قیام 15 خرداد در تاریخ انقلاب اسلامی ایران از اهمیت ویژه ای برخورداراست به طوری که نقطه عطف و سرآغاز نهضت اسلامی ملت ایران به شمار می آید.
اقدامات رژیم شاه و امریکا در سالهای 40 تا 42 برای نابودی اسلام وغارت کشور امام خمینی (ره ) را برآن داشت تا با بیانیه ها وایراد سخنرانی های مهم نقشه های شوم انان را برملا کند. این خیزش تاریخی، شروع رویارویی نهضت اسلامی در برابر حکومت استبدادی پهلوی بود و بستری مناسب را برای شکل گیری مبانی فکری ، سیاسی، اجتماعی انقلاب اسلامی فراهم آورد. نهضت امام خمینی از سال 41 آغاز شد و در سال 57 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، به یقین قیام 15 خرداد 42 نقش انکار ناپذیر و درخشانی را در پیروزی این نهضت اسلامی ایفا کرد. نیروهای امنیتی رژیم در ماه محرم به روحانیون اطلاع دادند که در سخنرانی های خود برای مردم از سه چیز صحبت نکنند، از شخص شاه بدگویی نکنند، در مورد اسراییل حرف نزنند و در مورد اینکه اسلام در خطر است صحبت نکنند. امام خمینی که نشان داده بود، در مبارزه ی خود علیه استبداد محکم و استوار است، در 13 خرداد 42 برابر با 10محرم سخنان کوبنده ای را علیه رژیم پهلوی بیان کرد. امام نه تنها به حرف های نیروهای امنیتی توجهی نشان نداد، بلکه این حرکت شاه را نتیجه ی ترس او از بیداری و حرکت مردم در همراهی با نهضت اسلامی دانست. ایشان در سخنانی تاریخی در 10 محرم در مدرسه ی فیضیه فرمود: «شما اهالی محترم قم ملاحظه فرمودید آن روز که آن رفراندوم غلط، آن رفراندوم مفتضح انجام گرفت، آن رفراندومی که برخلاف مصالح ملت ایران بود با زور سرنیزه اجرا شد ... آیا روحانیت و اسلام ارتجاع سیاه است؟ لکن تو مرتجع سیاه، انقلاب سفید کرده ای؟! .... چرا این قدر می خواهی مردم را اغفال کنی؟ چرا مردم را این قدر تهدید می کنی؟... امروز به من خبر داده اند که عده ای از وعاظ و خطبا تهران را برده اند به سازمان امنیت و تهدید کرده اند که از سه موضوع حرف نزنند: 1- از شاه بدگویی نکنند 2- به اسراییل حمله نکنند 3- نگویند که اسلام در خطر است. دیگر هر چه بگویند آزادند. ...تمام گرفتاریها و اختلاف های ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم، دیگر اختلافی نداریم و باید دید که اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسراییل برای اسلام و مسلمان ها خطرناک است آیا خطرناک نیست؟ و در اصل چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسراییل است که سازمان امنیت می گوید: از شاه صحبت نکنید، از اسراییل نیز صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، اسراییلی است؟» سخنرانی تند ایشان در واقع شمارش معکوس سقوط رژیم پهلوی بود. این سخنان به سرعت به تهران گزارش شد. در ساعت 4صبح 15 خرداد کامیون هایی که سربازان و نیروهای امنیتی در آن بودند از تهران ماموریت یافتند تا امام خمینی را دستگیر کنند. آنها امام را در حالی که مشغول خواندن نماز بود، دستگیر و در بازداشتگاه افسران تهران زندانی کردند. غروب آن روز ایشان را به زندان قصر بردند. بازداشت امام خمینی و رسیدن این خبر به گوش مردم سبب شد که یک قیام مردمی و گسترده علیه رژیم پهلوی در15 خرداد شکل بگیرد. پیر و جوان، زن و مرد از روستا و شهر خود، به طرف منزل رهبر خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام شهر قم به گوش می رسید. نیروهای رژیم پهلوی در این شهر برای ایجاد ترس بیشتر مردم، مستقر شدند و سعی داشتند قیام را به شدت سرکوب کنند. از طرف دیگر خبر دستگیری امام خمینی به تهران، شیراز، مشهد و دیگر شهرها رسید و در شهرهای مختلف کشور نیز همانند قم، آزادی امام را فریاد می زدند. مردم ورامین به طرف تهران حرکت کردند. تعداد زیادی از مردم در این تظاهرات به شهادت رسیدند. جمعیت زیادی که در تهران حضور داشتند به طرف کاخ شاه حرکت کردند. ارتشبد حسین فردوست که از نزدیک ترین افراد به محمدرضا پهلوی بود، درباره ی این قیام در خاطرات خود نوشته است: مسوولان اطلاعاتی و امنیتی کشور و شخص محمدرضا از چنین حرکت مردمی اطلاع نداشتند. محمدرضا مساله ی روحانی ها را جدی نگرفته بود و خطر تیمور بختیار را بیش از مردم می دانست. از آنجا که این حرکت، یک حرکت، مردمی و بدون برنامه ریزی قبلی بود، ساواک به کلی غافلگیر شد و محمد رضا شاه به شدت به وحشت افتاد. همچنین فردوست در توضیح وخامت اوضاع می نویسد: به اویسی فرمانده لشگر گارد ویژه گفتم تنها راه این است که هر چه آشپز و نظافتکار و اسلحه دار و غیره در لشگر داری مسلح کنی. روز 15خرداد در تهران و قم حکومت نظامی برقرار شد، با این حال در روزهای بعد، تظاهرات گسترده یی برپا شد که در هر مورد به درگیری خونین انجامید و مردم زیادی به شهادت رسیدند. امام خمینی پس از 19 روز حبس در زندان قصر به زندانی در پادگان عشرت آباد منتقل شد. محمدرضا پهلوی دو روز پس از نهضت 15 خرداد، قیام مردم را «بلوا و اقدامی وحشیانه» نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها نسبت دهد. به گفته ی کاتوزیان در نهضت 15 خرداد: بازرگانان خرده پا، مغازه داران، پیشه وران، دانشجویان، کارگران، کشاورزان و فعالان سیاسی حضور داشتند. محمدرضا پهلوی با اصرار اسدالله علم نخست وزیر وقت، سرلشگر اویسی را مامور گشودن آتش به روی مردم کرد. دولت، تعداد کشته ها را کمتر از 90 تن اما ناظران تعداد شهدا را چند هزار تن اعلام کردند. در کنار این حرکت خودجوش مردمی که از پیوند ناگسستنی مردم و مراجع تقلید بر می خاست قیام 15 خرداد کفن پوشان ورامین در تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی از رنگ وبوی خاصی برخورداربود. عصر پانزده خرداد فرا رسید، عده زیادی از مردم در شهرهای قم ، تهران و ورامین به شهادت رسیده بودند. با خون آنان بذر انقلاب که به دست امام خمینی(ره) کاشته شده بود ابیاری شد و درخت تنومند انقلاب اسلامی در بهمن 57 به ثمر نشست . اکنون 56 سال از این قیام می گذرد قیامی که تکیه گاهی جز مردم رنج کشیده ایران نداشت و اینان نه چهره های سیاسی محض بودند و نه مردمی که برای هوای نفسانی و مادیات قیام کرده باشند