به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما ؛ صادق خان شهردار لندن نوشت: نخستین بار در بیش از هفتاد سال گذشته به نظر می رسد درس های جنگ جهانی دوم به شکلی واقعی با خطر فراموش شدن یا بدتر از آن, باز نویسی شدن روبرو است.
وی در مقاله ای در روزنامه گاردین چاپ انگلیس نوشت: هشتاد سال قبل آلمان نازی با شروع جنگ جهانی دوم به لهستان حمله کرد. شش سال بعد, 85 میلیون نفر جان خود را از دست داده بودند. من این هفته با افتخار در لهستان بسر می برم تا اوایل این هفته در مراسم یادبود آغاز خونین ترین جنگ تاریخ بشریت حضور یابم.
یک نسل کامل از مردان و زنان شجاع در سراسر جهان هر آنچه داشتند برای شکست دادن نازیسم و فاشیسم فدا کردند. ما باید به نقشی که انگلیس برای پیروزی در این جنگ و نیز کمک به برقراری صلح پس از آن ایفا کرد مباهات کنیم. یک نسل کامل در اینجا و سراسر جهان مصمم بودند که ما نباید هرگز بار دیگر وقایع وحشتناک دهه های 1930 و 1940 را تکرار کنیم. این نظر پس از سال 1945 موجب پایه گذاری بیش از هفت دهه بدون وقوع جنگ جهانی دیگری شد. اکنون نسل های فعلی که از جهانی بهتر و ایمن تر بهره مند شده اند باید برقراری صلح و آسایش در آینده را عهده دار شوند.
در حالی که تعداد افرادی که آن دوره سیاه را به یاد می آورند تا به امروز رو به کاهش بوده است, افراد معدودی برای بیان خاطراتشان و هشدار دادن به نسل های فعلی در مورد درس هایی که باید از تاریخ گرفته شود زنده مانده اند. آنچه موجب نگرانی می شود این است که این هشدارها به طور فزاینده صحیح است. نخستین بار در بیش از هفتاد سال گذشته به نظر می رسد درس های جنگ جهانی دوم به شکلی واقعی با خطر فراموش شدن یا بدتر از آن, باز نویسی شدن روبرو است.
اتحادیه اروپا و ناتو که در جلوگیری از بروز یک جنگ جهانی خونین دیگر نقشی مهم ایفا کردند, با حملات فزاینده اغلب از طرف رهبران همان کشورهایی که به تاسیس این نهادها کمک کردند روبرو هستند. حمایت از دموکراسی در سراسر جهان غرب در پایین ترین سطح قرار دارد و ارزش هایی که دموکراسی های لیبرال را تعریف می کنند از حکومت قانون و استقلال قوه قضائیه گرفته تا مطبوعات آزاد و یک جامعه مدنی پویا, در محاصره قرار دارند.
جوامع آسیب پذیر که اغلب در اقلیت قرار دارند, از بین برده می شوند و به سپر بلای همه بیماری های اجتماع تبدیل می شوند. در وضعیتی جدید در کنار مسائل وحشتناک گذشته, مهاجران, آوارگان, رنگین پوستان بخش اعظم فشار را تحمل می کنند.
این وضعیت در حالی است که موج تازه ای از جنبش های راستگرای افراطی و احزاب سیاسی, با سرعتی نگران کننده قدرت را بدست می گیرند و تاثیر می گذارند و دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا _نماد ملی گرایی سفید پوستان در جهان- این وضعیت را بدتر می کند. سیاستمداران در سراسر جهان از متئو سالوینی در ایتالیا گرفته تا مارین لوپن در فرانسه, با تلاش برای استفاده از اختلاف به منظور رسیدن به قدرت, راه ترامپ را دنبال می کنند.
ویکتور اوربان در مجارستان به شکلی نظام مند استقلال قوه قضائیه و مطبوعات را از بین برده است. اینها نهادهایی هستند که روزانه با حمله لفظی ترامپ و دیگر رهبران راستگرای افراطی روبرو می شوند. این تاثیر را می توان در انگلیس هم مشاهده کرد که تاثیر بیش از اندازه نایجل فاراژ و حزب وی که طرفدار برگزیت است موجب شده است محافظه کاران به رهبری بوریس جانسون, بیش از اندازه راستگرا, غیر لیبرال و بی تحمل شوند. ما درست هفته گذشته شاهد بی احترامی بودیم که جانسون به پارلمان و دموکراسی ما نشان می دهد.
احزاب مهم سیاسی در هر طیف چپ گرا و راست میانه نقشی مهم به عهده دارند که باید ایفا کنند و مسئولیتی عظیم دارند تا قدرت رهبری واقعی از خود نشان دهند. اما هر دو حزب باید سپر بلا قرار دادن جوامع آسیب پذیر را برای دستاوردهای سیاسی کوتاه مدت رها کنند.
افرادی که به انتشار اخبار جعلی می پردازند تا بین ما اختلاف ایجاد کنند باید به چالش کشیده شوند. باید به دلایل نارضایتی عمومی رسیدگی شود. این وظیفه ای است که نیازمند هماهنگ سازی مجدد جهانی برای مقابله با چالش های زیست محیطی, اقتصادی و اجتماعی است که زمینه را برای راست افراطی فراهم می کند.
نابرابری های اقتصادی بین کشورها که به علت فاجعه زیست محیطی فزاینده در کره زمین بدتر شده است, به بحران مهاجرت در سراسر جهان کمک می کند و یک کشور به تنهایی نمی تواند به این وضعیت رسیدگی کند.