قاتلی که قربانی اش را در باغچه دفن کرد

فروش گوشت و فست فود‌های فاسد به اهالی محل
رئیس کلانتری ۱۱۱ هفت چنار از دستگیری پدر و پسری خبر داد که در مغازه‌های قصابی و ساندویچ فروشی گوشت و مواد غذایی فاسد به مشتریان خود می‌فروختند.
سرهنگ "هادی زمانیان" در گفتگو با پایگاه خبری پلیس گفت:: ظهر روز گذشته تعدادی از شهروندان به کلانتری ۱۱۱ هفت چنار مراجعه و از نگهداری و توزیع گوشت‌های فاسد توسط قصابی محله شان اعلام شکایت کردند.
این مقام انتظامی با اشاره حساسیت موضوع و اینکه توزیع مواد غذایی فاسد سلامت شهروندان را به مخاطره می‌اندازد، افزود: تیمی از ماموران کلانتری به نشانی اعلامی اعزام شدند و به بررسی موضوع پرداختند.
وی تصریح کرد: با حضور ماموران در محل به دست آمد که مالک قصابی از یخچال‌هایی برای نگهداری گوشت‌ها استفاده می‌کند که دمای مناسبی برای نگهداری آن‌ها نبوده و موجب شده است گوشت‌های داخل یخچال‌ها فاسد بشود.
این مقام انتظامی با اشاره به هماهنگی‌های قضائی، تصریح کرد: در گام بعدی از تحقیقات پلیسی، مشخص شد که مالک قصابی در زیر زمین محل سکونتش، طیور زنده نگه می‌دارد و با ذبح غیر بهداشتی و نگهداری آن‌ها در زیرزمین، گوشت‌های غیر بهداشتی را میان اهالی محل توزیع می‌کند.
کلانتر محله هفت چنار در ادامه تصریح کرد: علاوه بر گوشت‌های فاسد، در زیر زمین محل سکونتش مقداری ضایعات گوسفندی و لوازم تهیه غذای فست فودی وجود داشت که نشانگر این بود متهم این ضایعات را برای تهیه مواد غذایی فست فودی مصرف می‌کند.
زمانیان بیان کرد: در گام بعدی تحقیقات پلیسی مشخص شد که پسر این خانواده دارای مغازه ساندویچی است و با همکاری پدرش مواد غذایی فست فودی مانند همبرگر و ... از ضایعات گوسفندی تهیه می‌کند.
رئیس کلانتری هفت چنار با اشاره به حضور نماینده دامپزشکی استان تهران در محل و کشف ۴۰۰ کیلو گوشت فاسد و ضایعات گوسفندی، افزود: این پدر و پسر در همان بازجویی اولیه به جرایم ارتکابی اعتراف کردند و در اختیار مرجع قضائی قرار گرفتند.

 

مصرف مواد مخدر گل کار دست پسر ناخلف داد و نامادریش را کشت
معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت از کشف و دستگیری پسر ۲۵ ساله‌ای خبر داد که پس از مصرف گل، با ۱۱ ضربه چاقو نامادری خود را به قتل رسانده بود.
به گزارش پایگاه خبری پلیس سرهنگ کارآگاه "علی گودرزی" گفت: ساعت ۱۱:۲۰ دقیقه نهم آذر امسال روز شنبه مردی میانسال با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از کشته شدن همسرش با ضربات چاقو توسط شخص یا اشخاص ناشناس به کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه اعلام شکایت کرد.
وی بیان کرد: با حضور ماموران کلانتری و تایید خبر اولیه، نتیجه تحقیقات پلیسی به بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان اداره دهم اعلام شد که کارآگاهان به اتفاق تیم بررسی صحنه جرم مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل اعلامی شدند.
این مقام انتظامی گفت:: در بررسی‌های اولیه مشخص شد مقتول زنی ۵۸ ساله است بنام "رها" که با شیء برنده‌ای (چاقو) با ۱۱ ضربه به صورت بی رحمانه به قتل رسیده و داخل ملحفه‌ای در بالکن خانه افتاده است.
سرهنگ گودرزی افزود: همسر مقتول که فرزاد نام داشت و حالت روحی مناسبی نداشت و با گریه و بغض اعلام داشت در ساعت ۱۰ امشب وقتی از محل کار به خانه آمدم، پسرم "سعید" را در پارکینگ خانه دیدم که بی قرار در پارکینگ خانه نشسته از او پرسیدم اینجا چه می‌کند که اعلام کرد من معتادم و می‌خواهم من را ببری کمپ ترک کنم و من به او گفتم الان چه شده است که می‌خواهی ترک کنی؟ با اصرار او روبرو شدم و با توجه به استرس و اضطرابی که داشت به او گفتم بیا به کمپ نزدیک خانه برویم. با موتور پسرم راهی کمپ شدیم. آنجا اعلام کردند برای بستری شدن صبح فردا مراجعه کنیم و من و پسرم به خانه برگشتیم.
وی بیان کرد: شاکی ادامه داد در جلوی پارکینگ منزل وقتی من از موتور پیاده شدم پسرم با صدایی لرزان گفت: من یک نفر را به قتل رساندم و با موتورش رفت، من که از حرف‌های او چیزی متوجه نشدم به سمت خانه رفتم. وقتی درب خانه را باز کردم با فرش خیس خانه مواجه شدم و همسرم را صدا زدم که جوابی نشنیدم، وارد اتاق خواب شدم که آنجا هم نبود و این تا به حال پیش نیامده بود که همسرم بدون اطلاع من جایی برود به درب خانه همسایه‌های ساختمان مراجعه کردم که آن‌ها هم اظهار بی اطلاعی نمودند. من که داشتم کم کم نگران می‌شدم با خواهرم تماس گرفتم و او که خانه شان نزدیک خانه ما بود سریع خود را به خانه ما رساند و وقتی او به بالکن خانه رفت با ملحفه خونی مواجه شد که با کنار زدن ملحفه جنازه بی جان همسرم را دید. من که از صدای خواهرم شوکه شدم سریع خود را به او رساندم و با دیدن صحنه به یاد حرف پسرم افتادم که گفت: کسی را کشته است.
سرهنگ گودرزی اضافه کرد: مرد میانسال که در حال گریه بود با صدایی لرزان گفت: ما امکان بچه دار شدن نداشتیم و سعید را ۲۳ سال پیش از پرورشگاه به خانه آوردیم و با مهر و محبت او را بزرگ کردیم، هیچ کم و کاستی در زندگی اش نداشت و هرچه خواست برایش فراهم کردیم، سعید را به دانشگاه فرستادیم و در رشته مورد علاقه اش شروع به تحصیل کرد او که الان فارغ التحصیل نقشه کشی ساختمان است اصرار داشت که سرمایه‌ای به او بدهیم تا کاری را برای خود شروع کند، با اندوخته‌ای که داشتیم یک مغازه فروش گوشی تلفن همراه برایش راه انداختیم که بعد از یکسال و نیم گفت که ورشکسته شده است و مغازه را جمع کرد و بی کار شد.
این مقام انتظامی ابراز داشت: کارآگاهان از همسر مقتول پرسیدند آیا سعید می‌داند که فرزند خوانده شماست؟ مرد با سکوتی عمیق سر را به زیر می‌اندازد و می‌گوید نه نگذاشتیم متوجه شود مثل پسر واقعی مان از او مراقبت کردیم.
سرهنگ گودرزی در ادامه گفت:: با سرنخ‌های به دست آمده و ظن قوی ماموران به دست داشتن سعید به قتل نامادری خود کارآگاهان با اقدامات پلیسی فردای روز جنایت ساعت ۱۰ شب متهم را در حوالی خانه شناسایی و دستگیر می‌کنند و سعید پس از انتقال به اداره مبارزه با قتل پلیس آگاهی به قتل مادر خود اعتراف می‌کند.
معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت اظهار داشت: چهره سعید که پر از سردرگمی بود، از روز حادثه برای کارآگاهان تعریف می‌کند که در روز حادثه بی کار در خیابان می‌چرخیدم و برای مصرف مواد به پارکینگ خانه آمدم پس از مصرف ماده مخدر گل از راه پله بالا رفتم وقتی وارد خانه شدم مادرم گفت: سعید چرا دنبال کار نمی‌گردی و من که در حالت خودم نبودم به آشپزخانه رفتم و با چاقویی که بر روی میز بود به سمتش حمله کردم و او را به قتل رساندم.
سرهنگ گودرزی گفت:: با توجه به دستگیری و اعتراف قاتل به قتل نامادری خویش، وی با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضائی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره دهم است.