سردبیر روزنامه اینترنتی رأی الیوم؛
با عقب نشینی امارات پایان جنگ یمن نزدیک است
عطوان نوشت با خروج غیر علنی امارات از ائتلاف سعودی جنگ در یمن به زودی پایان خواهد گرفت
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، سردبیر روزنامه اینترنتی رأی الیوم نوشت با عقب نشینی علنی امارات از جنگ یمن و خروج غیر علنی از ائتلاف سعودی، جنگ در یمن به زودی پایان خواهد گرفت.
عبدالباری عطوان در رأی الیوم که از لندن به روز می شود نوشت وقتی دکتر عبدالخالق عبدالله مشاور سابق محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی می گوید که ”جنگ در یمن از طرف امارات به پایان رسیده و فقط پایان رسمی آن باقی مانده است“، معنای آن این است که اعلام عقب نشینی نیروهای امارات تحت عنوان ”بازآرایی نیروها“ به ویژه از جبهه الحدیده, یک اقدام راهبردی بود نه تاکتیکی. این اقدام در نتیجه آن بود که مقامات اماراتی مطمئن شدند نمی توانند در یمن موفق شوند به همین سبب چاره ای جز کاهش خسارت ها در سریع ترین زمان ممکن و اعتراف به اشتباه خود نداشتند.
عبدالملک الحوثی رهبر معنوی جنبش انصارالله در سخنرانی خود که شبکه المسیره آن را پخش کرد به درستی خاطرنشان شد که ”دشمن در حالتی از سردرگمی و پراکندگی روز افزون به سر می برد و اقدام امارات در اعلام بازآرایی نیروهایش یکی از نشانه های این واقعیت است“.
آنچه دکتر عبدالله در توئیت خود که به آن اشاره کردیم بیان نکرد این است که ائتلاف عربی به رهبری عربستان نیز از نظر امارات تمام شده است و اظهارات دو روز قبل انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات که بازآرایی نیروهای امارات در جبهه الحدیده با هماهنگی شریک سعودی انجام شده است به هیچ وجه صحت ندارد و نوعی تعارف فریبکارانه یا تلاش برای پوشیده نگه داشتن حقیقت از چشم سعودی ها به شمار می رود.
از زمان سفر شیخ عبدالله بن زاید وزیر خارجه امارات به مسکو در ماه گذشته، واضح و روشن بود که امارات به دنبال راهی برای برون رفت از تنگنای ناشی از جنگ یمن است و راهی بهتر از مسیر روسیه برای گشودن کانال های ارتباطی دوگانه با جنبش انصارالله و مقامات ایرانی نیافته است.
هیئت امنیتی اماراتی که تحت عنوان امضای یادداشت تفاهم برای دفاع از مرزهای بین دو کشور به تهران رفته است هیئت فنی نیست بلکه هیئت عالی رتبه سیاسی شامل اعضایی با درجات نظامی است تا سدی را که باعث قطع رابطه دو کشور شده است بشکنند و زمینه دیدارهای آینده در بالاترین سطوح را فراهم کنند.
جنگ در یمن به سرعت به پایان خود نزدیک می شود چون عواملی که ابتدا به شکل گیری آن منجر شد با شکست مواجه شده اند. بارزترین این عوامل، بازگرداندن ”دولت مشروع“ به صنعا و ایجاد حکومت یمنی جدید بود که عروسک دست ریاض باشد. این جنگ بعدا به جنگ معکوس ضد عربستان و عمق خاک این کشور تبدیل شد.
اگر بخواهیم بیشتر توضیح بدهیم باید بگوییم جنبش انصارالله و ائتلاف تحت رهبری آن دست برتر را در این بحران داشت و خواسته های خود را در میدان نبرد تحمیل کرد تا جایی که عربستان از موضع مهاجم به موضع مدافع تغییر مکان داد و در حمله ای که به شکل منفی به خودش بازگشت, توفیق نیافت و چهره اش در جهان با متهم شدن به جنایات جنگی مخدوش شد. البته ما معتقدیم عربستان بعد از رشد توان هجومی دشمن خود یعنی انصارلله حتی در دفاع هم موفق نخواهد بود به ویژه آن که موشک های آنها به الدمام رسیده و روند پروازها را در سه فرودگاه اصلی عربستان در جازان، نجران و ابها فلج کرده است.
رسیدن موشک انصارلله به شهر الدمام مقر شرکت آرامکو و مرکز اصلی شریان صنعت نفت عربستان به این معناست که این صنعت که اساسی ترین و مهم ترین رکن اقتصاد سعودی است دیگر امنیت نخواهد داشت و هفت میلیون بشکه نفت از مجموع صادرات سعودی ها اکنون در معرض تهدید قرار دارد.
مقامات اماراتی این حقایق و حتی خطرناک تر از آن را نیز درک کرده اند از این رو تصمیم گرفتند از جنگ یمن و ائتلاف سعودی خارج شوند هرچند خروج از جنگ یمن را علنی کردند و خروج از ائتلاف را پوشیده نگه داشتند. این رفتار برای باقی نگه داشتن حداقل پل ارتباطی با شریک سعودی است که البته همین حداقل هم در روزهای آینده از بین خواهد رفت زیرا عربستان به شدت از اقدامات غافلگیر کننده و ناگهانی امارات خشمگین است.
انصارلله که دشمنانشان آنها را عقب مانده و غارنشین های صعده توصیف می کردند، زیرکی سیاسی بی سابقه ای از خود نشان دادند و از حمله به امارات خودداری و بر شلیک موشک ها و روانه کردن هواپیماهای بدون سرنشین و بمب گذاری شده خود به عمق خاک عربستان تمرکز کردند. این زیرکی چه موافق آن باشیم یا مخالف، در ایجاد شکاف بین دو متحد اماراتی و سعودی جواب داد و این شکاف اکنون چنان عمیق است که مشکل بتوان آن را ترمیم کرد.
در سخنرانی عبدالملک الحوثی یک جمله بسیار مهم در قالب نصیحت به اماراتی ها هست که علل واقعی بازنگری های کنونی امارات در جنگ یمن را توضیح می دهد و آن جمله این است: ”نصیحت من به امارات این است که به جای بازآرایی نیروها از کلمه عقب نشینی استفاده کند و این که عقب نشینی، جدی و صادقانه باشد زیرا این به مصلحت این کشور در جنبه اقتصادی و همه جنبه های دیگر است“.
جنبه اقتصادی یعنی این که عقب نشینی جدی باعث می شود اقتصاد امارات از موشک های حوثی ها در امان بماند. کافی است فرود این موشک ها بر آسمان خراش ها و فرودگاه های ابوظبی و دبی و نتایج فاجعه بار آن از جمله فرار سرمایه گذاران و سرمایه هایشان را تصور کنیم.
انصارلله به چند دلیل که از خاطر دشمنان آنها چه درون یمن و چه در کشورهای متخاصم دور مانده است، قوی هستند: نخست، آنها توانایی پاسخگویی بدون هرگونه تردید را دارند. دوم: آنها از سرزمین، کرامت و حیثیت خود دفاع می کنند. سوم: آنها مورد حمایت کشورهای عربی و دلارهای نفتی آنها نیستند. این کشورها هیچ کشور یا جنبشی را حمایت نکردند جز این که شکست؛ سرنوشت حتمی آنها بوده است. چهارم: ایستادن در سنگر فلسطین و محور مقاومت در برابر سیطره آمریکا و اسرائیل آن هم در زمانی که خیلی از عرب ها به سوی عادی سازی و پناه گرفتن در سایه دشمن منحرف شدند. پنجم: مدیریت هوشمند بحران یمن و پیگیری سیاست صبر و فرو خوردن خشم و انتخاب دقیق بانک اهداف شامل بیش از 400 هدف که تا کنون کمتر از 10 مورد از آنها را مورد اصابت قرار داده اند. ششم: دروغ نگفتن و عمل کردن به جای حرف زدن.
این یادداشت را با یک پیش بینی به پایان می بریم که شاید برای خیلی ها غافلگیر کننده باشد و انتقاد آنها را در پی داشته باشد. ما بعید نمی دانیم مقصد بعدی موشک های حوثی ها بندر ایلات یا ”ام الرشراش“ در فلسطین اشغالی باشد. کسی که موشک های بالداری دارد که اهدافش را در ریاض و الدمام با دقت مورد اصابت قرار می دهد در بمباران این بندر به اصطلاح ”اسرائیلی“ و ایجاد ترس در دل شهرک نشینان تردید نخواهد کرد.
شاید بعضی ها بگویند که ارتش اسرائیل هم در مقابل، صنعا و صعده و سایر شهرها را بمباران خواهد کرد که البته بعید هم نیست اما این اقدام نتایج معکوس خواهد داشت ضمن آن که هیچ دستاورد جدیدی در پی ندارد. هواپیماهای ائتلاف سعودی-اماراتی، یمن را در طول پنج سال گذشته بمباران کردند و اهداف جدیدی برای منهدم کردن باقی نگذاشته اند اما در عین حال نتوانستند یمنی ها را به تسلیم وادار کنند.
اقدام انصارلله در بمباران عمق خاک فلسطین اشغالی و واکنش اسرائیل به آن، انصارلله را به قهرمان هایی تبدیل خواهد کرد که یک قدرت بزرگ منطقه ای را رهبری می کنند که صدها میلیون عرب و مسلمان گرد آن جمع می شوند. آیا این پیش بینی محقق خواهد شد؟ در هفته ها و ماه های آتی منتظر پاسخ خواهیم ماند.