![گذر زمان به ضرر امريکاست نه ايران گذر زمان به ضرر امريکاست نه ايران](/files/fa/news/1398/6/17/3925824_773.jpg)
مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا روز جمعه در اندیشکده رویال یونایتد سرویس در لندن گفت " به نظر می رسد ایران به نوعی کم کم در حال نزدیک شدن به نقطه ای است که بتوانیم با هم گفتگو کنیم".
به نظر مي رسد منظور اسپر اين است که فشار حداکثري ترامپ عليه ايران در حال جواب دادن است و گذر زمان با وجود فشار حداکثري عليه ايران به نفع امريکا در جريان است. البته اين موضع گيري از سوي ديگر مقام هاي امريکايي از جمله ترامپ رئيس جمهور، پمپئو وزير امور خارجه و برايان هوک مسوول کميته ويژه اقدام عليه ايران در وزارت خارجه امريکا نيز مرتبا تکرار مي شود.
ترامپ بارها گفته است که فشارها عليه ايران نتيجه داده وآنها به زودي با من تماس خواهند گرفت پمپئو و هوک نيز بارها تاکيد کرده اند که هدف از اعمال تحریم ها علیه ایران، کشاندن تهران به پای میز مذاکره برای دستیابی به یک توافق جامع و جدید است.
اما آيا گذر زمان آنگونه که مقام هاي امريکايي تصور مي کنند به تسليم ايران منجر خواهد شد يا شکست بزرگي براي ترامپ وتيم همراهش رقم خواهد زد؟
اگر به واقعيت هاي ميداني نگاهي بي طرفانه بياندازيم به چند نشانه بر مي خوريم که توجه به آنها مي تواند در پاسخ به اين سوال رهگشا باشد.
نشانه اول اينکه هر چند تحريم هاي شديد امريکا عليه ايران تنگناهايي را براي مردم به وجود آورده است اما با گذشت بيش از 14 ماه از برقراري مجدد تحريم ها، تهران توانسته است با مديريت اوضاع از پيچ تحريم ها عبور کند و شاخص هاي اقتصادي چون اشتغال، توليد داخلي، رشد اقتصادي و تراز تجاري نيز نشان مي دهد که اين شاخص ها روند مثبتي را طي کرده اند.
نشانه دوم اينکه تهران با تجربه از گذشته اکنون همه تخم مرغ هايش را در سبد يک يا دو کشور نچيده است و با گسترش همکاري با ديگر کشورها به روابط اقتصادي خود تنوع بخشيده است. برخي قدرت ها نيز بنابر ملاحظات دوست ندارند که ايران را از دست بدهند.
نشانه سوم اينکه در طول مدت گذشته به دليل کاهش ارزش پول ملي، ميزان صادرات غير نفتي به شدت افزايش يافته و اين موضوع سنگ بنايي شده است تا ساير بخش هاي اقتصادي فعال شوند.
نشانه چهارم اينکه تحريم ها سبب شده است تا جراحي در بودجه بندي دولت رخ دهد و اکنون کشور با اتکاي کمتر به در آمدهاي نفتي اداره شود و اين مسئله مهمي است که مي تواند در صورت ادامه به انقلاب اقتصادي در کشور منجر شود.
نشانه پنجم اينکه با تجربه اي که ايران از تحريم ها در گذشته داشته، همچنان از اين تجربه در دور زدن تحريم ها استفاده کرده است.
ششم اينکه کاهش تعهدات برجامي ايران از جمله برداشتن گام سوم هسته اي نشان داده است که ايران در وضعيتي نيست که تسليم شود و بالعکس توانايي خارج شدن از برجام و اداره امور را دارد.
هفتم اينکه ايران در قبال تنش آفريني ها امريکا وانگليس با هدف قراردادن پهپاد گلوبال هاوک وهمچنين توقيف نفتکش انگليسي استينا ايمپرو نشان داد که مرعوب تهديدهاي نظامي براي موثر واقع شدن تحريم ها نشده است.
هشتم اينکه پيروزي محور مقاومت در صحنه هاي مبارزه با تروريسم تکفيري و رژيم صهيونيستي و ائتلاف سعودي بر قدرت ايران و نفوذ منطقه اي کشور افزوده است.
اين در حالي است که با گذشت حدود 14 ماه از خروج ترامپ از برجام، تيم افراطي ترامپ نه فقط هيچ دستاوردي در تسليم کردن ايران نداشته است بلکه اضلاع گروه بي در صحنه هاي مختلف پذيراي شکست شده اند و اکنون هم بوريس جانسون ديگر متحد ترامپ در خارج کردن انگليس از اتحاديه اروپا با بن بست روبرو شده است.
ترامپ وارد جنگ تجاري با چين و اختلاف شديد با روسيه شده و به هيچوجه نتوانسته است اجماع جهاني عليه ايران فراهم کند.
ترامپ در داخل با پرونده هاي گوناگون چون تباني با روسيه وفساد اخلاقي روبروست و به گزارش سي ان ان از هفته آينده استيضاح او در مجلس نمايندگان امريکا کليد مي خورد.
فقط 14 ماه به انتخابات رياست جمهوري امريکا باقي مانده است وترامپ هيچ دستاوردي درسياست خارجي نداشته است و به شدت به توافق با ايران نياز دارد. مسايلي از اين دست همه نشان مي دهد که بر خلاف فضاسازي مقام هاي امريکايي، گدر زمان به هيچوجه به نفع آنها نيست و پس از شکست نتانياهو در مقابله با حزب الله، بن زائد وبن سلمان در يمن اکنون زمان در مسير شکست ترامپ و تيم افراطي او در حال حرکت است.