به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، «مهدی چمران» برادر شهید «مصطفی چمران» و رئیس بنیاد «شهید چمران»، در آستانه سالگرد شهادت برادر خود، به بیان روایتی کوتاه از زندگی پر فراز و نشیب این شهید والامقام پرداخته است:
«مصطفی چمران» دهم مهر سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد. دوران دبستان را در مدرسه «انتصاریه» گذراند، چهار سال در دبیرستان «دارالفنون» مشغول به تحصیل شد و ۲ سال پایانی دبیرستان را به مدرسه «البرز» رفت. در این مدت شاگرد اول دوره دبیرستان بود. وی سپس در کنکور دانشگاه فنی شرکت کرد و با رتبه بالا در رشته الکترونیک قبول و پس از پایان تحصیلات، به عنوان مهندس برق و مکانیک فارغالتحصیل شد.
بزرگترین دانشمند فیزیک هستهای پلاسمادر آن ایام فارغالتحصیلان ممتاز بورسیه دانشگاههای خارج از کشور میشدند که چمران نیز به عنوان دانشجوی برتر با استفاده از بورس تحصیلی به آمریکا رفت و در دانشگاه «تگزاس» در رشته «الکترومکانیک» مشغول به تحصیل شد؛ سپس در دانشگاه «برکلی» در رشته «فیزیک پلاسما» مدرک دکترای خود را دریافت کرد و از بزرگترین دانشمندان جهان در رشته خود شد و پس از این در مرکز تحقیقات «ناسا» مشغول به کار شد.
در خصوص زندگی چمران باید گفت که او از ۱۴ سالگی در کلاسهای تفسیر قرآن آیتالله «طالقانی» حضور یافت و در حوزه علمیه حاج آقا «مجتهدی تهرانی» دروس حوزوی را فرا گرفت؛ وی در همه فعالیتهای سیاسی از زمان ملی شدن صنعت نفت و نیز حضور آیتالله «کاشانی» و جبهه ملی در مجلس فعال بود.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد در همه تظاهراتها و پخش اعلامیهها به شدت فعالیت میکرد.
چمران علاوه بر این در آمریکا در یک انتخابات مسئولیت دانشجویان ایرانی را از دانشجوهای همسو با رژیم پهلوی گرفت و مسئول این انجمن شد. وی همچنین انجمن اسلامی دانشجویان مسلمان شامل دانشجویان مسلمان همه کشورهایی را که در آمریکا حضور داشتند، تأسیس کرد. بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل که به شکست اعراب منجر شد، دیگر محیط آمریکا را برای ماندن تنگ دید، به خصوص اینکه بعد از این شکست، مسلمانان در این کشور مورد تمسخر قرار میگرفتند؛ به همین دلیل تصمیم گرفت در مرزهای فلسطین به نبرد مسلحانه بپردازد؛ لذا ۲ سال در مصر آموزش جنگهای چریکی را دید و سپس به دعوت امام موسی صدر به لبنان رفت.
چمران پس از حضور در لبنان در مدرسهای در «جبل عامل» مستقر شد و کارهای فرهنگی و نظامی خود را آغاز کرد. او «حرکه المحرومین» را به وجود آورد و از ذیل آن سازمان «امل» را که سازمانی نیمهنظامی بود، تشکیل داد.
این برای اولین بار بود که شیعیان لبنان سازمانی نظامی را تجربه میکردند؛ در حالی که ایران به عنوان کشوری اسلامی باید از این جنبش حمایت میکرد؛ اما شاه ایران در حقیقت دشمن این گروه بود و نیز به خاطر فعالیتهای «چمران»، به او اجازه ورود به ایران را نمیداد.
مصطفی چمران در این دوران برای دیدار حضرت امام خمینی (ره) به «نجف» رفت. او در مدت هشت سال حضور در لبنان، با اسرائیل و فالانژها مبارزه سخت و جدی کرد و برای اولینبار تانکهای اسرائیل را منهدم کرد و به آتش کشید که عکسی از حاج احمد آقا با این تانکهای آتش گرفته نیز وجود دارد و فیلمی هم از آن تهیه شده است.
مبارزات چمران پایه اصلی مقاومت اسلامی در لبنان و سوریه شد. «سید حسن نصرالله» در سن ۱۸ سالگی از شهید چمران حکم گرفت تا مسئول نظامی در روستای زادگاه خود شود. امروز مبارزه با مقاومت اسلامی دغدغه اصلی آمریکا و قدرتهای غربی است که برای شکست آن، دست به هر کاری میزنند.
چمران ۱۰ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به کشور بازگشت. قرار بر این بود که به لبنان برگردد؛ اما به دستور امام خمینی (ره) در ایران ماند؛ چراکه امام اعتقاد داشت که اگر ایران اصلاح شود، لبنان و کشورهای دیگر اسلامی نیز اصلاح خواهند شد. وی مدتی مسئولیت آموزش نظامی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت و ۲ دوره به آموزش مشغول شد و سپس معاون نخست وزیر در امور انقلاب شد.
با آغاز غائله ضد انقلاب در غرب کشور، به منطقه غرب رفت و با محاصره «پاوه» با شهید «فلاحی» و بهوسیله هلیکوپتر در وسط حلقه محاصره نشست، ۲ شبانه روز ماند، جنگید و بعد از صدور فرمان تاریخی امام خمینی (ره)، صبحگاه ۲۶ مرداد، این شهر را در شرایطی که ۱۲ هزار نفر از نیروهای ضد انقلاب آن را محاصره کرده بودند، با تعدادی نیروی کم محلی و غیر محلی آزاد کرد.
بعد از آن به «نوسود»، سپس به «بانه» و پس از چند شهر دیگر به «سردشت» رسید و مسیر کرمانشاه، آذربایجان و جنگل «آلواتان» را در کمتر از ۱۵ روز طی و آزاد کرد.
وی بهدلیل فوت آیتالله «طالقانی» به تهران آمد و به فرمان امام خمینی (ره) وزیر دفاع شد. او به مجلس شورای اسلامی رفت و به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع برگزیده شد.
ترکش خمپاره هدیه شهادت چمرانبا آغاز جنگ تحمیلی به همراه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) به خوزستان رفت و ستاد جنگهای نامنظم را با نیروهای مردمی پایهگذاری کرد. چمران در آزادسازی «سوسنگرد» در مقابل یک تیپ زرهی بعثی ایستاد و کماندوهای عراقی را که برای دستگیری او آمده بودند به عقب راند، در حالی که یک پایش تیر خورده بود، روانه بیمارستان شد. تصمیم گرفت «دهلاویه» را آزاد کند و در ۲۰ خرداد سال ۶۰ وارد این منطقه شد، شهید «رستمی» در همین زمان به شهادت رسید و چمران با فرمانده جدید، شهید «حدادی» برای توجیه شرایط به منطقه رفته بود که باران خمپاره شروع به باریدن گرفت و ترکشی به پشت گردن او اصابت کرد و در «دشت آزادگان» به شهادت رسید.