سردبیر رای الیوم
ترساندن از ايران ديگر کارساز نيست
تبلیغات گسترده رسانه ای و بهره گیری از بهانه رویارویی با خطر ایران با هدف ارعاب دیگران دیگر متقاعد کننده نیست
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، سردبیر رای الیوم با تاکید بر بهبود روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، تصریح کرد : روزهای تشکیل ائتلاف هایی که صرفا با اشاره آمریکا تشکیل می شد، دیگر سپری شده و در حالی که آمریکا با خالی کردن پشت کردها، با دادن پاسخ به سرنگونی پهپاد خود در تنگه هرمز و دفاع از عربستان مخالفت کرد، بدون تردید اسرائیل باید بترسد.
روزنامه اینترنتی رای الیوم در مقاله ای به قلم عبد الباری عطوان نوشت: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و وزرای دولت مستعفی وی این روزها در حد زیادی بر روند عادی سازی با برخی طرف ها تمرکز می کنند؛ نه همگان. با توجه به نگرانی های فزاینده ناشی از کاهش برتری قدرت نظامی اسرائیل در مقابل افزایش قدرت نظامی ایران و عوامل متحد آن در طول و عرض منطقه، برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس به شکل عمدی، برای گمراه کردن افکار عمومی اسرائیل، تلاش می کنند به آنها اطمینان خاطر دهند.
تبلیغات گسترده رسانه ای و بهره گیری از بهانه رویارویی با خطر ایران و نفوذ فزاینده آن در منطقه با هدف ارعاب دیگران، دیگر متقاعد کننده نیست و تحولات سیاسی روزافزون در منطقه، اعم از سوریه یا جنگ یمن، از اعتبار این موضوع کاست. از سوی دیگر، این روزها روابط ایران و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال افزایش است.
عطوان نوشت پس از درز برخی خبرها در حساب کاربری یسرائیل کاتس وزیر خارجه اسرائیل در توییتر و سخن گفتن وی از «پیشنهادی» که در حاشیه نشست های دور اخیر مجمع عمومی سازمان ملل با همتایان خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس مطرح کرد و بازاریابی وی برای امضای توافق های «عدم تجاوزگری»، مقاله خود را با این مقدمه الزامی آغاز می کنیم.
یکی دانستن همه کشورهای حاشیه خلیج فارس اشتباه و تعمیم از روی سادگی است. برای مثال، کویت با عادی سازی روابط مخالفت می کند و میزبان هیچ مسئول یا تیم ورزشی نبوده است و ملت، دولت و مجلس نمایندگان کویت درباره این موضوع اتفاق نظر دارند. از این رو، امکان ندارد که امضای هر نوع توافق تجاری یا ورزشی را با رژیم اشغالگر اسرائیل بپذیرد؛ چه رسد به امضای پیمان «عدم تجاوزگری». افزون بر این مسائل، روابط آن و دو کشور دیگر حاشیه خلیج فارس یعنی پادشاهی عمان و قطر خوب است؛ به رغم اینکه آنها در برخی اقدامات رسانه ای، سیاسی و ورزشی برای عادی سازی روابط مشارکت دارند.
موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد، ماهیت توافق عدم تجاوز است که نتانیاهو و وزیر خارجه وی مطرح کردند. اکنون این سوال را مطرح می کنیم که چه زمانی بین رژیم اشغالگر و کشورهای حاشیه خلیج فارس جنگی صورت گرفته است تا این نوع ایده ها مطرح شود؟ به ویژه که بر اساس پیمان های دفاعی مشترک، پایگاه های آمریکا، فرانسه و انگلیس بدون استثناء در این کشورها وجود دارند.
با توجه به ترس مسئولان اسرائیلی به سبب افزایش قدرت نظامی ایران و متحدان آن، شاید آنها به خوبی تحولات اخیر منطقه را بررسی نکرده اند؛ مهم ترین آنها موضوعی بود که قاسم رضایی فرمانده مرزبانی ایران مطرح کرد؛ بر این مبنا که روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه امارات، قطر، کویت و پادشاهی عمان بسیار خوب است و نشست های زیادی برگزار شد که منجر به توافق های بسیار خوب در دو سطح ملی و منطقه ای شد.
اگر یسرائیل کاتس در اعتبار و درستی این اظهارات قاطعانه شک و تردید کرده است، خواسته انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات در نشست راهبردی ابوظبی مبنی بر «لزوم روی آوردن به راه حل های دیپلماتیک و عدم تشدید تنش با ایران» را به وی یادآور می شویم. وی همچنین گفت انصارلله بخشی از جامعه یمن هستند و در آینده آن نقش ایفا می کنند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس یا به طور دقیق تر، بیشتر آنها به تدریج در حال خارج شدن از دام ارعاب در خصوص خطر ایران هستند؛ ابزاری که اسرائیل و آمریکا از آن، برای ارعاب این کشورها و دوشیدن اموالشان بهره می گیرند. این کشورها اکنون در حال ایجاد کانال های گفتگو با ایران برای حل همه مسائل مورد اختلاف به شکل مسالمت آمیز هستند. این اقدام به منزله خردورزی و دوراندیشی محض است. حتی عربستان که شمشیر دشمنی با ایران را از غلاف کشیده است، به تدریج در حال عقب نشینی از این سیاست است که شکست آن ثابت شده است و برای ایجاد کانال های گفتگو، برخی میانجی ها را به تهران اعزام می کند و اکنون به شکل محرمانه، در مسقط در حال مذاکره با جنبش انصارالله است؛ جنبشی که پس از حملات دقیق به تأسیسات آرامکو در بقیق، خریس و پیش از آنها میدان نفتی الشیبه و ایستگاه های پمپاژ نفت در غرب ریاض، ثابت کرد که یکی از طرف های قدرتمند در منطقه است.
اسرائیل طرفی است که بیش از آنکه به پیمان عدم تجاوز با کشورهای حاشیه خلیج فارس، نیاز داشته باشد؛ به امضای این پیمان با ایران و محور مقاومت به فرماندهی تهران، نیاز دارد. شاید سخنانی که مایکل اورن سفیر سابق اسرائیل در واشنگتن با انتشار مقاله ای در مجله «آتلانتیک» مطرح کرد؛ گواه خوبی بر این موضوع باشد. وی در این خصوص نوشت اسرائیل هفته گذشته، برای بررسی نحوه مقابله با تهدید موشک های ایران، لبنان (حزب الله)، سوریه، فلسطین (جهاد و حماس) و عراق (بسیج مردمی) دو نشست پشت درهای بسته برگزار کرد. از آنجا که ممکن است شمار موشک های این محور به حدود چهار هزار موشک در روز برسد، سامانه های گنبد آهنین در رهگیری آنها شکست خواهند خورد و همه فرودگاه ها، ایستگاه های آب، نیروگاه ها و مخازن گاز آمونیاک در حیفا را ویران خواهند کرد.
نزدیک شدن به اسرائیل و عادی سازی روابط با آن، بزرگ ترین خطری است که پس از شکل گیری تغییرهای ریشه ای در معادلات قدرت های منطقه، کشورهای حاشیه خلیج فارس در ماه ها و سال های آینده با آن مواجه می شوند. به امارات توصیه می کنیم که از اسرائیل برای مشارکت در نمایشگاه «اکسپو» در ماه اکتبر، دعوت به عمل نیاورد، زیرا شاید حضور آن به منزله خطری برای امنیت امارات و نمایشگاه باشد. شاید بتوان گفت کویت، قطر و پادشاهی عمان اقدام درستی انجام دادند و از نپیوستن به ائتلاف جدید آمریکا برای دفاع از کشتیرانی در منطقه خلیج فارس خبر دادند؛ به ویژه که دو کشور عضو ناتو یعنی انگلیس و آمریکا، در میان شش کشوری قرار گرفته اند که با مشارکت در این ائتلاف موافقت کردند.
روزهای تشکیل ائتلاف های دهه شصت گذشت که آمریکا صرفا با اشاره ای، برای جنگ علیه عراق، افغانستان، لیبی یا سوریه تشکیل ائتلاف می داد. وقتی که آمریکا با خالی کردن پشت متحدان کُرد خود، کاری می کند که به تنهایی با سرنوشت خود مواجه شوند و از سوی دیگر، با مشارکت در جنگ برای دفاع از عربستان یا حتی پاسخ به سرنگونی پهپادهای خود به دست ایران بر فراز تنگه هرمز مخالفت می کند، اسرائیل باید احساس ترس کند.