پخش زنده
امروز: -
فرهنگها املا، تلفظ، معنی، کاربرد، و نقشِ دستوریِ واژهها و اصطلاحات را ثبت میکنند و با این کار مانع از انحراف و فسادِ زبان میشوند. هرچه مراجعۀ مردم به فرهنگها بیشتر باشد، احتمالِ انحراف و فسادِ زبان کمتر میشود.
پژوهش خبری صدا وسیما: عمومِ مردم زبان را بهطورِ طبیعی و ناخودآگاه و برای رفعِ نیازهای روزمرۀ خود بهکار میبرند. آنها به ماهیتِ زبان نمیاندیشند و آن را فقط ابزاری برای رسیدن به اهدافِ خود میدانند. اما در این میان، شمارِ بسیار اندکی از مردم نیز هستند که دربارۀ چند و چونِ زبان کنجکاوند و پژوهش میکنند. این گروه زبانشناس نام دارند. زبانشناسان میکوشند زبان را آنگونه که هست ببینند و بکاوند، نه آنگونه که باید باشد. درواقع زبانشناسان مانندِ پژوهشگرانِ علومِ تجربی به مشاهده و توصیفِ عینی و واقعبینانۀ موضوعِ کارِ خود میپردازند.
یکی از شاخههای زبانشناسی فرهنگنویسی است. فرهنگ کتابی است که در آن مجموعهای از واژهها و اصطلاحات با نظم و ترتیبِ خاصی همراهِ توضیحات و اطلاعاتی آمدهاست. فرهنگها انواعی دارند و آشناترین و رایجترینِ آنها فرهنگهای عمومیاند؛ یعنی فرهنگهایی که به توصیف و تحلیلِ واژهها و اصطلاحاتِ متداول در میانِ عمومِ زبانوران میپردازند.
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که فرهنگها به چه دردی میخورند؟ مردم زبان را بهطورِ طبیعی بهکار میبرند و منظورِ یکدیگر را میفهمند. پس دیگر چه نیازی به فرهنگ هست؟
در پاسخ به این پرسشِ اساسی میتوان گفت که گرچه هر زبانوری ابزارِ بسیار ارزشمندی بهنامِ شمِّ زبانی دارد، گهگاه با پرسشی زبانی روبهرو میشود که خود نمیتواند پاسخش را بیابد. مثلاً ممکن است کسی شک کند که املایِ «اصطکاک» صحیح است یا «اصطحکاک»؛ یا شک کند که واژۀ «ملت» با فعلِ مفرد بهکار میرود یا فعلِ جمع، و دهها پرسشِ دیگر. در چنین مواقعی فرهنگ اساسیترین و مطمئنترین مرجع است، زیرا بهدستِ کسانی تألیف شده که آشناییِ عمیق و تسلطِ بسیاری بر زبان و ویژگیهایش دارند و قادر به تجزیه و تحلیل و توصیفِ آن هستند.
فرهنگها املا، تلفظ، معنی، کاربرد، و نقشِ دستوریِ واژهها و اصطلاحات را ثبت میکنند و با این کار مانع از انحراف و فسادِ زبان میشوند. هرچه مراجعۀ مردم به فرهنگها بیشتر باشد، احتمالِ انحراف و فسادِ زبان کمتر میشود. متأسفانه در کشورِ ما بهعلتِ غلبه و سیطرۀ فرهنگِ شفاهی، مراجعه به فرهنگها چندان رایج نیست. مردمِ ما ترجیح میدهند پرسشهای خود را از فردی که به او اعتماد دارند بپرسند، نه از فرهنگهای معتبر. یک دسته از کسانی که بهشدت به فرهنگ نیاز دارند، فارسیآموزان هستند؛ یعنی خارجیانی که زبانِ فارسی میآموزند. این افراد چون دانش و تجربه و شمِّ زبانیِ ما فارسیزبانان را ندارند، ناگزیر از مراجعۀ مکرر به فرهنگها هستند. برای این اشخاص کتابهای آموزشی و فرهنگهای زبانآموزِ مخصوصی تألیف شدهاستدر ایران چند مرکز برای آموزشِ فارسی به خارجیان وجود دارد که مشهورترین و پرسابقهترینشان مرکزِ بینالمللیِ آموزشِ زبانِ فارسی، وابسته به دانشگاهِ تهران، واقع در باغفردوسِ تهران است. درطولِ بیست و چند سالِ گذشته، هزارانِ فارسیآموزِ خارجی در این مرکز آموزش دیدهاند. زبانِ فارسی رکنِ هویتِ ملیِ ما ایرانیان است. این مسئله آنقدر مهم است که اصلِ پانزدهمِ قانونِ اساسیِ کشورمان به آن اختصاص یافتهاست.
زبان و خطِّ رسمی و مشترکِ مردمِ ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متونِ رسمی و کتبِ درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی، و تدریسِ ادبیاتِ آنها در مدارس، درکنارِ زبانِ فارسی آزاد است.
رسالتِ ما فارسیزبانان حفظ و گسترشِ زبانِ فارسی، این میراثِ گرانقدرِ نیاکانمان، است. زبان و اندیشه دو رویِ یک سکهاند؛ اگر زبان به فساد بگراید، اندیشه نیز فاسد میشود، و برعکس. ما موظفایم از زبانمان پاسداری کنیم؛ آن را درست بیاموزیم و درست بهکار ببریم و درست به فرزندانمان منتقل کنیم. قصور و کوتاهی و بیتفاوتی در این باره هیچ توجیهی ندارد و تکتکِ ما مسئولِ عواقبِ آن خواهیم بود. بیگمان فرهنگهای فارسی یکی از مهمترین ابزارهای ما برای ادای این رسالتاند.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است.
پژوهش خبری// دکتر صفرزاده پژوهشگر و فرهنگ نویس موسسه دهخدا