به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما به نقل از رای الیوم، فعالیتهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی در چارچوب جنگ روانی آن علیه محور مقاومت صورت میگیرد؛ جنگی که این رژیم در چندین جبهه متحمل شکست شده است به طوری که موساد از زمان ترور محمود المبحوح (از مسئولان حماس) در دبی و عماد مغنیه در دمشق موفق به اجرای هیچ عملیات بزرگی علیه رهبران مقاومت فلسطین، لبنان و ایران نشده است.
رسانههای اسرائیل این روزها پر از تحقیقات و تحلیل هایی است که با تجلیل از سازمان موساد اسرائیل، به برجسته کردن داستان ترور بسیاری از شخصیتهای مهم عربی و اسلامی از جمله شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش حماس و عباس موسوی دبیرکل حزب الله در سال ۱۹۹۴ میپردازد، حتی یوسی کوهن رئیس موساد از پشت پرده بیرون آمد و در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی «بامیشباجا»، تریبون افراط گراها مدعی شد: ترور قاسم سلیمانی رئیس نیروی قدس سپاه پاسداران ایران امکان پذیر بود، ولی نام وی تاکنون در لیست ترور قرار نگرفته است. وی تاکید کرد مزدوران «موساد» اخیرا برخی از رهبران حماس را در خارج بویژه در دبی و مالزی ترور کرده اند، اما جنبش حماس با سرپوش گذاشتن بر این حوادث، موساد را به دست داشتن در این عملیات متهم نکرد.
فعالیتهای گسترده رسانههای اسرائیل در برهه زمانی کنونی با هدف تحقق چند هدف در آن واحد صورت میگیرد از جمله:
۱- سرپوش گذاشتن بر عملیات اخیر و ناکامی موساد در ترور شخصیتهای مهمی، چون سردار قاسم سلیمانی و سید حسن نصر الله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان، و شکست حمله به انبار و کارگاههای ساخت موشکهای بالستیک نقطه زن در جنوب بیروت با ارسال دو پهپاد که با قدرت تمام سرنگون شدند و همچنین سرپوش گذاشتن بر انهدام برخی از گروهکهای جاسوسی اسرائیل در لبنان.
۲- تلاش برای ترمیم وبازسازی چهره سازمانهای امنیتی اسرائیل و همچنین ایجاد رعب و وحشت در میان مقامات محور مقاومت و نهادهای امنیتی محرمانهای که توانستند دستاوردهای اطلاعاتی و امنیتی بزرگی محقق کنند که این دستاوردها نشان دهنده برتری (موفقیت) کفه ترازوی این نهادهاست که در جدیدترین موارد این دستاوردها، میتوان به ناکام گذاشتن تلاش برای ترور قاسم سلیمانی، حمله به شش نفکتش در خلیج فارس بدون ایجاد هیچ ردپایی در این زمینه، شناسایی و رصد دقیق تاسیسات نفتی عربستان و برنامه ریزی برای از کار انداختن پدافندهای دفاعی آن، اشاره کرد.
۳- موضوع دیگر، زمینه سازی برای ترورهای جدید است، به طوری که رونن برگمن تحلیلگر اطلاعاتی نیویورک تایمز و یدیعوت آحارونوت از طرحهایی در این زمینه خبر داد و گفت: امکان دارد این طرحها در آینده عملی شود.
این اقدامات تبلیغاتی اسرائیل در چارچوب جنگ روانی آن علیه محور مقاومت صورت میگیرد؛ جنگی که اسرائیل در چندین جبهه متحمل شکست در آن شده و سازمان موساد از زمان ترور محمود المبحوح در دبی و عماد مغنیه در دمشق موفق به اجرای هیچ عملیات بزرگی علیه رهبران مقاومت فلسطین، لبنان و ایران نشده است.
سازمان موساد اسرائیل با هدف قرار دادن برخی شخصیتهای سهل الوصول در برخی مناطق با امنیت پایین در برخی کشورهای عربی, تصویری اسطورهای و گمراه کننده از خود ترسیم کرد، اما اکنون وضع تغییر کرده است و در شرایط فعلی و در سایه وجود محور مقاومت و تقویت بازوان و سازمانهای امنیتی آن و افزایش توانمندیهای مقاومت در زمینههای تعقیب و رصد، اجرا و انهدام بسیاری از شبکههای امنیتی اسرائیل، دیگر عرصه برای موساد خالی نیست.
روزگاری که موساد دختران زیبا رو، از جمله تزیپی لیونی را برای شکار برخی رهبران مقاومت میفرستاد تا آنها را تحت تاثیر قرار دهند واز این طریق راحتر بتواند آنها را ترور کند, سپری شده است و امکان تکرار این اقدامات در شرایط کنونی وجود ندارد. درست است سازمان آزادی بخش فلسطین که روزی با اجرای عملیات مقاومتی، ترور، حمله به سفارتخانههای اسرائیل در مناطق مختلف جهان، خطر بزرگی برای اسرائیل اشغالگر به شمار میرفت، اکنون با توافقنامه اوسلو و محاصره مقامات این جنبش در رام الله، آرام و خلع سلاح شده است، اما نشانههایی وجود دارد که بیانگر آن است که مرحلهای جدید با ظهور نسلهای جدید با روحیه مقاومتی متفاوت آغاز شده است.
داستانهایی که موساد اکنون آن را تبلیغ و ترویج میکند مانند تلاش برای ترور صدام با بمب گذاری مجسمه سرباز گمنام در میدان الشهدای بغداد، توهم و خیالپردازی و با هدف بازگرداندن هیبت، شکوه و اعتبار به سازمانی امنیتی است که با شکل گیری سازمانهای جدید و مدرن عربی و اسلامی وارد مرحله پیری و کار افتادگی شده است. اگر موساد در پنج دهه گذشته دستاوردی داشت، به علت ضعف رقیب و عقب بودن سازمانهای امنیتی رقیب بود که در حال حاضر این ضعف به علت ظهور نهادهای مدرن و تجهیزات پیشرفته و جوانانی که جدیدترین علوم امنیتی جهانی را در شرق و غرب فراگرفته اند کاهش یافته است.
در این جا یک نکته اساسی باقی میماند و آن اینکه، اذعان مقامات موساد به اجرای عملیات تروریستی علیه برخی شخصیات مهم عربی، شاید توجیهی قانونی و اخلاقی برای برخی نهادهای عربی و اسلامی باشد تا به ترور شخصیتهای (رژیم صهیونیستی) در خارج از اراضی اشغالی اقدام کنند و راهبرد قدیم را کنار گذارند.
وقتی سپاه پاسداران ایران، جنبشهای حماس و جهاد اسلامی و همچنین جنبش حزب الله لبنان در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا و اروپا قرار میگیرند، چه عاملی مانع انتقال عملیات انتقامجویانه به همه جاهایی میشود که اسرائیلیها در آن حضور دارند؟ آیا اقدامات آنان و افتخار کردن تحریک آمیز آنان به عملیات ترور و تروریسم نمیتواند انگیزهای برای گرفتن انتقام از آنها باشد؟