پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما ؛ روزنامه اینترنتی رأی الیوم نوشت شرکت های آمریکایی بیشترین ضرر را از تعرفه های اعمال شده بر کالاهای چینی متحمل خواهند شد.
رأی الیوم که از لندن به روز می شود در یادداشتی به قلم عمر نجیب با اشاره به چگونگی قدرت گرفتن آمریکا و نیز افول تدریجی قدرت آن بعد از جهش اقتصادی چین نوشت: رؤسای جمهور آمریکا از زمان ریگان تا اوباما تلاش کردند با خطرات کاهش نفوذ و توانایی های آمریکا با همه توان مقابله کنند اما این اقدامات نتایج مد نظر را محقق نکرد و در نتیجه به عقیده برخی نومحافظه کاران در واشنگتن, منطقی بود که رئیس جمهوری در آمریکا روی کار آید که بتواند بر روی خطرها سوار شود به این امید که جایگاه جهانی آمریکا بهبود یابد. انتخاب دونالد ترامپ, بازرگان آمریکایی که با طرف های بین المللی زیادی درگیر شد با یک هدف اصلی صورت گرفت و آن هم تحقق شعار انتخاباتی او یعنی ”اول آمریکا“ بود.
سلطه مجدد اقتصادی آمریکا بر جهان یکی از ابزارهای تکمیل قدرت های سیاسی و نظامی است.
در این یادداشت با اشاره به اقدام آمریکا در وضع تعرفه های گمرکی 10 درصدی بر روی کالاهای چینی و پیامدهای این اقدام در بازارهای جهانی آمده است: ترامپ بعد از این تصمیم به روزنامه نگاران گفت من از کاهش شاخص های بورس و قیمت های جهانی نفت نگران نیستم و احتمال این اتفاق را می دادم.
ترامپ همچنین گفت رئیس جمهور چین دستیابی به توافق را خواستار است اما با سرعت لازم برای رسیدن به توافق عمل نمی کند.
رئیس جمهور آمریکا همچنین هشدار داد در صورتی که چین خواسته های آمریکا را نپذیرد ممکن است تعرفه های جدید گمرکی بر کالاهای چینی وضع شود.
چندین اتحادیه صنفی از طرح ترامپ انتقاد کردند. دیوید فرنچ نایب رئیس اتحادیه میهنی تجارت های کوچک در آمریکا اعلام کرد ما اهداف دولت را درباره بازآرایی ساختار تجاری آمریکا و چین تأیید می کنیم اما از اینکه دولت بر راهبرد اشتباه وضع تعرفه های گمرکی تکیه دارد ناامید هستیم زیرا این تعرف های اضافی فقط شغل ها را در آمریکا تهدید می کند و به افزایش هزینه های کالاهای اساسی مصرفی خانوارها منجر خواهد شد.
از سوی دیگر گری شاپیرو, رئیس یکی از انجمن های تجاری تأکید کرد وضع تعرفه 10درصدی یا 25درصدی, تصمیم نادرستی است و تعرفه های گمرکی به مثابه مالیات هایی است که آمریکایی ها پرداخت می کنند نه دولت چین.
نویسنده ادامه داده است: البته اکثر دستیاران رئیس جمهور آمریکا و کسانی که پیش بینی می کنند چین وقتی ببیند اقتصادش با مشکل روبرو شده است در نهایت تسلیم خواهد شد با نظر شاپیرو موافق نیستند. تندروهای کاخ سفید همچنین معتقدند موفقیت واشنگتن در رویارویی با پکن پیامی برای اتحادیه اروپا, ژاپن و سایر کشورهاست که روابط اقتصادی آنها با آمریکا با نوعی درگیری نامحدود آشناست. تنش های تجاری آمریکا و چین مشکلات تجاری برای برخی شرکت های فعال در حوزه صادرات و واردات داشت و این شرکت ها تلاش کردند خود را از جنگ بین دو اقتصاد بزرگ جهان دور نگه دارند. کسری تجاری با مکزیک بالاترین میانگین را در ژوئن ثبت کرد.
اما آیا اقدام آمریکا اشتباه بود؟ در گزارشی که پانزدهم مه 2019 در لندن منتشر شد آمده است: کریستف بوندی, وکیل شرکت کولی ال ال بی تأکید می کند وارد کنندگان آمریکایی و نه شرکت های چینی, تعرفه های گمرکی را در قالب مالیات به دولت آمریکا پرداخت می کنند. بوندی که طی مذاکرات توافقنامه تجارت آزاد بین کانادا و اتحادیه اروپا, مشاور ارشد دولت کانادا بود می گوید احتمال دارد این هزینه های اضافی را مصرف کنندگان آمریکایی در قالب افزایش قیمت ها پرداخت کنند و این تعرفه ها تأثیر ویرانگر در زنجیره واردات دارد.
اما آیا شرکت های آمریکایی می توانند کالاهای خود را از کشورهای دیگر تهیه کنند؟
ترامپ گفت شرکت های آمریکایی که از چین کالا وارد می کنند باید به کشورهای دیگر مثلا ویتنام روی آورند یا برخی کالاها از کارخانه های آمریکایی بخرند و این بهتر است. اما بوندی معتقد است این کار آسان نیست و تغییر دادن بازار واردات زمان زیادی می خواهد و در نهایت هزینه بیشتری خواهد داشت. علاوه بر این چین یک قدرت صنعتی بزرگ است که حتی نزدیکترین رقیبانش هم در برابر آن نمی توانند عرض اندام کنند و در نتیجه تغییر دادن آن در بازارها آسان نیست.
اما تأثیر این تعرفه ها بر چین چگونه خواهد بود؟
چین همچنان بزرگترین شریک تجاری آمریکاست و صادرات آن در سال 2018 هفت درصد افزایش یافت اما در سه ماهه اول سال 2019 صادرات چین به آمریکا 9 درصد کاهش یافت که این مسئله نشان می دهد آثار جنگ تجاری در حال خودنمایی است.
مریدت کراولی, کارشناس تجاری دانشگاه کمبریج می گوید شواهد کمی وجود دارد مبنی براینکه شرکت های چینی به منظور حفظ کالاهای خریداری شده شرکت های آمریکایی از آنها, قیمت ها را کاهش داده اند. همزمان با اینکه برخی شرکت های آمریکایی واردات از اماکن دیگر
را شروع کردند برخی صادر کنندگان کالاهایی که قابلیت جایگزینی دارند از بازارها بیرون رفتند و بدون شک تعرفه های آمریکا به آنها ضرر زده است. به عقیده این کارشناس, کسانی که کالاهای مختلف می فروشند قیمت ها پایین نیاورده اند زیرا واردکنندگان آمریکایی به شدت به آنها تکیه دارند.
بوندی و کراولی معتقدند شواهد قوی مبنی بر تأثیر مؤثر تعرفه های گمرکی وجود ندارد. در سال 2009 باراک اوباما, رئیس جمهور سابق آمریکا, تعرفه های گمرکی 35 درصدی در تایرهای خودروهای چینی برقرار کرد به این بهانه که افزایش واردات به از دست دادن برخی شغل ها در آمریکا منجر شده است اما تحقیقات آکادمیک که در سال 2012 صورت گرفت نشان می دهد هزینه هایی که مصرف کنندگان آمریکایی به سبب افزایش قیمت تایر خودرو پرداخت کرده اند در سال 2011 یک میلیارد و صد میلیون دلار بوده است. از سوی دیگر تحقیقات نشان می دهد واکنش چین به اعمال تعرفه ها و اعمال تعرفه بر روی کالاهای آمریکایی و کاهش فروش, حدود یک میلیارد دلار برای صنعت هزینه داشته است.
در ادامه آمده است: اما آیا وضع تعرفه های گمرکی چین را به امضای توافق مجبور می کند؟ کراولی می گوید شاید تعرفه ها, چین را به پای میز مذاکره بکشاند اما انتظار نمی رود که امتیازهای زیادی بدهد. به گفته وی, چینی ها از روند کند رشد شکایت دارند و بیشتر از آنکه از آمریکا وارد کنند به این کشور صادرات دارند در نتیجه از جنگ تجاری آسیب بیشتری می بینند. اما تمایل زیادی ندارند قوانین خود را تغییر دهند و حتی اگر این کار را انجام دهند آیا از نظر قانونی می توانند قوانین تغییر یافته را اعمال کنند؟
بوندی معتقد است تهدیدهای ترامپ برای افزایش تعرفه ها بیشتر با هدف کسب آرای بیشتر و جلب رسانه ها صورت می گیرد. به گفته وی اعمال تعرفه بسیار آسانتر از مذاکراتی است که تلاش های زیادی می طلبد.
نویسنده با اشاره به اقدام آمریکا در خصوص وضع تعرفه های گمرکی بر روی کالاهای وارداتی از اتحادیه اروپا, مکزیک, کانادا و سایر کشورها نوشته است: آمریکا توانست با مکزیک و کانادا به راه حل هایی دست یابد و تلاش هایی هم برای دستیابی به راه حل هایی با اتحادیه اروپا و ژاپن صورت می گیرد و به گفته برخی, ترامپ تلاش می کند اروپا, مکزیک و کانادا را به اردوگاه رویاروی با چین ملحق کند و به خوبی می داند بدون کمک این طرف ها, خطر باخت در درگیری با چین دولت آمریکا را تهدید می کند.
نوزدهم ژانویه 2019 یعنی یک ماه قبل از تشدید درگیری آمریکا و چین جفری ساکس, کارشناس اقتصادی در روزنامه فاینشنال تایمز نوشت تاکتیک های جنگ سرد که رئیس جمهور آمریکا از آنها استفاده می کند درباره چین فایده ای نخواهد داشت.
وی معتقد است تدابیر تجاری آمریکا در برابر چین اگر به زودی متوقف نشود, به اقتصاد جهان و آمریکا ضرر خواهد زد. ساکس پیش بینی می کند که هیچ کشوری در آینده نمی تواند بر سایر کشورها سیطره اقتصادی داشته باشد و این برای آمریکا و چین هم صدق می کند و با توجه به اینکه جمعیت چین از آمریکا بیشتر اقتصاد آنهم بزرگتر خواهد شد.
الکساندر نازاروف, تحلیلگر سیاسی روس دوم اوت در پایگاه روسیا الیوم نوشت: اقدام بانک مرکزی آمریکا در کاهش نرخ بهره وام ها و افزایش تعرفه های گمرکی گامی بزرگ در جهت فروپاشی سلطه آمریکا بر نظام جهانی است اما این فروپاشی همه را بدون استثنا در برخواهد گرفت.
نویسنده با اشاره به بحران مالی چند سال پیش در آمریکا نوشت: اگر ترامپ تهدیدهای خود را در خصوص افزایش تعرفه های گمرکی متوقف نکند, چین باید در سپتامبر یا احتمالا پاییز ارز را شناور کند. در آن صورت می توانیم ملاحظه کنیم که بحران جهانی از مرحله جنگ تجاری فراتر رفته و وارد جنگ ارزها شده است اما این مسئله چه پیامدهایی دارد؟
این در درجه اول بدان معناست که امکان حفظ وضع موجود وجود ندارد و زمان کاهش عملی تولید فرا رسیده است و این یعنی رویارویی با بی ثباتی داخلی, انقلاب ها, هرج و مرج و سایر نشانه های فروپاشی اقتصاد. تا به این لحظه شاهد بحران اقتصادی واقعی نبودیم اما نشانه های آن را می بینیم زیرا جنگ ارزها آخرین مرحله ای است که در آنها برنده و بازنده اعلام خواهند شد اما طبیعتا شاید چند سال ادامه یابد.
دوم اینکه بانک های مرکزی در سطح جهان با هماهنگی با یکدیگر به عنوان یک تیم کاری تصمیم گیری می کردند تا بتوانند ثبات اقتصاد جهانی را حفظ و مانع از فروپاشی آن شوند اما اکنون دیگر این کار ممکن نیست و عملا بین بزرگترین بانک های مرکزی جهان جنگ درگرفته است آن هم با هدف کاملا برعکس یعنی تأثیرگذاری بر ارزهای داخلی که این مسئله سیستم اقتصاد جهانی را ویران می کند.
اما جنگ ارزها چگونه کشورهای عربی یا روسیه را تهدید می کند؟
در آغاز, بعد از اولین درگیری, ارزش ارزهای داخلی بالا می رود و کالاهای وارداتی ارزان می شود و شهروند عادی احساس می کند چیزی به دست آورده است اما این روند دوام زیادی نخواهد داشت زیرا ارزان بودن واردات به افزایش ورشکستگی شرکت های تولید داخلی منجر خواهد شد و در آن صورت دولت دو گزینه دارد یا بستن بازارها و شناور کردن پول داخل حتی اگر این کار به کاهش سطح زندگی شهروندان منجر شود یا تسلیم شدن در برابر فشارهای آمریکا و ورود به فهرست بازندگان جنگ و پذیرش همه پیامدهای آن برای ثبات داخلی و در این صورت کشورهای کوچک اولین قربانیان جنگ جهانی ارزها خواهند بود.
در پایان این یادداشت آمده است: در هر صورت و در سطح جهانی این رخداد به سادگی به معنای فروپاشی جهانی سازی و سقوط ائتلاف های قدیمی, شبکه های فناوری, صنایع قدیمی, پایین آمدن سطح زندگی در همه نقاط جهان و ورای همه اینها خودنمایی شبح جنگ در افق دور دست.