سناریوی امریکایی تجزیه عراق با بی ثبات سازی در مناطق شیعه نشین
از بررسی رویکرد رسانه های امریکایی, سعودی, صهیونیستی و انگلیسی در باره تحولات عراق, می توان نتیجه گرفت که مشروعیت زدایی از اهرم های قدرت, بی ثبات سازی و تضعیف و در نهایت تجزیه عراق در دستور کار این رسانه ها قرار گرفته است.
اعتراضات در مناطق شیعه نشین عراق در حالی ادامه دارد که عادل عبدالمهدی برای کاستن از تنش ها استعفا داده است هر چند او وارث مشکلاتی است که از زمان لشکر کشی امریکا به عراق به وجود آمده و انباشته شده است. به همین دلیل استعفای عبدالمهدی نه تنها کمکی به بهبود اوضاع نخواهد کرد بلکه به پیچیده شدن اوضاع در عراق هم منجر خواهد شد هیچ یک از احزاب در پارلمان اکثریت ندارند و برای تعیین نخست وزیر جایگزین با مشکل روبرو خواهند شد که این مسئله خود می تواند ماهها در عراق خلاء قدرت ایجاد نماید و به بی ثباتی در مناطق شیعه نشین منجر شود.
با این حال در انعکاس تحولات عراق, رویکرد همسو و هماهنگی در رسانه های امریکایی, انگلیسی, صهیونیستی و به ویژه سعودی العربیه الحدث, اسکای نیوز و دیگر رسانه های وابسته به عربستان دیده می شود که منطبق با سیاست خارجی امریکا وعربستان در مورد عراق بوده و پیش از این بارها از زبان مسوولان امریکایی و سعودی چون عادل الجبیر وزیر امور خارجه سابق عربستان تکرار شده است.
مشروعیت زدایی از دولت عراق با ادعای وابستگی به ایران, تخریب نهادهای مردمی مانند حشدالشعبی و در نهایت تحریک عراقی ها علیه ایران خط مشی تبلیغاتی است که در دستور کار مشترک رسانه های یاد شده قرار گرفته و بطور مکرر مخاطبان عراقی را در معرض پیام های تحریک آمیز خود قرار می دهد و بدون اینکه هیچ فرصتی برای اصلاح قائل شود با تحریک به خشونت, براندازی نظام سیاسی عراق را با تضعیف مولفه های قدرت آن هدف گرفته است.
به عنوان نمونه به یکی از گزارش های شبکه امریکایی سی ان ان که روز یکشنبه پس از اعلام استعفای عادل عبدالمهدی نخست وزیرعراق پخش شد توجه نمایید که گزارشگر آن تاکید می کند این استعفا به فروکش کردن اعتراضات منجر نخواهد شد.
گزارشگر سی ان ان در ادامه با هدف به خشونت کشاندن اعتراضات به تلاش جوانان و نوجوانان برای تسخیر پلی در کنار رود دجله در بغداد اشاره و می گوید معترضان تلاش می کنند هر اندازه که می توانند بخش های بیشتری از بغداد را تحت کنترل درآورند تا مطمئن شوند این بار صدای آنها شنیده شود.
بر اساس فضاسازی این رسانه ها دولت عراق تحت نفوذ تهران قرار دارد پس باید برکنار شود, از سویی ایران مایل به کناره گیری دولت نیست بنابر این بغداد را تحت فشار قرار داده است که معترضان را سرکوب نماید. در سرکوب هم نیروهای مردمی مشارکت دارند که ایران آنها را برای مبارزه با داعش سازماندهی کرده است.
به این گزارش گاردین در این خصوص توجه کنید که مدعی است رهبران قبیله ای در جنوب عراق، که آخرین کشتارها در آنجا رخ داده است، نیروهای امنیتی را در این زمینه مورد انتقاد قرار داده و گفته اند، این نیروها از سوی مقامات ایرانی که نقشی اصلی در سختگیری علیه معترضان داشته اند، دستور گرفته اند.
گاردین در ادامه ادعای خود می نویسد قاسم سلیمانی یکی از شخصیت های اصلی در سختگیری ها علیه معترضان بوده و واکنشی مرگبار را هدایت می کند که تقریبا یک ماه پیش آغاز شد.
حتی از سوی این رسانه ها این ادعا مطرح می شود که قاسم سلیمانی برای کنترل اوضاع به نجف رفته است و ایدی کوهن تحلیلگر صهیونیست در صفحه شخصی اش در توئیتر عکسی از سردار سلیمانی منتشر می کند که همراه او ابومهدی المهندس دیده می شود آن هم در حالیکه این عکس مربوط به دیدار گذشته آنهاست .
بر اساس این فضاسازی حمله به کنسولگری ایران در نجف طبیعی و وانمود می شود که این حمله از سوی معترضان در واکنش به چنین مداخلاتی است.
گاردین در مسیر این هدف ادعا می کند یکی از شکایت های اصلی معترضان عراقی به میزان نفوذ و تاثیرگذاری تهران در تقریبا هر جنبه ای از امور دولتی, نظامی, مذهبی, اقتصاد و سیاست خارجی عراق, بویژه از زمان خروج نیروهای آمریکایی, مربوط می شود. تصادفی نیست که کنسولگری ایران در نجف روز چهارشنبه به آتش کشیده شد. تاسیساتی در بصره و دیگر شهرها نیز که با شبه نظامیان شیعه تحت حمایت تهران مرتبط هستند, مورد حمله قرار گرفته اند. عبدالمهدی سمتش را مدیون ایران بود و در مصالحه ای پس از انتخابات سال گذشته به این سمت منصوب شد. وقتیکه موقعیت وی در ماه گذشته متزلزل شد, سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی زبده قدس سپاه پاسداران ایران نجاتش داد.
به نظر می رسد بر اساس این سناریو و رویکرد تبلیغاتی این اهداف محقق می شود:
1/براندازی دولت عراق و خلاء قدرت 2/ تضعیف نیروهای امنیتی و به ویژه نیروهای مردمی که نقش موثری در مبارزه با گروههای تروریستی داشته اند.
3/ تضعیف جایگاه معنوی ایران در میان مردم عراق
این اهداف در حالی دنبال می شود که امریکا در عراق و سوریه و در کل منطقه طرح تجزیه کشورها را دنبال می کند و تنها محوری که توانست با این طرح مقابله وآن را با شکست روبرو نماید محور مقاومت به رهبری ایران بود. حال اگر در عراق سه هدف یاد شده خلا, قدرت و بی ثباتی حاکم شود, نیروهای امنیتی تضعیف شوند و حمایت معنوی ایران از مردم عراق گرفته شود چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ تردیدی نیست که در چنین شرایطی مهمترین اتفاق فرصت سازی اجرای طرح امریکا برای تجزیه عراق رخ خواهد داد.
در همین ارتباط به نظر می رسد سکوت کردهای عراقی و نظاره آنها به اوضاع در مناطق شیعه نشین ناشی از نگرانی آنها از تغییر قانون اساسی و کاهش امتیازهایشان نیست بلکه برخی از آنها مترصد این فرصت هستند که در سایه تضعیف عراق و کاهش نقش حمایتی ایران, این فرصت برایشان فراهم شود تا دوباره مسئله تجزیه طلبی را مطرح کنند. بر همین اساس می توان اینگونه ارزیابی کرد که امریکا در ورای تحولات در مناطق شیعه نشین عراق قرار دارد و این بار قصد دارد طرح تجزیه این کشور با گرفتار کردن شیعیان عراقی در باتلاق بی ثباتی به مرحله اجرا برسد.
البته این پایان کار نخواهد بود چرا که در خلاء قدرت و احتمال تجزیه عراق باید انتظار داشت که امریکا مجددا داعش را وارد معرکه کند و این بار با فعال کردن این گروه تروریستی در مناطق شیعه نشین دوباره به رویکرد جنگ شیعه وسنی به بهانه دستیابی سنی ها به نفت مناطق شیعه نشین, آتش فتنه را روشن نماید و چه بسا اقدام امریکا به انتقال عناصر داعش از سوریه به عراق در راستای همین هدف آتی باشد. آن هم در شرایطی که دیگر نه حشدالشعبی وجود دارد و نه حمایت معنوی و مادی ایران.