پخش زنده
امروز: -
رئیس جمهور چین از ایران به عنوان مسیر بزرگ ترانزیت راه ابریشم یاد کرده است که پکن نمی تواند آن را نادیده بگیرد
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ اجلاس یک کمربند یک جاده در پکن پایتخت چین به کار خود پایان داد. در این اجلاس که دومین نشست بین المللی درباره این پروژه کلان چین بود هیات هایی از 110 کشور جهان از جمله جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند. در اجلاس سه روزه طرح جاده ابریشم نوین 40 کشور در سطح رئیس جمهور و نخست وزیر شرکت کردند. شی جین پینگ رئیس جمهور چین در پایان این اجلاس گفت کشورش در جریان این اجلاس قراردادهایی به ارزش بیش از 64 میلیارد دلار امضا کرده است.
معمار این ابرپروژه چین افزود هدف از ابتکار یک کمربند یک جاده بازسازی راه ابریشم قدیم و متصل کردن چین به آسیا و اروپاست و این طرح به توسعه با کیفیت بالا منتهی خواهد شد. در این مطلب تلاش شده است تا به بهانه برگزاری دومین نشست بین المللی یک کمربند یک جاده در چین مشخصات جاده ابریشم نوین و اهمیت آن برای چین تبیین، جایگاه و نقش ایران در این جاده، برندگان و بازندگان آن و همچنین چشم انداز این طرح کلان بررسی شود.
مختصات جاده ابریشم نوین
جاده ابریشم یا شبکه راه های به هم پیوسته ابریشم به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای ارتباطی است که برای قرن های متوالی به عنوان شاهراه حیاتی مورد توجه و استفاده قرار می گرفت. این جاده استراتژیک از غرب چین تا شرق اروپا امتداد داشت و سال های نه چندان دور بر سر تسلط بر منابع این مسیر، میان ایران و عثمانی رقابت شدید وجود داشت. این شاهراه، پل اصلی بازرگانی در آسیا، اوراسیا، شمال آفریقا و شرق اروپا بود.
گرچه این مسیر به سبب ظهور فناوری های نوین ارتباطی در سده های اخیر از یک سو و تغییر مرزهای جغرافیایی برخی سرزمین ها و ایجاد جمهوری های تازه در آسیای میانه از دیگر سو مورد غفلت واقع شد اما سال 2013 میلادی را شاید بتوان آغازی بر پایان این غفلت دانست. در این سال چین به عنوان یکی از برترین قدرت های اقتصادی جهان با درک ارزش این شاهراه حیاتی پروژه ای با عنوان راه جدید ابریشم را با مختصاتی جدید کلید زد.
در واقع جاده ابریشم جدید عنوان برنامه چند تریلیون دلاری «شی جینپینگ» رئیس جمهوری این کشور است که با نام «یک کمربند، یک جاده» شامل برنامه اتصال چین به کشورهای آفریقایی، آسیایی و اروپایی از طریق بنادر، خطوط ریلی و جاده است. «یک کمربند - یک جاده» یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است.
به عبارت دیگر این پروژه ایجاد شبکهای از راههای ارتباطی، زیرساختها، بنادر و مواصلات دیجیتالی میان آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای لاتین است.
منظور از 'کمربند و جاده' شبکه ای برنامه ریزی شده از راه های زمینی، خطوط راه آهن، خطوط نفت و گاز طبیعی و سایر پروژه های زیرساختی از شهر «شیان» در مرکز چین تا آسیای میانه و در نهایت تا مسکو، روتردام و اروپا را شامل می شود.
مسیر دریایی نیز شبکه ای برنامه ریزی شده از بنادر و پروژه های ساحلی زیرساختی از جنوب و جنوب شرق آسیا تا شرق آفریقا، شمال دریای مدیترانه و کشورهای آمریکای لاتین را در بر می گیرد.
مسیر ابریشم نوین بیش از یکصد کشور را در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین در بر می گیرد که بالغ بر ۶۲ درصد جمعیت جهان، حدود ۳۹ درصد از مساحت زمین و بیش از 30 درصد از تولید ناخالص جهان را شامل میشود. با تحقق این طرح قرار است زیرساختهای حمل و نقل و ارتباطات در کشورهای هدف توسعه یابد تا نقل و انتقال کالا و خدمات بین این کشورها تسهیل شود.
اهمیت جاده ابریشم نوین برای چین
بر اساس اطلاعات موسسه رفینیتیو Refinitiv ارزش کل پروژه های این طرح بالغ بر 3 تریلیون و 670 میلیارد دلار است. به نوشته روزنامه نیویورک تایمز در سال های آتی قرار است چین در زیرساخت های 60 کشور اروپایی، آسیایی و آفریقایی بیش از 1 تریلیون دلار سرمایه گذاری کند. بخش عمده این سرمایه گذاری ها را دولت چین انجام می دهد. چین تاکنون در راستای این ابرپروژه ده ها میلیارد دلار در کشورهای مختلف از جنوب شرق آسیا گرفته تا جنوب و غرب آسیا، شرق اروپا و آمریکای لاتین سرمایه گذاری کرده است.
بسیاری می گویند طرح جاده ابریشم نوین به مثابه راهبرد سیاست خارجی چین است که اهداف کلانی در حوزه های مختلف از جمله در حوزه سیاسی و اقتصادی دارد. هدف نهایی چین از این رهگذر تحقق رویای چینی است.
البته چینی ها مدعی اند که اهداف اصلی این طرح اقتصادی است اما واقعیت این است که اهداف ژئوپلیتیکی چین را نمی توان در این طرح نادیده گرفت. این طرح نه تنها اهداف کلان اقتصادی دارد بلکه واکنشی به چالش های موجود در نظام بین الملل و همچنین حضور و نفوذ قدرت هایی همچون امریکا برای سیطره بر مناطق راهبردی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی جهان است. می توان گفت که این مساله انعکاسی از جاه طلبی های بین المللی جسورانه، خلاق و تا حدودی خوش بینانه چین برای یک سیستم اقتصادی از طریق همکاری های خارجی است که هدف آن توسعه اقتصادی، دسترسی به بازارهای مصرف گسترده، سرمایه گذاری و همچنین جلوگیری از ظهور موانع بر سر قدرت یابی پکن است. در واقع طرح یک کمربند یک جاده اهرم ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک چین برای سیطره بر مناطق راهبردی و مهم جهان است.
مخالفان و موافقان طرح جاده ابریشم نوین
واقعیت این است که طرح یک کمربند یک جاده با اهداف کلانی که چین مد نظر دارد از نگاه رقیب اصلی این کشور یعنی امریکا چالشی بزرگ قلمداد می شود. آمریکا در سالهای اخیر تلاش کرده تا متحدان خود و قدرت های آسیایی را از همراه شدن با چین در این پروژه باز دارد. آمریکا همچنین برای هراساندن دیگر کشورها مدت هاست دست به کار شده است. مقامات آمریکایی می گویند سرمایه گذاری های چین یک "تله بدهی" است که درنهایت باعث تضعیف کشورهای هدف خواهد شد. متاثر از همین رویکرد برخی کشورها همچون ژاپن و هند تاکنون آشکارا با طرح چین مخالفت کرده اند. برخی کشورهای آسیایی همچون مالزی نیز چند قرارداد با چین را لغو کرده اند. موضع فعلی روسیه نیز همراهی با این طرح است هرچند بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در بلند مدت این طرح می تواند رقابت چین و روسیه را نیز تشدید کند. با اینحال اکثر کشورهای آسیایی، آفریقا و شرق اروپا و بتازگی کشورهای آمریکای لاتین از مشارکت در طرح یک کمربند یک جاده استقبال کرده اند. این استقبال نشان می دهد آمریکا و دیگر مخالفان ابرپروژه چین برای رسیدن به هدف خود در منصرف کردن کشورها از همکاری با چین و در نهایت عقیم گذاشتن احتمالی این طرح، راه درازی در پیش دارند.
چالشهاو فرصتهای پیش روی ایران
ایران در مسیر جاده ابریشم نوین جایگاهی مهم و راهبردی دارد. شی جین پینگ رئیس جمهور چین از ایران به عنوان مسیر بزرگ ترانزیت راه ابریشم یاد کرده است که پکن نمی تواند آن را نادیده بگیرد.
ایران با داشتن منابع عظیم نفت و گاز و قرار گرفتن در "قلب سرزمین انرژی " موقعیت جغرافیایی خوبی برای مشارکت و بهره گرفتن از مزایای پروژه راه ابریشم چین دارد. موقعیت ژئواستراتژیک ایران که در مرز دریای خزر و خلیج فارس قرار گرفته برای چین مهم است و این کشور خواهان مشارکت جدی ایران در این پروژه است.
ایران همچنین بهترین و به صرفه ترین مسیر برای انتقال کالا از خلیج فارس و دریای عمان در جنوب به کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز است.
بعلاوه اینکه چین بزرگ ترین شریک تجاری ایران و مقصد صادرات ایران به خارج است فضایی مساعدتر برای همکاری موثرتر دو کشور در چارچوب طرح یک کمربند - یک جاده، فراهم کرده است.
برای تحقق این طرح، چین در سال های اخیر سرمایه گذاری های قابل توجهی را در توسعه راه های موصلاتی و بخش انرژی در ایران انجام داده است. البته سرمایه گذاری چینی ها بر اثر تحریم ها کاهش یافته و در برخی قسمت ها متوقف شده است و چین تاکنون نشان نداده است که قصد دارد در مقابل تحریم های غیرقانونی آمریکا بطور کامل ایستادگی کند.
با اینحال باید توجه داشت که میزان حضور و پویایی ایران در طرح یک کمربند یک جاده بیشتر بوسیله خود ایران تعریف خواهد شد. از آنجایی که بروز چالش های امنیتی جدید و ضرورت چاره اندیشی و یافتن راهکارهای مقابله با آن ها و همچنین قدرت سازی برای کشورهای مسیر از دستاوردهای تحقق این طرح عظیم خواهد بود، شرایط فعلی و تلاش برای برخورداری از نقشی مفید در این طرح ایجاب می کند که استراتژی سیاست خارجی ایران در قبال چین و این طرح بازاندیشی شود و به منظور بهره گیری مؤثرتر از فرصت هایی که این راهبرد فراهم می کند تغییراتی در سیاست و اقتصاد فراهم شود. ایران بایددر پی برنامه ای برای اقتصاد و توسعه پایدار باشد. بنابراین در این طرح تنها نباید به مقوله ترانزیت توجه کند بلکه باید ارتباطات تجاری و بازرگانی خود را با سایر کشورهای مسیر، از جمله آسیای مرکزی گسترش دهد و در پروژه های این منطقه مشارکت و همکاری کند تا از این طریق در سازمان های منطقه ای مهم حضوری فراگیرترو موثرتر داشته باشد. همچنین همکاری با این منطقه می تواند صادرات انرژی ایران را به اروپا تسهیل کند و روابط با فرامنطقه را نیز بهبود بخشد. توسعه مناسبات راهبردی با کشورهای مسیر می تواند بستری مناسب برای ارتقای جایگاه ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی فراهم کند ، اما این مسئله که ایران تا چه اندازه میتواند از مزایای اقتصادی و سیاسی طرح یک کمربند یک جاده استفاده کند به توانایی دستگاه دیپلماسی ایران و به ویژه سیاست کلی توازن در سیاست خارجی و چندجانبه گرایی بستگی دارد.
منتقدان همکاری و مشارکت ایران در این طرح نیز می گویند تقویت حضور چین در مناطق راهبردی جهان خطر ظهور یک ابرقدرت در مجاورت ایران را در پی خواهد داشت و اجرایی شدن طرح یک کمربند یک جاده به تقویت تسلط چین بر ژئو اکونومی محیط پیرامونی ایران منجر خواهد شد. بعلاوه برخی بر این باورند که با توجه به نوع نگاه آمریکا به ایران و خصومت ریشه دار با این کشور، هرگونه تلاش چین و ایران برای همکاری در چارچوب این ابرپروژه باعث تحریک آمریکا و تلاش این کشور برای امنیتی کردن ایران و محیط پیرامون آن خواهد شد.
نویسنده: محمود بلنداختر