به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صداوسيما ؛ دبیر کل حزب الله لبنان با اشاه به اینکه انتظار ظهور امام زمان (عج) باعث ایجاد روح امیدواری در میان پیروان ادیان آسمانی شده است، تأکید کرد: اگر مردم لبنان دچار یأس و ناامیدی می شدند، لبنان اکنون تحت اشغال اسرائیل بود و ترامپ، لبنان را نیز مانند جولان اشغالی به اسرائیل می بخشید.
سید حسن نصر الله در آغاز سخنان خود به مناسبت سی و چهارمین سالگرد تأسیس مرکز فرهنگی "جمعیت پیشآهنگان امام زمان (عج)" با اشاره به حمله تروریستی روز یکشنبه سریلانکا، این حمله را "کشتاری عظیم و جنایتی هولناک" خواند و گفت: ما نیز در کنار همه کسانی که این اقدام تروریستی وحشیانه و غیر انسانی را محکوم کرده اند، این حادثه را محکوم می کنیم و معتقدیم این اقدام نه به فطرت انسانی و ذات بشری و نه به ارزش های آسمانی و اخلاق اسلامی هیچ ارتباطی ندارد. ما به شدت این حادثه تروریستی را رد و محکوم می کنیم و خواستار مقابله فراگیر با تروریسم و ریشه های آن و حامیان و پشتیبانان هر نوع تروریسمی هستیم. تا کنون غیر از اخبار ضد و نقیض منتشر شده در خبرگزاری ها و رسانه ها، عامل این حمله تروریستی شنیع به صورت واضح و رسمی مشخص نشده است و هنگامی که عامل آن مشخص شود، سخنان و تحلیل های بسیاری در این زمینه باید گفته شود. من به نوبه خود به خاطر شدت هولناکی این حادثه و مصیبتی که مردم روز گذشته با آن مواجه شدند و آن را به یک رویداد جهانی تبدیل کرد، بر خود لازم دانستم سخنانم را با اشاره به این حادثه آغاز کنم. تروریسم سیّال، خنده و شادی را از چهره همه صاحبان اعیاد گرفته است، خواه این تروریسم به صورت حادثه روز گذشته در سریلانکا نمود یابد و یا کشتارها و جنایت هایی که روزانه در یمن در حق کودکان، زنان، دانش آموزان، نمازگزاران در مساجد و ساکنان شهرها و روستاها شاهد آن هستیم و یا تحولات روزانه در فلسطین اشغالی و قدس، کرانه باختری، نوار غزه و زندان های رژیم صهیونیستی. اما رویدادهای تلخ و ناگوار هر اندازه هم باشند، اعیاد ما باید سر جای خود و عید بمانند. مانند امروز که ما سی و چهارمین سالگرد تأسیس مرکز فرهنگی امام زمان (عج) را جشن می گیریم و روز گذشته که سالروز میلاد امام زمان (عج) بود. عید میلاد امام زمان (عج) در واقع عید همه مستضعفان و شکنجه شدگان و مظلومان در سطح جهان تا برپایی روز قیامت است.
دبیر کل حزب الله لبنان در بخش نخست سخنان خود با اشاره به اینکه در همه ادیان آسمانی و در تورات، کتاب داوود، سخنان پیامبران سابق، قرآن مجید و احادیث پیامبر اسلام (ص) به ظهور امام زمان اشاره شده است و اوصاف امام زمان در وعده های خداوند تجلی یافته و خداوند تحقق آنها را ضمانت کرده است، افزود: در خصوص اصل ظهور اجماع وجود دارد، اگر چه ممکن است در مورد شخصیت این نجات بخش بشریت آرا و دیدگاه های متفاوتی وجود داشته باشد. یهودیان منتظر ظهور هستند و منظور ما از یهودیان اسرائیلی ها نیست، بلکه پیروان دین یهودیت است که ممکن است اسرائیل را تأیید کنند و یا مخالف وجود کشوری به اسم اسرائیل باشند. آنها منتظر مسیحی هستند که پادشاه آنها در آخر الزمان باشد و طبیعتا وجود عیسی بن مریم را انکار می کنند. مسیحی ها نیز منتظر بازگشت مسیح به این جهان هستند. مسلمانان و مسیحیان در مورد انتظار برای ظهور مسیح مشترک هستند، ولی مسلمانان به ظهور رهبری اصلاح گر و بزرگوار از میان اولیای خداوند و از سلاله محمد (ص) و از نسل خانم فاطمه زهرا (س) ایمان و اجماع دارند که لقبش مهدی (ع) است، اگر چه ممکن است در مورد برخی ویژگی ها و خصوصیات امام زمان اختلاف نظر داشته باشند. برخی ها معتقدند این امام زمان، امام محمد بن الحسن العسکری است که در 15 شعبان سال 255 هجری در شهر سامراء متولد شده و همچنان در قید حیات است و زمانی که شرایط فراهم شود ظهور می کند و به زمین باز می گردد. برخی از مسلمانان معتقدند امام مهدی (ع) در زمانی که خداوند مقدر داشته است متولد می شود تا عدل را برقرار کند و ظلم و فساد را در همه جهان از بین ببرد. انتظار ظهور و منجی در میان پیروان ادیان آسمانی به نتیجه مشترک و مهمی منجر شده است که امید و ایجاد فرهنگ و روح امیدواری است، امید به آینده و امکان تغییر و محقق ساختن پیروزی بر ظلم، فساد، اشغالگری، استکبار و برپایی عدالت، امنیت و صلح در جهان. تحقق این مسائل آرزو نیست، بلکه امیدی واقعی و وعده ای الهی است که به دست رهبران بزرگ و اراده ملت های جهان محقق خواهد شد. در مقابل امید، یأس قرار دارد که عامل کشنده ای درمیان افراد و گروه ها و جوامع بشری است و خطرناک ترین نتیجه یأس، تسلیم شدن و عدم پویایی برای محقق ساختن دستاوردها در همه عرصه هاست. ما در شرایط و تحولات کنونی شاهد نبرد بین دو جبهه امید و اعتماد و یأس و تسلیم و بی اعتمادی هستیم. مثلا هنگامی که ملت فلسطین احساس یأس و ناامیدی کنند، معامله قرن و خواسته های آمریکایی، اسرائیلی بر همه امت اسلامی تحمیل می شود، ولی تا زمانی که ملت فلسطین احساس امیدواری و اعتماد و ایمان کند، هیچ یک از طاغوتیان جهان نمی توانند خواسته های خود را بر ملت مستحکم، مجاهد و مقاوم فلسطین تحمیل کنند. در مورد تحولات لبنان نیز قضیه به همین منوال است و در سال 1982 افراد و جریان هایی بودند که مقاومت را رد کردند و منطقشان این بود که چشم در مقابل درفش نمی تواند مقاومت کند و این، یعنی یأس. آنها از خود می پرسیدند آیا می توانیم اسرائیل را شکست دهیم و آیا می توانیم با ارتشی که مجموعه ای از ارتش های عربی را شکست داد و مساحت های گسترده ای را در طول چند روز در سال 1967 اشغال کرد، مقابله کنیم و آن را شکست دهیم؟ اما نقطه قوت طرفهایی که پا در مسیر مقاومت نهادند، امیدواری و اعتماد به خدا و اعتماد به نفس و توانایی مردم و توان شکست دشمن بود. اگر مردم تسلیم یأس می شدند، اسرائیل تا الآن لبنان را تحت اشغال داشت و امروز ترامپ لبنان را نیز به اسرائیل می بخشید و الحاق لبنان را به اسرائیل براساس قاعده خیالی سرزمین موعود از نیل تا فرات به رسمیت می شناخت.
دبیرکل حزب الله لبنان در بخش دوم سخنان خود به شرح جزئیات وظایف و دستاوردهای مؤسسه فرهنگی جمعیت پیشآهنگان امام زمان (عج) در لبنان پرداخت.
دبیر کل حزب الله لبنان در بخش سوم سخنان خود با اشاره به تحولات داخلی لبنان و سپس تحولات مهم منطقه ای ادامه داد: موضوع نخست، اوضاع مالی در لبنان و مسئله بودجه است. در این زمینه می توان گفت در لبنان و در میان همه گروه ها و جریان ها اتفاق نظر وجود دارد که لبنان با اوضاع مالی دشوار و بحران زده ای مواجه است. هر چند این مسئله نظر من نیست و فقط در آغاز می خواهم نقطه نظرات مشترک را بیان کنم. بله ممکن است بر سر توصیف این بحران، مناقشه و جدال وجود داشته باشد و اینکه آیا این بحران به ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی منجر می شود یا خیر و آیا این بحران، بحرانی بسیار بسیار دشوار است و امکان مهار آن وجود ندارد؟ در هر حال در حال حاضر با بحران مالی دشوار و حادی در سطح ملی مواجه هستیم. دوم، در مورد راه حل ها نیز اجماع و اتفاق نظر وجود دارد و اینکه ما نمی توانیم به صورت مداوم از مراجع مختلف طلب قرض کنیم و راه حل اصلی را به تعویق بیاندازیم و در این صورت قطعا به ورشکستگی و فروپاشی مالی و اقتصادی خواهیم رسید. از این رو اجماع وجود دارد که در شرایط کنونی باید به یک راه حل برسیم. ما امیدوار بودیم لبنانی ها یا رهبران سیاسی با خواسته و اراده خود به سوی یافتن راه حل می رفتند، ولی به نظر می رسد ما به سمتی پیش می رویم که خود باید راه حلی بیابیم، چرا که در نشستی با حضور صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و نمایندگان جامعه جهانی شرط و شروطی مطرح شده است که اقتضا می کند خودمان راه حلی بیابیم. همچنین در مورد لزوم همکاری میان همه نیروها و جریان های سیاسی برای ایجاد راه حل نیز اتفاق نظر وجود دارد. ساختار کشور چنین اقتضا می کند که صرف نظر از اینکه چه کسی مسئول اوضاعی است که به آن رسیده ایم، همه با هم و به سهم خود مسئولیت را به عهده بگیریم. اکنون همه ما با مشکل مواجه هستیم و راه حل این مشکل نیازمند همکاری همه طرف هاست. از سوی دیگر همه طرف ها اتفاق نظر دارند راه حل بحران مالی آسان نیست، بلکه مسیر سختی در پیش است و از این رو نیازمند صبر، تحمل، مسئولیت پذیری، جدیت و تصمیم گیری های شجاعانه هستیم چرا که بخشی از راه حل، نیازمند طرح برنامه های ریاضتی در عرصه های مشخص و به اندازه معین است. همه باید به روح مسئولیت پذیری ملی و میهنی آراسته گردند و پیشنهادات و طرح ها برای حل بحران مالی که در دیدارهای داخلی ارائه و یا به شورای وزارتی پیشنهاد می شود، باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اگر هر طرفی بخواهد منافع شخصی، حزبی، منطقه ای و فرقه ای خود را در نظر بگیرد به راه حل نخواهیم رسید و در همین اوضاع و احوال کنونی گرفتار خواهیم ماند. همه ما باید به گونه ای رفتار کنیم که مشکل مالی و اقتصادی را مرتبط به همه کشور و مردم و مناطق و طوائف و نیروهای سیاسی بدانیم و آن را مرتبط با آینده خود و آیندگان فرض کنیم. ما در این شرایط باید با حکمت و شجاعت اقدام کنیم و حکمت اقتضا می کند که پیشنهادات هیچ یک از طرف ها نباید به سرعت رد شود، چرا که ممکن است جایگزینی برای برخی از این پیشنهادات وجود نداشته باشد. از سوی دیگر جایز نیست پیشنهادات و طرح ها به سرعت مورد قبول واقع شوند. رد و قبول کردن سریع پیشنهادت اشتباه است، ولی این به معنای وقت کُشی نیست و منظورم از سرعت در اینجا به لحاظ زمانی نیست بلکه به لحاظ دقت در بررسی هاست. بسیاری از اموری که در شرایط کنونی مطرح می شود در گذشته مطرح بوده است و از این رو پرداختن به آنها به گذر چند هفته و ماه نیاز ندارد و در طول چند روز همه نیروهای مخلص می توانند به بررسی این پیشنهادات بپردازند و آرا و پاسخ های خود را در مورد آن اعلام کنند تا تصمیم مناسب در خصوص آنها اتخاذ شود. حزب الله در این چارچوب موارد ذیل را متذکر می شود: نخست، ما در کنار همه نیروهای سیاسی بخشی از مسئولیت را در بررسی امور و تصویب طرح ها و در شورای وزارتی به عهده می گیریم و از مسولیت شانه خالی نمی کنیم و هرگز نمی گوییم این اوضاع به ما ارتباطی ندارد، بلکه ما بخشی از دولت و ملت و نیروهای سیاسی خواهیم بود که مسئولیتش را با تمام شجاعت و حکمت و روح ملی به عهده خواهد گرفت. دوم، ما تخصیص بودجه و اقداماتی که در این خصوص انجام می شود را ابتدای روند اصلاح واقعی مالی و اداری می دانیم و در دوران انتخابات و پس از آن به این موضوع و اهمیت تخصیص بودجه عمومی اشاره کردیم و معتقدیم مناقشه ها و بحث و بررسی هایی که اکنون در مورد بودجه در جریان است فرصتی طلایی برای جلوگیری از هدر رفتن اموال و متوقف کردن روند فساد مالی و اداری در دولت است و باید این فرصت غنیمت شمرده شود. این فرصت و مناقشه ها مصیبت نیست، بلکه در لایه های آن نکات مثبت فراوانی وجود دارد و یکی از نکات مثبت این است که لبنانی ها در مقابل یک مانع قرار گرفته اند و هیچ گزینه ای برای عبور از آن ندارند جز اینکه اقداماتی را برای متوقف کردن روند حیف و میل اموال و فساد مالی و اداری که پایه های این دولت را سست می کند، در پیش گیرند. ما از مناقشه ها و بحث و بررسی ها استقبال می کنیم، ولی در عین حال به اصول گذشته خود پایبند هستیم و این اصول وارد هیچ گونه مزایده و ملاحظات سیاسی نمی شود، بلکه در چارچوب تعهدات ایمانی، اعتقادی، میهنی و اخلاقی خود از بحث و تبادل آرا استقبال می کنیم و معتقدیم نباید به اقشار فقیر و کم درآمد آسیبی برسد و نباید مالیات های جدید بر آنان وضع شود. این خط قرمز ماست و سایر امور قابل بحث و رایزنی است و می توان گفتگو کرد که آیا مفید هستند یا غیر مفید. چرا که برخی امور ممکن است مفید باشند، ولی باید خطرات آنها بر اوضاع عمومی و مالی و اقتصادی بررسی شود. بدون شک ما طرفدار گفتگو و رایزنی هستیم و از همه گروه های سیاسی می خواهیم به دور از مزایدات سیاسی وارد گفتگوها و مذاکرات شوند. باید اشاره کنم وزرا، نمایندگان، مسئولان، کارشناسان و برخی از دوستان حزب الله در طول چند روز گذشته ، جلسات فشرده و بررسی های عمیقی برگزار کردند و در نهایت این نتیجه به دست آمد که ما از روز چهارشنبه آماده هستیم در چارچوب جلسات شورای وزیران یا دیدارهای داخلی و نه در رسانه ها، مواضع و نظرات و دیدگاه ها و پیشنهادهای جدید خود را ارائه دهیم و بخشی از تصمیم گیری مناسب برای قبول مسئولیت باشیم. این مسئله نیازمند صبر و تحمل مردم و همه طرفهاست تا از این مرحله دشوار عبور کنیم. آیا عبور از این مرحله ممکن است؟ بله ما اهل اعتماد و امیدواری هستیم و معتقدیم با اعتماد، امید، اراده، عزم و صبر می توانیم کشور را به سلامت از این بحران عبور دهیم.
سید حسن نصر الله در ادامه سخنان خود خاطر نشان کرد: موضوع دوم به جنگ با اسرائیل ارتباط دارد. معمولا هنگامی که مطالبی در مورد حزب الله یا حتی در مورد شخص بنده در روزنامه های مختلف نوشته می شود، من و سایر برادران واکنشی به آن نشان نمی دهیم، چرا که از قبیل مطالب در مقاله ها و روزنامه ها و تحلیل ها زیاد نوشته می شود و بخش زیادی از آن اشتباه است و بخشی براساس اطلاعات اشتباه نوشته می شود و بخشی دیگر پیش زمینه ها و اهداف نادرست دارند. اما من امروز مجبور شدم به مقاله ای که اخیرا در یکی از روزنامه های کویتی منتشر شد پاسخ دهم، چرا که متاسفانه برخی از رسانه های داخلی لبنان نیز با این مقاله همراهی کردند. این مقاله مورد توجه شبکه های اجتماعی قرار گرفت و حتی برخی از دوستان عزیز که از بزرگان سیاسی هستند، از این مقاله تأثیر پذیرفتند و مقالاتی نوشتند. اجازه دهید اندکی به این مقاله بپردازم چرا که موضوع آن به همه لبنانی ها و منطقه ارتباط دارد. به نظرم مضمون و محتوای این مقاله اشتباه است و زمان آن نیز نامناسب بود. در مورد محتوای آن باید بگویم من در هیچ جلسه داخلی بزرگ یا کوچک یا دوجانبه و یا حتی در خیال خود هم نگفته ام که تابستان امسال اسرائیل جنگی را علیه لبنان به راه خواهد انداخت. به هیچ عنوان چنین چیزی نگفته ام و حتی به ذهنم هم خطور نکرده است که قطعا جنگ رخ خواهد داد و یا احتمال آن وجود دارد. همچنین من در هیچ جلسه ای نگفته ام زمانی که چنین جنگی رخ می دهد من در میان شما نخواهم بود! من چگونه چنین چیزی می گویم در حالی که عمر و زندگی به دست خداست و من نیز از غیب خبر ندارم. بر عکس کسانی پیش بینی چنین چیزهایی را می کنند یا انتظار آنرا دارند باید در مقابل، این قاعده را نیز در نظر داشته باشند . من به آنها می گویم به مشیّت خداوند من در میان شما خواهم بود و اسرائیل مرا نخواهد کشت و ان شاء الله من از نسلی خواهم بود که وارد فلسطین خواهد شد و در بیت المقدس نماز خواهد خواند. نه من به هیچ عنوان همچنین چیزی نگفته ام و نگفته ام صف اول در این جنگ کشته می شوند و صف دوم نیز کشته می شوند و صف سوم باید مسئولیت را به دوش بکشند! من به این روزنامه کویتی سفارش می کنم نویسنده این مقاله که نمی دانم کیست را به عنوان نویسنده فیلمنامه فیلم های سینمایی خیالی معرفی کند. نوشته های این نویسنده حرف های بیهوده ای هستند که به هیج عنوان صحت ندارند. ما در جلسه های داخلی حزب الله به عنوان محور مقاومت باید بدترین احتمال ها را در نظر داشته باشیم و همیشه به برادران خود می گوییم باید خود را برای بدترین احتمال ها آماده کنیم. ولی به هیچ عنوان پیش بینی نکرده ایم چه اتفاقی رخ خواهد داد. با این وجود و با توجه به فضای شایعات اخیر می خواهم نظر شخصی خود (و نه لزوما موضع حزب الله) را بگویم و تأکید کنم من جنگ اسرائیل علیه لبنان را بعید می دانم. تحلیل من این است و ممکن است درست یا نادرست باشد و دلیل بعید بودن جنگ اسرائیل علیه لبنان را آماده نبودن جبهه داخلی اسرائیل می دانم که تحولات و روزهای اخیر این آماده نبودن را به اثبات رسانده است. اسرائیل همیشه از قدرت مقابله با موشک ها سخن می گفت ولی ما مشاهد کردیم چگونه دو موشک از نوار غزه به اطراف تل آویو اصابت کرد و سپس موشک دیگری در شمال تل آویو فرود آمد و تمام ادعاهای اسرائیل نتیجه ای نداشت و خود اسرائیلی ها نیز به آماده نبودن جبهه داخلی اذعان دارند. از سوی دیگر هر جنگ احتمالی اسرائیل برای محقق ساختن اهداف مورد نظر نیازمند عملیات زمینی است و آن زمان که نیروی هوایی اسرائیل می توانست تعیین کننده سرنوشت جنگ باشد، گذشته است. در داخل خود اسرائیل نیز نظر غالب این است که نیروی زمینی آماده جنگ نیست. دلایل زیادی باعث شده است تا من گزینه جنگ اسرائیل را علیه لبنان بعید بدانم. از سوی دیگر برخی معتقدند تا زمانی که ترامپ و پمپئو بر سرکار باشند و همه جهان از جمله ایران، سوریه، جنبش های مقاومت و ونزوئلا و سایر کشورها را تحت فشار قرار دهند و تا زمانی که گزینه تحت فشار قرار دادن حزب الله و فروپاشی آن از طریق فشارهای مالی وجود داشته باشد، چه نیازی به جنگ نظامی مستقیم وجود دارد؟ من نمی خواهم در این خصوص وارد جزئیات شوم ولی مجبور شدم به این مقاله واکنش نشان دهم چرا که ادعای مطرح شده در این مقاله بر محافل مردمی و سیاسی و شمار زیادی از تحلیلگران پیامدهای منفی و نامناسب برجای گذاشت. اما اگر بخواهم سخنی را با قاطعیت بگویم همان چیزی است که بارها تکرار کرده ام و باز هم تکرار می کنم که اسرائیل دشمن طمع ورزی است که نهاد و ذاتش آمیخته نیرنگ و فریب و خیانت است و از این رو همه احتمال ها باید در محاسبات ما لحاظ شود و جایز نیست به تحلیل های سیاسی اینجا و آنجا استناد کنیم. اما درخصوص زمانبندی نامناسب این شایعات و ادعاهای مطرح شده باید بگویم که این شایعات در ماه آوریل مطرح شده است که زمان گردشهای تابستانی (و سود بردن از صنعت گردشگری) است. می خواهم به رسانه ها بگویم اگر من بخواهم سخنی بگویم و یا موضع رسمی حزب الله در مورد موضوع خاصی اعلام شود، رسانه ها و مراجع رسمی مورد تأیید حزب الله این سخنان و مواضع را اعلام خواهند کرد. به محض اینکه یکی به نقل از کسی مطلبی را بنویسد که فلانی در فلان جلسه داخلی چیزی گفته است، این مسئله مورد توجه قرار می گیرد و تحلیل هایی در مورد آن نوشته می شود و موضع هایی اتخاذ می شود و این مسئله در زمان فعلی به زیان کشور است. همچنین در مورد برخی شایعه پراکنی ها که بخشی از یک حمله سازمان یافته و برنامه ریزی شده و هدفدار هستند هشدار می دهم و تأکید می کنم حوادث و تحولات همیشه نیازمند دقت و بررسی هستند. به عنوان نمونه چند وقت پیش شبکه سعودی العربیه از وقوع درگیری بین نیروهای ایرانی و روسی در حلب و دیر الزور خبر داد و ادعا کرد نیروهای حزب الله وارد این نبرد شده اند و اخبار فوری و تحلیل هایی در این خصوص پخش کرد. این خبر کذب محض است و چنین چیزی اصلا رخ نداده است. دو یا سه ماه پیش تلاش کردند بگویند رقابت و اختلاف و تنش ها و خصومت هایی بین روسیه و ایران و متحدانش در سوریه شکل گرفته است و اکنون می گویند بین دو طرف جنگ در جریان است. من می گویم این ادعا کاملا بی اساس است و برعکس همکاری موجود بین هم پیمانان در سوریه در عرصه میدانی مانند گذشته است. ممکن است در برخی مواضع سیاسی اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، ولی این مسئله هیچ تأثیر منفی بر همکاری های میدانی نداشته است. شبکه العربیه خبرهایی را منتشر می کند که مالکان آن امیدوار هستند رخ دهد، العربیه شبکه ای برای پخش اخبار نیست، بلکه شبکه ای است که آرزوها و اوهام مالکانش را منعکس می کند. از این رو ما باید در مورد هر آنچه گفته یا نوشته می شود هوشیار باشیم، به ویژه اگر این سخنان و نوشته ها در مورد حزب الله باشد. این اقدام در راستای هدف قرار دادن و حمله به حزب الله است. چند هفته گذشته شایعه انداختند که جناب نبیه بری رئیس پارلمان و شماری از برادران ما در جنبش امل و جریان آزاد ملی و سایر دوستان و متحدان ما از سوی آمریکا تحریم می شوند، که شایعه ای کاملا نادرست بود و صحت نداشت. این شایعات را سیاسی ها و اصحاب رسانه ساختند و تمایل دارند این شایعه ها به واقعیت تبدیل شود. آنها دوست دارند و آرزو می کنند و امیدوارند دولت آمریکا چنین اقدامی انجام دهد و آن را رواج می دهند، در حالیکه هیچ اصل و اساسی ندارد. نمونه دیگر؛ طبیعتا حزب الله به دلیل اوضاع امنیتی و تحولات سوریه نشست داخلی خود را طبق معمول برگزار نکرد و هر شش ماه یا یکسال یا یک سال و نیم نقل و انتقالاتی را در میان مسئولان حزب انجام می دهیم و برخی برادران را از یک مسئولیت به مسئولیتی دیگر منتقل و برخی ها را به مسئولیت های مهم تر ارتقا می دهیم. ولی کسی می آید و در این خصوص می نویسد حزب الله در راستای مبارزه با فاسد فلان و فلان و فلان مسئول را برکنار کرد. این اقدام، ظلم و اتهام زنی و ریا و دروغ و تعدی در حق برادران ماست، برادرانی که ما آنها را از مسئولیتی به مسئولیت دیگر منتقل کرده ایم از جمله بهترین برادران مجاهد و فداکار ما بوده اند که دهه ها مسئولیت و سال ها و زحمت و مشقت را به دوش کشیده اند. سپس فلان شخص یا روزنامه و مجله و پایگاه خبری می آید و به مجاهدان بزرگ و برادران عززیز ما اهانت می کند و هر گونه تغییرات سازمانی که در هر تشکیلات و گروهی رخ می دهد را در چارچوب مبارزه با فساد تعریف می کند. این در حالی است که در اصول ما فاسد از مسئولیتی به مسئولیت دیگر منتقل نمی شود بلکه به طور کلی از حزب الله اخراج می شود. آنچه می خواهم بگویم و آنچه انتظار دارم انجام شود این است که در مورد آنچه در برخی رسانه های محلی و عربی و به طور مشخص خلیجی نوشته می شود، با سوء ظن نگاه کنید و بخوانید و در مورد صحت و سقم آن دقت کنید و ما آموخته ایم که دقت و کنکاش داشته باشیم. روز گذشته مطلبی از یکی از رسانه ها به دست من رسید که ادعا کرده بود وزیر دادگستری اسرائیل در نشست ایپک در سخنانی گفته است کشورها و ملت های عربی در شمال آفریقا باید نابود شوند و اسرائیل آنها را نابود خواهد کرد چرا که دشمن اسرائیل هستند. این در حالی است که این مسئله هیچ اساسی ندارد و در روزنامه ها و پایگاه های خبری عبری و اسرائیلی هیچ اشاره ای به این موضوع نشده است و از این رو باید هوشیار بود.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود با اشاره به اظهارنظر مقامات آمریکایی در مورد تحریم های نفتی علیه ایران تصریح کرد: چنانکه می دانید آمریکا هشت کشور از جمله ژاپن را از تحریم های نفتی خود علیه ایران معاف کرد و انتظار می رود این معافیت ها را در دوم یا سوم ماه مه میلادی تمدید یا لغو کند و در صورت لغو، تحریم های نفتی علیه ایران را کاملا به اجرا بگذارد و همه کشورهای جهان را از خرید نفت ایران منع کند. در همین حال روز دوشنبه وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد معافیت ها تمدید نخواهد شد. طبیعتا پمپئو درباره ایران و تروریسم و محور مقاومت و حزب الله نیز سخن گفت. خبرنگاران از او پرسیدند اگر برخی کشورها که به نفت ایران نیاز دارند به تحریم ها پایبند نباشند، واکنش شما چگونه خواهد بود؟ وی در پاسخ گفت ما هر کسی را به تحریم ها پایبند نباشد مجازات خواهیم کرد و مسئولیت این اقدام به عهده خود این طرف هاست. اما واقعیت این است که در مقابل تصمیم آمریکا برای تحریم نفتی ایران مشکلی وجود دارد و آن اینکه هنگامی که صادرات نفت ایران به صفر برسد، عرضه نفت در بازار کاهش خواهد یافت و نرخ فروش باید بالا رود و این مسئله به سود بازارهای داخلی آمریکا نیست و ما شاهد بودیم در طول روزها و هفته های اخیر نرخ نفت صعود کرد. این یکی از چالش ها در مقابل تصمیم ترامپ است و این مشکل و چالش در کنگره و رسانه های آمریکا مطرح شده است و آنها گفته اند که در صورت جلوگیری ایران و ونزوئلا از صادرات نفت، این مسئله به کاهش عرضه و افزایش تقاضا و صعودی شدن قیمت نفت و پیامدهای منفی آن بر بازارهای آمریکا منجر می شود. ترامپ چند وقت پیش اعلام و پمپئو روز دوشنبه تکرار کرد که ما وعده های قاطعی از عربستان و امارات دریافت کرده ایم که آنها کمبودها در بازار نفت را پوشش خواهند داد تا قیمت ها روند صعودی نداشته باشند و بازارهای آمریکا متضرر نشوند. در این خصوص باید به چند نکته اشاره کنم: نخست، ما در اظهارات و مواضع مقامات آمریکایی ازجمله وزیر خارجه این کشور شاهد خودبرتربینی، استکبار، طغیان، سلطه جویی و خصومت علیه یک کشور بزرگ و مهم با هشتاد میلیون جمعیت هستیم که البته این دشمنی با همه جهان است، چرا که ترامپ تصمیمی اتخاذ کرده است که همه نهادهای بین المللی و جامعه جهانی و سازمان ملل و شورای امنیت و حتی متحدان آمریکا و منافع آنان را نادیده گرفته است و این، نتیجه همان دیدگاه برتری جویانه و متمردانه و استکباری امریکاست. آنها ادعا می کنند ایران را به دلیل حمایت از تروریسم مجازات و تحریم می کنند و ونزوئلا را نیز به دلیل تحولات مربوط به انتخابات مجازات می کنند. آنها می خواهند ایران و ونزوئلا و سوریه را تحریم و مجازات کنند و در حال حاضر در حال آماده کردن قطعنامه مجازات و محاصره علیه سوریه هستند و قصد دارند برای محقق ساختن آنچه که در میدان جنگ و به صورت نظامی از محقق ساختنش عاجز ماندند و شکست خوردند، از محاصره و تحریم و اعمال فشار استفاده کنند و عادت شیطان بزرگ و استکبار آمریکایی همیشه این گونه بوده است. آمریکا قصد دارد تحریم هایی را علیه روسیه و چین اعمال کند و می گوید کشورهایی که به تحریم نفتی ایران پایبند نباشند را تحریم می کند. با این وجود، جامعه جهانی و نهادهای بین المللی و قطعنامه ها و قانون و منشورهای بین المللی کجا قرار می گیرند؟ امروزه با وجود دولت کنونی آمریکا قانون جنگل حاکم شده است. حداقل برخی از دولت های پیشین آمریکا تلاش داشتند هر چند به صورت ظاهری به جامعه جهانی و سازمان ملل و شورای امنیت احترام بگذارند ولی این مسئله در دولت کنونی آمریکا هیچ جایگاهی ندارد. آمریکا در حالی که دیگران را به خاطر حمایت از تروریسم تحریم و مجازات می کند خودش دست به اقدامات تروریستی می زند و از تروریسم حمایت می کند و هزاران نفر را در طول سال های گذشته در چندین کشور به قتل رسانده است. دولت آمریکا در منطقه ما در حال تحمیل نظرات خود است و اعلام می کند قدس و جولان و کرانه باختری متعلق به اسرائیل است. نکاتی که می خواهم در این خصوص متذکر شوم فقط به خاطر ایران نیست، بلکه به خاطر همه ملت ها و کشورهای جهان است. جهانی که در مقابل سیاست ها و اقدامات و تجاوزگری ها و استکبار آمریکا علیه ایران و غیر ایران سکوت کرده است، ممکن است روزی به عرصه ای برای اقدامات استکباری و تجاوزگری های آمریکا تبدیل شود. ملت هایی که در مقابل اقدامات آمریکا علیه ایران سکوت می کنند، دروازه کشورهای خود را به روی اقدامات و تجاوزگری های آمریکا باز می کنند. مانند آنچه در لبنان رخ داد و پمپئو با تمام وقاحت آمد و لبنانی ها را علیه یکدیگر تحریک کرد، چرا که ما خود دروازه را به روی او گشوده بودیم. این مسئله فقط یک تصمیم محدود علیه یک کشور مشخص نیست، بلکه یک چارچوب استکباری، شیطانی و طاغوتی است و بر این اساس کشورها و ملت های جهان که ما نیز بخشی از آن هستیم، باید این سیاست های سلطه جویانه و استکباری و متمردانه امریکا را علیه ایران، فلسطین و یمن و سایرین رد و محکوم کنند. عده ای اخیرا در کنگره آمریکا نه به خاطر حسن نیت بلکه به خاطر تشخیص متفاوت و توجه به منافع خود، قانونی را علیه حمایت از آل سعود در جنگ یمن تصویب کردند، ولی ترامپ آن را وتو کرد و به ادامه در جنگ یمن رأی داد. ترامپ همان کسی است که از همه جنگ ها و خرابی ها و ویرانی ها در منطقه حمایت می کند و در لیبی و سایر کشورها آتش جنگ را شعله ورتر می کند و سپس ادعای مبارزه با تروریسم می کند. حکومت ها و ملت ها باید با این اقدامات آمریکا مقابله کنند و حال که از حکومت ها مأیوس شده ایم ملت ها و نسل ها را خطاب قرار می دهیم و می گوییم دولت طغیانگر، مستبد، سلطه جو و استکباری آمریکا که به قوانین، قطعنامه ها، منشورها و نهادهای بین المللی پایبند نیست، باید در فرهنگ ما به عنوان دشمن واقعی و نخست و بزرگ پنداشته و قلمداد شود و اسرائیل و گروه های تکفیری و ترویستی و قاتلان و جنگ افروزان فقط ابزارهای دست امریکا و توطئه ها و ظغیانگری آن هستند.
دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره به موضع عربستان و امارات در مورد اقدامات دولتمردان آمریکایی گفت: آیا این موضع شرم آور نیست؟ پمپئو در سخنان خود آنها را رسوا ساخت و گفت که عربستان و امارات به آمریکا در مورد تأمین کمبود بازار نفت اطمینان داده اند. ترامپ به کشورهای خلیج فارس می گوید اگر آمریکا نباشد دو هفته دوام نمی آورید و در عرض یک هفته باید فارسی بیاموزید و اگر ما نباشیم هواپیماهای شما که به آسمان پرواز کرده اند به زمین نخواهند نشست، باید هم بگوید توافقی حاصل شده است تا عربستان و امارات کمبود بازار نفت را پوشش دهند. این پوشش دادن به نفع چه کسی است؟ آیا به نفع مسائل و قضایای امت عربی و اسلامی است یا محاصره و حمله به همسایگان؟ باید خاطرنشان کنم در جهان عرب و اسلام باید واقعیت سیاست این دو کشور آشکار و روشن کرد، از جمله جنگ ظالمانه و وحشیانه آنها در یمن و اشغال بحرین و اقدامات آنها علیه مردم این کشور. در سودان، عربستان و امارات. در لیبی، عربستان و امارات. در الجزایر، عربستان و امارات. در یمن عربستان و امارات. در همه جا رد پای عربستان و امارات مشهود است. عربستان و امارات در جهان عربی و اسلامی به چه مشغولند؟ پیشتر نیز در بهار عربی و در میان کشورهای عربی، باز هم (نقش مخرب) عربستان و امارات. این دو کشور چکار می کنند و می خواهند منطقه و جهان را به کدام سو پیش ببرند؟ این واقعیت ها باید گفته و روشن شود. ما تاکنون نمی دانیم عامل حملات تروریستی سریلانکا چه طرفی بوده است، ولی ان شاء الله از مسلمانان نباشد چرا که حقیقتا این نگرانی وجود دارد که طرفی تلاش می کند اوضاع را به سمت جنگ بین دین های اسلام و مسیحیت سوق دهد. این جنگ به نفع اسرائیل و شیاطین بزرگ در آمریکاست. امروزه بسیاری از کشتارها و جنایت هایی که در منطقه ما از سوی داعش و امثال داعش صورت می گیرد با استناد به چه تفکری است؟ تفکر وهابیت و مدرسه دینی سعودی. محمد بن سلمان اخیرا اعتراف کرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، امریکا از سعودی ها خواست با تکیه بر تفکر وهابی با اسلامی که ارائه دهنده راه حل ها به جهان اسلام است و اسلامی که امام خمینی (ره) آن را ارائه کرد، مقابله کنند و نتیجه این مقابله چیزی شده است که اکنون می بینیم و سعودی ها همچنان از داعش و تکفیری ها حمایت می کنند. در اخبار اعلام شد که روز گذشته در عربستان مجموعه ای وابسته به داعش عملیاتی انجام داده اند. آنها باید بدانند وقتی از القاعده و داعش حمایت می کنند، باید منتظر چنین چیزهایی نیز باشند، چرا که چاقو بالاخره دسته اش را برید. القاعده و داعش با همان افکار و اعتقادات و راه و روش های فقهی و شرعی که عربستان بر اساس آن ایجادشان کرد و آنها را پرورش داد تا همه مسلمانان و مسیحیان و پیروان ادیان و همه مردم را به قتل برسانند و تنها کسانی که پیرو تفکر وهابیت بودند در امان ماندند، با خود عربستان می جنگند و تکفیرش می کنند. آنچه روز گذشته در عربستان رخ داد مصداق بارز ضرب المثل "چاقو دسته اش را برید" است. عربستان و امارات همچنین برخلاف نشست های نمایشی اتحادیه عرب، در اجرای معامله قرن نیز نقشی واقعی دارند.
سید حسن نصر الله در پایان سخنان خود گفت: ای برادران و خواهران، ما و شما در تاریخ و ملت های این امت و منطقه ریشه داریم و ملت های ما در طول صدها سال انواع و اشکال اشغالگری و تجاوزگری ها و مستکبران و مستبدان و اشغالگران را شکست داده اند. مانند دهه های گذشته ما به شما و اراده شما و ملت های خود و آگاهی، فرهنگ، عزم، اراده، اخلاص، صداقت، صبر، فداکاری و بصیرت آنان دل خوش کرده ایم تا به صورت دقیق مشخص سازند چه کسی تجاوزگر و مستکبر است و چه کسی ابزاری برای خدمت به دشمنان این امت و منطقه و منافع ملت های این منطقه. ما با امیدواری و اعتماد و با استناد به وعده هایی که خداوند تحقق آن را تضمین کرده است به پا خواسته ایم و به پا می خیزیم و به راه و مسیر و جهاد و صبر و کسب پیروزی های خود ادامه می دهیم. در پایان بار دیگر میلاد امام مهدی (ع) و سالگرد تأسیس جمعیت پیشآهنگان امام مهدی(ع) را به شما تبریک می گویم. موفق و پیروز باشید.