باجناق البغدادی
من مخفیگاه البغدادی در ادلب را لو دادم
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، باجناق ابوبکر البغدادی سرکرده گروه تروریستی داعش تایید کرد البغدادی مخفیگاهی در استان ادلب سوریه داشت.
به گزارش شبکه تلویزیونی العربیه، محمد علی ساجت که در بازداشت سازمان اطلاعات عراق قرار دارد گفت: با توجه به تدابیر شدید امنیتی که البغدادی اتخاذ می کرد بعید می دانستیم او کشته شود. او به خوبی اصول مخفی شدن را رعایت می کرد. او هم به علت تدابیر امنیتی که اتخاذ می کرد فکر نمی کرد کشته شود.
ساجت که گفته اطلاعات او به قتل ابوبکر البغدادی کمک کرد افزود: بعضی فرماندهان عرب از جمله ابوحسن المهاجر تبعه عربستان همواره البغدادی را همراهی می کردند. ابو عبدالحکیم و نیز ابوالصباح، ابوالبراء و ابونوح از جمله همراهان البغدادی بودند. من آخرین بار در منطقه ای نزدیک مرزهای سوریه و عراق با البغدادی دیدار کردم. او در شرایط امنیتی خوبی قرار داشت. او چوپانی می کرد و مخفیگاه زیرزمینی داشت. چادری روی این مخفیگاه نصب شده بود. من حدود 9 روز آنجا بودم و اوضاع امنیتی خوب بود. ابوالبراء غذا و آب را تامین می کرد. وضع زندگی آنها طبیعی بود. به علت فشار نیروهای امنیتی در این منطقه، تردد آنها مشکل بود. همواره درباره فشار نیروهای امنیتی و احتمال وخامت اوضاع امنیتی سخن می گفتند و او می خواست مخفیگاه خود را تغییر دهد، اما نمی دانست چه کار کند. او مخفیگاه زیرزمینی به طول 8 متر و عرض 5 تا 6 متر داشت که کتابخانه او هم در آن قرار داشت. ابوالصباح هر روز برای دادن گزارش درباره تحرکات نیروهای امنیتی عراق با او تماس می گرفت. نام ابوالصباح، ایوب جاسم الزاوی بود. ابوعبدالله الزوبعی مسئولیت پرونده امنیتی و شخصی البغدادی را برعهده داشت و من و البغدادی با دو دختر الزوبعی ازدواج کرده بودیم.
وی خاطر نشان کرد: زمانی که یک گزارش درباره نزدیک شدن نیروهای امنیتی عراق رسید، ابوبکر البغدادی و ابوحسن المهاجر به مخفیگاه زیرزمینی رفتند و ما گوسفندان را به بالای این مخفیگاه آوردیم تا اثری از آن به چشم نخورد و سپس خودمان از آن منطقه دور شدیم. نیروهای امنیتی از این منطقه عبور کردند. سپس ما بازگشتیم و با زدن چادر، ورودی مخفیگاه را باز کردیم و آنها از مخفیگاه خارج شدند. البغدادی از تلفن استفاده نمی کرد. اما ابوحسن المهاجر از تلفن استفاده می کرد. یکی از همسران البغدادی هم همراهش بود. من نخستین بار در صحرای الانبار با البغدادی دیدار کردم. من خواهرزاده ابوعبدالله الزوبعی هستم و او من را به البغدادی معرفی کرد و به همین علت البغدادی به من اعتماد داشت. الزوبعی دخترش را به همسری من درآورد و من بعدا فهمیدم که با البغدادی باجناق شده ام و از این موضوع خوشحال بودم. من نقش پستچی البغدادی را ایفا می کردم و نامه های او را به والی هایش در شهرها می رساندم. آنها به علت نگرانی از هک شدن نامه های الکترونیکی، نامه ها را به صورت دستی ارسال می کردند.
محمد علی ساجت گفت: ابوبکر البغدادی دیابت داشت و احتمالا به همین علت در ماه رمضان روزه نمی گرفت. بقیه همراهان البغدادی هم روزه نبودند. او کمربند انفجاری پوشیده بود و در جلیقه های آمریکایی نارنجک به همراه داشت. آنها همچنین راکت انداز بازوکا داشتند. او کاملا مجهز بود. اگر در آن زمان هم به او حمله می کردند، آمادگی داشت تا کمربند انفجاری همراه خود را منفجر کند. حتی زمانی که می خوابید هم کمربند انفجاری در کنارش بود. همه همراهان البغدادی به جز ابوالبراء کمربند انفجاری داشتند. من همچنین یک بار با البغدادی در منطقه هجین دیدار کردم. ابوحازم برادر البغدادی پس از الزوبعی، نزدیک ترین و مورد اعتمادترین فرد به او بود. ابوحازم هیچ محافظ یا همراهی نداشت. خلاد الجزراوی که او هم باجناق البغدادی است و زخمی بود، در این منطقه حضور داشت. ابوحسن المهاجر الجزراوی سخنگوی داعش در کنار ابوعبدالله در این منطقه بود. این دیدار در زمان نبردها در موصل صورت گرفت و آنها نگران اوضاع موصل بودند. او از شکست ها در عراق و سوریه، شوکه شده بود و از خیانت سخن می گفت. او تصور می کرد حتی بعضی والی هایش به او خیانت کرده اند. عقب نشینی از بعضی مناطق باعث تشدید بیماری او شده بود. من همچنین دیداری با البغدادی در المیادین داشتم. او همچنین یک بار به خانه ابوعبدالله الزوبعی آمد و 3 تا 4 روز آنجا بود. او فرد عصبی بود و تحت تاثیر فشار تحولات قرار می گرفت. او در زمان نبردهای موصل نمی توانست حتی روی زمین بنشیند و همواره در حال رفت و آمد بود. او در زمان پرواز هواپیماها بسیار محتاط بود و مخفی می شد. آخرین باری که ابوحسن المهاجر را دیدم، گوشی تلفن همراه جی 7 گلکسی سیاه داشت.
ساجت افزود: ما پول ها و طلاهای زیادی را در منطقه جزیره عراق دفن کردیم. یک چوپان، پول هایی را که پنهان کرده بودیم، پیدا کرد. هر زمان که یکی از نزدیکان البغدادی یا فرماندهانی که او به آنها اعتماد داشت، کشته می شد، البغدادی به شدت ناراحت می شد. شاید حاج تیسیر (ابو عبدالحکیم) یا ابوحسن المهاجر جانشین البغدادی شوند. حاج عبدالله تبعه عراق، معاون البغدادی بود که ممکن است او هم یکی از نامزدان جانشینی البغدادی باشد.
او از خودروهای عادی استفاده می کرد و ظاهرش مانند چوپان ها بود. او یکبار زخمی شده بود که درمان شد و شرایط طبیعی داشت. او همچنین فشار خون داشت. من یکبار با فکر النور همسر البغدادی دیدار کردم که در شهر المیادین بود. او به علت شرایط دشوار در ترددهایشان ناراحت بود. البغدادی 4 زن داشت که من فکر النور را می شناختم.
باجناق البغدادي درباره آینده داعش پس از قتل ابوبکر البغدادی افزود: نظر من آن است که حتی اگر البغدادی هم کشته نمی شد کار داعش تمام شده است. بدون شک قتل البغدادی باعث آسیب دیدن روحیه عناصر داعش می شود. حتی اگر کسی جانشین او شود. او همواره از حاج تیسیر می خواست تا عملیاتی را به ویژه در عراق اجرا کند. زمانی که به بغداد سفر کردم، کمربند انفجاری پوشیده بودم که ابوبکر البغدادی آن را به من داد. اما من نتوانستم خودم را منفجر کنم. ابوعبدالله الزوبعی دایی من که نزدیک ترین فرد به البغدادی بود، کشته شد. ابوالصباح هم کشته شد. ابوعبدالله الزوبعی گفته بود که محل امنی برای ابوبکر البغدادی در ادلب آماده کرده است. من به نیروهای عراقی اطلاع دادم که البغدادی مخفیگاهی در ادلب دارد. من از این کار پشیمان نیستم، زیرا او باعث ویرانی ملت ما شد و من را هم به اینجا کشاند. من مسئول 25 میلیون دلار در صحرای الانبار بودم که یک چوپان آن را در محلی که پنهان کرده بودیم، کشف کرده بود.