به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، بیشتر مورخان گفته اند که سال تولد پنجمین ستاره تابناک ولایت و امامت ۵۷ قمری بوده است؛ بنابراین وی ۴ سال پیش از واقعه کربلا به دنیا آمد و همراه پدر بزرگوارش در این واقعه جانسوز حضور داشت. پدرش امام علی بن الحسین علیهالسلام معروف به سجاد و زین العابدین و مادرش فاطمه بنت الحسن المجتبی علیهالسلام معروف به
ام الحسن و ام عبدالله است.
نام مبارک امام پنجم محمد بود، لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است، بدین جهت که دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکار ساخت. القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هر یک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
چون نَسَب شریف امام محمدباقر علیهالسلام هم از پدر و هم از مادر به امام امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میرسد، به ایشان علوی بین علویین و فاطمی بین فاطمیین گفته میشود. کنیه امام محمد بن علی علیهالسلام ابو جعفر و ملقب به باقرالعلم و باقرالعلوم است.
این امام همام پس از شهادت پدر ارجمندش امام زین العابدین علیهالسلام در سال ۹۵ قمری به مقام عظمای ولایت و امامت شیعیان نایل شد و پیروان اهل بیت علیهمالسلام را در آن دریای مواج سیاسی و نظامی عصر خویش و هرج و مرجهای آخر حکومت امویان به نیکی هدایت و رهبری کرد. با این که میان رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و تولد امام محمدباقر علیهالسلام به مدت ۴۷ سال فاصله بود در عین حال آن حضرت، سلام گرم و دلنشین پیامبر صلی الله علیه و آله را از سوی جابر بن عبدالله انصاری دریافت کرد.
جابر بن عبدالله که یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و از محبان اهل بیت علیهمالسلام بود در سنین کودکی و نوجوانی امام محمدباقر علیهالسلام، وی را در آغوش گرفت و سلام پیامبر صلی الله علیه و آله را به وی ابلاغ کرد. امام محمدباقر علیهالسلام از آغاز زندگی تا شهادت خویش با ۱۱ تن از خلفا معاصر بود که همه آنان جز یکی از طایفه خبیثه بنی امیه بودند.
در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق (ع) مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و دیگران مطرح است، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در این دوره پیش میآید و عدهای از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا میشوند.
قاضیها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پدید میآیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر میکنند و تعلیمات قرآنی - به ویژه مسأله امامت و ولایت را، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا، افکار بسیاری از حق طلبان را به حقانیت آل علی (ع) متوجه کرده و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دین به دنیا فروشان برگرفته بود، به انحراف میکشاندند و احادیث نبوی را در بوته فراموشی قرار میدادند.
برخی نیز احادیثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و یا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون میکردند. اینها عواملی بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها بایستند. بدین جهت امام محمد باقر (ع) و پس از وی امام جعفر صادق (ع) از موقعیت مساعد روزگار سیاسی، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حقه بهره جستند و دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایه ریزی کردند.
زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان، وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر (ص) و ناموس و قانون عدالت بودند و باید به تربیت شاگردانی عالم و عامل و یارانی شایسته و فداکار اهتمام میورزیدند، و فقه آل محمد (ص) را جمع و تدوین و تدریس کنند. به همین جهت محضر امام باقر (ع) مرکز علما و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود.
دانش امام باقر علیه السلام نیز همانند دیگر امامان از سرچشمه وحی بود. آنان آموزگاری نداشتند و در مکتب بشری درس نخوانده بودند. «جابر بن عبدالله» نزد امام باقر (ع) میآمد و از آن حضرت دانش فرا میگرفت و به آن گرامی مکرر عرض میکرد:ای شکافنده علوم! گواهی میدهم تو در کودکی از دانشی خداداد برخورداری.
در مکتب تربیتی امام باقر (ع) علم و فضیلت به مردم آموخته میشد. ابوجعفر امام محمد باقر (ع) متولی صدقات حضرت رسول (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و پدر و جد خود بود و این صدقات را بر بنی هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم میکرد، و اداره آنها را از جهت مالی به عهده داشت. امام باقر (ع) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود. سیرت و صورتش ستوده بود، پیوسته لباس تمیز میپوشید و در کمال وقار و شکوه حرکت میفرمود.
بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود. با همه اصحاب مصافحه میکرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق میفرمود. در ضمن سخنانش میفرمود: مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بین میبرد و گناهان دو طرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - میریزد.
سرانجام این امام همام در هفتم ذی الحجه و به روایتی در ربیع الاول سال ۱۱۴ قمری در ۵۷ سالگی به وسیله زهری که ابراهیم بن ولید بن عبدالملک در ایام خلافت هشام بن عبدالملک به آن حضرت خورانیده بود به شهادت رسید و در قبرستان بقیع، در کنار پدرش امام زین العابدین علیهالسلام و جد مادری اش امام حسن مجتبی علیهالسلام به خاک سپرده شد.