پخش زنده
امروز: -
پنجم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری شبث بن ربعی به همراه هزار سوار به عمربن سعد پیوست.
در این روز ابن زیاد به دنبال شبث بن ربعی فرستاد و او را خواست که به جنگ حسین (ع) فرستد. شبث خود را به بیماری زد و میخواست او را معاف دارد. اما ابن زیاد به او نامهای نوشت و گفت: اگر زیر فرمان مایی زود نزد ما بیا.
شبث پس از نماز عشا نزد او رفت تا از رخسارش نفهمد که بیمار نبوده، چون به او وارد شد بسیار به او خوش آمد گفت و او را به خود نزدیک کرد و گفت: من خواهش دارم به جنگ این مرد بروی و به عمر بن سعد کمک کنی. او گفت: ایها الامیر! اطاعت میکنم و سپس با هزار سوار به سوی کربلا روان شد.
در این روز نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد پیوستند. چون گروهی از مردم میدانستند که جنگ با امام حسین (ع) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است، در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار کردند. نوشتهاند فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر همراه او بودند و بقیه، چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار میکردند.
نقل شده است
عبیدالله بن زیاد به شخصی به نام زحربن قیص با ۵۰۰ سوار مأموریت داد که بر پل صداه ایستاده و از حرکت کسانی که به عزم یاری امام حسین (ع) از کوفه خارج میشوند جلوگیری کند.
در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه السلام صورت گرفت، مردی به نام «عامر بن ابی سلامه» خود را به امام علیه السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید.
فهیمه علیمردانی؛
پی نوشت:. عوالم العلوم، ج ۱۷، ص ۲۳۷.. مقتل الحسین (مقرّم)، ص ۱۹۹.