ائتلافي که در پي قرباني کردن يکديگر است
نشست ورشو نمادي از شکست سياست هاي ضد ايراني ائتلاف راستگراي امريکايي، صهيونيستي و سعودي بود که هر يک در تلاش بود ديگري را به قربانگاه مقابله با ايران بکشاند.
نشست ورشو به پايان رسيد و هنوز ساعاتي از پايان اين نشست نگذشته بود که گزارش هاي مربوط به جزئيات موضوعات مورد بحث و حواشي آن نشان داد که اين نشست شکست سنگيني را براي امريکا رقم زد و همانطور که پيش بيني مي شد شايد تنها دستاورد اين نشست نشاندن تعدادي از مقام هاي کشورهاي حوزه جنوبي خليج فارس در کنار بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونستي بود و از همين رو مايک پنس معاون ترامپ با تاريخي دانستن اين نزديکي، گفت از روند نزدیک شدن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به اسرائیل خرسند است.
در اين نشست در مورد برخي چالش هاي غرب آسيا صحبت شد و در هرزمينه تلاش بر اين بود که نام ايران آورده و اين ادعا مطرح شود که تنها راه چاره اين چالش ها نزديکي کشورهاي عربي و اسراييل و مقابله با ايران است.
مايک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در اين ارتباط در گفتگو با شبکه پی بی اس آمریکا گفت، میان عربستان، امارات، بحرین، اردن و اسرائیل منافع مشترکی وجود دارد و همه اینها به این درک رسیده اند که کشورشان با خطر ایران مواجه است.
برايان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم مدعی شد: آنچه کشورهای عربی و نیز تل آویو را تهدید می کند، دخالتها و اقدامات ایران است.
او در مورد نتیجه نشست ورشو گفت: «آنچه اینجا شاهد بودیم، تقویت اتحاد بود و اینکه عربها و اسرائیلیها در ارزیابی تهدیدها اشتراک نظر دارند.
برخي رسانه ها سعي کردند نشست ورشو را نشست جنگ توصيف نمايند اما سوال اينجاست که مقام هاي امريکايي که در اين نشست از لزوم اتحاد براي مقابله با ايران سخن گفتند به جز تحريم هاي اقتصادي برنامه اي براي جنگ با ايران دارند يا اينکه سعي داشتند تحت پوشش تهديد ايران، ديگران را به مقابله با ايران تحريک نمايند و يا اينکه هدف اصلي آنها همان نزديکي اعراب و اسراييل و نابودي آرمان فلسطين در ازاي هيچ بود؟
اگر تحولات اخير غرب آسيا را در يک بسته بررسي کنيم بعيد به نظر مي رسد که امريکا قصدي براي جنگ با ايران داشته باشد و اگر از تجربه شکست هاي امريکا در لشکرکشي به افغانستان، عراق و سوريه بگذريم با خروج نظاميان امريکايي از سوريه وافغانستان بعيد به نظر مي سد که امريکا مجددا اشتباه ديگري مرتکب شود و وارد نبردي شود که پايان آن به مراتب دردناکتر از جنگ هاي قبلي خواهد بود.
اما اينکه از اين نشست اين هدف محقق شود که کشورهاي عربي و حتي رژيم صهيونيستي بهاي مقابله با ايران را بپردازند اين هدف قابل تامل است و شايد بر اساس همين هدف مايک پنس گفت: «باید بپذیریم که ما با در کنار هم بودن، قدرتمندتر از وقتی هستیم که از هم جدا باشیم" و ماتيو تولر سفیر آمریکا در یمن نيز گفت: ما در کنفرانس ورشو، چگونگی همکاری با یکدیگر را بررسی کردیم. زیرا آمریکا نمی تواند به تنهایی عمل کند و باید با شرکای خود برای تمرکز بر اقدامات ایران و محدود کردن نقش آن، متمرکز شود.
اما به نظر مي رسد اين هدف آنقدر براي رژيم صهيونيستي و برخي کشورهاي عربي خيانتکار به آرمان فلسطين آنقدر سنگين است که نتانياهوکه بخشي از اين ائتلاف جريان راستگراست و پيش از نشست ورشو در حساب کاربری خود نوشته بود برای پیشبرد «هدف مشترک جنگ با ایران» با سران کشورهای عربی دیدار خواهد کرد، پس از اين نشست عبارت «جنگ با ایران» را به عبارت «مبارزه با ایران» تغيير داد.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی حتي ویدئویی را که در صفحه شخصیاش در سایت «یوتیوب» منتشر کرده بود که نشان میداد وزرای عربستان سعودی و بحرین در نشستی پشت درهای بسته در ورشو، ایران را موضوع مهمتر از فلسطین توصیف کردهاند و وزیر خارجه امارات حمله به سوريه به بهانه مقابله با ايران را حق تل آويو مي داند از اين صفحه به سرعت پاک کرد چرا که به نظر مي رسد خود نتانياهو به خوبي اين را فهميد که ائتلاف راستگراي به سرکردگي محمدبن سلمان وليعهد عربستان نيز پس از ناکامي در کشاندن امريکا به جنگ با ايران اکنون درصدد کشاندن اين رژيم به جنگ با تهران است و خود توان مقابله با ايران را ندارد.
به نظر مي رسد نتانياهو اين واقعيت را پس از حاضر نشدن عادل الجبير وزير مشاور عربستان و وزير خارجه بحرين به جواب دادن به سوال خبرنگاري که از ديدار آنها با او سوال کرده بود متوجه شد و البته مصاحبه ترکی الفیصل رئیس پیشین دستگاه اطلاعات عربستان نيز اين موضوع را به خوبي نشان داد که او با اينکه ادعا کرد ايران ببر کاغذي با پنجه هاي فولادي است اما با اين حال افزود: سعودی به نخستوزیر اسرائیل نیاز ندارد تا برای وی توضیح دهد ایران ، تهدیدی برای منطقه است.
البته موضوع فقط به اينکه اعضاي اين ائتلاف سعي داشتند طرف ديگر را به مهلکه مقابله با ايران بياندازند ختم نشد بلکه براي نتانياهو روشن شد که نزديکي جناح کوتادچي سعودي به تل آويو و اجراي طرح معامله قرن نيز چندان ساده نيست.
ادامه اظهارات ترکي الفيصل که گفت: «بنیامین نتانیاهو» زمانی که نمیگوید امکان گرم کردن روابط اسرائیلی-سعودی بدون پیشرفت روند صلح با فلسطینیها وجود دارد، در حال فریب افکار عمومی اسرائیلیهاست؛ وی میخواهد ابتدا عادیسازی روابط با عربستان سعودی را به صورت کامل انجام دهد و پس از آن مسأله فلسطین حل شود، از نظر سعودیها این بیفایده است و باید برعکس باشد. بيانگر اين واقعيت است که با وجود تلاش براي اجراي طرح معامله قرن، کنار گذاشتن ملت هاي عربي از اين معادله و نابودي آرمان فلسطين غير ممکن است.
-----------------------------------
رضا محمدمراد