پشتپرده خودسوزی دختر هوادار استقلال/ چه کسانی در آتش مرگ «سحر» هیزم ریختند؟
در ماجرای خودسوزی سحر خدایاری حقایقی نهفته است که برخی رسانههای معاند هدفمندانه تلاش میکنند آن را وارونه جلوه دهند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما، فوتبال به عنوان محبوبترین ورزش جهان، همواره با حواشی بسیاری همراه بوده است. ماجراهای این ورزش مهیج شاید هیچگاه تمامی نداشته باشد؛ از داوریهای عادلانه یا ناعادلانه تا بزن بزنهای داخل استادیوم، از بلیتهای بازار سیاهش تا کل کلهای هواداران بر سر نتیجه رقابتها، اینها همانقدر که میتواند چاشنی فوتبال باشد گاهی هم میتواند ابزار سوء استفاده واقع شود. اما حاشیه جدید این روزها، فوت دختری است که گفته میشود از هواداران تیم استقلال بوده و در جریان قانون منع ورود بانوان به ورزشگاه آزادی، اقدام به خودسوزی کرده است.
این خبر بازتاب فراوانی در فضای مجازی و رسانههای خارجی داشته است. از ورزشکاران و سلبریتیها تا سیاستمداران با انتشار پستهای توئیتری و اینستاگرامی به این اتفاق واکنش نشان دادهاند و هر کسی از ظن خود به این ماجرا پرداخته و ابراز تاسف کرده است. برخی تحت تاثیر جو پیش آمده، همه چیز را زیر سوال برده و به تمام نهادهای قضایی و امنیتی حمله کردهاند. اما ببینیم ماجرا چه بوده است؛
ماجرای خودسوزی دختری مقابل یکی از واحدهای قضائی چند روز پیش یعنی در زمان وقوع این اتفاق، مرکز رسانه قوه قضائیه گزارشی مبنی بر خودسوزی خانمی مقابل یکی از واحدهای قضایی منتشر کرد که به اظهارات یک مقام آگاه در دادگستری تهران به خودسوزی یک خانم مراجعه کننده، اشاره میکند. طبق آنچه در این گزارش درج شده است، این فرد در اسفندماه سال ۹۷ و در حالی که پوشش نامناسب داشته است، با ماموران نیروی انتظامی درگیر میشود و به آنها اهانت میکند که البته مستندات لازم در این خصوص از ناحیه ماموران تهیه و به دادسرای تهران تحویل داده میشود.
بر همین اساس برای متهم مورد نظر با عنوان جریحه دار کردن عفت عمومی و توهین به ماموران، پرونده قضائی تشکیل شده و نامبرده از همان زمان با صدور قرار تامین آزاده بوده است که در روز حادثه به دادگاه مراجعه میکند؛ از آنجا که هنگام مراجعه وی، رئیس دادگاه به دلیل فوت یکی از بستگانش در مرخصی بوده، هیچ اقدام قضائی به عمل نمیآید و برای او وقت دیگری تعیین میشود. این فرد هم پس از خروج از واحد قضائی با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود، مبادرت به خودسوزی میکند و بلافاصله به بیمارستان منتقل میشود؛ این اتفاق در حالی رخ میدهد که تا آن زمان هیچ دادگاهی در این خصوص برگزار نشده و وی هیچ حکم محکومیتی نداشته است.
از سوی دیگر پدر این خانم، مصاحبهای با یکی از خبرگزاریها انجام میدهد که تأیید محکمی بر صحت گزارش فوق است. وی در این مصاحبه ضمن اشاره به مشکلات عصبی دخترش و ماجرای فحاشی او به ماموران نیروی انتظامی تاکید میکند موضوع قربانی شدن فرزندش صحت ندارد بلکه او در روز حادثه، به دادگاه میرود، باز هم اعصابش به هم میریزد و بعد همان جا اقدام به خودسوزی میکند. او به صراحت میگوید که هیچ حکمی مبنی بر زندانی شدن دخترش صادر نشده و به عنوان خانواده مرحوم اعلام میکند که اصلا قرار نبوده او زندانی شود؛ و از اینکه برخی از خون فرزندش سوء استفاده میکنند اظهار نارضایتی کرده است.
و حالا عدهای موج سوار همیشه در صحنه، برای آنکه از قافله عقب نمانند، به خیل متأسفان این ماجرا پیوستهاند تا شاید بتوانند به رسم دیرین از آب گل آلود ماهی بگیرند. آنها با دامن زدن به اخبار کذب و انتشار هدفمند آن در کانالها و صفحات اینستاگرامی، تلاش میکنند تا با انحراف این ماجرا از مسیر اصلی، اذهان عمومی را به سمت هدف خود معطوف و با ربط دادن آن به موضوع اجازه حضور بانوان در استادیوم آزادی، از اتفاق پیش آمده بهره برداریهای لازم را داشته باشند.
در مورد چرایی این رخداد عوامل بسیاری میتواند دخیل باشد اما در این میان بیش از هر چیزی نقش برخی از سلبریتیها در دامن زدن به ماجرای ورود بانوان به ورزشگاه تاثیرگذار بوده است. آنها با ورود به این موضوع و به بهانه دفاع از حقوق زنان، راه را برای سوء استفاده دشمنان نظام و کشور هموار کردند تا این حق را دستاویزی برای آسیب زدن به ارکان نظام کنند. آنها با در نظر گرفتن این نکته مهم که بسیاری از کاربران فضای مجازی را جوانانی تشکیل میدهند که تعداد قابل توجهی از آنان شاید از سواد رسانهای کافی برخوردار نبوده و قدرت تمیز درست را از نادرست نداشته باشند، اقدام به انتشار اخباری میکنند که صحت ندارد و میتواند تاثیر سوئی بر افکار عمومی نسبت به قوه قضائیه و نیروی انتظامی و دستگاههای ذیربط داشته باشد.
در ادامه نمونهای از پستهای افراد و نهادهای مطرح را مشاهده میکنید که بدون اطلاع از صحت و سقم ماجرا و با نوعی شتابزدگی به اشتراک گذاشتند.