پخش زنده
امروز: -
چهارشنبه 18 اردیبهشت ساعت 11 شب است که به خیابان دارایی تبریز رسیده ام . غوغای ماشینهای بزرگ و کوچک و تانکرهای آب و البته انبوه جمعیت که بیداد میکند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، دود غلیظی در وسط آسمان است و صدای انفجارهای کوچک پی در پی می آید. انگار آتش بازی است!
تا چشم کار میکند شیلنگهای آب آتش تشانی است . دراز به دراز کف زمین خوابیده اند.
به نظرم مثل خط قرمز اورژانسهای بیمارستان میتوانند راهنمایی ام کنند. دنبالشان راه می افتم .
برق قطع شده و در تاریکی فقط نور موبایلها است که دیده میشود.وارد یک راهرو میشوم.حالا لباسهای شب نمای آتش نشانان معلوم است که به هر طرف می دوند.
مامور نیروی انتظامی فریاد می زند بروید بیرون .
فرماندهشان میگوید : مردم را به داخل راه ندهید. خطرناک است...
یک آتش نشان می گوید : فقط با ماسک میشود رفت جلوتر.وضع خیلی خراب است ...
چند مرد جوان را میبینم که با عجله هر چه در مغازه هست داخل نایلون های بزرگ می ریزند. میگوید : به ما دیر خبر دادند . وگرنه فوری تخلیه میکردیم ...
کف دالان انواع لباس و حوله و اسباب بازی و لوازم آرایشی بهداشتی به پایم گیر کرده ...
یک نفر رگالهای پر از لباس را به سختی از میان جمعیت بیرون میبرد.
کمی جلوتر از لابه لای درها و پنجره ها ، شعله ها به وضوح دیده میشود . شدید و بلند .
حرارت دیگر قابل تحمل نیست . نفسم بند آمده . چون اینجا یک فضای بزرگ سرپوشیده است . ساعت 11.30 شب و من در بازار جهانی تبریز ، هستم. اینجا آتش گرفته است ...
آتش سوزی در سرای ایکی قاپیلی
آتش نشانها فرصت مصاحبه ندارند .
از مسئول تیم هلال احمر سوال میکنم چه خبر است . می گوید : ساعت 10.45 دقیقه شب به ما خبر دادند . فوری خودمان را رساندیم. اینطور که می گویند سرای ایکی قاپیلی به شدت در حال سوختن است ...
این وقت شب راسته ها و سراهای تنگ بازار تبریز تاریک است .
خبر که به مغازه داران رسیده جمع شده اند.
راه برای قدم برداشتن نیست.
یکی گونی گونی وسایلش را خارج میکند. یکی جلوی مغازه اش ایستاده که شیشه هایش نشکند و امن بماند. دیگری بر سر میزند و گریه میکند .
نکته ای که جلب توجه میکند این است که انگار خیلی از مغازه ها مثل حالت فعال روز هستند. یعنی نه کرکره ای و نه قفلی.لباسها از جلوی مغازه آویزان است.ویترینهای فلزی قدیمی جلوی درها پر از مواد آتش گرفتنی!
از سنجاق و گیره سر چند هزار تومانی بگیر تا اسپریهای صد هزار تومانی و لوازم آرایشی و بدلیجات میلیونی!
گویا هم کسبه و هم مسئولان یقین داشته اند که اینجا هرگز آتش نمیگیرد. نمیدانم چطور به این زودی یادشان رفته ؟
ایکی قاپیلی آبان ماه سال 88 هم دچار آتش سوزی شده بود!
به هر حال ...
یک ماشین آتش نشانی کوچک به زحمت وارد راسته نزدیک سرا شده است . شیلنگ آب پاره است . یکی از مغازه داران می گوید : ببینید شیلنگ را با شال و دستمال بسته ایم . این آب تا به آتش برسد دیگر فشاری برایش نمانده که ...
آتش نشانان در حال آماده شدن هستند. کپسول به دوش و ماسک به دهان . می روند که به دل آتش بزنند.
از یک راهروی پلکانی که فقط به اندازه یک نفر عرض دارد ، بالا میروم تا به پشت بام برسم. می گویند تعداد زیادی آتش نشان آنجاست .
ساعت 12 شب.چشمم جایی را نمیبیند. باز هم با موبایل باید راه را پیدا کنم. سر و صداها از نزدیکی لبه پشت بام یعنی همانجا که از حیاط سرا شعله ها زبانه میکشد می آید. همچنان آتش نشانها آب ندارند!
مرد میانسالی میگوید : این مدیریت بحران است الان ؟ اینها نمیدانند سرای حاج حسین که همین بغل است یک چاه آب دارد. نقشه در دستشان ندارند که.به جای اینکه از آنجا آب بیاورند شیلنگ کشیده اند . از راسته بازار تا اینجا . به نظرم باید 1 یا 2 کیلومتری کشیده باشند.
چرخی میزنم. آتش از تمامی روزنه های سقفهای گنبدی بازار در این قسمت زبانه میکشد. انگار که به زور خودش را به هوا برساند. صدای انفجار اسپریها هنوز طنین انداز است. بدجور صدای سوختن می آید. سوختن سرمایه مردم . سوختن خشتهای تاریخ ...
فریاد پشت فریاد که آب را باز کنید ...
نیروهای نظامی هم به کمک آمده اند . کم کم آب به آتش نشانها می رسد. اما فشارش آنقدر کم است که باید خیلی نزدیک شعله ها بروند ...
به من می گویند برو پایین. ایزوگام سقف ذوب شده . هیچ امنیت ندارد . الان است که فروبریزد ...
به پایین برمیگردم. هر کس گوشه ای از کار را گرفته . اما آتش خیال خاموشی ندارد. چون همه چیز برای اشتعال فراهم است . همه چیز این سرا سوختنی است .
اینجا همه سردرگم هستند. یکی می گوید ورودی سرای سقط فروشان را به اشتباه باز کردند که کمک رسانی شود. اما شعله ها انگار مکیده شد داخل سرا . تونل آتش شده آنجا ...
ظاهرا هر وجب از اینجا آبستن یک خطر است .
مدیرعامل آتش نشانی را میبینم. سوال میکنم چند ساعت است مشغولید ؟ چه شده ؟ میگوید الان وقتش نیست ...
ساعت 1.30 بامداد و منتظر شهردار تبریز هستم که در خیابان دارایی مشغول گفتگوی تلفنی با خبرگزاری صدا و سیما است . گفتگو که تمام شد می گوید : مردم راه را بسته اند . عده ای دنبال اموال و مغازه هستند اما خیلیها برای تماشا آمده اند ...! ما منتظر کف های آتش خاموش کن پتروشیمی هستیم . باید راه را باز کنند تا برسد ...
بالاخره آتش سوزی که تقریبا از ساعت 8 شب 18 اردیبهشت 98 شروع شده و ساعت 10.30 به اطلاع آتش نشانی رسیده ، ساعت 4 بامداد 19 اردیبهشت مهار میشود . اما به دلیل وسعت آتش و حجم انبوه مواد آتش زا ، باید تا ظهر لکه گیری ها همچنان ادامه یابد.
سرای بعد از آتش
ساعت 8 صبح روز 19 اردیبهشت ماه دوباره راهی بازار میشویم.حالا میدانم باید به سرای ایکی قاپیلی برویم .
سرای ایکی قاپیلی (دودری ) یکی از سراهای قدیمی بازارتبریز به شمارمی رود.این سرا که در ضلع شمالی بازار تبریز قراردارد، به دلیل واقع شدن بین دوراسته بازارجدید وقدیم ونیزارتباطش بااین دوراسته ازطریق چهاردالان و یک تیمچه ، سرای دودری نامیده می شود.
دیشب مغازه های حیاط سرا و اجناس هر دو طبقه دور تا دور حیاط به کل سوخته . دالان سقط فروشان هم. دالان میانی که سقفش به دلیل تخلیه دود و حرارت ، کامل فروریخته و چیزی از دیوار مغازه ها هم تقریبا باقی نمانده . تنها دالان سالم دالان کمپانی است . البته دو مغازه ابتدایی اش سوخته.همانها که به حیاط سرا نزدیک بود.
مرد جوانی با پسر کوچکش در حال تمیز کردن جلوی مغازه است. می گوید : آتش نشانان آتش را درست همینجا متوقف کرده اند.
همچنان نیروهای امدادی مشغولند و نیروهای انتظامی کنترل اوضاع را در دست دارند.
به سراغ هنربر مدیر کل مدیریت بحران استانداری آذربایجان شرقی می روم. می گوید : از اولین لحظات اطلاع از حادثه تمام همکاران حاضر هستند. تا جاییکه معلوم است 125 باب از مغازه ها 50 تا 100 درصد تخریب شده اند . اما از اجناسشان تقریبا چیزی نمانده . کاملا سوخته است.
کسبه ای می گوید : ما در سرای صادقیه کار میکنیم. همسایه همین سرا . پارچه فروشیم. ساعت 9 میخواستیم به خانه برویم.دودبلندی از وسط بازار دیدیم. برگشتیم ولی درها قفل بود.نگهبان هم که نداریم.به ماموران محله خبر دادیم. کسی فکر نمیکرد آتش گرفته باشد. آن هم به این وسعت ...
زیرپایم انبوهی از خاکستر اجناس است . دستبند فلزی ، عروسک ، موی مصنوعی ، سوزن خیاطی ، کمربند چرمی، خرده شیشه ها ، حوله ، لباس ، فاکتورها و مدارک سوخته و ...
اما یک چیز واقعا تعجب آور است . انواع سیمها و کابلها . روی زمین . آویزان از سقف و دیوار ... محال است حداقل به یکی از آنها گیر نکنیم ...
البته یک ترانس برق وسط حیاط هم هست . که میگویند داخلش متلاشی شده از انفجار . اداره برق فورا آمده و پلمپش کرده!
یک چیز دیگر هم هست. انواع کپسولهای پیک نیک و والور ... درب و داغان پخش حیاط ...
ساختمان مغازه ها به جز در دالان میانی تقریبا پابرجا است . هر چند آجرها سیاه و دودی شده. اما اجناس داخل مغازه ها فقط خاکستر است و بس ...
وسعت آتش ، کمبود امکانات اطفا و نابلدی به راههای دسترسی بازار باعث گیر افتادن آتش نشانان در میان دود و شعله ها شده است.
سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تبریز می گوید :210 آتش نشان در محل حادثه حاضر بودند و 19 نفر مصدوم شده اند. 16 همکار ما سرپایی مداوا شدند اما 3 نفر در بیمارستان بستری هستند. به دلیل مسمومیت ناشی از استنشاق دود غلیظ و البته درگیری با حرارت بسیار بالا.
به گفته وی از ساعت 10.15 دقیقه که به آتش نشانی اطلاع داده شده در عرض 4 دقیقه نیروها سر رسیده اند . 12 ایستگاه درگیر حادثه بوده و مهار اولیه بیش از 3 ساعت طول کشیده است.
می پرسم علت حادثه چه بوده ؟ می گوید : باید بررسی کنیم.
آب بیمه بر آتش خسارت
جمعه 20 اردیبهشت ، پیرمردی گریان کنار حجره سوخته اش نشسته . می گوید : ثمره 50 سال تلاش من است . خاکستر شده و رفته . یکی باید بگوید چرا اینجا نگهبان ندارد ؟ 2 ساعت سوخته و بعد آتش نشانی خبردار شده است ...
از بیمه اش سوال میکنم. می گوید : ما سال قبل اجناس را 200 میلیون تومان و مغازه را 40 میلیون تومان بیمه کرده ایم. اما حالا اگر تمام پول خسارت را هم بدهند حتی یک سوم اجناسم را نمیتوانم بخرم ... تورم خیلی بالاست.
رئیس شورای هماهنگی بیمه های بازرگانی استان به همراه چند کارشناس مشغول بررسی و برآورد خسارات هستند.
قهرمانی میگوید : تلاش ما اینست حداکثر کمک را به بیمه شدگان بکنیم. اما مشکل اینجاست که هیچ کدام اظهارات خود را به روز نکرده اند. به هر حال بر اساس قانون ، ما بیشتر از سقف بیمه ای که کرده اند نمیتوانیم خسارت بدهیم.
مردی آهسته می گوید : بپرسید تکلیف آنهایی که بیمه ندارند چه میشود ؟
می گویم مگر چه تعداد بدون بیمه هستید ؟ جواب می دهد حداقل 40 مغازه ...!
از 125 مغازه 40 مغازه بیمه ندارد . تکلیف آنها را باید از مدیران استان بپرسم.
استاندار آذربایجان شرقی بعد از جلسه ای که در ستاد بحران و با مدیران داشته می گوید : تلاش میکنیم با راهکارهای قانونی کمک حال این کسبه هم باشیم . فعلا باید دید دستگاههای اجرایی و بیمه ها چه پیشنهادی دارند.
نکته قابل توجه این است که خسارت برای 80 مغازه دارای بیمه ، حداکثر 7 میلیارد تومان برآورد میشود . در حالیکه به گفته کسبه این مبالغ با نرخ امروز ، چیزی در حدود 30-40 درصد ارزش واقعی اجناس سوخته است .
یک سوراخ و چند گزیدگی
21 اردیبهشت . همچنان مغازه دارانی هستند که ناامیدانه دنبال فاکتورهای خرید و چکها و اسناد و مدارک خود هستند.
مغازه دار جوانی می گوید : 10 سال قبل هم اینجا آتش گرفت. دقیقا به همین ترتیب.ساعت 6 عصر و تا ظهر فردا درگیر آتش بودیم.حالا هم چیززیادی تغییر نکرده .بی برنامه گی در بازار تبریز تمامی ندارد ...
باید یاد آوری کنم ، سرای ایکی قاپیلی بازار تاریخی تبریز سال ۱۳۸۸ نیز دچار آتش سوزی گستردهای شده بود. این آتش سوزی که در آستانه ثبت جهانی این بازار رخ داد ، ۱۲۰ باب مغازه را طعمه حریق کرد. بازار تبریز در سال ۸۹ به عنوان میراث مشترک بشری در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد و این بخش از بازار طی سالیان اخیر دوباره مرمت و احیا شده بود.
ظاهرا آن زمان هم تعادل یه چراغ نفتی به هم خورده و افتاده بوده زمین و یک سرا را به آتش کشیده بود.
پیرمردی در حال جمع آوری کمربندهای چرمی سوخته است. مغازه اش ده سال قبل هم سوخته . به زور خودش را پیدا کرده بود که دوباره همان آش شد و همان کاسه !
ازهمسایه اش می پرسم چرا نگهبان ندارید. می گوید : 6 سال قبل سارقان فرش در تیمچه مظفریه نگهبان را شبانه به قتل رساندند. از آن به بعد گفتند دیگر هیچ نگهبانی در سراها و تیمچه ها نباید باشد.
عجیب است. به جای افزایش امنیت ، صورت مساله پاک شده است.!!!
ترکی بر نگین جاده ابریشم
به دلیل قرارگیری تبریز در مسیر تاریخی چین به اروپا ، این شهر از 2 سال قبل به عنوان پایگاه مطالعاتی جاده ابریشم تعیین شده است . به همین دلیل یک تیم از آژانس همکاریهای بین المللی ژاپن برای انجام مذاکرات به تبریز سفر کرده اند .
22 اردیبهشت ماه به آنها خبر داده شده که بازار تاریخی ما آتش گرفته است و قبل از جلسه هراسان خود را رسانده اند.
نیشیدا سرپرست تیم می گوید : واقعا ضربه بزرگی به بنا وارد شده است . چطور ممکن است ایمنی اینقدر کم باشد؟
می پرسم راهکار چیست ؟ توضیح می دهد که ما بیشتر از دیدگاه گردشگری تخصص داریم تا مرمت و بازسازی . اما به هر حال در همه بافتهای سنتی دنیا میراث فرهنگی و مدیریت شهری و البته کسبه هستند که باید با تعامل کارها را پیش ببرند.بدون هماهنگی نتیجه همین میشود. اینجا پیشگیری حرف اول را میزند. بعد نوبت مدیریت حادثه میرسد.
رستمی ، معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی استان توضیح میدهد که این گروه عکسها و اطلاعات را به همکاران مرمت خود خواهند داد و ما حتما از مشاوره آنها در ارتقای ایمنی بازار استفاده میکنیم.
چه میشد اگر این مشاوره ها قبل از وقوع یک حادثه به انجام میرسید؟
علت حادثه ، در هاله ای از ابهام
سرانجام 23 اردیبهشت ماه موفق به مصاحبه با مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تبریز میشوم .
قلی زاده می گوید : ما به نتایج بررسیها رسیده ایم اما تا روز مقرر از بیان علت حادثه معذوریم!
از او علت گستردگی حادثه و حجم زیاد آبی که صرف خاموش کردن شده و حتی کف هم استفاده شده می پرسم. میگوید : حداقل 2 ساعت دیرتر به ما خبر دادند. وقتی رسیدیم از 10 متری آتش هم نمیشد نزدیک شد ...
وقتی راجع به سردرگمی آتش نشانان و شیلنگهای پاره و بی آبی سیستم سوال میکنم . میگوید : خیلی حرفها کارشناسی نیست. الان کسبه ناراحت و مضطرب هستند . بنابراین گلایه میکنند. اما همه میدانند که همکارانمان از جان مایه گذاشته اند.
میگویم هیچ کس هیچ ایرادی بر عملکرد نیروها ندارد.بحث امکانات است.
جواب میدهد همین امکانات هم در طول یکی دو سال اخیر ایجاد شده . آتش سوزی 10 سال قبل بعد از 2 روز اطفا شد!!!
تقریبا هر روز پیگیر وضعیت بازار در سرای ایکی قاپیلی هستم . قرار شده بود چهارشنبه 25 اردیبهشت علت حادثه اعلام شود.
از مدیر کل مدیریت بحران سوال میکنم . می گوید : امروز به ما اعلام شد که کارشناسان آتش نشانی و اداره برق همچنان در حال بررسی شواهد و مدارک صحنه هستند .البته بر اساس مکاتباتی لازم است کارشناسان رسمی دادگستری نیز نظر خود را اعلام کنند. نتیجه احتمالا 29 اردیبهشت مشخص میشود.
با چند نفر از کسبه گفتگو میکنم. میگویند این ترانس بزرگ وسط حیاط 2-3 هفته ای بود که سروصدای زیادی داشت.زنگ زدیم سرویسکار رسمی خودشان آمد. ولی گفت هیچ مشکلی نیست و رفت . احتمالا مشکل از همین بوده.اتصالی کرده!
شرکت توزیع برق تبریز علیرغم همه گمانه زنیهای غیررسمی مبنی براتصال برق به عنوان علت حادثه همچنان سکوت اختیار کرده است.
مرد جوانی اشاره میکند که ببینید دیروز دوباره از اداره برق آمدند و 5 نقطه اطراف ترانس را حفاری کردند. باید مشکلی بوده باشد بالاخره.
ماجرای مشکلات ترانس حیاط را برای هنربر بازگو میکنم. به صراحت اتصال منبع برق به عنوان علت آتش سوزی را تکذیب میکند. به عقیده او این موضوع را برخی رسانه ها مطرح میکنند و واقعیت ندارد.
دیگر صدای اعتراض کسبه بلند شده است. چون هیچ سند و مدرکی از گاوصندوقها هم سالم بیرون نیامده و هر جا می روند برای تهیه اسناد و مدارک المثنی ، از آنها برگه علت آتش سوزی را می خواهند.
آواربرداری هم که تا اعلام علت حادثه ، به هیچ عنوان انجام نمیشود.
در یک اقدام غیرمنتظره 2 روز قبل از موعد مقرر یعنی جمعه 27 اردیبهشت ماه فرماندار تبریز علت حادثه را اتصالی برق اعلام میکند. مدیرعامل آتش نشانی رسما در جلسه ای که برای پرداخت خسارتهای کسبه توسط بیمه تشکیل شده این مطلب را قرائت میکند.
شهرداری گفته که آواربرداری از فردا آغاز میشود. صبح راهی سرا شده ایم . اما سوت و کور است . مدیر کل مدیریت بحران می گوید : ظاهرا کارشناسان دادگستری نظر خود را به صورت مکتوب اعلام نکرده بودند و همچنان باید منتظر بود!
خبرهایی مبنی بر شکایت شرکت توزیع برق می رسد ولی کسی تایید نمیکند.ظاهرا تجهیزات برق هیچ مشکلی ندارد.علت نیاز به بررسی بیشتر دارد.
مجددا همه چیز به تاخیر افتاده است .
مغازه داران میگویند : هر روز تاخیر برای ما یک سال میگذرد. مانده ایم معطل . جایی نداریم . اجازه بدهند همین مغازه ها را تمیز کنیم و مشغول شویم.
مرد میانسالی میگوید : میخواستیم حداقل آهنهای اضافه را برداریم. گفتند اجازه ندارید حتی یک تکه آجر بردارید. باید مجوز بیاید.
راستش را بخواهید این آهنها واقعا خود مرا کلافه کرده است. و البته سیمها که از همه جا آویزان است.
28 اردیبهشت ماه است و روز جهانی موزه و میراث فرهنگی.به همین بهانه قرار مصاحبه ای با مدیر پایگاه جهانی بازار تبریز دارم. سوال می کنم اینجا سازه آجری است یا قلمرو سیم و آهن ؟ این همه سایبان و ویترین فلزی چه میگویند؟
اسمعیلی می گوید : ما هفت سال است گفته ایم این داربستها و قفسه های فلزی را جمع کنید . اما کسبه هیچ توجهی نمیکنند.تصورش را بکنید موقع آتش سوزی چه حرارتی توسط آنها به خشت خشت بنا منتقل شده . اصلا شاید به همین دلیل است که ضلع شرقی سرا به کل تخریب شده . آهنها از سر و کولش هنوز هم آویزان است.
به گفته اسعیلی بازار تبریز به طور طبیعی و مانند سایر سازه های قدیمی سرمایش و گرمایش خاصی لازم ندارد . دستکاریهای کوچک و بزرگی که سالها اتفاق افتاده ، موجب به هم خوردن تعادل دمایی میشود.
به عنوان مثال در همین سرا ، بسیاری از حجره ها به انبار دپوی اجناس تبدیل شده بوده و هر لحظه خطر وقوع حادثه وجود داشته است ...!
اینکه از این به بعد آیا جدیتی برای جلوگیری از این گونه اقدامات خواهد بود یا نه ؟ زمان مشخص خواهد کرد.
بازار تبریز نقشه اجرایی ندارد
بازار تبریز در بافت تاریخی مرکز شهر قرار دارد و درواقع همه بناهای قدیمی به نوعی دور تا دور آن شکل گرفته اند . سراغ شهردار این منطقه میروم.
شهردار منطقه 8 می گوید : نقشه جامعی از بازار تبریز و تاسیسات موجودش نیست!
پاک نهاد ادامه می دهد : به طور حتم نقشه ای از وضعیت آب و برق و مخابرات و فاضلاب در اختیار دستگاههای مربوطه هست. اما اینکه در یک اتاق بحران و یک ستاد تجمیع شود ، وجود ندارد. چون به اشتراک نمیگذارند.
به عبارت بهتر هر کس برای خود قلمرویی دارد. دقیقا به همین دلیل موقع بروز بحران درهای ورودی را کسی نمیشناسد. برقی برای روشنایی منطقه در حالت اضطرار موجود نیست. شیلنگها آب ندارند.
البته متوجه میشوم این بازار لوله کشی گاز هم ندارد و تازه میفهمم آن همه والور و هیتر برقی وسط حیاط چه بود. وسیله گرمایشی در یک بنای تاریخی آن هم در سرایی پر از مواد قابل اشتعال ... !
پاک نهاد مثال قابل تاملی می زند . اینکه زیرسازی اصولی بازار در طول چند سال گذشته و همکاری شرکت آب و فاضلاب در طراحی دریچه های تخلیه بوده که باعث شده آن حجم وسیع آب در چند دقیقه از محوطه سرا خارج شود .
تصورش را بکنید چندین ساعت آب بر روی آتش میریختند و تخلیه هم نمیشد. بازار را آب می برد!
آواری از تاریخ و تجارت در سرای سوخته
بالاخره عصر 2 خرداد ماه عملیات آواربرداری آغاز میشود .
وارد سرای سوخته شده ام.کارگران مشغول کارند. چنان با پتک بر سر سقف میکوبند که در عرض چند ثانیه فرو میریزد.
به این فکر میکنم که چیدن این آجرها در این طاقها چند روز و چند هفته زمان برده بود؟ چند مغازه دار از چند نسل زیر این سقفها روزی کسب می کردند ؟ چه کسانی چه چیزهایی می خریدند؟ چه خاطره ها که زندگی کرده اند . چه خوشیها و ناخوشیها دیده بودند . این آجرها و درها و پنجره ها ...
و اما بعد ... برق
آبها از آسیاب افتاده است . اما مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق تبریز همچنان نگران بازخورد کسبه است.
قرار است در بازار مصاحبه کنیم.در مسیری که میرویم سیمهای آویزان را نشان می دهم . جعبه های بی چفت و بست . لامپهایی که از هر جا دلشان بخواهد به بیرون سر زده اند . حتی میان لباسها . حوله ها . هر آن احتمال فاجعه ای با یک جرقه ای است.
کاظمی می گوید : تجهیزات انتقال ما تا کنتور دم در مغازه ها همه ایمن و بی نقص است . اینکه کسبه به چه شکل از اشتراک خود استفاده کنند ، دیگر دست ما نیست .
می پرسم نظارت ؟ می گوید : چنین تعریفی نداریم. مسئولیت با خودشان است.
به گفته وی در سفر سال 87 رئیس جمهور وقت به تبریز 5 میلیارد تومان برای ساماندهی شبکه برق بازار تخصیص یافته اما تنها تا یک مرحله پیش رفته است.شرکت مشاور مبلغی بیش از 25 میلیارد تومان برای کل بازار برآورد کرده است و طبیعتا این هزینه هم قابل تامین نبوده است.
جالب اینکه همان ترانسی که وصفش قبلا رفت یکی از محصولات ساماندهی است و مشابه آن در 10 حیاط دیگر هم قرار دارد.
کاظمی توضیح می دهد که از نوع خشک و بدون روغن است. ایمنی چند برابر دارد و طبق بازرسیهایی که شده ، آتش از بیرون باعث انفجار تجهیزات آن شده است نه اینکه اتصال آن باعث آتش سوزی شده باشد.
به هر حال برق آتش راه انداخته یا آتش برق را قطع کرده نتیجه چندان تفاوتی ندارد. ظاهرا 5 الی 6 میلیارد تومان به شبکه برق بازار خسارت وارد شده است و بسیاری از مغازه های اطراف تا اطلاع ثانوی برق ندارند.
سری به آنها میزنم.از یک سیم سیار ، دهها شاخه جدا کرده اند تا روشنایی خود را تامین کنند . خدا میداند ایمنی این توزیع چگونه است ...
یک سال زمان برای مرمت سرای سوخته
در نهایت 13 خرداد ماه فرا میرسد. آواربرداری های شهرداری بعد از 10 روز به پایان رسیده است و قرار است مرمت آغاز شود.
مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی می گوید : مساحت سرا 2500 متر مربع یعنی کمتر از یک صدم وسعت 27 هکتاری بازار است. بنابراین این آتش سوزی تاثیری در ثبت جهانی ندارد.
آبدار ادامه میدهد : البته این نباید باعث غفلت شود . باید ایمنی خشت به خشت این بنا را حفظ کنیم.
سوال میکنم تکلیف این طاقها و سقفها که ریزش کرده چه خواهد شد؟ پاسخ میدهد : باید با الگوهای مقاوم سازی مرمت شوند.در آتش سوزی قبلی هم مرمتهایی انجام گرفته که حالا نتایج آن معلوم شده است. مغازه ها و طبقات احداث شده کمترین آسیب را دیده اند.چون اصول ایمنی در آنها رعایت شده بود.
به گفته وی حداقل یک سال زمان برای احیای بافت آسیب دیده لازم است.
از آبدار در خصوص معماری بنا و قوانین موجود در ثبت جهانی سوال میکنم. توضیح میدهد که پایگاه جهانی بازار تبریز متخصصان خبره ای دارد که با طراحی و نظارت آنها هر قسمت از سرا با اصول سنتی خود مرمت و بازسازی میشود.
مونسان ، معاون میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کشور 2 روز بعد از آتش سوزی در بازدید میدانی که داشته ، برآورد اولیه خسارت به کالبد و بنای سرا 20 میلیارد تومان اعلام کرده است.
البته آبدار ، مدیرکل میراث فرهنگی استان میگوید : ما متر به متر کارشناسی میکنیم. طبیعتا هزینه لازم ، بیش از این خواهد بود.
به گفته وی کسبه هم میتوانند مشارکت 10 تا 50 درصدی در مرمت داشته باشند . در واقع اعبتار مرمتی که دولت اخصاص میدهد ، کافی نیست و خسارت دیدگان می بایست خودشان هم کمک کنند تا ایکی قاپیلی دوباره رونق بگیرد.
مغازه داران این سرا ، با تسهیلات شهرداری ، به مدت یک سال به صورت رایگان در یکی از مجتمعهای تجاری نزدیک بازار تبریز (صدرا) فعالیت خواهند کرد تا در طول عملیات بازسازی و مرمت دچار زیان مالی دو چندان نشوند.
مدیران دستگاههای اجرایی هر کدام مشغول هستند تا گوشه ای از کار را بگیرند اما اگر باز هم آبشان در یک جوب نرود و موازی کاری و ناهماهنگی میدان دار امور شود ، کارها درست پیش نخواهد رفت.
بازار جهانی تبریز برنامه می خواهد
آتش سوزی در یک سرا ، نزدیک به 100 میلیارد تومان به زیرساختهای بازار و سرمایه مردم خسارت زده است. چهره نازیبایی حداقل به مدت یک سال در پیکره بازار به جا گذاشته است. مشتاقان میراث فرهنگی دلهره تجدید نظر در ثبت جهانی این بنا را دارند. 120 مغازه دار باید یک سال از محل کسب و کار خود به جای دیگری نقل مکان کنند.
اما به هر حال این اتفاق ناگوار میتواند یک تجربه برای مدیریت شهری و متولیان آثار تاریخی و صد البته کسبه داشته باشد.
اینکه بازار تبریز بیش از هر چیز نیازمند یک طرح جامع و اساسی برای مدیریت است.
اوضاع اگر همچنان به گونه ای باشد که ، کسبه ادعا کنند بدون اجازه میراث فرهنگی اجازه زدن یک میخ به دیوار وجود ندارد ولی در عمل صدها متر سیم و سایبان و داربست از این جا به آنجا کشیده شود.تابلوهای برقی و کولرهای گازی روی دیوارها و سقفها صف بکشند ، باز هم چیزی عوض نخواهد شد.
باید نقشه منابع آب بازار در آتش نشانی باشد و شرکت توزیع برق یک نظارت ویژه تعریف کند تا هر کس به دلخواه خودش سیم کشی و تزیینات نکند.
سرمایش و گرمایش در بازار تبریز تاسیسات خاص خود را میخواهد.
شهرداری تبریز در حال بررسی گزینه های هوشمند سازی ایمنی بازار است . لازم است راهکارهایی برای تقویت سامانه های اطفای حریق هم طراحی کنند.
و میراث فرهنگی باید خیلی حواسش جمع باشد . خارج شدن یک اثر از فهرست یونسکو اتفاقی نیست که نیفتد. آن هم وقتی قبلا در درسدن آلمان و ژئوپارک قشم ایران افتاده است ...
بازار تبریز ، بزرگترین سازه سرپوشیده آجری به هم پیوسته دنیاست .
این بنا یکی از شاهکارهای معماری ایرانی با مساحتی حدود یک کیلومترمربع، از آثار دوره سلجوقی به شمار می رود ، اما بنای بازار فعلی تبریز مربوط به اواخر زندیه و عصر قاجار است. چرا که این بازار در سال ۱۱۹۳ هجری قمری بر اثر زلزله با خاک یکسان و سپس بازسازی شد . این اثر فاخر در سال ۱۳۵۴ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران و مردادماه سال ۱۳۸۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
بسیاری از گردشگران و جهانگردان نظیر ابن بطوطه، مارکو پولو، جاکسن، اولیای چلبی، یاقوت حموی، گاسپار دروویل، الکسیس سوکتیکف، ژان شاردن، اوژن فلاندن، جان کارت رایت، جملی کاردی، کلاویخو، رابرت گرنت واتسن، حمدالله مستوفی و مقدسی از رونق و شکوه بازار تبریز تمجید کردهاند.
بازار جهانی تبریز دارای ۲۰ راسته٬ ۳۵ سرا٬ ۲۵ تیمچه٬ ۱۱ دالان٬ ۲۴ کاروانسرا٬ ۵۵۰۰ حجره٬ ۴۰ صنف گوناگون٬ ۱۹ مسجد و ۱ مسجد جامع و ۹ مدرسه دینی می باشد.
مجموعه بازار تاریخی تبریز به عنوان یازدهمین اثر ثبت جهانی ایران در سی و چهارمین جلسه سازمان یونسکو که سال 2010 میلادی در کشور برزیل برگزار شد ، به عنوان بزرگترین سازه سرپوشیده جهان و بخشی از شاهراه ابریشم به ثبت جهانی رسید و یکی از اولین مقاصد گردشگران داخلی و خارجی هنگام سفر به شمالغرب ایران است . پس می بایست همه جمع شویم و بخواهیم و تلاش کنیم همیشه جهانی بماند .
گزارش از مهین انتظار