لبه غربی فلات ایران به علت شرایط مناسب جغرافیایی و زیستمحیطی از دیرباز موردتوجه گروههای انسانی بوده و آثار بهجای مانده
از گذشتگان بازگوکننده این موضوع است. بررسیها و مطالعات باستانشناختی نشان میدهد که شهرستان کنگاور در شرق زاگرس مرکزی ازجمله مناطق بسیار مهم باستانشناسی در زاگرس مرکزی است.
شهرستان کنگاور در شرق استان کرمانشاه و در امتداد جاده ارتباطی قدیمی که بینالنهرین (عراق) را به فلات ایران متصل میکند؛ ایجادشده است. این مسیر ارتباطی در طول تاریخ یکی از شریانهای مهم سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران بوده و از اهمیت استراتژیکی سنتی ویژهای برخوردار بوده است. جاده ارتباطی مذکور؛ در دوره ماد بخشی از جاده اکباتان به بابل، در دوره هخامنشی بخشی از جاده شاهی بوده و در دوره ساسانی فلات ایران را به بینالنهرین ارتباط داده است. در سدههای میانه نیز به جاده بزرگ خراسان و بعدها به دروازه آسیا معروف شده است.
در این شهرستان که در منتهی علیه شرقی استان کرمانشاه قرارداد دو اثر وجود دارد که در نوع خود بینظیر بوده و سالها قدمت را در کارنامه تاریخ خوددارند.
گرا وند مدیر پایگاه ملی معبد آناهیتا در تعریف این دو اثر میگوید: تپه گو دین و معبد آناهیتای کنگاور دو اثر تاریخی- فرهنگی در شهرستان کنگاور به شمار میروند که در دهههای پیش از انقلاب از سوی پژوهشگران داخلی و خارجی مورد کاوش قرار گرفتند.
وی در همین راستا میافزاید: گو دین تپه در یک کیلومتری شمال شهرگودین و در کنار رودخانه خرم رود واقع شده است. بهترین راه دستیابی به این تپه از طریق جاده آسفالته کنگاور- تویسرکان و قبل از روستای بزرگ گو دین در ضلع شمالی جاده امکان پذیر است.
کاوشهای باستانشناسی در گو دین تپه «در سال ۱۳۴۴ شمسی (۱۹۶۵ میلادی) توسط» پروژه گو دین موزه سلطنتی اونتاریو با حفر دو گمانه توسط کایلر یانگ توالی استقراری این اثر شناسایی گردید و در سالهای بعد با گسترش کاوشها حجم زیادی از ساختارهای معماری شناسایی شد.
براساس لایه نگاری انجام شده توسط هیات کانادایی در گو دین تپه کنگاور هفت دوره فرهنگی مشخص شده است. کایلر یانگ باستان شناس کانادایی تاریخ ۵۵۰۰ پیش از میلاد را برای لایه هفتم و برای جدیدترین لایه ۷۵۰ پیش از میلاد را پیشنهاد داده است. گو دین تپه به لحاظ داشتن توالی استقراری از دوره پیش از تاریخ تا دوره تاریخی به عنوان شاخصترین محوطه باستانی در زاگرس مرکزی است که مبنای گاهشناختی و شناخت توالی استقراری دیگر مکانهای باستانی در زاگرس مرکزی و مناطق پیرامونی است.
این کارشناس باستانشناسی همچنین تصریح میکند: از لایههای هفتگانه گو دین، لایه پنجم آن از سوی پژوهشگران به عنوان ایستگاه شوشی که محل اسکان بازرگانان و تجار شوشی و بینالنهرینی بوده از اهمیت بالای برخوردار است.
شواهد باستانشناختی و مواد فرهنگی بدست آمده از قبیل مهرها و سفالینههای لبه واریخته اروکی نشان میدهد که در هزاره سوم پیش از میلاد گو دین یک ایستگاه بازرگانی و تجاری بوده است. طی فعالیتهای باستانشناختی از داخل ساختمان «دژگونه» لایه پنجم گو دین تپه، حجم زیادی از مواد فرهنگی که احتمالا برای امور سیاسی و اقتصادی بوده اند؛ بدست آمده است که در مجموع در این لایه فرهنگی ۴۳ لوح سالم و شکسته شناسایی شده است.
از مجموع الوح بدست آمده ۱۳ لوح دارای اثر مهر میباشند. در واقع طرف معامله گو دین در مبادلات تجاری مرکز بزرگ شوش در خوزستان بوده است. درباره حضور بازرگانان شوش در گو دین تپه عقیده بر این است که آنها در درون دژ میزیستند و مورد حمایت روستاییان پایین دژ بوده اند. در واقع این دژ حالت پایگاه تجاری داشت که از طریق آن بازرگانان شوشی قادر بودند بر شعاع بیشتری از مناطق شمالی نظارت داشته باشند.
به بیانی دیگر شوشیها با استفاده از این پایگاه میتوانستند کالاهای صادراتی خود را نه تنها در سرزمینهای کوهستانی زاگرس مرکزی بلکه به مناطق فلات مرکزی ایران یعنی محوطههایی همچون سیلک در نزدیکی کاشان صادر کنند؛ اما گو دین به واسطه موقعیت استراتژیکی و ژئوپلیتیک سنتی نه تنها در دوره پیش از تاریخ بلکه در دوره تاریخی نیز موردتوجه گروهای انسانی تازه وارد به فلات ایران نیزبوده است. براساس کاوشهای باستانشناختی مهمترین و شناخته شدهترین لایه فرهنگی گو دین تپه لایه دوم آن میباشد.
این لایه فرهنگی از سوی کاوشگر به دوره مادو بازه زمانی ۸۰۰ پیش از میلاد نسبت داده شده است. این محوطه شاخص در زاگرس مرکزی طی کاوشهای باستانشناختی در لایه دوم آن؛ ساختارهای معماری منسجمی بدست آمد که به لحاظ باستانشناسی و تحولات فرهنگی با بناهای مهم هزاره اول پیش از میلاد همچنون حسنلو در دره سلدوز در آذربایجان، نوشیجان در ملایر و باباجان در نورآباد لرستان قایل مقایسه است. بناهای نوشیجان و حسنلو به لحاظ بازه زمانی به همراه تپه گو دین کنگاور به دوره ماد و تازه واردان به داخل فلات ایران تعلق دارد؛ اما باباجان در نورآباد لرستان به حکومت محلی الی پی در زاگرس که پیش از ورود مادها در زاگرس مرکزی حکومتی مستقل داشتند تعلق دارد. بنابراین کشف دژ یا حاکم نشین مادی بر روی مرتفعترین قسمت محوطهها که شامل تالارهای ستوندار، فضاهای خدماتی، انبارها و برج بارو و احتمالا فضاهای مسکونی که در طبقه دوم قرار داشته اند حاکی از اهمیت این تپه در دوره تاریخی است. تالار ستوندار گو دین تپه دارای ۳۰ ستون چوبی در ۵ ردیف ۶ تایی بوده است. در گو دین تپه برای ساخت ستونها از چوب درخت سپیدار استفاده شده است.
اما آنچه اهمیت گو دین تپه را به لحاظ باستانشناسی و تاریخی دو چندان میکند این است که گو دین تپه در کنگاور تنها محوطه باستانشناختی در زاگرس مرکزی است که ساختارهای معماری دوره ماد در آن شناسایی شده است. تپه گو دین کنگاور تاکنون در سطوح بین المللی دو کتاب تحت عنوان کاوشهای باستانشناسی گو دین و سه گابی توسط کایلر یانگ و گو دین در مسیر شاهراه توسط گوپنیک در ارتباط با آن؛ چاپ و منتشر شده است و در حال حاضر خانم دکتر علمداری باستان شناس اهل کشور سوریه و دکترای باستانشناسی از دانشگاه تورنتو کانادا در حال تدوین کتابی در ارتباط با سفالینههای گو دین تپه است. این در حالی است که این اثر شاخص فرهنگی در سطح ملی مورد بی مهری قرار گرفته است و ضرورت دارد نگاه ویژهای از سوی نهادهای ذی ربط نسبت به این اثر صورت گیرد.
همچنین این باستانشناس در ابعادی دیگر معبد آناهیتای کنگاور را اینچنین ترسیم میکند.
یکی از مهمترین یادمانهای به جای مانده از دوره تاریخی در فلات ایران، بنای موسوم بهمعبد آناهیتای کنگاور است.
این بنا به لحاظ اهمیت باستانشناسی آن در دوران تاریخی، در سال ۱۳۴۷ شمسی در کنار دیگر بناهای مهمی همچون تخت جمشید، هفت تپه، جرجان و بیشاپور توسط باستان شناس ایرانی شادروان سیف الله کامبخش فرد مورد کاوش قرار گرفت. این بنای سنگی که امروزه توسط شهر کنگاور محصور شده استدر مسیر شاهراه کهنی که در دوران باستان هگمتانه را به بابل متصل میکرد؛ قرار دارد. ایزیدور خاراکسی جغرافیا نویس یونانی در سال ۳۷ میلادی اولین کسی است که از معبد آناهیتا به نام آرتمیس نام میبرد.
وی مینویسد: در سه سخونی (۱۳ تا ۱۴ کیلومتر) مرز ماد بزرگ شهر کنکوبار قرار دارد و آن معبد آرتمیس است. در دوره سلوکی کنگاور (کنکوبار) شهری کلنی نشین بوده و یونانیان مهاجر در کنار پارتها (اشکانیان) در ایران شهر استراتژیک هم پایگاه نظامی داشته اند و هم معبد آناهیتا را بر بنیان نیایشگاه فضای باز دوره هخامنشیان در این مکان مقدس بنا نهاده اند. معبد آناهیتا بنایی مذهبی و سترگ از دوران تاریخ ایران است که کالبد معماری آن در یک چهار دیواری ستوندار و از قطعات بسیار بزرگ سنگهای لاشهای و پاکتراش به صورت خشکه چین و ملات گچ در شالوده بر بستری از صخره و صفه (سکوی) شیستی بنا گردیده است.
این مجموعه مربع شکل مساحتی با ۶/۴ هکتار وسعت (۲۲۰*۲۳۰ متر) دارد که در هر وجه آن دیواری به عرض ۱۸ متر ساخته شده است. تکنیک تراش اجزاء حجاریها (پایه ستون، ستون، سرستون، گیلویی ها) برگرفته از حجاری و معماری بناهای هخامنشی تخت جمشید، پاسارگاد و سبک دوریک یونان است. این بنا در بخش میانی؛ صفهای دیگر به ابعاد ۹۴*۹۴ داشته که طی کاوشهای باستانشناختی دیوار جنوبی آن به طور کامل بدست آمده است؛ اما از معبد اصلی بنا، براساس گزارش کاوشگر به استثنای سنگ فرش کف آن؛ هیچ گونه اثری از آن وجود ندارد. اگر چه برای اثبات این نظریه نیازمند کاوشهای گستردهای در این بنای عظیم هستیم.
در ضلع جنوبی اثر پلکانی دو طرفه ساخته شده که به لحاظ سبک پلکانهای دو طرفه در ایران با نمونه تخت جمشید قابل مقایسه است.
معبد آناهیتا به موجب پارهای از یافته و شواهد باستانشناختی در دوره ساسانی نیز به عنوان پایگاهی مذهبی دارای شکوه ورونق گذشته بوده و بهجای معبد اصلی بالای صفه، آتشگاهی در آنجا ساخته شده که در آغاز اسلام تخریب و از بین رفته است. مورخین و جغرافیانگاران تازی و پارسی از سده سوم هجری قمری به بعد در نوشتهای خود به این موضوع پرداخته اند که بنای تاریخی کنگاور معبد نیست بلکه قصر و کاخی ساسانی بوده است. با این اوصاف؛ با سقوط امپراطوری ساسانی و حضور تازیها در ایران معبد موسوم به آناهیتای کنگاور همانند بسیاری از بنایها و یادمانهای ایرانی از حمله تازیها در امان نماند وآسیبهای بر آنها وارد گردید. امروزه آنچه از این بنای سترگ و عظیم بهجای مانده است شکوهی ماندگار از یک هویت پایدار است که ضرورت دارد نهادهای ذی ربط توجه ویژهای به این اثر داشته باشند.
اما پس از شناخت این دو اثر و تعریفهای سازمانهای جهانی برای ثبت اثر تاریخی در جهان شاخصههای جهانی گو دین تپه و معبد آناهیتا معیارهای دقیق و بی، چون و چراست که این دو اثر را در ردیف آثار منحصربهفرد قرار میدهد
گرا وند در اینباره میگوید: کنوانسیون میراث جهانی برای نامزد شدن یک اثر در فهرست جهانی در بند ۷۷ معیارهای دهگانه خود به این موضوع اشاره دارد که برای نامزد شدن یک اثر در ثبت جهانی آن اثر میبایستی یکی از معیارهای دهگانه را دارا باشد.
از مجموع معیارهای دهگانه تنها شش معیار مربوط به بناهای تاریخی- فرهنگی و چهار معیار مربوط به مناظر طبیعی- فرهنگی است. دو اثر گو دین تپه و معبد آناهیتا با توجه به ویژگیهای که به لحاظ ساختار و موقعیت مکانی دارند دارای برخی از معیارهای جهانی هستند.
معیارهای جهانی گو دین تپه:
گو دین تپه به لحاظ توالی استقراری از اواخر نوسنگی ۵۵۰۰ پیش از میلاد تا دوره ماد توسط گروههای انسانی مورد استفاده و سکونت بوده است. این اثر در هزاره سوم پیش از میلاد یک مرکز تجاری بوده و ایستگاهی برای بازرگانان و مرکزی برای فروش کالاها و انتقال صنایع هنری دوران باستان به مناطق همجورا بوده است. از سوی دیگر این اثر در دوره ماد دارای سبک معماری منحصر بفردی است که در هزاره اول در فلات ایران توسط گروهای تازه وارد آریایی به غرب ایران گسترش پیدا میکند و قرار گیری این اثر در مسیر راههای ارتباطی دنیای باستان تپه گو دین را به یک اثر با شاخصههای جهانی تبدیل کرده است.
معیارهای جهانی معبد آناهیتا:
معبد آناهیتا به عنوان دومین سازه بزرگ سنگی ایران در دوران تاریخی به لحاظ سبک معماری و عناصر به کار رفته در ساخته آنیکی از شاهکارهای معماری در دوران باستان در ایران به شمار میرود. سبک مصطبه سازهای این اثر تداوم یک سنت معماری کهن در بینالنهرین- ایران و آناتولی است که تا دوره ساسانی تداوم داشته است. از سوی دیگر سبک ستونهای معبد به لحاظ ابعاد و اندازه منحصر بفرد است. اگر چه اجزای ستونهای معبد آناهیتا با برخی از بناهای یونانی و بیزانسی قابل مقایسه است، اما به لحاظ ترکیب و تلفیق در اجرا کاملا به لحاظ شکی متفاوت هستند. علاوه بر جنبه معماری کارکرد اثر به عنوان یک بنای مذهبی- سیاسی بیانگر تداوم یک سنت مذهبی در ایران باستان از دوران هخامنشی (از زمان پادشاهی اردشیر دوم) تا دوره ساسانی در یک بازه زمانی گسترده است که به دلیل قرارگیری در مسیر جاده ابریشم انتقال دهند پیام فرهنگی و مذهبی یک جامعه به مناطق پیرامونی است. بنابراین با توجه به ویژگیهای شاخص این دو اثر میتوان گفت: محوطههای گو دین و آناهیتا دارای معیارهای II و IV کنوانسیون میراث جهانی میباشند.
معیارهای کنوانسیون میراث جهانی:
II- نمادی ازتبادل ارزشهای والای انسانی دردوره زمانی خاص ودریـک حـوزه فرهنگی جهانی در رابطه باپیشرفتهای معماری، فنی، ساختههای هنری، طراحی شهرها ومناظر باشد.
IV-نمونهای برجسـته ازگـونهای بنا، معـماری، مجموعه فنی ویا منظـرکه در تاریخ بشرمرحله چشمگیری است باشد.
حال با این تفاسیر انتظار میرود تا مسئولان برای این امر تدبیری بیاندیشند و این دو اثر ناب را با تمام پتانسیلهایش به دنیا شناسانده و در زمره آثار تاریخی ثبت شده جهانی قرار دهند