آن سوی رخدادهای زنجیره ای در لبنان، عراق و ایران
اگر تحولات عراق، لبنان و ایران را در یک زنجیره بررسی کنیم در هر سه مورد رد پای محور امریکایی، سعودی وصهیونیستی برای تحریک افکار عمومی و به خشونت کشاندن فضای اعتراضی مشهود است.
در یک بررسی اجمالی از تحولات چند روز گذشته منطقه چند نکته جلب توجه می کند:
نخست اینکه رسانه های سعودی اعم از عربی و یا شبکه فارسی زبان مثل ایران اینترنشنال که با دلارهای نفتی سعودی اداره می شود در دشمنی و کینه توزی با ایران هیچ کم نگذاشتند و از هرترفند ممکن ولو غیراخلاقی و غیرحرفه ای که در مواردی با جعل خبر نیز همراه بود برای عمق بخشیدن به اغتشاشات و آشوب ها و خارج کردن آن از دایره صرف اعتراض ها به طرح جدید بهینه سازی مصرف بنزین حداکثر سوء استفاده کردند.
رسانه های سعودی نشان دادند که کودتاگرایان تازه به دوران رسیده حاکم بر عربستان هنوز از آتش افروزی های چند سال گذشته درس لازم را نگرفته و نه تنها برای جبران آن نمی کوشند بلکه همچنان در کمین براندازی دولت و نظام ایران نشسته و همچنان که در جریان تحولات چند سال گذشته مشاهده شد حتی حاضرند گوی سبقت را از راستگرایان امریکایی و صهیونیستی بربایند و در این کارزار نقش پیشتاز ایفاء کنند.
دوم اینکه در لبنان در پی حمایت حزب الله به دبیرکلی سید حسن نصرالله ، جنبش امل به رهبری نبیه بری( رئیس پارلمان)و جریان آزاد مسیحی به رهبری میشل عون( رئیس جمهور) امکان تشکیل دولت جدید به ریاست محمد الصفدی پدید آمد اما وی از آن منصرف شد که در نتیجه فشارهای وارده از سوی جریان المستقبل به ریاست حریری و همچنین عربستان و امریکا بوده است. یا در عراق در پی حمایت و هدایت مرجعیت اغلب گروه های سیاسی شیعی در باره نقشه راه برون رفت از وضع موجود به توافق دست یافتند اما بلافاصله بعد از آن روزنامه امریکایی نیویورک تایمز مدعی دستیابی به اسنادی درباره عمق و گستره نفوذ ایران در عراق شد تا ضمن تحریک و تهییج افکار عمومی عراق علیه ایران مانع از اجراء و عملی شدن نقشه راه جدید شود.
و اما نکته سوم که به نوعی می توان آن را حاصل نکات اول و دوم یا برآیند موج جدید پروژه براندازی با سوء استفاده از مطالبات مردمی در لبنان، عراق و یا حتی ایران دانست اظهارات اخیر مایک پمپئو وزیر امورخارجه آشوب ساز و فتنه انگیز دولت ترامپ است که راهبرد اشغال خزنده رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی سال 1967 از جمله کرانه باختری را قانونی خواند حال آنکه در همه قطعنامه های سازمان ملل اعم از شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل از جمله قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت بر غیرقانونی و اشغالگرانه آن تصریح و تاکید شده و این خود شاخص روشنی است مبنی بر اینکه چه کسی از پروژه ناآرام سازی در لبنان، عراق و ایران نفع می برد و اینکه چگونه عوامل غربی بخصوص امریکایی و همچنین سعودی ها با تمرکز بر پروژه ایران هراسی خود را به جاده صاف کن این رژیم تبدیل کرده اند و از پشت به فلسطینی ها و حامیان آنها خنجر می زنند.
------------------------
احمدکاظم زاده