مشروح مصاحبه بشار اسد با رسانه های روسی
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، رئیس جمهور سوریه با اشاره به اینکه آمریکا و غرب درصدد بهره برداری از هرگونه تحرکات در منطقه خاورمیانه هستند، تأکید کرد آنچه در آمریکا حکومت میکند یک دولت نیست بلکه باندی از نمایندگان شرکتهای آمریکایی است که همه چیز را در جهت منافع شخصی خود پیش میبرند.
بشار اسد رئیس جمهور سوریه در گفتگو با تلویزیون «روسیه ۲۴» و «خبرگزاری اسپوتنیک» گفت: هیچ کس باور نمیکند ترکیه خواهان بازگرداندن سه میلیون پناهنده سوری به شمال شرق این کشور باشد. این در واقع، آدرس دهی بشردوستانه است که رژیم ترکیه مطرح میکند و هدف از آن نیز فریب و ایجاد درگیری بر اساس نژاد در این منطقه و مستقر کردن تروریستها به همراه خانواده هایشان در آن منطقه است تا جامعهای تندرو تشکیل شود که همسو با دیدگاهی است که اردوغان، رئیس رژیم ترکیه برای آن تلاش میکند.
بشار اسد افزود: بیشتر کردهای سوریه وطن پرست هستند و در کنار کشور و مردم سوریه ایستاده اند، اما گروههایی وجود دارند که برخی از آنها کرد و برخی دیگر عرب هستند که تحت فرمان آمریکاییها عمل می کنند. پس از بازگشت ارتش سوریه به مناطق شمال، گفتگوهایی وجود دارد که در آنها تلاش میشود آنها را متقاعد کند ثبات، زمانی برقراری میشود که همگی به قانون اساسی سوریه پایبند باشیم. بر این اعتقاد هستم که پس از نه سال جنگ، بیشتر مردم سوریه بر اهمیت اتحاد با دولت بهصرف نظر از اختلافهای سیاسی پی برده اند.
وی گفت: هر جنگی تغییرات زیادی در جوامع ایجاد میکند، اما به معنای تجزیه کشور یا رفتن به سمت جدایی طلبی یا نابود کردن قانون اساسی و تضعیف کشور نیست. ما در هیچ شرایطی هیچ گونه تجزیهطلبی را نخواهیم پذیرفت. جنگ باید تجربهای برای ایجاد میهنی قویتر باشد.
بشار اسد افزود: مناسبتترین راه برای خارج کردن اشغالگران آمریکایی از خاک سوریه، متحد شدن سوریها درباره مفاهیم ملی است. حضور آمریکا در سوریه باعث ایجاد مقاومت نظامی میشود که منجر به وارد آمدن خسارت به آمریکاییها و خروج آنها میشود، زیرا ایالات متحده نمیتواند در هر منطقهای که اشغال میکند با خیال راحت بهسر برد و این چیزی است که در عراق و افغانستان روی داد و سوریه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بر اساس گزارش خبرگزاری سوریه، بشار اسد در این گفتگو به پرسشهای مطرح شده پاسخ داد. وی در پاسخ به سؤال اول درباره اینکه اکنون توجه جهانی به وضعیت کنونی شمال شرق سوریه معطوف است و نظر شما درباره توافق روسیه و ترکیه درباره سوریه چیست، گفت: بی شکل ما آن را مثبت ارزیابی میکنیم. البته، این از روی اعتماد ما به ترکیه نیست که به طور کلی درباره تمام تعهدات قبلی اش چه در آستانه یا موارد دیگر صادق نبوده است بلکه بی شک، ورود کردن روسیه به موضوع دارای ابعاد مثبتی است؛ زیرا ما با سه گزینه مواجه بودیم. گزینه اول طرحها و نقشههای ترکیه با ابعاد اخوانی و عثمانی بود. طرح دیگر طرح آمریکایی بود که مرتبط با ترکیه بود. آمریکا از ورود ترکیه [به عرصه]به دنبال پیچیده کردن اوضاع سوریه بود و سپس دور کردن راه حلی که همگی در حال نزدیک شدن به آن بودیم. گزینه دیگر طرح آلمان بود که معطوف به بینالمللی کردن مسائل منطقه و در نتیجه ایجاد حمایت بینالمللی بود. همه این طرحها در نهایت با رهبری آمریکا صورت میگرفت که در اینجا نقش مثبت روسیه مطرح شد و راه را به روی این طرحها بست و در گرفتن بهانه کردها از ترکیه برای آماده کردن اوضاع در مسیر عقب نشینی این کشور ایفای نقش کرد.
سوال دوم: چرا روسیه بهطور کلی به سوریه کمک میکند؟
بشار اسد: بدون اشاره به نقش سوریه نمیتوان به این پرسش پاسخ داد. روسیه کشوری ابرقدرت است و در سطح جهانی مسئولیتها و وظایفی دارد. این مسئولیتها در جهت خدمت به جهان و نیز در جهت خدمت به خود روسیه و مردم این کشور است. گزینه فراروی روسیه این است که یا باید به نقش خود بهعنوان یک ابرقدرت عمل کند یا اینکه چنین نباشد و به عنوان یک کشور عادی عمل کند که این برای جهان خوب نیست. بر این اساس، حضور نظامی روسیه در سوریه در چارچوبی صورت گرفت که اولا در جهت توازن جهانی بود؛ زیرا امروز جهان در چارچوب معیارهای قانونی قرار ندارد بلکه در چارچوب معیارهای قدرت است. بنابراین، قدرت نظامی روسیه از یک سو برای توازن جهانی یک ضرورت است. جنبه دیگر موضوع مبارزه با تروریسم مطرح است که خود دو جنبه دارد که نخست جنبه اخلاقی و سپس جنبه حقوقی و حقوق بینالمللی آن است؛ زیرا تروریسم از سوی کشورهای مشخصی مورد حمایت است. جنبه دیگر آن نیز حمایت از منافع روسیه است. تروریسم هیچ حد و مرزی ندارد و ممکن است امروز در سوریه باشد یا نقطه دوردست آسیا یا اینکه در اروپا باشد، مانند آنچه طی سالهای گذشته از عملیات تروریستی روی داد. همچنین، ممکن در روسیه باشد. بنابراین، نمیتوان با تروریسم فقط در یک محدوده جغرافیایی مبارزه کرد بلکه باید در سراسر جهان با آن مبارزه صورت گیرد. بعد دیگر این است که نگاه روسیه کاملاً مغایر با نگاه غرب است. غرب تصور میکند حقوق بینالمللی بر خلاف منافع آن است، اما روسیه قانون بینالمللی را در جهت خدمت به منافع خود و منافع مشترک بین کشورهای جهان میداند. بنا بر همه این عوامل روسیه از سوریه حمایت میکند.
سؤال سوم: درباره ترکیه، نظر شما درباره تصمیم ترکیه برای بازگرداندن آوارگان سوری به مناطق تحت کنترل ارتش ترکیه و افراد مسلح مورد حمایت آن در شمال شرق شمال سوریه چیست، با نظر گرفتن این مسئله که شمار این آوارگان حدود ۳ میلیون نفر است؟
بشار اسد گفت: اینکه ترکیه بخواهد سه میلیون آواره سوری را به این مناطق بازگرداندن باور کردنی نیست بلکه این یک عنوان انسان دوستانه است و هدف از آن فریب است. البته، اگر هم ترکیه بخواهد، این امر نشدنی است؛ زیرا به معنای ایجاد رویارویی بین صاحبان اصلی زمینها و شهرها و روستاها و خانهها و مزارع با افراد تازه وارد شده است؛ زیرا کسانی که حق و حقوقی در این منطقه دارند از حق خود کوتاه نخواهند آمد که این به معنای ایجاد درگیریهای نژادی است. با این حال، هدف واقعی ترکیه آوردن افراد عناصر مسلح تروریست [به این منطقه]است که در سوریه در حال جنگ بودند که شکست خوردند. ترکیه درصدد انتقال این افراد به این منطقه به همراه خانواده هایشان است تا جامعهای جدید مطابق با دیدگاه مورد نظر اردوغان، رئیس جمهور رژیم ترکیه تشکیل دهد و این هدف واقعی ترکیه است، اما در هر صورت هر دو گزینه در این باره، خطرناک است و هدف از هر دوی آنها ایجاد بی ثباتی در سوریه است و به همین علت نیز ما بی تردید بر مخالفت با آن تأکید میکنیم.
سؤال پنجم: توافقهای سوچی سبب شد وضع در شمال شرق سوریه طبیعی شود و شرایط را برای بازگشت تسلط دولت قانونی سوریه بر شرق فرات و برخی مناطق در شمال شرق این کشور فراهم کرد، اما شهروندان در این مناطق بهعلت رفتارهای داعش از سیطره دولت مرکزی دور افتادند؛ گامهایی که شما برای گفتگو با مقامهای ملی دولت خودمختار کرد اتخاذ خواهید کرد، چه خواهد بود؟ زیرا جنگ علیه داعش چه از سوی نیروهای دولتی و چه یگانهای خلق ترکیه ادامه داشت.
بشار اسد: باید اندکی سخن به تفصیل گفت، زیرا عامل ایجاد داعش دولت آمریکاست. داعش با حمایت آمریکا به فعالیت هایش اقدام میکرد. در بسیاری از موارد ما اطمینان یافتیم و اطلاعاتی درباره اینکه آمریکا به صورت مستقیم داعش را بهعنوان ابزاری نظامی و برای ضربه زدن به ارتش سوریه و پراکنده ساختن نیروهای نظامی که با تروریسم میجنگیدند و در صدر آنها سوریه، به تحرک در میآورد.
درباره نیروهای کرد باید مفاهیم را تصحیح کرد. این اصطلاح به غلط بهکار گرفته میشود. همچنین، تبلیغ غرب این است که نیروهای موجود نیروهای کرد هستند و این منطقه نیز منطقه کردنشین است. اولا می خواهم بگویم که این منطقه در شمال و شمال شرق سوریه منطقهای با اکثریت سکنه عرب است. بیش از هفتاد درصد ساکنان این منطقه عرب هستند نه برعکس، حتی گروههایی که در آنجا در حال جنگ هستند، متشکل از کردها و دیگر گروهها هستند، اما آمریکا از گروههای کرد حمایت کرد و آنها را مسئول فرماندهی قرار داد تا تصویری ارائه دهد که این منطقه کردنشین است و نیز اینکه درگیری بین کردها با دیگر گروههای سوری ایجاد کند. درباره تماسها باید بگویم این تماسها ادامه دارد و در زمان جنگ نیز قطع نشد، اگر چه ما اطلاع داشتیم که برخی از این گروهها با آمریکا در تعامل هستند و آمریکا آنها را هدایت میکند و سلاح و حمایت مالی آنها از آمریکاست و اظهارنظرهای آنها را نیز آمریکاییها تنظیم میکنند. البته، این بدان معنا نیست که کردها میهن پرست نیستند. تاکید میکنم که بیشتر کردها مهین پرست هستند و مانند هر طیف دیگر در کنار دولت و ملت سوریه ایستادهاند، اما این گروهها که برخی از آنها کرد هستند و برخی دیگر عرب یا از نژاد دیگر به دستور آمریکا عمل میکنند، گروههایی که اکنون بهطور مستقیم با آنها در حال گفتگو هستیم. پس از بازگشت ارتش سوریه به این مناطق، اکنون با آنها گفتگو وجود دارد درباره متقاعد کردن آنها بر اینکه ثبات، زمانی حاکم میشود که همه ما به قانون اساسی عمل کنیم؛ زیرا این قانون بیانگر دیدگاه مردم است و ارتش سوریه زمانی که به این مناطق باز میگردد، نهادهای سوریه نیز به همراه آن باز میگردند، نهادهایی که آنها نیز منعکس کننده قانون اساسی و مردم سوریه هستند. در این باره پس از حمله ترکیه، پیشرفتهایی حاصل شد. در این خصوص روسیه بر همان اساسی که بدانها اشاره شد، نقش مثبتی ایفا میکند. بنا به دلایلی گاهی وقتها اوضاع در حال رو به جلو و گاهی در حال پس روی است که بخشی از این دلایل بهعلت فشار آمریکا بر گروههای مسلح در سوریه است تا به خواست دولت سوریه پاسخ مثبت دهند که البته، این [فشارها]نیز قابل پیش بینی است. با وجود این، ما اکنون امیدوارتر هستیم که اوضاع در این مسیر پیش میرود؛ زیرا پس از نه سال جنگ، بر این اعتقاد هستیم که بیشتر مردم بر اهمیت یکپارچگی با کشور بهصرف نظر از اختلافهای موجود پی برده اند. اگر شما اختلاف نظرهایی با دولت یا حزب حاکم داشته باشید، موضوع دیگری است، اما در همه جهان این کشور است که همه را در بر گرفته است و تصور میکنم که ما نیز در این مسیر گام بر میداریم.
سؤال پنجم، آیا منظور شما این است که وضع موجود در شمال شرق سوریه نتیجه دخالتهای بیگانه است، گفته میشود که مشکلاتی وجود دارد که با کردها نمیتوان حل کرد؟
بشار اسد گفت: مشکل با برخی از کردها است. یک بار دیگر تأکید میکنم که اکثر کردها دهها سال در سوریه بوده اند و مشکلی وجود ندارد. برخی گروهها تندرو هستند؛ تندرو به معنای سیاسی و همانها هستند که طرحهایی نزدیک به طرحهای جدایی طلبانه مطرح میکنند. برخی از آنها به فدرالیسم و خودمختاری کردها نزدیک اند. همانطور که پیشتر گفتم، این منطقه یک منطقه عربی است و اگر در اینجا کسی از فدرالیسم سخن می گوید، آنها عرب هستند، زیرا در اکثریت هستند. این سخن در چنین وضعی بدیهی است. وضع با وضع شمال عراق و جنوب ترکیه متفاوت است. در این منطقه اکثریت کرد وجود ندارد. درباره حقوق فرهنگی و دیگر مسائل، من همیشه مثال ارمنها را میزنم که آخرین گروهی بودند که حدود یک سال پیش به سوریه آمدند. آنها دارای مدارس، کلیسا و حقوق فرهنگی کامل هستند. چرا باید حقوق فرهنگی را به یک قشر بدهیم و از یک قشر دیگر منع کنیم؟ علت ساده است و آن این است که این گروه طرح جدایی طلبانه را مطرح کرده است و ما نیز بهعنوان یک کشور و یک ملت نه امروز و نه در آینده با آن موافقت نخواهیم کرد و مشکل نیز همین است. این گروهها که آمریکا امروز از آنها حمایت میکنند، میگویند پس از جنگ وضع دگرگون شده است. البته، که وضع تغییر میکند که طبیعی است و هر جنگی تغییرات گستردهای در جامعه ایجاد میکند، اما جنگ سبب تجزیه کشور و تمایل برای جدایی طلبی و از بین بردن قانون اساسی و تضعیف دولت نمیشود. جنگ باید تجربهای باشد که بتوانیم قدرتمند از آن خارج شویم نه ضعیف تر. ما با هیچگونه جدایی طلبی در هیچ شرایطی موافقت نخواهیم کرد.
سؤال ششم. با وجود این، شما نقش دفاعی یگانهای مدافع کرد و جنگ علیه داعش را چگونه ارزیابی می کنید؛ زیرا بر اساس آمارهای شما این گروه هزاران نفر از عناصر آن را به قتل رساند و از روستاها و مناطق خود در سوریه حمایت میکنند؟
بشار اسد گفت: بسیاری از سوریها در دفاع از روستاها و نه فقط در آن مناطق بلکه مناطق دیگر، جنگیدند. منصفانه نیست که در سوریه از یک طیف خاص سخن بگوییم بلکه همه طیفها از میهن خود دفاع کردهاند. همه گروهها و طیفهای سوری از شهرها و روستاهای خود دفاع کردند. زمانی که انسان احساس میکند موجودیت او به خطر افتاده است، باید از خود دفاع کند و این چیزی بدیهی است. من این دفاع را در چارچوب سیاسی قرار نمیدهم؛ زیرا در آن صورت حسن رفتار آمریکا را تایید میکنیم و اینکه نیروهای مورد حمایت آمریکا با داعش میجنگیدند و این یعنی اینکه آمریکا در عمل با تروریسم مبارزه میکرد، حال آنکه همه ما میدانیم و همه ما در سوریه، روسیه و کشورهای دیگر اعلام کرده ایم که آمریکا از داعش حمایت می کرد. باید بین شهروندانی که از روستاهای خود حمایت و نتایج واقعی کسب کردند و با تروریستها مبارزه و آنها را نابود کردند با طرحهای سیاسی مرتبط با آمریکا تمایز قائل شویم.
سؤال هفتم، ماه اکتبر مدت مشخصشده برای عقب نشینی یگانهای مدافع خلق به فاصله ۳۰ کیلومتر از مرزهای ترکیه پایان یافت، اما ترکیه مدعی شد که آنها عقب نشینی نکردند. اکنون این یگانها کجا هستند؟ سؤال دیگر اینکه این گروهها چگونه در نیروهای مسلح سوریه ادغام خواهند شد؟
بشار اسد: باید توافق روسیه و ترکیه درباره عقب نشینی این گروههای مسلح اجرایی شود. همانطور که گفتم این گروهها متشکل از کردها و عربها هستند، اما فرماندهانشان کرد هستند و باید عقب نشینی کنند؛ زیرا به ترکیه بهانه داد تا طرحی را که از ابتدای جنگ [سوریه]در سر میپروراند، اجرا کند. این طرح در برخی مناطق اجرایی شده است، اما بهطور کامل اجرایی نشده است. چنین تدابیری به صورت ناگهانی اجرایی و بهسرعت اجرا نمیشود و لزوما تسلط محوری بر همه گروههایی که در منطقه مشغول درگیری هستند، وجود ندارد؛ زیرا شبهنظامیان گاهی به صورت نامنظم اقدام میکنند.
اکنون بین ما و روسیه برای اجرای کردن کامل این طرح همکاری وجود دارد. پس از اجرایی شدن آن باید به ترکیه ایها بگوییم که عقب نشینی را آغاز کنند.
درباره پیوستن این گروهها به ارتش سوریه باید بگویم که از ابتدای اقدامات آشتی جویانه در سال ۲۰۱۳ اعلام کردیم هر کسی که سلاح خود را تحویل دهد، مورد عفو کامل قرار میگیرد و مانند دیگر شهروندان، به شهروند عادی تبدیل میشود و در نتیجه میتواند به ارتش سوریه ملحق شود. این موضوع در بسیاری از مناطق عملی شد. برخی از کسانی که با تروریستها میجنگند، به ارتش سوریه ملحق شدند و برخی از آنها نیز در صفوف ارتش سوریه به شهادت رسیدند.
پس از توافق روسیه و ترکیه ما بهطور رسمی اعلام کردیم و وزارت دفاع روسیه از آمادگی خود برای پذیرفتن آنها در صفوف ارتش سوریه بر اساس طرحهای متفاوت و متناسب با این مناطق خبر داد، اما از پاسخی که داده شد، این خوانش حاصل شد که آنها اکنون برای پیوستن به ارتش سوریه آمادگی ندارند و بر حفظ سلاح خود در آن مناطق پافشاری میکنند.
همچنین، در چارچوب همکاری سوریه و روسیه، ما اکنون تلاش میکنیم آنها را متقاعد کنیم که پیوستن به ارتش سوریه و جنگ با تجاوزگری ترکیه، در قالب نیروهای ارتش سوریه، گزینه مناسب و صحیح برای بازگرداندن اراضی است که خود آنها سبب از دست رفتن آن در شمال سوریه شدهاند. البته، باید منتظر ماند تا دید اوضاع طی هفتههای آینده چگونه پیش میرود.
سؤال هشتم: اکنون جنگ در بخش اعظم سوریه پایان یافته و مردم در حال بازگشت به خانههای خود هستند، مسئولان سوریه برای تامین نیازهای ضروری مردم چه اقدامی انجام دادهاند، آیا آماری از تعمیر و ترمیم منازل و مدارس در مناطق آسیب دیده وجود دارد و مشکلات فرارو در این باره، چیست؟
بشار اسد: تصور میکنم هر شهروند سوری هر روز دو محور را احساس میکند که یکی بهبود وضع اقتصادی و تامین نیازهای اساسی و فراهم کردن آموزش و دیگر زمینه بهداشت است. وارد هر منطقهای که میشویم، ترمیم و تعمیر مدارس را در سریعترین زمان ممکن آغاز میکنیم. از سوی دیگر، برای راه اندازی فعالیت درمانگاهها و مراکز بهداشتی اقدام میشود. در چارچوب این موضوع، اهتمام به وضع معیشتی نیز صورت میگیرد که البته، تابع عوامل خارجی و در صدر آنها تحریمهای غربیها علیه سوریه است، تحریمها در بخش سوخت، و حاملهای انرژی و برق. تحریمها مانع از سرمایه گذاری خارج در سوریه میشود. با این حال به دنبال راهحل هستیم و در این باره، دوستان ما مانند روسیه، ایران و احیانا چین به ما کمکهای بشردوستانه ارائه میکنند.
سؤال نهم: برای بازگشت زندگی طبیعی به کشور و آوارگان باید اشتغال زایی صورت گیرد و امکان اشتغال فراهم شود، آیا تاسیسات نابود شده تعمیر شده است و آیا فرایند بازسازی بهعلت تحریمهای شدید، دشوار است؟
بشار اسد: بله، دشوار است، اما ناممکن نیست. در بخشهای داروسازی شمار شرکتهای فعال از زمان جنگ تا به امروز افزایش داشته است. در بخشهای مختلف نیز فعالیتهای راه اندازی شرکتها و مراکز ادامه دارد. البته، فرایند فعالیت آن گونه که باید و میخواهیم بهگونهای که متناسب با بازگشت آوارگان باشد، نیست که به دنبال شغل هستند، اما در حد توان خود تلاش میکنیم. هر کشوری که با چنین جنگی مواجه شود، نمیتواند جز به ایجاد صنایع کوچک یا متوسط اقدام کند. اکنون باید به دنبال تشویق سرمایه گذاری باشیم.
سؤال دهم: درباره عناصر مسلح و پذیرش آنها در نیروهای مسلح، طرح شما برای ارائه کمک به آنهایی که به وضع آنها و خانواده هایشان رسیدگی شده و حلوفصل شده است، چیست؟
بشار اسد گفت: این مسئله مهم و در عین حال چالش مهمی است. عناصر مسلح شامل اعضای خانواده آنها از جمله مشکلات مربوط به کودکان آنهاست. جامعه آنها معطوف به تندروی شکل گرفته است. کودکان آنها به مدت طولانی به دور از قانون و آموزههای ملی بوده و مفاهیم نادرست آموخته اند که در وهله اول باید در مدارس ادغام شوند که ما چند هفته پیش این موضوع را اعلام کردیم. مدارس ما بر اساس شیوههای خود بر اساس مقاطع سنی آنها را خواهند پذیرفت و برای آموزش مفاهیم ملی به آنها تلاش خواهند کرد.
در وهله اول باید به آنها آموزش داده شود که مفاهیم تند دینی که به آنها آموزش داده شده است، مفاهیم نادرستی است و بلکه مفاهیم ملی و انسانی باید به آنها آموزش داده شود. آنها باید بدانند مفاهیمی که آموخته اند مغایر با مفاهیم دینی است.
رئیس جمهور سوریه در پاسخ به سؤال یازدهم درباره موضوع آموزش در مناطق کردنشین و مشکلات مربوط به مدرک تحصیلی و فرصتهای شغلی آنها نیز گفت: پس از تهاجم ترکیه، وزارت آموزش اعلام کرد آمادگی پذیرش دانشجویانی را دارد که بر اساس نظام آموزشی کردی مقاطع تحصیلی متوسطه و دبیرستان را سپری کردهاند. راهحل طبیعی این مشکل همین است. مدارک آنها باید مورد پذیرش قرار گیرد. دانشجویان صرفا از طریق مدارس با جامعه خود انس نمیگیرد بلکه از طریق مراکز تحصیلی عالی با آن ادغام میشود.
رئیس جمهور سوریه در پاسخ به پرسش دوازدهم درباره سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا درباره توسعه دایره حضور آمریکا در سوریه به ویژه در منطقه شرق و شمال شرق آن به بهانه حمایت از میدانهای نفتی و اینکه آیا مسئله با گزینه نظامی حل میشود و چه زمانی احتمال این گزینه وجود دارد؟ گفت: من همیشه گفته ام که اشغالگر اگر مزدور نداشته باشد، امکان ندارد وارد منطقهای شود. امکان ندارد اشغالگر در محیطی بهسر برد که هیچ طرفداری نداشته باشد. اینجاست که همیشه گفته ایم اولین، بهترین و مناسبتترین راهحل اتحاد سوریها درباره مفاهیم ملی است و در آن صورت است که آمریکا خارج میشود و نمیتواند نه به خاطر نفت و نه به خاطر مسائل دیگر ماندگار شود. اما زمانی که حضور اشغالگر ادامه داشته باشد، در اینجا نمونه عراق برای آمریکاییها قابل ذکر است که نتیجه آن برای آنها غیرمتوقع بود. پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ من در یکی از مصاحبهها گفتم اشغالگری سبب شکلگیری مقاومت نظامی خواهد شد. حضور آمریکا در سوریه نیز سبب شکلگیری مقاومت نظامی میشود که موجب وارد آمدن خسارت به آن و در نتیجه خروج آن میشود. البته، که ما به رویارویی روسی – آمریکایی فکر نمیکنیم و این چیزی بدیهی است و نه به نفع ماست و نه به نفع روسیه و نه به نفع ثبات جهان بلکه مسئله خطرناکی است، اما آمریکا نمیتواند در این فکر باشد که در هر جایی که اشغال میکند، راحت و آسوده خواهد ماند. ما به آنها تجربه عراق و افغانستان را یادآور میشویم و در این باره، سوریه نیز مستنثی نیست.
رئیس جمهور سوریه در پاسخ به سؤال سیزدهم درباره رفتارهای آمریکا و اینکه آیا این رفتارها مربوط به یک گروهی در دولت است و خسارتهایی که بهعلت رفتارهای آمریکا به سوریه وارد میشود، چیست، گفت: این سخن درست است و آنها نه بهعلت اینکه فقط به سرقت نفت اقدام میکنند بلکه به این علت است که آمریکا کشوری معطوف به نظام سیاسی مبتنی بر باند است. رئیس جمهور آمریکا نماینده یک کشور نیست بلکه مدیر اجرایی یک شرکت است که هیئت وزیران در پشت او قرار دارد، هیئتی که به نمایندگی از شرکتهای بزرگ آمریکا عمل میکند که مالک واقعی کشور، شرکتهای نفتی، شرکتهای تسلیحاتی، بانکها و دیگر مراکز لابیها هستند. بهطور مشخص درباره نفت باید بگویم به رهبری یک گروه در آمریکا مربوط میشود نه یک کشور. آمریکا یک کشور نیست بلکه یک نظام است که سران آن در جهت منافع خود گام بر میدارند. باید در این نکتهای را متذکر شوم مهمتر از توصیف آنها به یک باند است و آن این است که یکی از عواملی که سبب حمله هیتلر به اتحادیه شوروی در جنگ جهانی دوم شد، نفت بود. البته، برخیها نیز آن را تنها عامل میدانند. امروز نیز آمریکا به شیوه نازیها عمل میکند و در این باره، به سادگی میتوان سیاست آمریکا را به سیاست نازیها تشبیه کرد. توسعه طلبی، تجاوز، پایمال کردن حقوق ملتهای دیگر، نقض قوانین، موازین و مبانی بینالمللی و انسانی همگی فقط برای نفت صورت میگیرد. بنابراین، بین این سیاستها با سیاست نازیها چه تفاوتی وجود دارد. فکر نمیکند یکی از اعضای ارکان نظام کنونی آمریکا بتواند پاسخی در این باره، بدهد.
بشار اسد در پاسخ به سؤال چهاردهم درباره اینکه آیا سوریه بهعلت اقدام آمریکا در به سرقت بردن نفت خود به سازمان ملل متحد شکایت خواهد کرد و آیا اساسا دمشق برنامهای برای درخواست خسارت از آمریکا در این باره، دارد، گفت: البته، که این موضوعی طبیعی است، اما من و شما و همه در این جهان میدانند که چیزی به نام سازمان ملل متحد در اینجا وجود ندارد، زیرا چیزی به نام قانون بینالمللی وجود ندارد و همه شکایتهایی که به سازمان ملل متحد ارائه میشود بدون نتیجه میماند؛ زیرا مانند کشوری است که گروهی بر اساس قدرت بر آن تسلط دارد. آنها گروهی دزد و سارق هستند و رویارویی بین آنها نیز مبتنی بر سود و دستاورد و خسارت است نه رویارویی مبنی بر عقیده و حزب. منظور من رویارویی بین ترامپ با دیگران در امریکاست. رویارویی آنها برای بهدست آوردن سود بیشتر است. بنابراین، ما امروز در جهانی بهسر میبریم که به جنگل شباهت دارد و بیشتر شبیه دوره پیش از جنگ جهانی دوم و نه بعد از آن است. ما شکایت خواهیم کرد، اما رسیدگی نخواهد شد.
بشار اسد در پاسخ به سؤال پانزدهم درباره اینکه چند روز پیش یکی از عاملان شکلگیری «کلاه سفیدها» در استانبول درگذشت، گروهی که بارها اقدام به تولید تصاویر ساختگی درباره به کارگیری سلاح شیمیایی در سوریه کرد، برخیها نیز بر این نظرند که او نمرده است، گفت: مسائل را نباید به صورت تفکیک شده دید، بلکه باید بهطور کلی به آنها نگاه کرد. چند هفته پیش جفری ابستاین، میلیاردر آمریکایی درگذشت. گفته شد که او در زندان خودکشی کرد. او به این علت کشته شد که دارای اطلاعات سری بسیار مهمی درباره شخصیتهای حاکم بر رژیم آمریکا، انگلیس و چهبسا کشورهای دیگر داشت. یکی از عناصر اصلی کلاه سفیدها در آلمان بود که در زندان کشته شد و گفته شد که خودکشی کرد. اکنون نیز بنیانگذار این گروه که یک افسر بود و همه عمر خود را با ناتو در افغانستان، کوزوو، عراق و لبنان همکاری کرده بود و در سوریه نیز اقدام به تاسیس گروه کلاه سفیدان کرده بود، کشته شد. ما و شما میدانیم که این گروه بخشی از القاعده بود. با کشتهشدن بن لادن و اخیرا البغدادی نیز آنها کشته میشوند، زیرا اطلاعات مهمی در اختیار دارند و در ثانی نقش آنها پایان یافت و باید از دست آنها خلاص شد. بنابراین، اگر به صورت یکدست به این حوادث نگاه کنیم، خودکشی آنها یا مرگ طبیعی آنها باور کردنی نیست. آنها به این علت کشته میشوند که نقششان پایان یافته است. چرا البغدادی و بن لادن کشته شدند؟ به این علت که اگر زنده میماندند، حقایق را فاش میکردند. چهبسا بنیانگذار کلاه سفیدها در حال نگارش کتاب خاطرات خود بوده است که ممنوع است.
بشار اسد در ادامه در پاسخ به سؤال شانزدهم درباره اینکه آغاز فعالیت کمیته تدوین قانون اساسی در ژنو و اینکه آیا فعالیت آن مفید خواهد بود و آیا دمشق در این باره، خطوط قرمزی دارد گفت: تلاش میشود این گونه القا شود که پایان جنگ از طریق کمیته قانون اساسی ممکن است، حال آنکه جنگ در سوریه بر سر اختلاف درباره قانون اساسی آغاز نشد. جنگ در سوریه به این علت آغاز شد که تروریسم اقدام به قتل نظامیان و غیرنظامیان و تخریب داراییهای کشور کرد. بنابراین، جنگ زمانی پایان مییابد که تروریسم پایان یابد.
وی در پاسخ به سؤال هفدهم درباره اصلاحات در زمینه اقتصادی در سوریه برای مبارزه با فساد نیز گفت: حمایت از اقتصاد در وهله اول نیازمند قوانین جدید سرمایه گذاری است و ما اکنون در حال توسعه قوانین مربوط به این بخش هستیم. ما از سالها پیش مبارزه با فساد را آغاز کردیم و همچنان در این راه هستیم. البته، با وجود جنگی که سبب نابسامانی میشود و فضا را برای تروریسم مهیا میکند، وجود موارد فساد امری طبیعی است، اما مبارزه در این باره، ادامه دارد.
بشار اسد در سؤال هجدهم درباره تظاهرات در دو کشور لبنان و عراق و اینکه آیا به آنچه در سوریه روی داد شباهت ندارد، گفت: خیر، به آنچه در سوریه روی داد شباهت ندارد. آنچه در سوریه روی داد این گونه بود که در وهله نخست به افراد پول پرداخت میشود و این موثق است. به آنها پول داده میشود تا به برگزاری تظاهرات اقدام کنند. البته، بخش اندکی از مردم نیز تظاهرات کردند، زیرا به دنبال تغییراتی بودند، اما فضای کلی چنین نبود. از همان روزهای اولی کشتن و قتل و تیراندازی آغاز شد که این بدان معناست که تظاهرات خودجوش نبود. منابع مالی تامین شده و عناصر، مسلح شده بودند. بنابراین، نمیتوان وضع این کشورها را به وضع سوریه تشبیه کرد، اما اگر تظاهرات خودجوش و صادقانه بیانگر خواست ملی برای بهبودی وضع سیاسی و اقتصادی و مسائل دیگر است، باید در چارچوب ملی نیز باقی بماند؛ زیرا برخی کشورها در جهان مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه برای بهره برداری از این وضع تلاش میکنند تا نقش آفرینی کنند و اوضاع را در جهت خدمت به منافع خود پیش برند. مهمترین مسئله این است که اوضاع در چارچوب ملی باقی بماند و اگر چنین شود، باید مثبت باشد، زیرا بیانگر خواست مردم است، اما زمانی که عامل بیگانه وارد عرصه میشود، بی گمان علیه منافع ملی آن کشورها خواهد بود و این چیزی است که ما در سوریه تجربه کردیم.
وی در پاسخ به سؤال نوزدهم درباره بهبود وضع امنیتی سوریه و اینکه آیا در رفت و آمدهای خود شرایط امنیتی بهشدت رعایت میشود و آیا به تنهایی با خودروی خود به میان مردم میرود یا خیر گفت: من از روز اول در این سمت به چنین کاری [رانندگی با خودرو]اقدام میکنم. باید تأکید کنم که تغییری در حمایتهای امنیتی از من ایجاد نشده است. تغییراتی درباره رانندگی خودرو و کاروان امنیتی من چه قبل از جنگ و چه در حین جنگ و چه اکنون ایجاد نشده است؛ زیرا یکی از اهداف تروریستها ایجاد رعب و وحشت در سوریه بود و زمانی که مسئولان هراسان باشند، مردم نیز هراسان میشوند.