نزدیک به دو هفته است که تظاهراتی تقریبا به طور همزمان در عراق و لبنان آغاز شده است. این تظاهرات در مواردی نقاط اشتراک و در مواردی نقاط افتراق با هم دارند.
یکی از نقاط اشتراک اعتراض علیه فساد اقتصادی حاکم بر این دو کشور است و اتفاقا دولت های حاکم در هر دو کشور با این درخواست تظاهرکنندگان همراه شده و گام هایی را هرچند ناکافی اما به جلو برداشته اند.
با اینحال این اقدامات در فرونشاندن اعتراض ها موثر نیفتاده و تظاهرات در عراق که در آستانه اربعین فروکش کرده بود دوباره از سرگرفته شده و همانند تظاهرات قبلی به خشونت کشیده شده و تعدادی کشته و زخمی برجای گذاشته و در چهار استان نیز حالت فوق العاده برقرار شده است. اما در لبنان هرچند ماهیت مسالمت آمیز تظاهرات خوشبختانه حفظ شده اما علی رغم برنامه های زمانبندی شده دولت برای پاسخ به مطالبات و تامین برخی از نیازهای فوری آنها از جمله لغو اعمال مالیات بر شبکه پیام رسان واتس آپ که نقش شتاب بخش در بروز اعتراضات اخیر داشته کماکان ادامه یافته است.
حال سوالی که پیش می آید این است که علت اصرار و پافشاری بر ادامه تظاهرات علی رغم وعده ها و یا برنامه های زمانبندی شده دولت های عادل عبد المهدی و سعد حریری چیست؟ از دو منظر می توان به اين سوال پاسخ داد. نخست اینکه فرض شود معترضان با توجه به سوابق دولت های فعلی و قبلی حاکم بر این کشورها اعتماد و اطمینانی به عملی شدن وعده ها و برنامه های اعلامی ندارند و لذا می خواهند با استمرار تظاهرات از آن به عنوان اهرم فشار براي وادار کردن اجرای برنامه های اعلام شده استفاده کنند. اما حالت دوم این است که کسانی که از این اعتراضات نفع می برند و آن را به نفع سیاست های خود می دانند زمینه های استمرار این اعتراضات و تظاهرات را با حمایت ها و پشتیبانی های خود فراهم می کنند. علایم و نشانه های این حمایت ها در لبنان آشکارتر از عراق است هرچند که در مورد تظاهرات عراق نیز حمایت ها و پشتبانی ها حداقل در ابعاد رسانه ای اشکار است و رسانه های وابسته به ائتلاف امریکایی، سعودی، اماراتی و اسرائیلی به شدت و با آب و تاب فراوان از این تظاهرات و اعتراضات حمایت و در مواردی نقش آتش بیار معرکه را بازی می کنند.
حال اینجا سوالی که پیش می آید این است که آیا این رسانه ها فقط از فرصتی که ناخواسته برای آنها و دولت های متبوعشان فراهم شده است استفاده می کنند و یا اینکه دولت های آنها در بسترسازی اعتراضات بخصوص از طریق رسانه های مجازی هم نقش و دست داشته اند. در حالت اول ماهیت اعتراضات جنبه "پروسه" و در حالت دوم " پروژه " می یابد اما هرچه باشد مسئله مهم اکنون این است که چگونه می توان اعتماد و اطمینان معترضان را به کارساز بودن برنامه های اعلامی در جهت پاسخ به مطالبات جلب کرد تا هم ثبات به این کشور بازگردد و هم اینکه فرصتی برای دولت های حاکم جهت عمل به وعده ها و برنامه های اعلامی فراهم شود؟
پیشنهادهایی که سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود بیان کردند ازیک چنین قابلیت اعتمادسازانه و اطمینان بخش برای معترضان و اکثریت مردم برخورداراست و حتی قابلیت تعمیم به عراق را نیز دارد. حفظ اعتراضات و تجمعات با ماهیت مسالمت آمیز و جلوگیری از آسیب رساندن به اموال عمومی و ایجاد مزاحمت برای مردم و همچنین تعیین افراد و گروه هایي از سوی معترضان برای گفتگو با رئیس جمهور و هوشیاری در برابر سوء استفاده کنندگان داخلی و خارجی از جمله این پیشنهادها می باشد.
----------------------------
احمد کاظم زاده