پخش زنده
امروز: -
چند سالیست که موضوع اجرای قانون حجاب و عفاف به یکی از مهمترین دغدغه های دلسوزان نظام تبدیل شده؛ قانونی که بی اعتنایی به آن، مذهبی ترین شهر کشور را نیز دستخوش تغییرات فرهنگی کرده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما وارد حرم حضرت معصومه می شوم در مسجد بالاسر سنگ قبر کوچکی کف زمین توجه ام را جلب می کند: مرقد عالم ربانی حاج شیخ محمدتقی بافقی، وفات 1365
با کارشناس تاریخ قرار داشتم از او درباره حاج شیخ محمدتقی بافقی می پرسم می گوید : وی بسیار غیور و آمر به معروف و ناهی از منکر بود، در زمان رضاخان پهلوی به خاطر امر به معروف و نهی از منکر که نسبت به برخی از بستگان او انجام داده بود، مورد هتک و ضرب قرار گرفت و به شهر ری تبعید شد.
جزییات را می پرسم ادامه می دهد : گویا همسر رضاخان با همراهان خود در غرفه بالای ایوان آیینه حرم حضرت معصومه(س) بدون حجاب نشستند، آیتالله بافقی دستور داد از طرف او بگویند: کشف حجاب در اسلام حرام است و به خصوص در حرم مطهر حضرت معصومه (س) پس حرمت حرم را نگه دارید، همین برخورد موجب عصبانیت رضا خان می شود و خود را به حرم می رساند و با چکمه وارد صحن می شود و حاج شیخ محمدتقی بافقی را با ضرب و جرح مجازات می کند.
وضعیت پوشش و حجاب در قم که یکی از شهرهای مذهبی جهان به شمار می رود در سالهای اخیر تغییر چشمگیری داشته است، این مساله نه تنها در خیابان های خاص که در همه خیابانهای شهر مشهود است.
صحنه هایی ناخوشایند در ام القرای جهان اسلام
همین دغدغه باعث شد به کف خیابان ها بروم؛ چرخی می زنم در خیابان صفاییه؛ پوشش برخی ها برایم تعجب برانگیز است؛ در شهری مذهبی که تا چند سال پیش دیدن زنان و دختران غیره چادری محال بود، امروز کاملا سیمای پوشش زنان و دخترانش تغییر کرده و شاهد رفت و آمد خانم هایی هستم با مانتوهای جلو باز و آرایش موی سر که در مهمانی های خصوصی دیده ایم؛ بله درست است پدیده ای به نام بدحجابی و از همه جالب تر چادری های بدحجاب که به نظر می رسد مختص قم .
کمی جلوترگروهی داشتند آماده می شدند برای انجام کاری؛ دسته گل های رز قرمز چیده بودند در یک دکه و چند خانم چادری مشغول فعالیت بودند؛ کنار آنها ایستادم؛ از یکی از آن ها درباره کارشان سوال کردم؛ می گوید: ما به خانم های بدحجاب گل هدیه می دهیم و از آنها خواهش می کنیم حجابشان را کامل کنند.
برخوردها متفاوت بود؛ عده ای توجیحاتی مثل مشکلات اقتصادی را مطرح می کردند و کارشان به بحث می کشید و رد می شدند؛ عده ای هم لبخندی تحویل می دادند و گل را قبول می کردند و همچنان با همان شکل و شمایل به راه خود ادامه می دادند؛ و عده ای هم مساله را سیاسی می کردند؛ در همان چند دقیقه به علت اینکه نتیجه مطلوب حاصل نشد تغییر رویه دادند و گفتند: به خانمهای با حجاب گل هدیه می کنیم.
در مقابل بوستان نرگس ایستاده ام؛ چند دختر نوجوان با شلوار کوتاه و مانتوی جلوباز نشسته اند روی نیمکت؛ کمی آن طرف تر ایستگاهی دایر است با ظرفی پر از گیره روسری و چند دختر با حجاب و یک خانم که گویا لیدرشان است؛ در پشت دکه ایستاده اند، روی کاغذها نوشته چهارشنبه های زهرایی؛ حتما برای مقابله با چهارشنبه های سفید، تمام خلاقیتشان برای انجام کار فرهنگی برای ارزش حجاب در این خلاصه شده است.
شلوارهایی که آب رفته اند
سری به مراکز خرید زدم؛ نوشته هایی در پشت ویترین مغازه ها نظرم را جلب می کند: « شوار قد نود رسید»؛ وارد یکی از مغازه ها می شوم؛ از فروشنده علت فروش این گونه شلوارها را می پرسم؛ می گوید: خریدار از ما می خواهد و در بیشتر مواقع هم چون ما تولید کننده نیستیم مجبوریم هرآنچه تولید کننده در اختیار ما می گذارد بیاوریم برای فروش.
دختر جوانی وارد می شود می پرسد آقا شلوار قد نود دارید؟ به او نزدیک می شوم علت درخواست شلوار قد نود را می پرسم می گوید: چون مد شده و خوشگل هم هست دوست دارم.
عملکردهای کاغذی
مشاهداتم مرا بر آن داشت تا به سراغ نهادها و متولیان فرهنگی بروم.
آقای امیرآبادی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی می گوید: دو قانون در حوزه ی عفاف و حجاب در مجلس تصویب شده است؛ یکی قانون عفاف و حجاب است که متاسفانه دولت ها هیچ وقت آن را اجرا نکردند یا اصلا اعتقادی به اجرای آن ندارند و قانون دوم قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر است که در پایان مجلس نهم تصویب شد؛ اگر این دو قانون در جامعه اجرا شود بسیاری از مشکلات و ناهنجاری های جامعه حل خواهد شد
امیر آبادی از جلساتی می گوید که در قم با متولیان امر حجاب داشته و بعد نقش خانواده ها را در حفظ ارزش حجاب پررنگ می کند.
جزوه ای را دستم می گیرم؛ رویش نوشته: آیین نامه راهکارهای اجرایی گسترش عفاف و حجاب، 33 سازمان را شمرده و وظایفشان را نوشته است.
برای آگاهی از چگونگی اجرایی شدن آیین نامه و عملکرد سازمانها و نهادها پیگیر شدم؛
با هر یک از مسئولان که وارد صحبت می شدم از بندهای آیین نامه عفاف و حجاب اظهار بی اطلاعی می کردند و بعد از مطالعه حرف زیادی برای گفتن نداشتند.
از بالاترین نهاد استان شروع کردم چرا که استاندار رئیس کارگروه صیانت از عفاف و حجاب است.
پیگیری از استانداری مرا به جلسه ای رساند که قرار بود همه سازمان ها حضور داشته باشند تا از عملکردشان بگویند.
استاندار به دلیل سفر یکی از وزرا به قم در جلسه نبود؛ همه عملکرد داشتند پُر و پیمان؛ از سازمان صنعت معدن تجارت بگیر تا سازمان تبلیغات اسلامی؛ از برگزاری اردو برای بانوان گفتند تا به راه انداختن چهارشنبه های زهرایی.
قرار بود دو ماه پیش جلسه ای هم برای ارزیابی عملکردها برگزار شود اما بعد از دو ماه همچنان خبری از جلسه ارزیابی نیست؛ می گویند شاید در هفته عفاف و حجاب سال آینده برگزار شود.
بی خیالی متولیان فرهنگی در قبال قانونی که ریشه در اعتقادات مذهبی ما دارد برایم عجیب بود؛ آن طرف مرزها، حجاب به عنوان یکی از مهمترین خاکریزهای فرهنگی شناخته می شود که سهم قابل توجهی از بودجه های ضد ایرانی دشمنان این مرز و بوم را به خود اختصاص داده؛ بودجه های میلیارد دلاری که صرف برهنگی دخترانی می شود که مادربزرگ هایشان با دستان خالی و ایمانی راسخ در برابر بی غیرتی های رضاشاه ایستادند و چادرهایشان را با چنگ و دندان حفظ کردند؛ این طرف اما، حجاب و عفاف در نام گذاری هفته ای و برگزاری جلساتی بی محتوا خلاصه می شود؛ جلساتی که بیشتر به دارویی مسکن و آرام بخش می ماند که درد جانکاه را برای لحظاتی از ذهن و جسم بیمار جامعه دور نگه دارد.
آقا محمدی _ خبرگزاری صدا و سیما _ قم