به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که در بحران خود ساخته در منطقه خلیج فارس به سر میبرد به دنبال راهکاری برای حفظ آبرویش است، زیرا همه محاسباتش درباره تسلیم شدن ایران شکست خورده است.
پایگاه اینترنتی روزنامه رای الیوم نوشت: پرسشی که این روزها با جدیت مطرح میشود با توجه به اینکه تنش به وجود آمده در بحران آمریکا و ایران اندکی فروکش کرده است، این است که آیا احتمال رویارویی نظامی بطور جزئی یا بطور کامل از بین رفته است؟ این در حالی است که مقامات طرفین اظهاراتی برای آرام کردن اوضاع داشتند و پیشنهادات برای میانجیگریها و شمار میانجیگرانی که بر دروازههای تهران میکوبند، افزایش یافته است.
آری احتمال مقابله نظامی اندکی کاهش یافت، زیرا همه محاسبات دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای ترساندن دشمنش ایران و کشاندن آن پای میز مذاکره بر اساس شروطی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه اش تعیین کرده بود، شکست خورد. پذیرفتن شروطی که پمپئو تعیین کرده است در عمل به معنی بلند کردن پرچم سفید تسلیم است. توقف همه آزمایشهای هسته ای، موشک بالستیک، دست کشیدن از گروههای متحد در لبنان، یمن، عراق، فلسطین اشغالی و افغانستان، جزء خواستههای آمریکا است در حالی که این چیزها ستون فقرات راهبرد دفاعی، سیاسی و نظامی ایران را تشکیل میدهد و مهمترین اهرمهایی است که ایران در زمان بحرانها در اختیار دارد.
ترامپ که در بحران خود ساخته در منطقه خلیج فارس به سر میبرد به دنبال راهکاری برای حفظ آبرویش است، زیرا همه محاسباتش درباره تسلیم شدن ایران شکست خورد و بهترین گواه در این زمینه اظهارات وی و سرپرست وزارت دفاع است که گفتند این نیروی نظامی را به خاطر جنگ به خلیج فارس نیاوردند بلکه این لشکر کشیها برای «جلوگیری» از حملات ایران ضد آمریکائیها است. این یک دروغ است و نخستین بار نیست که دروغ میگوید و اگر واقعا آمریکا به دنبال جنگ نبود این لشکرکشیها و تهدیدهای علنی برای اقدام به تغییر نظام یا دست کم تغییر رفتار آن، به چه دلیل است. آمریکا هرگز نخواهد توانست نظام ایران را تغییر دهد و ایران هرگز رفتارش را براساس شروط آمریکا تغییر نخواهد داد.
ایران مانع سقوط دولت سوریه شد و بعید نیست ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری آینده ساقط کند همانطور که ایران جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق را ساقط کرد و مانع پیروزی وی برای بار دوم شد. آیا این نفرین ایران همانطور که دامنگیر کارتر شد این بار دامنگیر ترامپ هم خواهد شد؟
ورود به جنگ برای قدرتهای بزرگ منطقهای یا بین المللی یک مساله به ظاهر آسان است به ویژه اگر طرف مقابل در تئوری و روی کاغذ ضعیفتر باشد، اما آنچه دشوارتر است «روز بعد از آغاز جنگ» است که در این زمینه نمونههای وحشتناک متعددی وجود دارد مثل جنگ سوریه، جنگ لیبی، جنگ افغانستان، جنگ عراق، جنگ یمن و الی آخر.
تشدید بحران کنونی پس از دور دوم تحریمهای اقتصادی علیه ایران اتفاق افتاد که همان طرح به صفر رساندن صادرات نفتی ایران است. این در حالی است که صادرات نفتی ایران روند عادی خود را سپری میکند و نفت کشهای ایرانی محموله خود را به راحتي حمل میکنند و این در حالی است که نفتکشهای متحدانش در بندر الفجیره ناقص شدند و این بدان معنی است که همه تهدیدهای ترامپ درباره جنگ اقتصادی به عنوان جایگزین جنگ نظامی توهمی بیش نبود و شانس این تهدیدها برای موفقیت، محدود و همراه با خطرات فراوانی است.
تا اینجا میتوانیم بگوئیم ترامپ و همه متحدانش که بر طبل جنگ نواختند و امید فراوانی بدان بسته بودند بازنده بودند.