به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما ؛ نیویورک تایمز نوشت: آنچه جهان از جنگ تجاری ترامپ آموخته این است که این جنگ نه با صدای بمب و انفجار بلکه با لاف زنی و گزافه گویی خاتمه می یابد و آمریکا به هیچوجه قابل اعتماد نیست.
روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی به قلم پل کروگمان نوشت: طبق گزارش چند سازمان خبری، آمریکا و چین به انعقاد توافقی نزدیک می شوند که عملا به خصومتهای تجاری پایان می دهد. طبق توافق گزارش شده، آمریکا بخش عمده تعرفه هایی را که سال گذشته اعمال کرد، بر می دارد. چین به نوبه خود به تعرفه های تلافی جویانه اش خاتمه می دهد و تغییراتی در سیاست های خود در ارتباط با سرمایه گذاری و رقابت ایجاد می کند و به شرکتهای دولتی دستور می دهد مقادیر خاصی از تولیدات زراعی و فرآورده های انرژی آمریکا را خریداری کنند.
البته دولت ترامپ این توافق را به عنوان یک پیروزی در بوق و کرنا خواهد کرد. اما در واقع هیاهو بر سر هیچ است.
همانطور که توصیف شد، این توافق ارتباط چندانی با شکایت های واقعی درباره سیاست چینی ها که عمدتا شامل سرقت نظام مند مالکیت معنوی است، ندارد و نیز تاثیری بر عصبانیت ترامپ درباره عدم توازن تجاری آمریکا و چین ندارد. در اصل، ترامپ کوتاه آمده است.
اگر ماجرا همین باشد، آنچه بر سر توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی آمد، در اینجا تکرار خواهد شد. ترامپ آن توافق را به عنوان "بدترین توافق تجاری تاکنون" مورد انتقاد قرار داد. در پایان کار، آنچه ترامپ درباره آن مذاکره کرد- توافقنامه آمریکا مکزیک کانادا- یو.اس.ام.سی.ای- شباهت زیادی به وضعیتی داشت که قبل از آن حاکم بود.
چرا رئیس جمهوری که معروف است به اینکه اعلام کرد "جنگ های تجاری خوب و پیروزی در آنها آسان است" عملا پرچم سفید بلند می کند؟ علت اصلی آن است که معلوم شد برنده شدن اصلا آسان نیست.
بازار سهام مورد علاقه ترامپ از صحبت درباره جنگ تجاری بیزار است.سیاست حمایت از تولیدات داخلی طرفداران چندانی ندارد-در حقیقت افکار عمومی در دوره ترامپ بسیار بیشتر به سمت حمایت از تجارت آزاد سوق پیدا کرده است و اقدام تلافی جویانه چینی ها تاثیر بدی بر حوزه های انتخابیه بویژه در ایالتهای زراعی داشته است که ترامپ به آنها متکی است.
توافق با چین هنوز محقق نشده است. ترامپ همچنین ممکن است جبهه دیگری در این جنگ تجاری در برابر صنایع خودروسازی اروپا باز کند.
محتمل بنظر میرسد که ظرف چند ماه بخش عمده جنگ تجاری، گرچه نه بطور کامل، فروکش کند. در آنصورت آیا با نگاهی به عقب مانند یک طوفان گذرا بنظر میرسد که پیامدهای معدود اما درازمدتی بر جای گذشته است؟
نه، اینطور نیست. حتی اگر بخش عمده تعرفه ها برداشته شود، ستیزه جویی تجاری ترامپ لطمات ماندگاری بر اعتبار آمریکا و در نتیجه به اقتصاد جهانی که به نقش آمریکا متکی است، وارد ساخته است.
کل جهان اکنون به دو نکته درباره آمریکا پی برده است. اول آنکه، قابل اعتماد نیست- توافق با آمریکا در واقع فقط یک پیشنهاد است چون هرگز نمی دانید چه زمانی رئیس جمهور با بهانه تراشی آن را نقض خواهد کرد. دوم آنکه، آمریکا به آسانی تغییر موضع می دهد. رئیس جمهور ممکن است با جدیت درباره تجارت صحبت کند اما به شیوه قلدرمآبی کلاسیک در صورت وقوع رویارویی از مهلکه کنار می کشد.
جهان درس گرفته است که آمریکا قابل اعتماد نیست. در ضمن عقب نشینی ناگهانی در رویارویی با چین نشان دهنده هارت و پورت توخالی آمریکا است.اینکه آمریکا بر اساس مصالح تغییر مسیر دهد، مسئله ای دیگر است. اما وقتیکه آمریکا با آن همه موضع گیری های سخت به آسانی کوتاه می آید، این پیام را به جهان منتقل می کند که راه معامله با آمریکا چانه زنی همراه با حسن نیت نیست بلکه صرفا تهدید کردن پایگاه سیاسی رئیس جمهور است.
بالاخره، آمریکا با تضعیف نظام بین الملل موجب می شود جهان هم برای خودش هم برای دیگران به مکانی بدتر تبدیل شود.
بنابراین وارد نشدن در جنگ تجاری بهتر از روی دیگر سکه است. مسیری که دولت ترامپ در قبال توافقات تجاری اش در پیش گرفته است، موجب سلب اعتماد و احترام نسبت به امریکا شده و این کشور را ضعیف تر از قبل کرده و پیروزی حاصل نشده است.