پخش زنده
امروز: -
پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده شبنم نعمتزاده در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) برگزار شد
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ قاضی مسعودی مقام در ابتدای پنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای شبنم نعمتزاده و محمدرضا لشگریپور ضمن اعلام رسمیت جلسه از متهم شبنم نعمتزاده خواست تا آخرین دفاعیات خود را مطرح کند و به وی گفت: حجابتان را طوری رعایت کنید هم بتوانید حرف بزنید و هم ما بشنویم.
متهم شبنم نعمتزاده در جایگاه قرار گرفت و گفت: من تمام مواردی را که گمان میکردم کمکی کند برایتان نوشتم تنها به کلیتی از دفاعیات خود میپردازم.
وی ادامه داد: مجموعه شرکتهایی که با ما همکاری داشتند در جریان هستند که شروع کار ما فقط به دلیل فروش و ایجاد یک رویه مشخصی بود که شاید اگر به نحو دیگری توزیع میشد چنین مشکلاتی پیش نمیآمد. ما به دلیل رعایت نکردن امور مالی و برنامهریزی صحیح بعد از گذشت یک سال به مشکل برخورد کردیم که برای شرکت مخاطرهانگیز بود، اما هیچ گونه نیت سوئی نداشتیم و من سعی کردم بتوانم آن را جبران کنم.
این متهم گفت: من بعد از بروز مشکلات تلاش کردم شرکتها را به شرایط عادی برگردانم و حقوق پرسنل را پرداخت کنم تا جایی که تقریبا همه آنها تسویه شد غیر از برخی از شرکتهایی که بدهی ما به آنها زیاد بود.
متهم نعمتزاده افزود: امیدوارم دوباره فعالیت خود را شروع کنم و در آینده جبران کنم چرا که هدف ما از ابتدا کار خوب بوده است، اما به مشکل خوردیم در حالی که این مشکلات همه جا وجود دارد.
وی با بیان این ادعا که برخی از موضوعهای خلاف واقع مطرح شد، گفت: بسیاری از گزارشها صحت ندارد، بدون شک زمانی که شرکتی بزرگ میشود مشکلات هم پیش میآید و توقف این روند بسیار مشکل بود حال امیدواریم در آینده روند کاری خوبی در پیش بگیریم؛ من هیچ گونه نیت سوئی ندارم و آبروی شخصی و خانوادگی خود را به خاطر ریالی به خطر نمیاندازم.
در ادامه قاضی مسعودی مقام از نماینده وزات بهداشت خواست در جایگاه حاضر شود و گفت: دفاعیات متهم را شنیدید او مدعی است از مرجع ذی صلاح مجوز داشته توضیح بدهید.
نماینده وزارت بهداشت گفت: خانم نعمت زاده گفته است که ما نماینده قانونی وزارت بهداشت نیستیم؛ اما این نامهای است که صحت صحبتهای ما را ثابت میکند این انبار غیر قانونی بوده و خانم نعمت زاده بعد از اینکه داروها را به انبار برده است برای مجوز به ما مراجعه کرده است.
وی ادامه داد: طبق قانون هرگونه عرضه و فروش کالاهای دارویی و ... که در سامانه رهگیری وزارت بهداشت ثبت نشده باشد، جرم است، همچنین پخش مستقیم دارو به داروخانه غیر قانونی و نگهداری در انبار غیر، تخلف است.
نماینده وزارت بهداشت افزود: در خصوص انبار کرج معاونت غذا و داروی کرج نامهای را ارسال کرد که به همراه تعزیرات و همکاران ما به نشانی آن مراجعه کردیم و مقادیر قابل توجهی از شرکت رسا فارمد ثبت شد که داروهای تاریخ مصرف گذشته بوده است.
در ادامه قاضی مسعودی مقام از متهم احمد رضا لشگری پور خواست برای آخرین دفاعیات در جایگاه حاضر شود و بعد از تفهیم اتهام از او خواست درباره میزان حسابهای بانکی، سرمایه وارده خانم نعمت زاده، میزان برداشت، دارایی شرکت، عاقبت داروها و سرمایهها توضیح بدهد.
متهم لشگری پور مدعی شد: در مورد ۵۰۰ حساب که خانم نعمت زاده گفت: باید بگویم هیچ کدام به شرکت مربوط نمیشود شرکت ما حدود ۳۰ حساب در سراسر کشور داشت و هیچ حساب پشتیبانی هم نداشتیم.
این متهم ادامه داد: میزان آورده خانم نعمت زاده ۴ میلیارد نقدینگی بود که بعد از ورودم به شرکت متوجه شدم این مبلغ وام شرکت پارسیس کیش است که به صورت درهمی بود؛ او میگفت: ما چک داریم که پشت آن امضای پدرش بود و برگشت میخورد، جلسهای گذاشتند که باید تقسیط شود و بعد از آن چکهای شرکت را دادند و ما این وام را تسویه کردیم. در واقع آورده شرکت از طرف او متعلق به خودش نبود و من از این موضوع خبر نداشتم.
متهم لشگری پور ادعا کرد: خانم نعمت زاده درباره ورودی شرکت، تعداد نیروی انسانی، میزان طلبکار بودن و همه موارد را میدانست، اما تنها چیزی که نمیداند این است که چقدر از شرکت برده است که بالای ۲۰ تا ۲۵ میلیارد تومان است.
وی افزود: ما ریالی به شرکت رسا فارمد بدهکار نیستیم، امروز خانم نعمت زاده میگوید شرکت سوء نیت نداشته است. من سوال میکنم چرا در جلسات گذشته میگوید من سوء نیت داشتم یا او میگوید فاکتور ۱۳ میلیاردی از مشهد داشتهام چرا آن را نشان نمیدهید؟ آیا صرف اینکه قدرت دارید، میخواهید گردن دیگری بیندازید.
متهم لشگری پور مدعی شد: بدهی ما ۱۹۰ میلیارد تومان به شرکتهاست و میزان مبالغ اعم از موجودی کالا و هزینهها و ... ۱۳۰ میلیارد تومان بوده است و ما ۶۰ میلیارد تومان کم آوردهایم.
قاضی پرسید: مجوز تخفیف چقدر است؟
این متهم مدعی شد: در حال حاضر به صورت دقیق نمیدانم، اما خانم نعمت زاده به من گفت که مجوز را دارم.
قاضی مسعودی مقام پرسید: محاسبه تخفیف چگونه بود؟
متهم لشگری پور مدعی شد: قبل از ما هم به داروخانهها جایزه میدادند، ما کالایی داشتیم که در آن زمان شاید صددرصد تخفیف میدادند و بازپرداخت چک را ۳۰۰ روز بعد مشخص میکردند ما (۲۴ درصد تخفیف کالا) را از موجودی دادیم و به این دلیل کم آوردیم.
پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات شبنم نعمتزاده، احمدرضا لشگریپور و شرکت توسعه دارویی رسا صبح امروز اول آبان در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) در حال برگزاری است.
متهم لشگری پور :
خانم نعمت زاده شما شبکه دروغ پراکنی آمدنیوز هستید
متهم لشگری پور در ادامه آخرین دفاعیات خود گفت: درباره تخلف در مشهد این موضوع را قبول دارم، من بلافاصله به مشهد رفتم و مدیر آن را عزل کردم.
وی در پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده شبنم نعمت زاده افزود : اما به خاطر آبروی شرکت به سازمان غذا و دارو اطلاع ندادم. موارد دیگر مثل تخلف رشت را اعلام کردیم و مدیر را هم برکنار کردیم. خانم نعمت زاده معتقد بود چرا با مدیران چکشی برخورد میکنی، من مدیرانی را که تخلف میکردند، بیرون میکردم، اما الان مرا به داشتن سوء نیت متهم میکنند.
این متهم ادعا کرد: اتوماسیون شرکت وجود دارد، میتوانید استعلام بگیرید که ما هر روز موجودی و تعهدات شرکت را به خانم نعمت زاده میفرستادیم، حال او میگوید که ما در جریان نبودیم.
وی ادعا کرد: خانم نعمت زاده دروغهای زیادی گفته است که من با سند آنها را رد میکنم. اگر من سوء نیت داشتم چرا مرا اخراج نمیکرد، چرا مرا عضو هیئت مدیره شرکت خودشان کرد و کلی از من چک و امضا گرفت؟
متهم لشگری پور مدعی شد: خانم نعمت زاده میگوید من مخالف داروهای ایرانی بودم، در حالی که ما سال ۹۳ با سه شرکت ایرانی قرارداد بستیم، من از داروهای ایرانی انتفاعی نبردم، این شما بودید که این کار را کردید، من کاخ نساختم شما ساختید. او میگفت: من تومور مغزی دارم و با این ترفند از ما پول میگرفت.
این متهم ادعا کرد: در دو مورد خانم نعمت زاده از پدرش پول گرفت در مرداد ۹۵، یک و نیم میلیارد تومان از پدرش پول گرفت و همان موقع هم از ما چک دریافت کرد و به ما شش ماه فرصت داد تا آن را برگردانیم، اما سه ماه بعد پدرش چکهای ما را به یک شرکت داده بود. من یکی از روزها که به شرکت رفتم دیدم افراد زیادی تحصن کردهاند که چکهای خود را نقد کنند ما به خانم نعمت زاده اعتراض کردیم که شما به ما شش ماه فرصت دادهاید، اما او به ما جواب روشنی نداد. آقای نعمت زاده کارگران را جلوی شرکت ما فرستاده بود که پول خود را از ما بگیرند. در اوج مشکلات شرکت مجبور شدیم پول این شرکت را هم پرداخت کنیم که قرار بود شش ماهه بدهیم.
این متهم ادامه داد: خانم نعمت زاده شما شبکه دروغ پراکنی آمدنیوز هستید، من حداقل عین حقایق را میگویم، اما شما عین دروغ را میگویید. در سال ۹۴ در اوایل کار شرکت چیزی نزدیک ۶۰ میلیون تومان باید برای آزمایشگاه تازه تاسیس شده خرج میکردیم که به کمبود منابع خوردیم. خانم نعمت زاده از پدرش یک میلیارد تومان چک به صورت سود گرفت و تمام چکها به حساب مریم بختیار همسر آقای نعمت زاده صادر و واریز شد که ردیف این چکها موجود است.
این متهم افزود: در این موارد خانواده نعمت زاده به شرکت توسعه پول داد و هر ماه چک و سود آن را هم گرفت؛ اما پول را من برای آزمایشگاه و شرکت خرج کرده بودم.
متهم لشگری پور گفت: خانم نعمت زاده گفته است که ۱۵ میلیارد تومان از شرکت طلبکار است؛ اما در گزارش حسابرسی در صفحه ۱۱، دو و نیم میلیارد تومان شرکت توسعه به رسا فارمد بدهکار است و در صفحه ۶۳ همین گزارش بدهی ما به رسا فارمد را ۹ و نیم میلیارد تومان مشخص کرده است که ما میخواهیم بدانیم کدام یک از اینها درست است؟ ما میگوییم اصلا بدهکار نیستیم، اما چرا دو عدد در این گزارش ذکر شده است.
وی ادعا کرد: درباره اینکه میگویند به نام همسر برادر من پول واریز شده است، من خواهش میکنم حسابهای ما را بررسی کنند ببینند چیزی به نام برادر همسر من وجود ندارد؟ من هر چه داشتم از اول ازدواج به نام همسرم کردم همین ملک را نیز به نام همسرم کردم.
متهم لشگری پور ادامه داد: در ۱۶.۱۱.۹۰، اعضای هیئت مدیره رسا فارمد اعم از محمدرضا نعمت زاده، مدیر عامل، شبنم نعمت زاده، زینب نعمت زاده و محمد محب علی همسر شبنم نعمت زاده بودند و این افراد در تاریخ ۲۸.۱۰.۹۷ تغییر کردند. خانم شبنم نعمت زاده و سعید سهرابی راد به صورت خارج از شرکا در سمت بودند. حال جای سوال است که اگر شما مسئلهای نداشتید، چرا به راحتی اعضای خانواده خود را از هیئت مدیره خارج کردید؟ از اواسط سال ۹۵ شروع به خارج کردن خودشان و خانواده شان از سمت در شرکت کردند.
متهم لشگریپور ادامه داد: خانم نعمتزاده میدانست چقدر پول وارد کرده است؛ اما گویا یادش نیست که چقدر برداشت کرد. خانم نعمتزاده گفت: من با دادن جوایز مخالف بودم در حالی که این حرف کذب محض است، اگر مخالف بود چرا چهل درصد به داروخانهها تخفیف میداد و به شرکتهای پخش نیز تا ۳۳ درصد تخفیف میداد. این در حالی است که من به وی بارها گفتم این کار را نکنید؛ اما خانم نعمتزاده گفت: من هزینههایم زیاد است.
وی افزود : خواهش میکنم حساب علی سوادکوهی را بررسی کنید تا مشخص شود که این پولها از داروخانهها به حساب این شخص رفته یا خیر؟ این در حالی است که کارت بانکی سوادکوهی دست خانم نعمتزاده بود.
این متهم ادامه داد: اگر خانم نعمتزاده معتقد بود که شرکت به مشکل برخورده است پس چرا من را بیرون نکرد و چرا از پول شرکت آزمایشگاه خرید.
متهم لشگریپور گفت: خانم نعمتزاده در صحبتهایش گفت: بسیار آدم درستکاری است در حالی که در قرارداد اجاره آزمایشگاه موجر به نام آقای محمدرضا نعمتزاده و مستاجر به نام خانم شبنم نعمتزاده است که با پیشپرداخت ۱۰ میلیون تومان و پرداخت ماهانه یک میلیون تومان این قرارداد به امضا رسید، اما خانم نعمتزاده در نامهای به معاون مالی بنده درخواست کرد که ماهی چهار میلیون تومان به حساب مریم بختیار واریز کند یعنی سه میلیون تومان اضافهتر گرفت در واقع از این جیب به آن جیب پول جا به جا کردند و بعد هم معتقد است، پاکدست است و دین و دنیایش را نمیفروشد.
وی ادامه داد: خانم نعمتزاده ماهانه از شرکت ۴۵ میلیون تومان پول میگرفت که این مبلغ در سال ۵۴۰ میلیون تومان بود.
این متهم گفت: در هیچ کجا اشارهای به شرکت رساپخش نشده است. دختر خانم نعمتزاده در این شرکت مدیرعامل بوده و خانم نعمتزاده به جای دخترشان و به جای دامادشان علی سوادکوهی امضا میکرد در حالی که هیچ وکالتنامهای نیز نداشت؛ وی با یک تلفن از بانک ملت پول جا به جا میکرد حال باید بررسی شود پولهای رساپخش کجا رفته است؟
این متهم تاکید کرد: در اواخر سال ۹۶ آقای فرجی ۴۸۰ میلیون تومان پول از شرکت برداشت کرد و گفت که این پول را به آقای نعمتزاده داده است. من این موضوع را از خانم شبنم نعمتزاده پیگیری کردهام و وی نیز تایید کرد که این پول به پدرشان داده شده است؛ با توجه به اینکه پول کارکنان داده نشده بود من از خانم نعمتزاده درخواست کردم که این پول بازگردانده شود که بعد از پیگیریها ۲۰۰ میلیون تومان به حساب آقای نصیری راننده خانم نعمتزاده واریز شد که بعد ۲۸۰ میلیون تومان باقیمانده را پيگيری کردم که هر بار خانم نعمتزاده گفت: این پول را میدهیم، اما اصلا این پول پرداخت نشد، حال این پولهای شرکت چه شده است و ماشینهای شرکت کجاست؟
متهم لشگریپور افزود: گزارش حسابرسی یک طرفه است در حالی من مدیرعامل بودم حتی یک بار هم از من نخواستند که در این رابطه توضیح دهم؛ من اشتباه کردم، اما اشتباه من این بود که شرکت را خیلی زود بزرگ کردم آن هم مجبور شدم، اگر مطالبی که خانم نعمتزاده و وکیلشان در مورد من بیان کردند، صدق میکند که وای به حال من، اما اگر دروغ باشد خانم نعمتزاده و وکلایشان را به خدا واگذار میکنم.
وی گفت: توصیه میکنم به کسانی که میخواهند با به اصطلاح آقازادهها کار کنند، قطعا بین این آدمها انسانهای شریف هستند، اما خواهشم این است که اگر کسانی که میخواهند با این افراد کار کنند عقبه شخصی آنها را ببینند که بدانند چه عقدهها و کمبودهایی داشتهاند؛ اینها عادتشان این است که این گونه رفتار کنند هر کدام از ما که تاریخ کارمان با خانم نعمتزاده تمام میشد ما را همچون دستمال کاغذی بیرون میانداختند و ما را له میکردند، اما خانم نعمتزاده من کمرم خم شد، اما له نشدم.
در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست تا در جایگاه قرار گیرد و توضیحات خود را ادامه دهد، در این حال قاضی گفت: روزانه چندین نامه ارسال میشود که جنبه حقوقی ندارد و موضوع کذبی است، نامهای که در آن مطالب خاصی باشد مشاهده نشده است.
بنا بر این گزارش نماینده دادستان گفت: خانم نعمتزاده گفت که شاکی خصوصی ندارد و ظرف این یکی دو سال شاکی خصوصی پیدا کرده است در حالی باید به او گفت: شما شاکی خصوصی دارید؛ اما اگر هم شاکی خصوصی نداشته باشید، این را بدانید که شاکی شما در واقع جامعه است و من نیز به عنوان مدعی العموم در خدمت شما هستم پس روی این موضوع که شاکی خصوصی ندارید تمرکز نکنید.