آن سوی توافقنامه ریاض درباره تشکیل دولت دست نشانده در جنوب یمن
آنچه از آن به عنوان توافقنامه ریاض ياد می شود در واقع به تغییراتی تاکتيکي، که بین دو دولت متجاوز یعنی عربستان و امارات و مزدوران وابسته به آنها صورت گرفته است.
امریکا و انگلیس و برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از توافقنامه ریاض درباره تقسیم قدرت میان جدایی طلبان جنوب یمن و عبدربه منصور هادی رئیس جمهور فراری و مستعفی استقبال کرده اند و رسانه های سعودی تبلیغات گسترده ای در این زمینه به راه انداخته اند.
یک چنین فضاسازی گسترده امکان دارد افکار عمومی جهان را درباره مسائل یمن به اشتباه وادارد و این تصور را در آنها ایجاد کند که گویی رویکرد متجاوزانه عربستان به یمن تغییر یافته و این کشور با حرکت به سمت صلح در پی جبران گذشته خویش است. اما واقعیت این است که تاکنون هیچ تغییرملموسی در رویکرد متجاوزانه و بخصوص اشغالگرانه عربستان صورت نگرفته است و آنچه از آن به توافقنامه صلح یا توافقنامه ریاض ياد می شود در واقع به تغییراتی است که بین دو دولت متجاوز یعنی عربستان و امارات و مزدوران وابسته به آنها صورت گرفته است.
در آغاز تجاوز نظامی به یمن تفاهمی میان امارات و عربستان صورت گرفته بود که بر اساس آن بنا بود عربستان در شمال و امارات در جنوب یمن به اهداف توسعه طلبانه بپردازند اما بعد از آنکه اهداف توسعه طلبانه و متجاوزانه عربستان در شمال یمن با واکنش نیروهای مقاومت مردمی به رهبری انصار الله مواجه شد و همه اهداف و مرکز نظامی و اقتصادی و نفتی عربستان زیر حملات تلافی جویانه یمنی ها قرار گرفت ، این تفاهم به هم خورد و در واقع عربستان تلاش کرد جای خالی نیروهای اماراتی را در جنوب یمن نه با نیروهای مزدور این کشور بلکه به طور مشترک با نیروهای مزدور خود و امارات پرکند و بدین ترتیب سهمی در جنوب یمن داشته باشد و در عین حال با اتکاء به این توافقنامه بتواند در مذاکره با انصار الله از قدرت چانه زنی بالا برخوردار شود.
با توجه به اینکه عربستان بعد از شکست های پی در پی در نبردهای زمینی و همچنین ناکامی های مکرر در مقابل حملات موشکی انصار الله تن به مذاکره با آن داد از این رو در تلاش است با توافق ریاض وانمود سازد که در موقعیت برتر قرار دارد. چنین احساسی می تواند عربستان را به زیاده خواهی وادار کند و مانع از پیشرفت مذاکرات با انصار الله شود.
در مجموع به نظر می رسد که نگاه و رویکرد واقعی عربستان چه در مذاکره با جنوبی ها که در توافق ریاض منعکس یافته و چه شمالی ها که به صورت محرمانه در جریان است، کاملا تاکتیکی است و هدف اساسی که عربستان دنبال می کند این است که در صورت امکان بتواند بین انصار الله و محور مقاومت گسست ایجاد کند و یا حداقل آن را به سکوت وادار سازد . این نشان می دهد که عربستان به طور خزنده در پی جبهه بندی و یارگیری جدید علیه محور مقاومت و ایران است که این امر با تلاش برای سرنگونی دولت های مستقر در لبنان و عراق و ایجاد خلاء سیاسی در این دو کشور تا حدودی نمایان است.
از این دید ارسال برخی از سیگنال های گفتگو با ایران نیز کاملا تاکتیکی و فریبکارانه و اقدامی در جهت خرید زمان بوده است که البته نمی توان نقش راستگرایان صهیونیستی و امریکایی را نیز در این زمینه نادیده گرفت .
---------------------------
احمد کاظم زاده