسارتهای اقتصادی بالغ بر صدها میلیون دلار به این کشور وارد کرد.
- درک نادرست رژیم آلسعود از تحولات و خیزشهای مردمی در کشورهای عربی و آفریقایی و مداخله در امور داخلی این کشورها.
از جمله پیامدهای سیاست خارجی بنسلمان این است که همپیمانان قدیمی عربستان را یکی پس از دیگری از این کشور جدا کرده است .
از دیگر مؤلفههای تأثیرگذار بر سیاست خارجی عربستان سعودی ، اتکای این کشور به حمایتهای دولتهای غربی بهویژه آمریکا و وابستگی سیاست داخلی و بینالمللی آن به برنامه کاری آمریکا در منطقه است.
عربستان با استفاده از حمایتهای آمریکا به مقابله با ایران از طریق تشکیل ائتلافهای جدید در منطقه پرداخت و تلاش کرد با استفاده از اهرمهای اقتصادی کشورهای دیگر را به پیشبرد برنامههای منطقهای خود و آمریکا ترغیب کند.
-------------------------
تحلیل / امین نجار