به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما؛ دبیرکل حزب الله لبنان، حضور گسترده مردم در مراسم دومین سالگرد پیروزی بر تروریستهای تکفیری در منطقه جرود عرسال لبنان را اولین واکنش لبنان به تجاوز پهپادهای رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان دانست.
به گزارش شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله در سخنانی در مراسم دومین سالگرد پاک سازی منطقه جرود لبنان از لوث تروریستهای تکفیری، که در شهر العین در منطقه بقاع شمالی لبنان برگزار شد، گفت: در آغاز به همه شما خیر مقدم میگویم و به خاطر این حضور پرشکوه، تبریک مرا پذیرا باشید، حضور شما از نگاه من اولین واکنش به تجاوزات شب گذشته اسرائیل است، این حضور همراهی شما با هزاران مبارز ارتش لبنان در سرزمین لبنان، ارتش سوریه در سرزمین سوریه و مردان مقاومت در لبنان و سوریه است که سالها در سرما و گرما در مناطق کوهستانی جرود به سر بردند، این کار مشابه با مبارزات آنان در مقابله با یک برنامه جهانی است که همه را هدف قرار داده است.
نتایج نبرد جرود عرسال تنها برای بعلبک-هرمل یا بقاع نبوده است بلکه به سود کل لبنان بود
همچنین در آغاز سخنانم به اهالی بقاع، به مردم لبنان تبریک میگویم که نتایج این نبرد تنها برای بعلبک-هرمل یا بقاع نبوده است بلکه سود آن برای کل لبنان بود. همچنین باید به مردم سوریه تبریک بگویم، زیرا نتایج این نبرد تنها برای مناطق مرزی سوریه مثل زبدانی، قلمون و جاده حمص و ... نبوده بلکه نبرد در جرود بخشی مهم از نبرد بزرگی بود که از سال ۲۰۱۱ در سوریه آغاز شده است.
جا دارد به خانوادههای شهدا که توانستند به هر دو امر نیکو برسند تبریک بگویم، نیکی اول همان پیروزی است که برای همه ماست و دیگری شهادت عزیزانشان است، عزیزانی که پرچم ما، امنیت ما و کرامت ما در دنیا و شفیعان ما در آخرتند. همچنین باید به مجروحان اشاره کنم، به مردان مرد (جوانمردان)، به مجاهدان، به همه مردان و زنانی که مبارزان را در آغوش کشیدند و از آنان حمایت کردند و با دردها و خوشی هایشان همراه شدند. این مناسبت بزرگ بر همه شما مبارک باشد.
قبل از آنکه وارد اصل بحث شوم دو نکته را تاکید میکنم، اول اینکه ما تا چند روز دیگر یعنی در سی و یکم اوت با سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر و دو تن از همراهانش یعنی شیخ محمد یعقوب و سید عباس بدرالدین مواجهیم، آنچه که به این پرونده مرتبط است هر ساله در سخنان استاد نبیه بری بدانها اشاره میشود و انشاء الله در مراسمی که جنبش امل در نبطیه برگزار خواهد کرد باز هم در این باره خواهیم شنید.
همه دستاوردها و پیروزی ها تا حد زیادی به برکت وجود امام موسی صدر در لبنان است
اما دوست دارم در آغاز سخنانم تنها به این نکته تاکید کنم که امروز و در طول چند دهه گذشته به اعتماد به نفس، عزت، حضور در میادین، اینکه جزئی از مقاومتیم، همه دستاوردها و پیروزی ها، حتی این پیروزی که در دومین سال آن قرار داریم، همه و همه تا حد زیادی به برکت وجود امام موسی صدر در لبنان است، به فریاد بلند او ارتباط دارد، به جایگاه بلند و نهضت ایمانی او ارتباط دارد، به طرح اسلامی و ملی و به نفسهای پاک او ارتباط دارد. ما نیز با برادرانمان در جنبش امل و همه ساکنان بقاع و لبنان به عنوان فرزندان این امام، پیگیر این پرونده ایم و همواره از خداوند میخواهیم این امام غایب عظیم الشان و مجاهد و همچنین دو همراهش را به ما بازگرداند تا آنان نیز شاهد پیروزیهایی باشند که خودشان آن را پایه گذاری کرده اند.
موضوع دوم که به منزله پیوستی برای مراسم بنت جبیل، در سالگرد پیروزی سال ۲۰۰۶ است، اینکه همواره در سخنان من و برادرانم در مناسبتهای مختلف مقاومت شاهد بوده اید که تاکید ما این است که این پیروزی برای همه مردان مقاومت، برای همه جنبشهای مقاومت، اعم از ارتش لبنان، ارتش سوریه در زمان حضورش در لبنان و گروههای فلسطینی آن هم بدون استثناء برای همه است. ما در پی آن نیسیتم که بخواهیم در سخنانمان فهرستی از اسامی گروه ها، احزاب و تشکیلات لبنانی و فلسطینی را ردیف کنیم بلکه همه آنان را مد نظر داریم و در این زمینه شکرگزار همه هستیم. در جشن اخیری که داشتیم مناسب نبود تنها برخی پرچمها برافراشته شود بلکه جا داشت تمامی پرچمها و تصاویر تمامی شخصیتها و تمامی اسامی وجود داشت، اما از اینکه به خاطر اشتباه ما یا دیگران، هر عضو شریفی از مقاومت ناراحت شود برای ما درد آور است و من به عنوان یک دوست، به دلیل این اشتباه عذرخواهی میکنم.
جنگ هایی که محور مقاومت در سالهای گذشته داشت، مانع از تقسیم تمامی کشورهای عربی و اسلامی شد
نوبت به مناسبتی می رسد که ما را دور هم جمع کرده است, آنچه به خاطر دارم این است که می خواهم در سه بخش سخن بگویم: سالگرد آزادی (پیروزی سال 2006 مقاومت) که پیروزی در سوریه به عنوان دومین پیروزی نیز پیوست آن است، برخی از مسائل مرتبط به منطقه بقاع؛ دوست دارم بخشی از صحبت هایم را به صورت کلی به موضوعات داخل لبنان اختصاص دهم و با اتفاقاتی که شب گذشته با آن مواجه شدیم، به اقدام بسیار بسیار خطرناک اسرائیل هم اشاره می کنم و در سخنانم مشخص خواهد شد که این کار چرا بسیار بسیار خطرناک است.
در موضوع اول یعنی دومین سالگرد پیروزی جرود؛ همواره باید این خاطره را زنده کنیم زیرا آنچه که در منطقه ما رخ می هد اتفاقات بزرگ و مهمی است, تهدیدات در منطقه نیز تهدید بر سر موجودیت است, پروژه و طرح در نظر گرفته شد در حد اعلای خطر و تهدید است, اگر اوضاع به صورت کامل به کنترل درنمی آمد این روستاها, این شهرها و ساکنانشان همواره با خطر مرگ, کوچ احباری, به اسارت درآمدن و تخریب خانه ها روبرو بودند.
آنچه در سال های گذشته رخ داد و موجب شد تا جنگ در جرود به پایان برسد اتفاقی ساده و گذرا نبود, حتی جایز نیست در ذهن, خاطره, فرهنگ, رویا و چشم اندازهای مردم این منطقه هم این تصور وجود داشته باشد که آنچه رخ داد اتفاقی گذرا بوده است. باید اشاره ای به اتفاقات آن روزها داشته باشیم. من در این زمینه تنها به رئوس اتفاقات اشاره می کنم زیرا درباره مفاهیم و جزئیات آن در سال های گذشته سخن گفته ایم و نیازی به شرح مجدد نیست به همین منظور تنها از باب یادآوری به رئوس مطالب اشاره می کنم.
باید این نکته را یادآور شویم که آنچه از سال 2011 برای سوریه تدارک دیده شد و به اجرا در آمد هدفش نه دموکراسی بود, نه تغییر سیاسی در داخل سوریه. هدف واقعی مقابله با نظام حامی مقاومت و فراتر از آن در چارچوب نقشه ای برای تسلط بر منطقه, ویران سازی و تقسیم مجدد منطقه بر اساس مسائل نژادی و مذهبی بود. در جشن بنت جبیل گفتم محور ما (محور مقاومت) مانع وقوع جنگ است, امروز می گویم جنگ هایی که محور ما در سالهای گذشته داشت، مانع از تقسیم تمامی کشورهای عربی و اسلامی شد و در آینده نیز چنین خواهد شد. این خطری است که امروز برای یمن احساس می شود.
در نتیجه، طرحی که در نظر گرفته شده بود خطرناک و هدفش همگان بودند. باید به تسلط گروههای تکفیری بر رشته کوههای شرقی اشاره کنم, این کار از مرز و پس از مصنع آغاز شد تا زبدانی در عمق و از آنجا تا قلمون, قصیر و تل ماندو و از تل ماندو تا مرزهای مشترک لبنان و سوریه ادامه یافت. همچنین باید اشاره کنیم که در چنین روزهایی گزینه های سیاسی هم مطرح بود, یعنی این مباحث که چه کسی هوادار آنان (تروریستها) است؟ چه کسی از آنان حمایت می کند؟ چه کسی کار را برای آنها راحت تر کرده است؟ چه کسی سلاح و مهمات در اختیارشان قرار داد؟ چه کسی مرزها را به رویشان گشود؟ چه کسی دل در گرو آنان دارد؟ چه کسی از آنان دفاع کرد؟
چه کسی مانع عملکرد دولت و ارتش شد تا مقابله با این گروه به تاخیر بیفتد و همین تاخیر فرصتی باشد تا کاستی هایشان را کمتر کنند؟ چه کسی حمایت سیاسی و رسانه ای را برایشان فراهم کرد؟ چه کسانی آنان را انقلابی, و نه تروریست, تکفیری و آدمکش, خواندند؟ و در آخر اینکه چه کسی برای رویارویی با آنان تصمیم گیری کرد؟ تصمیمی که در گام اول از جانب شما اتخاذ شد و در گام بعدی برخی در داخل لبنان, یا سوریه یا منطقه یا در جمهوری اسلامی ایران از آن حمایت کردند. در این راه باید از آنانی که در این مبارزه حاضر شدند یاد کنیم زیرا با گذشت فقط دو سال برخی در پی تحریف تاریخند, نه تحریف اتفاقی که چهل سال پیش رخ داده باشد بلکه تحریف رخدادی در دو سال قبل.
بار سنگین مقابله با تروریست های جبهه النصره و داعش در منطقه جرود بر دوش ارتش سوریه و مردان مقاومت بود
باید کسانی را به خاطر بیاوریم که در رشته کوه های شرقی و در دو مایلی, تا زبدانی, در رشته کوههای شرقی تا قلمون, در جرود عرسال و قلمون, در قصیر, روستاهای قصیر و تل ماندو جنگیدند و این تغییرات را موجب شدند. در روزهای اول بار سنگین درگیری بر دوش ارتش سوریه و مردان مقاومت بود, در این مراحل ارتش لبنان حق مداخله نداشت, این درگیری ها برای سالها ادامه داشت, ما پیروزی هفته های اخیر جنگ جرود را پاس نمی داریم, بلکه جشن ما در واقع پیروزی دوم ماست که موجب شد تا تمامی سرزمین لبنان پس گرفته شود و اتفاقی که توانست تروریست ها را از تمامی بخش های سوریه در نزدیک مرزهای لبنان فراری دهد.
این بار سنگین بر دوش ارتش سوریه و مردان مقاومت بود, حتی در هفته های اخیر که جنگ به منطقه جرود کشیده شده بود, یعنی وقتی به مرحله اولیه خروج جبهه النصره رسیدیم باز هم بار اصلی بر دوش ارتش سوریه و مقاومت بود, پس از آن داعش از منطقه خارج شد و در این زمان بود که ارتش لبنان در تصمیمی شجاعانه وارد نبردی شد که نام فجرالجرود بر آن نهاده شد, ما نیز در عملیاتی با ارتش سوریه نام ان عدتم عدنا (اگر بازگردید ما هم باز می گردیم) بر آن نهادیم, زیرا می دانستیم در مراحل پایانی جنگ قرار داریم, پس نام گذاری ما از سر هوا و هوس نبود, بلکه هشداری به آنان بود که اگر بخواهید دوباره به این جا برگردید ما باز هم همین رفتار را با شما خواهیم داشت.
وقتی به مرحله اخیر جنگ رسیدیم ارتش لبنان نیز با تمام توان وارد معرکه شد و کنار مقاومت و ارتش سوریه قرار گرفت. امروز وقتی این پیروزی ملی و بزرگ را یاد می کنند نقش مقاومت را نادیده می گیرند, حتی نقش ارتش سوریه را نادیده می گیرند, این کار مثل انکار خورشید در روز روشن و برای شما (خطاب به حاضران) که در آفتاب نشسته اید مثل انکار آفتاب سوزان است, البته این کار اصلا نمی تواند از ارزش جانفشانی های مقاومت و ارتش سوریه بکاهد بلکه ناشی از انحطاط اخلاقی و سیاسی منکران است. امروز شمایی که اینجا گرد هم آمدید, اهل حقیقت و حقانیتید و همین ویژگی ها موجب می شود تا برای این پیروزی یادمان برگزار کنیم و در این یادمان به تمامی جهان متذکر شویم تا از آنانی که قدرشناسند تشکر کنند و هم زمان منکران این حقایق را بشناسند و بدانند که با انکارشان هرگز نتوانسته اند حقایق را عوض کنند و سبب تاخیر در معادلات منطقه شوند.
آمریکا به دولت لبنان ابلاغ کرد که وارد نبرد جرود نشود و حتی مانع ورود حزب الله در این نبرد شود
همچنین جا دارد موضع آمریکا را یادآور شویم, موضعی که به دولت لبنان ابلاغ شده بود و آن اینکه دولت لبنان وارد نبرد جرود نشود و حتی مانع از آن شود که حزب الله در این نبرد وارد شود, آمریکایی ها, پرهیز از ورود به این جنگ را تنها تنها از دولت لبنان نمی خواستند بلکه خواستار جلوگیری از ورود حزب الله به این میدان بودند. اما تصمیم رسمی کشور ورود به این میدان بود که آن را تصمیمی شجاعانه خوانده ام. این نشان می دهد آمریکا در پی امنیت منطقه و ساکنان منطقه نبود بلکه بر اساس اعتراف ترامپ, این کشور بود که داعش را ایجاد کرد و همچنان از داعش حمایت و از این گروه بهره برداری می کند.
خطر در برخی مناطق همچنان باقیست، آمریکا برای احیای مجدد داعش در عراق تلاش می کند
به همین منظور، به این نکته اشاره می کنم که خطر در برخی مناطق همچنان باقیست، نگاه کنید, امروز آمریکا برای احیای مجدد داعش در عراق تلاش می کند, زیرا پس از پایان کار داعش, بخش قابل توجهی از پارلمان عراق طرحی را ارائه کرده و این مبحث را در صحن پارلمان پیش کشیدند که دولت عراق باید نیروهای آمریکایی را از کشور بیرون کند. داعش ابزاری برای بازگشت نیروهای آمریکایی به عراق بود و امروز واشنگتن سعی می کند با احیای داعش در عراق, دستاویز لازم برای تداوم حضور نیروهایشان را در عراق در اختیار داشته باشند.
چندین روز پیش، از زبان مقامات آمریکایی شنیده ایم که می گفتند, داعش تلاش ها برای تقویت خود را در عراق و سوریه آغاز کرده است, این سخنان, شاخص های خطرناکی است, به این معنی که برنامه ای که تدارک دیده بودند به پایانش نرسیده است, البته ما تا حد قابل توجهی خطر را دفع کرده ایم اما تهدید آمریکا علیه دولتها و مردم منطقه از طریق بهره برداری از داعش و امثال داعش همچنان موجود است. آمریکا بود که برخی از بقایای داعش را از عراق و سوریه, به ویژه داعشی های غیر عرب را به افغانستان منتقل کرد.
هواپیماهای آمریکایی چنین انتقالی را انجام دادند در این زمینه تصاویری از طرف افغانستان و عراق موجود است که موید این مدعاست. آنان برای داعش پایگاه هایی در افغانستان ایجاد کردند, وقتی هم در این کشور عناصر داعش در محاصره قرار گرفتند, مثل آنچه که در عراق انجام داده بودند بالگردهای آمریکایی حاضر شدند تا بتوانند فرماندهان داعشی را نجات دهند. این کار، بخشی از چشم انداز آمریکا به آینده نزدیک در افغانستان یعنی از سرگیری جنگ داخلی در این کشور است. ما امروز در پیروزی دوم باید به این پیروزی بزرگ افتخار کنیم, ما امروز احساس امنیت, احساس کرامت و احساس بزرگی می کنیم و در این احساس, منت آمریکا و غیر آمریکا هم دیده نمی شود, اما با این حال، باید در آمادگی به سر ببریم زیرا زخم همچنان باقیست.
از دیدگاه محور مقاومت- نگاه کنیم، خطرات تروریستی و تکفیری از مرزهای ما صدها کیلومتر دور شده است
ما پس از پایان معرکه جرود و خروج گروه های مسلح از این منطقه, به همراه ارتش سوریه و دیگر هم پیمانان, ماموریت را تکمیل کردیم, و امروز می توانیم به اهالی بقاع و همه مردم لبنان بگوییم که داعش پس از اخراج از مناطقی چون تدمر, دمشق, اردوگاه یرموک, صحرای سوریه, از نظر مکانی در دورترین نقطه به لبنان قرار گرفته است. صحبت ما بر سر پنجاه هزار کیلومتر مربع تا دیرالزور و بوکمال و آنچه است که پس از آن در شرق فرات رخ داد. همچنین جبهه النصره ای که در جرود حضور داشت, امروز به دلیل دستاوردهای ارتش سوریه و هم پیمانانش, در آزادسازی کامل حومه شمالی حماه و همچنین خان شیخون در حومه جنوبی ادلب, در دورترین نقطه به لبنان و مرزهای لبنان قرار گرفته است؛ این اتفاقات خطر را از لبنان دور کرد. این اتفاقات نتایج مهمی هم برای سوریه به همراه دارد.
در حال حاضر دولت, رهبری, ارتش و افکار عمومی در سوریه در بهترین شرایط و احوال ممکن و در شفافیت کامل به سر می برد و سلامت و قدرت خود را بازیافته و بر کسب دستاوردها و پیرزوی ها تواناست. در نهایت نیز ادلب و استان ادلب و منطقه شرق فرات به آغوش دولت سوریه باز می گردد. کسانی هم که در منطقه شرق فرات می جنگند (نیروهای موسوم به سوریه دموکراتیک), تجربه کرده اند که آمریکا آنها را رها خواهد کرد و روز گذشته نیز آنها را رها کرد و در نهایت پی خواهند برد که تنها پناهگاه شان بازگشت به آغوش دولت سوریه است.
اگر بخواهیم به همه این تحولات از دیدگاه لبنان - نمی گویم از دیدگاه محور مقاومت- نگاه کنیم, می بینیم که خطرات تروریستی و تکفیری به لحاظ ساختار نظامی آن از مرزهای ما صدها کیلومتر دور شده است. ما باید یه یاد داشته باشیم اگر فداکاری های شهدا و مجروحان و مبارزه مداوم آنها نبود, این مهم محقق نمی شد. در این مورد باید از رهبری و ارتش سوریه و تک تک ملت سوریه که این پرچم را به دوش گرفتند و مبارزه کردند تشکر کنیم. همه شما در جریان باشید که در منطقه زبدانی, قلمون و قصیر و جنگ اخیر در جرود, این فقط ارتش سوریه نبود که در کنار ما جنگید بلکه جوانان سوری از اهالی زبدانی, قلمون و قصیر با ما بودند و شهدایی را تقدیم کردند و این یعنی, نیروها و تشکیلات مردمی سوریه در کنار ما حضور داشتند و ما باید از همه آنها به خاطر این فداکاری ها تشکر کنیم.
ایران در همه مراحل مقاومت و در نبرد جرود نیز تا آخرین لحظه در کنار ما ایستاد
همچنین باید از جمهوری اسلامی ایران نیز تشکر کنیم که در کنار ما و سوریه ایستاد. ایران در همه مراحل مقاومت و در نبرد جرود نیز تا آخرین لحظه در کنار ما ایستاد. از این رو نکته دوم این است که خطر از ما بسیار دور شده است, ولی جایز نیست به لحاظ وجدانی, سیاسی, امنیتی و نظامی چنین فرض کنیم که خطر به پایان رسیده است. اما نکته سوم؛ من در مناسبات متعدد گفته ام پس از نبرد جرود ما مرزها را از نیروهای خود تخلیه کرده ایم و مسئولیت حفاظت از مرزها را متوجه ارتش و دولت لبنان می دانیم, ولی به خاطر رعایت احتیاط داخل خاک سوریه باقی ماندیم.
در اینجا باید به لبنانی ها بگویم ارتش سوریه به درخواست ما به حضور گسترده و احتیاطی خود در صدها موضع در طول مرزها از زبدانی تا قلمون و سایر مناطق ادامه داد تا از بازگشت تروریست ها به خاک و مرزهای مان در لبنان جلوگیری کند. ما نیز به صورت مشترک همراه با ارتش سوریه در صدها موضع فقط به خاطر رعایت جانب احتیاط حضور داشتیم. به مدت یک سال و نیم هزاران نفر از نیروهای دو طرف در صدها منطقه در سرما و گرمای شدید حضور داشتند, ولی چند ماه پیش و پس از ارزیابی اوضاع به ویژه پس از اینکه اهالی زبدانی و قلمون به روستاهای خود بازگشتند و بازگشت به برخی روستاهای قصیر نیز آغاز شد, به این نتیجه رسیدیم دیگر نیازی به حضور این شمار گسترده از نیروها در مناطق مختلف نیست, چرا که این حضور باعث فرسوده شدن قدرت ارتش سوریه و جوانان ما می شد و هزینه های زیادی را بر ما تحمیل می کرد.
اگر داعش و جبهه النصره می توانستند منطقه بعلبک الهرمل را تصرف کنند, منطقه بقاع, سقوط می کرد
از این رو حضور مشترک ما در مرزها به تعدادی کاهش یافت که قادر باشد امنیت مرزها را از جانب خاک سوریه حفظ و از هر گونه نفوذ تروریست ها به داخل خاک لبنان جلوگیری کند و ما این روند را بازآرایی مواضع خواندیم. اما ما همچنان در این منطقه حضور داریم و هر وقت نیاز باشد به سادگی می توانیم به هزاران نفر در مرزها ملحق شویم. هر چند در حال حاضر منطقه از طرف سوریه و همچنین از طرف لبنان از امنیت, ثبات, مایحتاج کافی, گردشگری, بازگشت اهالی و زندگی کاملا معمولی برخوردار است. نقطه سوم که باید به آن اشاره کنم به پیامدهای پس از آزادسازی جرود مربوط است. ما در طول دو سال پیش از آزادسازی این منطقه امیدوار بودیم دولت با مسئولیت پذیری متفاوت برای این منطقه گامی بردارد, چرا که این منطقه از لبنان دفاع کرد.
اگر داعش و جبهه النصره می توانستند منطقه بعلبک الهرمل را تصرف کنند, همه منطقه بقاع, سقوط و داعش بر شهرهای ساحلی لبنان سیطره پیدا می کرد. مردم و دولت و نهادهای خدماتی, امنیتی و نظامی و سیاسی دولت لبنان باید اینگونه به منطقه و ساکنان آن و جبهه ای که مردم منطقه با خون فرزندان خود تشکیل دادند و این پیروزی را برای لبنان رقم زدند, نگاه کنند. در همین رابطه باید مسئولیت دولت لبنان را در قبال هزاران لبنانی یاد آور شوم که در روستاهای قصیر ساکن هستند و دهه ها از بی توجهی دولت لبنان در رنج بوده اند و همچنان نیز در رنج هستند. اهالی این روستاها در آخرین نبرد علیه تروریست ها و هنگامی که کل منطقه سقوط کرد, مواضع خود را حفظ کردند تا به نقطه آغاز فعالیت ارتش سوریه و مقاومت برای ایجاد این تغییر بزرگ و کسب این پیروزی تبدیل شود.
دولت لبنان باید مسئولیت کامل امنیتی بقاع و به ویژه بعلبک الهرمل را برعهده بگیرد
سید مقاومت در ادامه سخنرانی خود با اشاره به سه مورد از نگرانی ها در مورد منطقه بقاع افزود: نگرانی اول در حوزه امنیتی است. همیشه باید تأکید کنیم که مسئولیت امنیت در این منطقه به عهده دولت, ارتش و نهادهای امنیتی است. من همیشه در مناسبت های گذشته به شما گفته ام جایز نیست هیچ طرفی تحولات را به سویی سوق دهد که مسئولیت تأمین امنیت منطقه بقاع را متوجه حزب الله یا هیچ یک از نیروهای سیاسی در این منطقه بداند. این مسئله به مصلحت منطقه و امنیت آن و مصلحت مقاومت نیست, بلکه به درگیری و جنگ خانوادگی و عشیره ای و داخلی منجر خواهد شد.
از این رو ما در واکنش به برخی حوادثی که رخ می دهد, آزرده خاطر و برخی اوقات خشمگین می شویم, ولی بصیرت و آگاهی و عقل ما بزرگتر از خشم و احساس ماست. ما درک می کنیم جایز نیست در این دام و کمین گرفتار شویم و جایز نیست اهل منطقه ما را به سوی چنین چیزی سوق دهند. مسئولیت پذیری این است که همچنان از دولت بخواهیم مسئولیت خود را در خصوص تأمین امنیت منطقه بقاع بپذیرد. اخیرا ارتش به منطقه آمده و در چند روز اخیر حوادثی رخ داده است و شکایت هایی درباره میزان جدی بودن ارتش در اقداماتش مطرح شده است. ما مجددا با جناب رئیس جمهور و فرماندهی ارتش سخن گفته و از آنها خواسته ایم مسئولیت کامل تحولات امنیتی را در منطقه بقاع به عهده بگیرند.
کسی که آماده فداکاری به خاطر تامین امنیت مردم لبنان بویژه در منطقه بقاع نیست, باید استعفا دهد
منطقه بقاع بخشی از دولت لبنان است. بقاع و به ویژه بعلبک الهرمل طرفی است که این دولت را حفظ کرده است, آنگونه که مقاومت در طول دهه های گذشته آن را حفظ کرده است و از این رو دولت باید مسئولیت کامل امنیتی را در این منطقه به عهده بگیرد. برخی ها می گویند مسئولیت پذیری دولت در منطقه بقاع, به بهای جان برخی ها تمام می شود, اما این مسئولیت ارتش و نهادهای امینتی است و این فداکاری به خاطر برقراری امنیت اجتماعی و امنیت ملی و عمومی است. آیا هنگامی که منطقه جرود از تروریست ها پاکسازی شد, این آزادسازی با سخنرانی و بیانیه و شعار دادن آزاد شد یا با خون دادن و جان فشانی؟ هنگامی که جنوب لبنان از حضور رژیم صهیونیستی پاکسازی شد, آیا با سخنرانی و شعار دادن پاکسازی شد یا با جان فشانی و ریخته شدن خون ها؟
کسی که آماده فداکاری و جان فشانی به خاطر تأمین امنیت و سلامت مردم در همه مناطق لبنان و به ویژه در منطقه بقاع نیست, باید عذرخواهی کند و استعفا دهد تا پس از او کسانی بیایند که حاضر هستند مسئولیت خود را به عهده بگیرند. طبیعتا مردم این منطقه نیز باید بخشی از مسئولیت را به عهده بگیرند و فرزندان و افراد خانواده و عشیرت خود را کنترل کنند. از سوی دیگر, باید دشواری ها و مشکلات ارتش هنگامی که اشتباهاتی رخ می دهد درک شود. می خواهم در این خصوص صریح و شجاعانه اظهار نظر کنم.
ارتش لبنان و نهادهای امنیتی معصوم نیستند. درست است آنها در چارچوب قانون فعالیت می کنند و آموزش های مشخص می بینند, ولی ممکن است مرتکب اشتباهاتی شوند. ما نباید انتظار داشته باشیم که مثلا ارتش در درگیری بین دو خانواده یا طائفه دخالت کند و اگر به فرض و به نظر ما مرتکب اشتباهی شد, دنیا را به هم بریزیم. نه, این گونه نیست و ما باید شرایط را درک کنیم و بدانیم کسی معصوم نیست. طبیعی است که ما به فرماندهی ارتش بگوییم شما نهاد منضبط و قانونمندی هستید و اگر یک افسر و نظامی اشتباهی مرتکب شد, باید او را بازخواست کنید و از تکرار اشتباهات جلوگیری کنید, ولی جایز نیست اشتباهات احتمالی باعث برداشته شدن حمایت مردمی از ارتش شود, چرا که این همان چیزی است که مجرمان و جنایتکاران در منطقه خواهان آن هستند.
ما با دولت فاسدی در لبنان مواجه هستیم که بر اساس سهم خواهی فرقه ای و مذهبی و منطقه ای شکل گرفته است
این همان چیزی است که کسانی که زندگی شان بر ایجاد اخلال در منطقه شکل گرفته است, خواهان آن هستند. من به مردم منطقه بقاع می گویم هیچ جایگزینی برای شما جز ارتش و دستگاه های امنیتی وجود ندارد. همزمان با اینکه از ارتش و نهادهای امنیتی لبنان می خواهیم جان فشانی و فداکاری کنند, باید از آنان حمایت کنیم و اگر مرتکب اشتباهی شدند, آنان را درک کنیم و هر گونه اشتباهی را در چارچوب های قانوین و به صورت سیاسی و ملی پیگیری کنیم. نگرانی دوم منطقه بقاع در حوزه توسعه است. پس از برگزاری انتخابات پارلمانی, حزب الله همراه با نمایندگان منطقه با جدیت کامل همه طرح هایی را که می تواند به این منطقه سود برساند بررسی و پیگیری کردیم.
ما در این راستا یک تیم فرماندهی در بالاترین سطح رهبری حزب الله تشکیل دادیم تا از تلاش های نمایندگان و تلاش های منطقه در این مسیر حمایت کند. بدون شک دستاوردهایی کسب شده است و دستآوردهایی نیز در آینده محقق خواهد شد و طبعیتا برخی امور نیازمند تلاش های سیاسی مضاعف است. این وظیفه ماست تا همه توان خود را به کار بگیریم و به شما وعده داده ایم همه تلاش خود را به کار خواهیم گرفت, ولی باید اگاه باشید ما با موانع واقعی مواجه هستیم. ما با دولت فاسدی مواجه هستیم, دولتی که بر اساس سهم خواهی فرقه ای و مذهبی و منطقه ای شکل گرفته است. این مسئله ای غم انگیز است که ایجاد مانع می کند. احیانا ما با برخی از تفکرات ایده آل گرایانه ای در دولت مواجه هستیم که از مشکلات و دردها و گرسنگی و رنج های مردم کاملا دور هستند و ما باید به آن بپردازیم و چاره ای برایش بیندیشیم.
ما به تلاش های خود در لبنان ادامه خواهیم داد و دستاوردها را محقق خواهیم کرد
ما به تلاش های خود ادامه خواهیم داد و دستاوردها را محقق خواهیم کرد. من امروز با شفافیت کامل به شما می گویم هنگامی که در هر زمانی به دلیل فساد و سهم خواهی و عدم پاسخگویی به برخی نیازها, در هر جایی به بن بست رسیدیم به شما برخواهیم گشت و به شما پناه آورده و از شما طلب کمک خواهیم کرد و شما در آن هنگام مسئولیت خود را به عهده خواهید گرفت. تا کنون ما نیازمند قدم گذاشتن در این مسیر نبوده ایم, هر چند ممکن است زمانی فرا برسد که به آن نیاز پیدا کنیم. در آن روز ما در بعلبک الهرمل تحصن نخواهیم کرد و راه های بعلبک الهرمل و زحله را نخواهیم بست. در آن روز ما در جایی تحصن خواهیم کرد که باید تحصن کنیم و در جایی حضور خواهیم یافت که باید حضور یابیم و در آن زمان صدای شما بلند و یکپارچه خواهد بود. تا کنون به این نقطه نرسیده ایم, ولی به احتمال زیاد با توجه کمبود مسئولیت پذیری و درک نکردن مسائلی که منطقه بقاع از آن رنج می برد, ممکن است به این نقطه برسیم. نگرانی سوم در مورد منطقه بقاع تصویری است که از منطقه منعکس می شود.
من معتقدم تحولی عمدی در لبنان در سطح شبکه های اجتماعی, برخی رسانه ها و برخی شخصیت ها در حال رخ دادن است. حداقل موضوع این است که من و شما می دانیم چیزی به اسم ارتش های الکترونیک واقعیتی عینی دارد که در شبکه های اجتماعی به هنگام هر حادثه ای وارد عمل می شود. من معتقدم عده ای عمدا تصویر منطقه بقاع و بعلبک الهرمل و ساکنانش را خدشه دار جلوه می دهند و بهانه آنها حضور فلان شخص و اقدامات و سرکشی هایش در این منطقه است. اما این مسائل ممکن است در میان سایر مردم و همه مناطق و خانواده ها وجود داشته باشد و سراسر کشور به حضور شخصیت های بد و فاسد و مجرم گرفتار است. جرم ها و قتل ها و اقدامات غیرانسانیِ فردی در همه طائفه ها و مناطق وجود دارد.
سؤال این است که چرا وقتی حادثه معینی در منطقه بعلبک الهرمل اتفاق می افتد چندین روز هیاهو به پا می شود و تلاش ها برای زشت نشان دادن تصویر این منطقه فعال می شود. ما هر گونه تلاش برای خدشه دار کردن تصویر منطقه بقاع بعلبلک الهرمل را رد می کنیم. مردم این منطقه و جوانان آن در همه معرکه ها و نبردها و دفاع از منطقه و ملت های آن حضور داشته اند. من به خوبی می دانم اگر شرایطی پیش آید که در آن به حضور مردان و جوانان منطقه بقاع و بعلبک الهرمل نیازی باشد, همه با خون و مال خود اعلام آمادگی خواهند کرد. چرا برخی اصرار دارند تصویر منطقه بقاع را مخدوش جلوه دهند؟ این مسئله با این منطقه و هویت سیاسی و جهادی آن ارتباط دارد و باید با این تصویر سازی مقابله شود. دولت نیز باید با آن مقابله و عاملان آن را بازخواست و محاکمه کند. در عین حال مردم منطقه نیز باید با احساس مسئولیت با افراد و عناصر بد سابقه در میان عشیره ها و خانواده خود مقابله و از شهرت و آوازه طائفه و قبیله خود دفاع کنند.
خبر در حال تکمیل است...