بن سلمان میلیاردها دلار به ترامپ داد اما شکست خورد
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از العربی الجدید، میلیاردها دلار پولی که محمد بن سلمان به دونالد ترامپ پرداخت, نه تنها فایده ای نداشته بلکه فقط شکست و مصیبت برای او به همراه داشته است.
پایگاه اینترنتی العربی الجدید در مقاله ای به قلم مالک ونوس نوشت: صعود غمبار محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به چیزی جز سقوط غمبار شتابان شباهت ندارد. علت آن شکستهای پی در پی وی در مدت زمان کوتاهی است که با کنار زدن محمد بن نایف, بر منصب ولیعهدی تکیه زد. این روزها که مصادف است با دومین سال روز تصدی ولیعهدی بن سلمان, پیامدهای اقداماتش وی را نگران و خواب را از چشمانش ربوده است به ویژه پیامد جنایت جمال خاشقجی در عرصه بین المللی و جنگ یمن در عرصه داخلی که موجبات لعنت و نفرین را برایش فراهم کرده است. در لابلای این دو رویداد, عوامل دیگری نیز وجود دارد که سبب ناکامی وی شده است هر چند وی اغلب اینها را منکر می شود.
از خصلتهای محمد بن سلمان شتاب زدگی و عجله وی برای رسیدن به اهداف است حتی قبل از اینکه به منصب ولیعهدی برسد. با حکمی که پدرش ملک سلمان بن عبدالعزیز صادر کرد, محمد بن نایف ولیعهد سابق دوازدهم ژوئن عزل و محمد بن سلمان به جای وی تعیین شد. از جمله خصلتهای همین فرد شتابزده این است که برای عرف یا حقوق اهمیت و اعتباری قائل نیست و به همین علت جنگ بیهوده ای که عربستان سعودی و متحدانش علیه یمن مارس 2015 آغاز کردند, زمانی که بن سلمان وزیر دفاع بود, ماجراجویی به شمار می رود که نتایج آن حساب نشده بود. همین شتاب زدگی و سراسیمگی سبب شد که بن سلمان اشتباهات متعددی مرتکب شود که به منزله شکستهایی برای وی و سیاستهایش قلمداد می شود و به گفته برخی از تحلیلگران, همین ناکامیها آینده سیاسی بن سلمان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین شتاب زدگی, هزینه های هنگفتی داشته و سبب شده است عربستان بهای آن را نقدی به دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پرداخت کند.
بهای سکوت آمریکا و کشورهای غربی در قبال تجاوزات بن سلمان در یمن و داخل عربستان, همان قراردادهایی است که ترامپ با عربستان سعودی منعقد کرد. رویدادها نشان می دهد تا اطلاع ثانوی عربستان ذلیلانه باید همواره چنین قراردادهایی منعقد کند. بسیاری احتمال می دهند هزینه سکوت آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی در قبال تجاوزات بن سلمان در یمن و داخل عربستان سعودی به اضافه تغییری که سبب شد وی به جایگاه ولیعهدی دست یابد و نقش شخص ترامپ برای تثبیت بن سلمان در این منصب, از جمله معاملاتی است که ترامپ با عربستان انجام داد که ارزش آن به صدها میلیارد دلار می رسد و این پولها باید از منابع کشور عربستان پرداخت شود و خزانه کشور به سبب پرداخت مطالبات دوره ای و بی پایان ترامپ خالی گردد.
اما میلیاردها دلاری که بن سلمان به ترامپ پرداخت, سودی نداشت زیرا شکستها وی را احاطه کرده اند. کار به جایی رسید که بن سلمان گمان کرد این میلیاردها دلار پول کمک می کند هر کاری خواست بتواند انجام دهد و همین گمان باعث شد تصمیم بگیرد جمال خاشقجی را در کنسولگری کشورش در استانبول ترور کند و همین ترور عامل اصلی تغییر چهره فردی است که خواست خود را در برابر غرب و جهان یک مصلح نشان دهد اما به چهره ای مستبد تبدیل شد که برای حقوق بشر هیچ ارزشی قائل نیست. این امکان وجود داشت که از این شکست عبور کند تا اینکه چند روز قبل گزارش آگنس کالامارد گزارشگر سازمان ملل متحد در امور جنایات قتل و اعدام ظالمانه منتشر شد که تایید کرد ادله ای وجود دارد که ایجاب می کند از بن سلمان تحقیق قضائی به عمل آید. با استناد به این مدرک که از منابع کشور عربستان برای اجرای جنایت قتل استفاده شده است, این جنایت عمدی بوده است. اگر مقامات بلند پایه عربستان دستور نمی دادند چنین قتلی انجام نمی شد. این گزارش ما را وا می دارد این جنایت را در دسته مصیبتهایی قرار دهیم که بر سر این مرد فرود آمد, زمانی که قتل خاشقجی جنایت بین المللی توصیف شد که براساس آن, بن سلمان به هر کشوری سفر کند, باید بازداشت و تحویل دادگاه شود. برای اجرای چنین امری این گزارش درخواست کرد مساله باید بین المللی شود تا تحقیقی بین المللی و مستقل صورت گیرد و مجرمان در دادگاه بین المللی حضور یابند. این مساله سرآغازی برای ورود به دیگر پرونده های حقوقی است که محمد بن سلمان در آنها نقش داشته است. با اینکه این گزارش به موضوع فعالان حقوقی بازداشتی در زندانهای عربستان, خبرنگاران, نویسندگان, روحانیون و دیگران که اعدام یا مفقود الاثر شده اند, اشاره کرده است اما درها را به روی تحقیق درباره جنایات جنگی و تجاوز نیروهای سعودی به حقوق غیر نظامیان در یمن نیز باز می کند. البته نباید موضوع زیان دیدگان از محاصره ای را از یاد ببریم که چند کشور حوزه خلیج (فارس) و مصر بر قطر تحمیل کردند. تاریخ پنجم ژوئن 2017 محاصره قطر با اشاره عربستان آغاز شد و بن سلمان در اتخاذ چنین تصمیمی نقش اساسی داشت.
از بخت بد بن سلمان همه اقداماتی که وی انجام داد, برایش مصیبت به بار آورد و به منزله شکستهایی برای ولیعهد جوان بود زیرا برخلاف خواست وی رقم خورد. درباره محاصره قطر هم با وجود زیانهایی که به این کشور وارد شد و چهار کشور دوحه را مجبور کردند تا به سیزده شرط عمل کند که در صورت عمل کردن به آنها حاکمیتش را از دست می داد, همین محاصره انگیزه ای شد برای قطر که از نظر اقتصادی به خود تکیه و کالا و دارویی را جبران کند که این کشورها اجازه نداده بودند وارد قطر شود. از نظر سیاسی قطر روابط و ائتلافهایش را با کشورهای همسایه و کشورهای شرق آسیا بهبود بخشید. قطر همچنین وارد مرحله کاهش تنش با ایران شد. ای کاش رابطه ای که قطر با ایران دارد, به الگویی برای دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) تبدیل شود تا تنش با ایران را کاهش دهند. از اینجا مشخص می شود که ورود به مذاکره برای حل و فصل نزاعها با ایران تنها راهی است که می توان جشنواره کوفتن بر طبل جنگ علیه ایران را متوقف کرد, جشنواره ای که آمریکا رهبری آن را بر عهده دارد و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی نیز با آهنگ آن می رقصند. این امر همچنین شامل جنگ یمن می شود که سخت ترین شکستهای بن سلمان به شمار می رود زیرا حوثیها جنگ را به داخل خاک عربستان سعودی منتقل کرده اند.
جنگ علیه یمن که محمد بن سلمان به عنوان وزیر دفاع سعودی آغازگر آن بود, به هیچ یک از اهدافش نرسید و همه کارهای بن سلمان برای وی مصیبت به بار آورد. اما این کشورها (عربستان و ائتلاف عربی) برای پایان بخشیدن به جنگ و جلوگیری از بروز مصبیتهای بیشتر برای مردم یمن, به مذاکره با حوثیها اقدام نکردند و این هم به شکستی برای بن سلمان تبدیل شد زیرا هزینه های سنگینی بر دوش اقتصاد کشور سعودی گذاشت. در همین حال پس از حملات هوایی حوثیها به فرودگاهها و خطوط انتقال نفت و دیگر منافع اقتصادی حیاتی سعودی, وضع امنیتی خاصی به بار آمد. به نظر می رسد بن سلمان به این شکستها اعتراف نمی کند هرچند نشست گروه بیست که اواخر سال گذشته در آرژانتین برگزار شد, به بهترین شکل چهره یک گناهکار مطرود را از وی به نمایش گذاشت. مسائلی که در دوره بن سلمان اتفاق افتاد و آسیبی که به حقوق بشر وارد شد از جمله موضوع قتل خاشقجی, به موضوعات مورد توجه افکار عمومی تبدیل شد. رویاهای این مرد در قالب چشم انداز 2030 نیز در حال متلاشی شدن است زیرا بسیاری از شرکتهای سرمایه گذاری در عربستان کنار کشیدند و پس از واقعه هتل «ریتز کارلتون» و بازداشت صدها تاجر در این هتل, سرمایه ها از عربستان به خارج از کشور منتقل شد. اگر همه اینها شکست به شمار نرود که ولیعهد سعودی در پی ماجراجویی های خود در آنها گرفتار شده است, پس دیگر چیزی را نمی توان در فهرست شکستها جای داد.