در پی شکستهای پیاپی در مواجهه با ایران
آمریکا راهبرد عقب نشینی در پیش گرفته است
با وجود اعمال تحریمها ترامپ در اجرای اهدافش علیه تهران ناکام مانده و نتوانسته سیاستهای خود را بر ایران و بازوان آن تحمیل کند
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما ؛ پایگاه اینترنتی خبری العهد لبنان با اشاره به شکستهای پیاپی سیاستهای خارجی واشنگتن نوشت: شکستهای آمریکا در عراق، افغانستان و سوریه و حمایت آن از گروههای تروریستی همچنین ناکامی در به زانو در آوردن ایران باعث شده است، راهبرد این کشور به راهبرد عقب نشینی تبدیل شود و تلاش کند دیگر هیچ جنگ جدیدی در منطقه به راه نیندازد.
پایگاه اینترنتی العهد در یادداشتی به قلم «علی مطر» نوشت: استیون والت استاد روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد در کتاب خود تحت عنوان «اهداف خوب: نخبههای سیاست خارجی و افول آمریکا» میگوید: سیطره لیبرالیسم در آمریکا باعث شده است، سران این کشور باور داشته باشند که آنها میتوانند جهان را آن طور که خود میخواهند، بسازند و همین امر باعث شد این کشور در عرصه سیاست خارجی شکست بخورد. وی در این کتاب در خصوص طرحهای ساده لوحانه آمریکا و انهدام فرضیات این کشور در راهبرد سیاست هایش باوجود تک قطبی بودن آن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صحبت کرده است.
والت معتقد است: سران سیاست خارجه آمریکا با شکستهای پی در پی خود باعث سقوط جایگاه این کشور در جهان شدند.
وی همچنین بر این باور است که آنچه سیطره لیبرالیسم یعنی ایفای نقش سلطه گرانه برای مدیریت نظام جهان بر اساس دیدگاه لیبرالیسم نامیده میشود، شکست خورده است، با این وجود سه دولت پیاپی یعنی دولتهای کلینتون، جرج بوش و اوباما از این دیدگاه استفاده کردند و به آن متوسل شدند. دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا هم که باعث سقوط بیشتر این کشور شد و چه بسا بر اساس آنچه شاهد آن هستیم، به عقب نشینی روی آورد، از همین شیوه استفاده کرد.
دانشمندان آمریکا در دهه ۱۹۸۰ گذشته، تئوری هیمنه آمریکا بر سیاستهای بین الملل را مطرح کردند تا واشنگتن، پس از مقاومت ایدئولوژیهای مخالف منافع آمریکا که اتحاد جماهیر شوروی بارزترین نماینده آن بود، تنها کشور رهبر در جهان باشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: ویلیام کریستول یکی از افراطیهای محافظه گرای جدید در دوره دونالد ریگان چنین درخواستی مطرح کرد؛ اما این کافی نبود و باید ایدهها و افکار جدید در جهت تبلیغ عملیات رهبری آمریکا در جهان ترویج میشد و این همان چیزی است که روبر کاگان بنیانگذار اداره فکر در طرح قرن جدید آمریکا درباره آن صحبت میکند.
شکستهای آمریکا در عراق، افغانستان و سوریه و حمایت آن از گروههای تروریستی همچنین ناکامی در به زانو در آوردن ایران باعث شده است، راهبرد این کشور به راهبرد عقب نشینی تبدیل شود و تلاش کند، دیگر هیچ جنگ جدیدی در منطقه به راه نیندازد.
اشخاص دیگری همانند فرانسیس فوکویاما در کتاب خود از این درخواست استقبال کردند؛ اما تحقیقاتی که اخیرا کریستول و کاگان در سال ۱۹۹۶ تحت عنوان "به سوی سیاست خارجی جدید ریگانی" مطرح کردند، تأثیر زیادی در آغاز طرح قرن جدید آمریکا در سال ۱۹۹۷ یا طرح امپراطوری آمریکا پس از سال ۲۰۰۰ داشت. پس از وقایع ۱۱ سپتامبر هم به جرج بوش این اجازه داده شد، تا راهبرد از پیش آماده شده در خصوص سیطره بر خاور میانه را اجرایی کند و دیدگاه فرماندهی و مدیریت آمریکا بر همه کشورهای جهان را ترویج دهد.
تئوریهای پیشین نظریه پردازان آمریکایی اشتباه نبود، تا جایی که میتوان گفت: تئوری قرن آمریکا مورد توجه قرار نگرفت و واشنگتن حسابهای خود را براساس دادههایی بنا نهاد که نتوانست به آن برای باقی ماندن در نظریه قرن (سلطه آمریکا) کمک کند. البته واشنگتن همچنان در مراکز اصلی این نظام تأثیرگذار است؛ اما آن طور که برخی گمان میکنند، هیمنه آمریکا بر جهان دیگر امکان پذیر نیست، به ویژه آنکه از زمان آغاز جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ و جنگ سی و سی روزه در لبنان در سال ۲۰۰۶ همچنین جنگ نیابتی آمریکا در سوریه و با به قدرت رسیدن ترامپ شاهد شکستهای متعدد این کشور هستیم و اکنون حتی میتوانیم به سبب ناکامی سیاستهای خارجی آمریکا در مدیریت مسائل متعدد در جهان، درباره عقب نشینی دولت این کشور از راهبردهای قبلی خود حرف بزنیم.
نویسنده در ادامه نوشت: میتوانم بگویم، یکی از مهمترین عللی که تک قطبی بودن آمریکا را متزلزل کرد، شکست آن در زمینه مبارزه با تروریسم بود، ادعایی که آن را مطرح کرد؛ اما هیچ اقدام جدی برای آن انجام نداد و خود آمریکاییها هم به این موضوع باور دارند. آمریکا با افغانستان، عراق و سوریه وارد جنگهای بیهودهای شد و به سبب داشتن اصول و معیارهای دوگانه و اتخاذ سیاستهای مبهم مجبور شد، از عربستان در جنگ علیه یمن پشتیبانی کند و این جنگ، یمن را به ویژه پس از حملات سنگین علیه آرامکو و پیامدهای آن بر اقتصاد جهان، به معضلی برای واشنگتن تبدیل کرد. همچنین یکی دیگر از علل تزلزل آمریکا حمایت آن از گروههای تروریستی است. افزون بر آن آمریکا در تجزیه عراق از طریق کردستان و در به تسلیم وا داشتن جمهوری اسلامی ایران شکست خورد و نتوانست نظام حاکم در ونزوئلا را هم تغییر دهد یا کره شمالی را که به تهدیدی واقعی برای واشنگتن تبدیل شده است، تسلیم خود کند.
ترامپ در اجرای راهبرد خود علیه تهران با شکست مواجه شد؛ به طوری که با وجود اعمال تحریمها نتوانست سیاستهای خود را بر ایران و بازوان آن تحمیل کند، حتی ما میبینیم که چگونه برای دیدار با رئیس جمهور این کشور تلاش میکند و با زمان مسابقه میدهد
برای مثال سیاست آمریکا در ونزوئلا برای تغییر نظام نیکلاس مادورو شکست خورد و این موضوع نشان داد، تکیه دولت ترامپ بر راهبرد تهدید و تحریم به منظور تغییر نظام ونزوئلا نمیتواند، نظام این کشور را دچار تزلزل کند. به عنوان نمونه، مجله آمریکایی «فارن افرز» نوشت: باور دولت ترامپ در خصوص اینکه اعمال فشارها علیه گروههای داخل نظام باعث انتقال سریع، آسان و دموکراتیک قدرت میشود، باور غلطی بود. بر این اساس راهبردی که برای نخستین بار جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در سخنرانی خود در روزهای آغازین ماه نوامبر سال ۲۰۱۸ آن را مطرح کرد، شکست خورد. همچنین علاوه بر ونزوئلا سیاست ترامپ در سوریه و کره شمالی که طرح ترامپ درباره خلع سلاح هستهای را نپذیرفت، ناکام ماند.
ترامپ همچنین در اجرای راهبرد خود علیه تهران هم با شکست مواجه شد؛ به طوری که با وجود اعمال تحریمها نتوانست سیاستهای خود را بر ایران و بازوان آن تحمیل کند، حتی ما میبینیم که چگونه برای دیدار با رئیس جمهور این کشور تلاش میکند و با زمان مسابقه میدهد.
در پایان این یادداشت آمده است: ترامپ در تابستان سال ۲۰۲۰ تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز خواهد کرد، این در حالی است که نظرسنجیها حکایت از آن دارد که این انتخابات در جهت منافع او نیست، افزون بر آن دموکراتهای آمریکا به شدت برای برکناری وی در تلاش هستند و از آنجایی که سیاستهای او در زمینههای مختلف شکست خورده، شروع به عقب نشینی کرده است و تصمیم دارد، هیچ جنگ جدیدی به راه نیندازد. همچنین آمریکا به هیچ وجه نخواهد نتوانست حزب الله را تحت فشار قرار دهد و این گروه را محاصره یا سرنگون کند؛ از این رو تحریم هایش علیه لبنان هم نتیجهای جز شکست به دنبال نخواهد داشت و تصمیمهایی که پیشتر برای رویارویی آمریکا اتخاذ شده است، بیانگر این موضوع است.