به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما به نقل از سرمقاله روزنامه رای الیوم، بسیاری از تحولات منطقه به نفع دولت سوریه است و نخست وزیر لبنان به جای انتقاد شدید از مواضع وزیر امور خارجه این کشور درباره دمشق، باید با درس گرفتن از همپیمانان خود، به ویژه سعودی ها، مصریها و اماراتی ها، برای مذاکره با دولت سوریه درباره مسئله آوارگان سوری راهی دمشق شود.
حمله تند سعد الحریری نخست وزیر لبنان به جبران باسیل وزیر امور خارجه این کشور به سبب ابراز تمایل برای سفر به دمشق و گفتگو در خصوص بازگشت آوارگان سوری، برای ما قابل درک نیست، زیرا باسیل میخواهد به دمشق برود نه به تل آویو و سوریه همان کشور عربی است که به همسایه خود لبنان خدمات فراوانی ارائه کرده و با حفظ ثبات این کشور، از مقاومت لبنان حمایت کرده است، حمایتی که در آزادسازی مناطق لبنان و اخراج اشغالگران اسرائیلی نقش مهمی داشت.
حریری باید خود در اسرع وقت عزم دمشق میکرد، زیرا بسیاری از تحولات منطقه به نفع دولت سوریه است و همین ثابت میکند مقاومت چند ساله سوریه در برابر دسیسه نابودی و تجزیه این کشور، نشانگر دوراندیشی و سیاست درست سوریه بوده است.
نمیدانم حریری چه نگاهی به این تحولات دارد، اما موضع گیری کنونی مصر، عربستان و امارات یعنی مهمترین همپیمانان وی، در خصوص رفع تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و اینکه آنان دخالت نظامی ترکیه در شمال این کشور را محکوم کرده، با سوریه برای مقابله با این تجاوز اعلام همبستگی میکنند، باید موجب شود حریری و جریان وی با اصلاح مواضع پیشگیرانه خود درباره سوریه، سیاست جدیدی را در پیش گیرند و دست دوستی و همکاری به سوی دولت سوریه دراز کنند تا آخرین مسافر دمشق نباشند.
عملکرد باسیل رئیس جریان ملی آزاد و رئیس دستگاه دیپلماسی لبنان، و همصدایی او با دیگر وزرای امور خارجه کشورهای عربی و اعلام همبستگی با سوریه و محکومیت مداخله نظامی در این کشور، درست بود و شایسته است نخست وزیر و رئیس جریان ۱۴ مارس از این اقدام باسیل که زبان حال بسیاری از لبنانیها بود، تقدیر کند نه آنکه در شبکههای اجتماعی و روزنامههایی که از طرف او و جریانش سخن میگویند، بر او بتازد.
مشکل بزرگی که همیشه وجود داشته این است که حریری و جریانش همچنان نگران حضور نزدیک به یک و نیم میلیون آواره سوری در لبنان هستند، زیرا این امر فشار سنگینی بر اقتصاد رو به زوال لبنان وارد میکند که میزان بدهی هایش به ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد؛ این موضوع همچنین بار امنیتی برای لبنان به همراه دارد که تنها با گفتگو با طرفهای ذی ربط یعنی دولت سوریه قابل حل و فصل است.
آیا رجوع دوباره کردها به دولت مرکزی سوریه پس از خیانت همپیمان آمریکایی شان و اینکه آنها همه گذرگاه هایشان را به روی ارتش سوریه گشوده و شهرهای بزرگی همچون قامشلی و الحسکه را به ارتش تقدیم کرده اند، برای حریری و دانه درشتهای جریان او نمیتواند حاوی پیامی باشد و موجب بازنگری آنها در سیاستهای اشتباه شان شود؟
برداشت باسیل از تحولات پرشتاب سوریه و تمایل وی به تعامل با این کشور بر اساس اصول اخلاقی و اقتصادی، برداشتی درست و علمی است که در درجه اول برای لبنان سودمند خواهد بود، زیرا سوریه عملا ریه اقتصادی لبنان و چه بسا یکی از مهمترین راههای خروج این کشور از بحران اقتصادی کنونی است.
سوریه به سرعت بهبود یافته است و در ماههای اخیر بیش از ۳۰۰ هزار آواره سوری از اردن به مناطق شان بازگشته اند، زیرا نمیخواهند در اردوگاه آوارگان بمانند. آنها دریافته اند بازسازی مناطق نزدیک است و چیزی تا پایان روزهای سخت باقی نمانده است. بعید نیست آوارگان سوری ساکن در لبنان نیز همین روزها یا در ماههای آینده به این اقدام دست بزنند.
گذرگاه البوکمال در مرز سوریه و عراق به وضعیت سابق خود بازگشته و روابط تجاری بین دو کشور شاهد شکوفایی و توسعه بوده است و همین امر، تحریمهای شدید سوریه را در هم خواهد شکست. علاوه بر این بازگشت ارتش سوریه به شمال شرقی این کشور و اعلام خروج نیروهای آمریکایی از این منطقه توسط ترامپ به این معناست که سوریه به زودی حق حاکمیت خود را بر چاههای نفت و گاز و خاک خود و استان ادلب باز خواهد یافت.
امیدوارم آقای حریری این سرمقاله و همه مقالهها و توئیتهایی را که درباره منافع لبنان نوشته شده است، بخواند و مطالعاتش به مقالاتی در خصوص برقراری امنیت و تحقق شکوفایی لبنان با دستورهای خارجیها محدود نباشد.
خلاصه بگوییم، نمیخواهیم پس از آنکه همپیمانان حریری، به ویژه سعودی ها، مصریها و اماراتیها به دمشق رفتند، او آخرین مسافر سوریه و مصداق ضرب المثل "نوش دارو پس از مرگ سهراب" باشد.