جريان هاي راست افراطي و تکفيري در خدمت اسلام هراسي
اسلام هراسي محصول مشترک اقدامات مشابه دو جريان راست افراطي و تکفيري در عصر معاصر است.
روز جمعه «برنتون تارنت» تروريست استراليايي که انديشه هاي راست افراطي دارد با حمله به يک مسجد در شهر کريست چرچ نيوزيلند دستکم 50 نمازگزار را به شهادت رساند و 50 نفر ديگر را زخمي کرد.
او پيش از اين اقدام یک بیانیه ۷۳ صفحهای منتشر و در آن عليه مهاجران و تنوع فرهنگي اروپا و نزول تمدن اروپاي غربي ابراز نگراني کرده و همچنين دونالد ترامپ رئيس جمهور امريکا را به عنوان «نماد احیای هویت و هدف مشترک سفیدپوستان» ستوده بود.
اما سوال اينجاست که اگر او در گفتار خود صادق است چرا عليه مسلمانان چنين جنايتي را مرتکب شد؟ و اصولا چرا در غرب اکنون از مسلمانان اين نگراني ها مطرح مي شود آن هم در حاليکه اين تنوع فرهنگي در غرب وسعت گسترده اي دارد و ساير فرهنگ ها يا مهاجران از کشورهاي بزرگي مانند چين و هند(اين دو کشور بيش از دو نيم ميليارد جمعيت دارند) بيشتر غرب را در معرض چند فرهنگي قرار داده اند؟
آيا دست هايي در وراي اين رخدادهاي تروريستي عليه مسلمانان وجود ندارد که بطور هدفمند به اسلام هراسي دامن مي زنند؟ و البته قرباني چنين اقداماتي نيز مسلمانان هستند. آيا ارتباطي ميان چنين حملاتي با تحريک برخي مقام هاي راستگراي امريکا و رژيم صهيونيستي وجود ندارد؟
به خاطر بياوريم که دونالد ترامپ رئيس جمهور امريکا در جريان تبليغات انتخاباتي خود در سال 2016 بارها مي گفت که اسلام افراطي دشمن امريکاست و او جلو آن خواهد ايستاد و البته پس از انتخاب نيز هيچگاه از تحريک کردن ديگران عليه اسلام و مسلمانان دست نکشيد وحتي از دادن ويزا به اتباع هفت کشور مسلمان براي ورود به امريکا خودداري کرد و بارها از مبارزه با اسلام با برچسب افراطي سخن گفت.
آيا ميان اين جريان هاي راست افراطي با رژيم صهيونيستي ارتباط وجود ندارد؟ خبرگزاري رويترز روز دوشنبه گزارش داد که عامل حمله تروريستي در شهر کريست چرچ نيوزيلند، در سال 2016 به اسراييل سفر کرده و در آنجا 9 روز اقامات داشته است. از طرفي عامل حمله اعتراف کرده که از دو سال پيش چنين اقدامي را طراحي کرده است.
جاي دارد که اشاره شود که جريان هاي راستگرا امور و پديده ها را سياه و سفيد مي بينند و از هر گونه راه ميانه اجتناب مي کنند و خود را ملزم به مبارزه با مخالفان ارزش هاي امريکايي مي دانند و حمايت از رژيم صهيونيستي يکي از اصول آنهاست.
آيا نبايد نقش رژيم صهيونيستي را در پررنگ کردن اسلام هراسي برجسته دانست آن هم در حاليکه اين رژيم به دليل ماهيت اشغالگرانه اش، کشورهاي اسلامي و مسلمانان را دشمن خود مي داند؟
البته جناح راستگراي افراطي براي اقدامات اسلام ستيزانه خود بايد بهانه اي نيز داشته باشد و اينحاست که نقش گروههاي تکفيري چون القاعده وداعش و دهها گروه ديگري که با عناوين اسلامي، چهره اي مخدوش و ضد انساني از اسلام ترسيم کرده اند به ميان مي آيد. آيا ماموريت چنين گروههايي در راستاي راستگرايان صهيونيست نيست؟ آن هم در حاليکه شباهت هاي بسياري در نوع تفکر و نوع عملکرد آنها ديده مي شود. همين روز دوشنبه و سه روز پس از حمله تروريستي عليه مسلمانان در نيوزلند، اين گزارش در بيشتر رسانه هاي غربي مخابره شد که يک فرد مسلح گروهي از مردم را در يک ايستگاه قطار در هلند هدف تيراندازي قرارداده است و پليس نيز افزود که در جستجوي اين فرد است که احتمالا اصليت آن ترکيه اي است . در واقع اينگونه جريان سازي شد که در وراي اين حمله يک مسلمان و احتمالا اقدامي تلافي جويانه بوده است و در ادامه هم دولت هلند خواستار بسته شدن همه مساجد اين کشور شد تا هدف حمله متقابل قرار نگيرند.
البته ماموريت اين گروههاي تکفيري فقط براي فعال سازي جناح هاي راستگرا در غرب عليه مسلمانان نيست . اين گروهها کار ويژه هاي ديگر و مهمتري نيز دارند که پيش از حمله 11 سپتامبر در حوزه جنگ سرد غرب با شوروي و پس از 11 سپتامبر در حوزه ويران کردن کشورهاي اسلامي چون عراق، افغانستان وسوريه و تخريب چهره واقعي اسلام، اين ماموريت کاملا آشکار است.
و نکته آخر اينکه روشن است که چنين قرائت نادرست و افراطي از اسلام از آئين جعلي وهابيت که منبع آن در عربستان است سرچشمه مي گيرد، پس چرا دولت امريکا که مدعي مبارزه با اسلام افراطي است، با سعودي ها ارتباط ويژه دارد؟ و مهمتر اينکه اکنون رابطه مخفيانه ميان سعودي ها با رژيم صهيونيستي نيز در حال آشکار شدن است.
-------------------------------------
رضا محمدمراد