پخش زنده
امروز: -
سیاست های عربی فرانسه یکی از موثر ترین پیشران ها در رخدادهای خاورمیانه طی نیم قرن اخیر بوده است
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، فرانسه به عنوان کشوری مهم در عرصه های بین المللی، مسایل غرب آسیا را از نزدیک دنبال می کند. این کشور نتوانسته از نتایج و تبعات تحولات سیاسی عربی، تروریسم و بحران مهاجرت مصون بماند. در حال حاضر فرانسه به شدت به مسایل منطقه غرب آسیا توجه دارد.
وضعیت امروز اقتصادی منطقه، فرانسه را به بهبود مواضعش در خاورمیانه هدایت کرده است. نفوذ دیپلماتیکی فرانسه در دنیای عرب از انگلیس پیشی گرفته و در پاره ای از موارد گوی سبقت را از آمریکایی ها نیز ربوده است. در تحولات سیاسی اخیر عربی، حرفی از فرانسه در میان نبود. اما تقویت جایگاه آمریکا به عنوان جانشین انگلیس درجریان این تحولات قابل توجه است. خودداری فرانسه از اشغال عراق در کنار آمریکا در سال 2003، برخلاف دیپلماسی خاورمیانه ای آمریکا و انگلیس، دیپلماسی فرانسه را تقویت کرد. همین مسئله به نفوذ دیپلماسی فرانسه در غرب آسیا اعتبار داد. اما سیاست خارجی فرانسه همواره به دلیل رابطه نزديک با رژیم صهیونیستی دچار آسیب بوده است. فرانسه همواره روابط ویژه خود را با آن رژیم حفظ کرده و پس از آمریکا اولین تامین کننده سلاح برای صهیونیست ها به شمار می رود.
صهیونیست ها با فن آوری فرانسوی ها، سلاح های هسته ای خود را توسعه داده، این در حالی است که فرانسه هرگز با کشورهای عربی چنین تعاملی نداشته است.
ریاض متحد استراتژیک پاریس
کشورهای نفتی حوزه خلیج فارس و در راس آن ها عربستان سعودی، اکنون قراردادهای بزرگی با فرانسه منعقد می کنند. فرانسه با پول سعودی ها به مصر جنگنده رافال فروخت.
مقامات سعودی و فرانسوی بررسی های مقدماتی برای ساخت دو مرکز هسته ای را آغاز کرده اند. حضور رئیس جمهوری فرانسه در گردهمایی فوق العاده شورای همکاری های کشورهای عرب در ریاض، پاریس را به حمایت از تجاوز عربستان سعودی به یمن واداشت و سعودی ها رابه شریک ممتاز فرانسه مبدل کرد.
سازمان ملل نام عربستان سعودی را در فهرست سیاه کشورهای ناقض حقوق کودکان در یمن قرار داد. ائتلاف به سرکردگی سعودی ها با نوعی استراتژی ویرانگر، در نیمی از حملات خود مدارس و بیمارستان هایی را که غیرنظامیان در آن متمرکز هستند، هدف قرار می دهد.
باید خاطر نشان کرد که فرانسه توافق پیمان منع بکارگیری بمب های خوشه ای را امضا کرده است. اما این کشور در برابر اتهامات مطرح شده از سوی سازمان های حقوق بشری از عربستان سعودی و متحدانش مبنی بر بکارگیری این گونه سلاح ها در یمن سکوت کرده است. همزمان بهبود روابط سیاسی و اقتصادی بین فرانسه و عربستان سعودی اقدامی است علیه آمریکا که در سوریه حاضر نشد فرانسوی ها را همراهی کند.
به هر حال فرانسه یک وزنه اقتصادی، سیاسی و نظامی است. این کشور یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و یک قدرت هسته ای است و به عنوان یکی از قدرت های بازدارنده در شورای امنیت، گروه هشت، گروه بیست، اتحادیه اروپا، ناتو، شورای همکاری های اقتصادی، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در اتخاذ تصمیمات مهم برای جهان سهیم است.
سوریه و دیپلماسی فرانسه
آنچه حائز اهمیت است جایگاه سوریه در سیاست های منطقه ای فرانسه می باشد که از دیرباز سوریه به مثابه روزنه مهم نفوذ در منطقه غرب آسیا در استراتژی های آن کشور بوده است. فرانسه از نخستین دولت هایی است که با شروع بحران سوریه به واکنش و فعالیت در این کشور پرداخت. دولت فرانسه تا قبل از شروع بحران سوریه ، این کشور را به مثابه متحد برای افزایش نقش خود و منافع خود در منطقه داشت. اما با ایجاد بحران در سوریه اتفاقاتی رخ داد که برای منافع فرانسه بسیار ناخوشایند محسوب می شد. به همین جهت از همان ابتدای بحران در پی اسقاط بشار اسد و دولت سوریه بوده و از نیروهای موسوم به نیروهای دمکراتیک سوریه حمایت می کرد.
فرانسه از جمله کشورهایی است که اگرچه به دنبال حل بحران سوریه است، اما حضور نیروهای نظامی فرانسوی در این کشور خود باعث دامن زدن به بحران و ترویج و تشویش خشونت و نارامی می شود تا جایی که دولت فرانسه برای حضور نظامی در سوریه نه از سازمان ملل و نه از دولت سوریه هیچ مجوزی اخذ نکرده است که این اقدامات خودسرانه نشان از اهمیت سوریه برای فرانسه است.
از سوی دیگر نگرانی اتحادیه اروپا از خروج ناگهانی نیروهای امریکایی از سوریه و به خطر افتادن منافع اروپا، و اينکه فرانسه بتواند گزینه مناسبی برای پر کردن جای امریکا در حفاظت از برخی منافع اروپا باشد، منجر به طرح برخی گمانه ها شده است. از جمله آنکه نیروهای سیاسی سوریه تا چه سطح و اندازه ی به پاریس اعتماد و اطمینان دارند.
از سوی دیگر از آنجایی که حلب در دست نیروهای ارتش سوریه است، تنها راهی که باقی می ماند منبج است بر همین اساس فرانسه بر منبج تمرکز دارد.
با عطف به اهداف کلان فرانسه در سوریه و بروز اتفاقات اخیر مانند تغییر مواضع برخی کشورهای عربی و غربی به سوریه و تحولات داخلی و همچنین توانایی بشار اسد و پیروزی نسبی آن تا پاکسازی کامل سوریه از نیروهای تروریستی، به نظر می رسد دیگر فرانسه دلیل قاطعی برای حضور نظامی و فعالیت نظامی در سوریه نداشته باشد. این در حالی است که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت توانسته اند سوریه را از حضور گروه های تروریستی مانند داعش و … پاکسازی کنند. لذا در خصوص اینده حضور فرانسه درسوریه چند فرض پیش مطرح است :
1-عدم توانایی دولت سوریه و متحدانش در پاکسازی کامل سوریه و تبدیل شدن دوباره سوریه به صحنه های شدیدتر جنگ.
2-در صورت پاکسازی کامل سوریه از نیروهای تروریستی تکلیف فرانسه در قبال منافع خود و اتحادیه اروپا نامشخص است از این جهت که فرانسه به هیچ وجه حاضر به ترک سوریه نمی باشد. همچنین در صورت حضور ترکیه و مبارزه با کردها نیز خود به منبع مهمی برای تهدید منافع فرانسه و تضعیف جایگاه آن در سوریه شده است.
3-ادامه دار بودن شرایط نیمه بحرانی سوریه و گرایش فرانسه به راه هایی مانند ارتباط با کشورهای دیگر جهت حفظ سوریه. دولت فرانسه از هر راهی برای بازگرداندن سوریه و نقش خود در منطقه استفاده می کند برای مثال به نظر می رسد فرانسه می خواهد با تامین امنیت مرزهای اردن در نزدیکی سوریه از این راه برای بازیابی نقش خود در سوریه و منطقه استفاده کند و بزرگترین هدف فرانسه از ارتباطات امنیتی و حتی سرمایه گذاری با اردن به دور از اهدافش در سوریه و بازیابی آن نیست.
به طور کلی فرانسه که قبل از بحران با سوریه روابط بسیار مناسبی را داشت اکنون با ایجاد این بحران سوریه را از دست داده است و در پی بازگرداندن نقش خود در منطقه از طریق سوریه است.
نگاه فرانسه به سوریه به مانند یک روزنه بزرگ برای نفوذ به غرب آسیا است بر همین اساس بیش از هرجای دیگری فرانسه سیاست مستقل سنتی خود را جدا از غرب و سایر کشورها اعمال خواهد کرد و به هیچ وجه حاضر به ترک سوریه نخواهد بود.
سید محمد حسینی پور، پژوهشگر سیاست استراتژیک