هفته نامه نوول ابسرواتور:
ترامپ به هیچستان میرود
هفته نامه فرانسوی نوول ابسرواتور ترامپ را احمقی توصیف کرد که نمیتوان با وی گفتگوی مستدل و منطقی داشت.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما؛ هفته نامه فرانسوی نوول ابسرواتور در تحلیلی درباره رفتار دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در قبال ایران، به کنایه وی را احمقی توصیف کرد که نمیتوان با وی گفتگوی مستدل و منطقی داشت.
پاسکال ریشه روزنامه نگار فرانسوی در مطلبی با عنوان " ترامپ و ایران: چگونه با یک کبوتر شطرنج بازی کنیم" ("شطرنج بازی کردن با کبوتر" در زبان فرانسه کنایه از "گفتگو کردن با یک احمق است") نوشت: مذاکره کردن با ترامپ، به قول برخی دیپلمات ها، اندکی مانند شطرنج بازی کردن با کبوتر است. کبوتر در آن سوی صفحه شطرنج بال بال میزند و دور خودش میچرخد، همه مهرهها را به هوا میفرستد، روی صفحه خرابکاری میکند، آخر کار نیز طوری ژست میگیرد که گویی برنده شده است.
در پرونده ایران، ترامپ همین گونه عمل میکند. توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را پاره میکند، شب و روز در توئیتر بال بال میزند، تهدید میکند، خشمگین میشود، یک روز مهربان است یک روز جلاد. یک روز اعلام میکند ایران و آمریکا میتوانند بهترین دوستان هم در دنیا باشند، دوباره اعلام میکند ایرانیها تروریستند، از مذاکره سرباز میزند، الزام میکند که مذاکره صورت پذیرد، وعده " نابودی کامل" میدهد، دستور حمله صادر میکند، دستور حمله را لغو میکند.
رفتارهای متناقض!
نوول ابسرواتور ادامه میدهد: و او داراییهای مالی ایرانیها را مسدود میکند... از جمله داراییهای وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف را، تا به بهترین شیوه ممکن هیچ بختی به دیپلماسی نداده باشد. ترامپ به این ترتیب تمام مهرههایی را که دیپلماتهای ورزیده و با تجربه قبلا با دقت در صفحه شطرنج با ایران چیده بودند، بر هم میزند، اما بی آنکه معلوم باشد وی میخواهد ما را به کدام سو ببرد. آیا به سوی جنگ میرود؟ پیشاپیش پاسخ این سوال منفی است؛ وی جنگ دوست ندارد، مگر از نوع تجاری آن را؛ وی به اندازه کافی به رای دهندگانش قول داده است که هرگز آنها را به سوی یک ماجراجویی نظامی سوق نخواهد داد و از سوی دیگر انتخابات نیز در آمریکا نزدیک است. با این حال اوضاع آنچنان تلاطم دارد که بگوییم خطر بروز مناقشه صفر نیست.
پاسکال ریشه در این مقاله افزود: آنانی که مدعی اند میتوانند حرکات بی نظم و حساب رئیس جمهور آمریکا را تفسیر کنند، با اعتماد بنفس بالا به ما کتاب " هنر مذاکره" (The Art of the Deal) را نشان میدهند که ترامپ در سال ۱۹۸۷ زمانی که تاجر بود نوشته است یا برای وی نوشته اند. خلاصه کتاب از دیدگاه این افراد این است که برای مذاکره کردن نخست خشونت به خرج دهید، گلویتان را پر باد کنید، بترسانید. سپس وقتی که طرف مذاکره شما لرزان و رنگ از رخ پریده شد، به وی معاملهای را پیشنهاد کنید که خیلی به نفع خودتان است، معاملهای که به طرف مقابلتان اجازه دهد کمابیش سرش را بالا بگیرد. این ترامپ شناسان به شما میگویند که این دقیقا شیوهای است که ترامپ در قبال کره شمالی کیم جونگ اون به کار برده است و اکنون میکوشد در قبال رئیس جمهور چین شی جینپینگ به کار بگیرد (وی اخیرا شرکت هواوی را از معامله با شرکتهای آمریکایی بدون چراغ سبز خودش منع کرده است).
نوول ابسرواتور ادامه میدهد: فرض کنیم که حق با آنهاست و ترامپ یک کبوتر بازیگر این شطرنج فرضی نیست بلکه یک استاد حسابگر است که بر اساس یک راهبرد مشخص عمل میکند. این فرض چیزی عاید ما نمیکند، زیرا در موضوع ایران، چنین محاسبهای هیچ معنایی ندارد. ترامپ ضمن امضای فرمان مسدود سازی داراییهای رهبران ایرانی در روز دوشنبه، خواسته هایش را نیز بیان کرده است. این خواستهها بر یک اصل استوارند: وی پیشنهاد میکند که ایران هر گونه تلاش برای دستیابی به بمب هستهای را کنار بگذارد. باید به وی بگوئیم: خسته نباشید. این همان هدفی است که آمریکا و اروپا قبل از حضور ایشان در کاخ سفید دنبال میکردند. وی میخواهد مذاکره را به صورت مستقیم پیش ببرد، اما واقعا در این صورت ترامپ فراتر از آنچه که به دست آمده است، چه دستاوردی میتواند داشته باشد.
ترامپ به هیچستان می رود
پاسکال ریشه در این مقاله افزود: جامعه بین المللی بعد از تلاشهای سخت دیپلماتیک، چارچوبی برای دستیابی به این هدف پی ریزی کرد: برنامه اقدام مشترک، مذاکره شده میان ایران و آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان؛ اما ترامپ با این بهانه که این توافق " خیلی بد" است، در اردیبهشت سال گذشته از آن خارج شد، بی آنکه بگوید چگونه میخواهد این توافق بد را بهتر کند.
ترامپ توضیح نمیدهد که وی میخواهد چگونه فراتر از این توافق حرکت کند؟ آیا وی فکر میکند میتواند از ایرانیها تعهد بگیرد که اصلا اورانیوم غنی سازی نکنند؟ این رویایی بود که جرج بوش پسر در سر میپروراند و واشنگتن برای رسیدن به آن فشار شدیدی را بر ایران آورد، اما به نتیجهای نرسید. در آن زمان با وجود حضور بیش از ۱۵۰ هزار نیروی آمریکایی در منطقه و البته با وجود جنگ طلبان دو آتشه در کاخ سفید، تهران مقاومت کرد و حتی شمار سانتریفیوژهایش را افزایش داد. واقعا چه کسی میتواند تصور کند ایران امروز بیش از آن زمان تحت تاثیر فشارهای آمریکا قرار بگیرد؟
مسیر در پیش گرفته شده توسط رئیس جمهور آمریکا به هیچستان میرود، اگر نگوییم بازگشت به خانه اول (بهترین سناریو) یا حرکت به سوی جنگ است. واقعا هرگز خوب نیست با کبوتر شطرنج بازی کنیم.