پخش زنده
امروز: -
وزیر امور خارجه پیشین ایران: سیاست رئیس جمهور آمریکا برای کشورهای دیگر هم آزار دهنده است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ دکتر کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران که در همایش چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همکاری های منطقه ای، چشم اندازها و چالش ها، در مرکز مطالعات الجزیره در دوحه سخن می گفت افزود، آمریکایی ها به عربستان کمک می کنند چون به پول عربستان نیاز دارند، سفر ترامپ به عربستان با امضای توافقنامه هایی به ارزش چهارصد میلیارد دلار همراه بوده است.
دکتر کمال خرازی که پس از پایان سخنرانی و در بخش دوم همایش به پرسش مجری برنامه و برخی از حاضران پاسخ می داد، افزود، آمریکا ایران هراسی را ترویج می کند تا بتواند سیاست هایش را بر برخی کشورهای منطقه تحمیل نماید و اموالشان را در برابر حمایت های امنیتی تصاحب کند.
متن پرسش و پاسخ در این همایش به شرح زیر است:
مجری: چنانچه می دانید از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اولویت هایی خود را بر سیاست خارجی ایران تحمیل کرد، امروز و با گذشت چهار دهه، آیا ترتیب اولویت ها همانی است که در دهه اول انقلاب بوده یا آنکه چالش های داخلی و خارجی موجب شده است این اولویت ها تغییراتی را شاهد باشند؟ مثل اینکه ایران به امور داخلی متمرکز شود یا آنکه اولویت ها در دوران ریاست جمهوری های مختلف اعم از رئیس اصلاح طلب، اصولگرا یا میانه رو، شاهد تغییراتی بوده است؟
دکتر خرازی: در واقع این اولویت ها عوض نشده است، زیرا قانون اساسی ایران است که اولویت ها را مشخص می کند، بر اساس قانون اساسی ایران، سیاست خارجی ایران را مقام معظم رهبری مدیریت می کند، همچنین شورای روابط خارجی نیز در این زمینه کمک حال رهبری است. در بعد داخلی ماموریت اساسی ما توجه به عدالت اجتماعی و توزیع سرمایه کشور است، این ماموریت مهمی است چنانچه برای همه ایرانیان هم اهمیت دارد که سرمایه در دست گروه محدودی در کشور نباشد. در همین چارچوب تلاش های بسیاری داشتیم، بودجه زیادی اختصاص دادیم تا بتوانیم مناطق روستایی را توسعه دهیم. در این سالها هشتاد درصد از مناطق روستایی از نیروی برق، گاز، اینترنت ، جاده های مواصلاتی و آب نوشیدنی بهره مند شدند. اگر بخواهیم شرایط حال حاضر مناطق روستایی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم به خوبی میزان توسعه خود را نشان می دهد. اما در بعد آموزش، بر اساس قانون اساسی ملزم هستیم تا در این زمینه سرمایه گذاری قابل توجهی داشته باشیم. در حال حاضر نود و هفت درصد ایرانیان باسواد هستند، تعداد دانشجویان به طرز قابل توجهی افزایش یافت و به چهار میلیون نفر رسید اما قبل از انقلاب این رقم 170 هزار نفر بود. تعداد دانشگاه ها نیز افزایش یافت و به دوهزار و پانصد دانشگاه رسید. دانشگاه های بزرگ و کوچک در مناطق مختلف کشور بنا شده است. در ابعاد دیگر توسعه، مثل جاده های مواصلاتی و میزان آسفالته شدن جاده ها رشد قابل توجهی را شاهد بوده ایم. در واقع یکی از وظایف و ماموریت های ما توزیع بودجه با هدف تحقق عدالت اجتماعی است. زنان در ایران مسئولیت های بزرگ و مهمی را به دست گرفته اند، تعداد دخترانی که وارد دانشگاه می شوند به شصت درصد کل دانشجویان رسیده است و این یعنی دختران دانشجوی ما از پسران بیشترند. دختران در بخش های مختلف و شرکت های مختلف مشغول کارند. آمار زنان و دخترانی که در مراکز دولتی مشغول به کار می شوند و مسئولیت می گیرند روند رو به رشدی دارد.
مجری با قطع سخنان دکتر خرازی می گوید، اما در ایران برخی از سمت های عالی به زنان نمی رسد و به نوعی برای زنان ممنوع است، اگر چه ایران در بخش زنان رشد داشته است اما این موردی که اشاره کردم از مواردی است که می توان بدان خرده گرفت.
دکتر خرازی ادامه داد، در بعد سیاست خارجی همانگونه که قانون اساسی تعیین می کند باید از آنانی که تحت فشار هستند حمایت کنیم، باید از چنین کشورهایی در برابر حملات و فشارها حمایت کنیم، به همین منظور تلاش کردیم از دولت عراق و سوریه حمایت کنیم زیرا کمک ایران در برابر گروه های تروریستی خواسته خودشان بود، بر اساس قانون اساسی ایران ما باید با امپریالیسم مقابله کنیم، در حال حاضر آمریکا در پی امپریالیست مالی و ایجاد ایده های امپریالیستی از طریق تجهیزات نظامی و قدرت مالی است، سیاست آقای ترامپ تنها برای ایران آزار دهنده نیست بلکه برای کشورهای دیگر هم آزاردهنده است، چنانچه اروپایی ها که هم پیمان آمریکا به شمار می آیند از این سیاست ها آسیب می بینند. آنچه ایران در بعد سیاست داخلی و خارجی انجام می دهد بر اساس قانون اساسی کشور است و راهی برای تغییر این سیاست ها نیست مگر اینکه قانون اساسی تغییر یابد در نتیجه در پاسخ به سئوال شما باید بگویم از زمان پیروزی انقلاب سیاست های ایران همانی است که بود و ما نیز بر اساس قانون اساسی ملزم هستیم الزامات قانون اساسی را پیگیر باشیم.
مجری : در این بخش به سئوالات حاضران می پردازیم، ابتدا چند سئوال مطرح می شود و پس از آن دکتر خرازی به صورت یک جا به سئوالات متعدد پاسخ می دهند.
یکی از خبرنگاران: ایران کشور شجاعی است، سیاست خارجی مستقلی دارد، در سوریه و یمن و بحران خلیج(شورای همکاری خلیج فارس) هم پویاست، اما اخیرا درباره بحران افغانستان سکوت در پیش گرفت، موضع ایران درباره روند صلحی که در افغانستان آغاز شد چیست؟
خبرنگار اردنی: واقعیت درباره ایران امروز را باید از افکار عمومی جستجو کرد، بخشی از این افکار عمومی، کشورهای عربی و اسلامی هستند، متاسفانه از این نظر موقعیت ایران موقعیت بسیار نامناسبی است، سیاست ایران علیه رژیم صهیونیستی سیاست مطلوب و مقبولی است، می دانیم که آمریکا هم بر این موضوع متمرکز شده است که به کشورهای اسلامی و عربی، دشمن فرضی و غیر واقعی تحمیل کند، ایران کشوری با جایگاه قابل توجه و با امکانات قابل ملاحظه است، چنین کشوری وظایف مهمی در قبال جهان اسلام دارد ، چشم ما به ایران دوخته شد اما این کشور و شبه نظامیانش در امور کشورها مداخله می کنند، سئوال من این است که طرح و برنامه ایران برای تغییر این روش و در پیش گرفتن شیوه مثبت در تعامل با کشورهای عربی و اسلامی چیست؟
خبرنگار روزنامه الشرق: جناب آقای دکتر شما به این نکته اشاره کردید که نفوذ معنوی ایران در برخی کشورها اقدام خطایی نیست، اما آنچه در سوریه شاهدیم پاک سازی نژادی و اقدامی با ایده مذهبی است که به نوع خود جرم است، آنچه در یمن شاهدیم حمایت از یک مذهب علیه مذهب دیگر است که این هم نوعی جنایت است، در لبنان هم اوضاع اینگونه است، پس نفوذ معنوی هم نمی تواند موجب تبرئه ایران شود.
دکتر خرازی: ما در موضوع افغانستان سکوت در پیش نگرفتیم، در دورانی که با طالبان در افغانستان همکاری می شد ما با حمایت هایی که از مجاهدان افغان داشتیم از طرف های اثر گذار در این کشور بودیم، پس از آن تعامل و همکاری خود را با این کشور و با دولت این کشور ادامه دادیم، الان و پس از هفده سال از حضور نظامی آمریکا در افغانستان، همگی به این نتیجه رسیده اند که حضور آمریکا در افغانستان بی فایده است زیرا نه تنها نتوانست موجب کاهش خونریزی شود بلکه سبب افزایش کشتار در این کشور شده است. حتی خود آمریکایی ها هم به این نتیجه رسیده اند که باید با طالبان وارد مذاکره شوند و برای حاکمیت جدید در افغانستان به توافق برسند و بتوانند مشکل این کشور را حل کنند. ما به رایزنی هایمان با طالبان، دولت و طرف های مختلف در افغانستان ادامه دادیم تا پیگیر تحولات این کشور باشیم. نمایندگانی از طالبان سفرهایی به ایران داشتند تا با مقامات ایرانی گفتگو داشته باشند. در کل پایان کار در این کشور این است که باید به راه حل مسالمت آمیز در این کشور تن داد، ما نیز پیگیر تحولات این کشور هستیم و در این زمینه سکوت اختیار نکرده ایم، تمام تلاشمان را به کار گرفته ایم تا به کاهش تنش در این کشور کمک کنیم و این روند را به اندازه استطاعتمان ادامه خواهیم داد.
اما درباره افکار عمومی منطقه ای درباره ایران و ایران هراسی باید بگویم که سرمایه گذاری های زیادی در منطقه شد تا ایران هراسی جا بیفتد، به ویژه آمریکایی ها در این زمینه بسیار تلاش کردند، هر چه کشورهای منطقه از ایران بیشتر بترسند اعتماد و تکیه گاه آنان به آمریکا و قدرت های غربی بیشتر می شود. این یعنی کشورهای منطقه برای جلب رضایت آمریکا پول بیشتری را به این کشور پرداخت خواهند کرد. آقای ترامپ سیاستش را در این باره کتمان نکرده است، او گفت، اگر می خواهید امنیت داشته باشید باید پول بپردازید، او به این نکته اشاره کرد که اگر حمایتمان را از عربستان برداریم این کشور تحت فشار و سلطه فارس ها قرارمی گیرد، آمریکایی ها به عربستان کمک می کنند به این دلیل که به پول عربستان نیاز دارند، سفر ترامپ به عربستان با امضای توافقنامه هایی به ارزش چهارصد میلیارد دلار همراه شد. در نتیجه چنین بذل و بخشش ها، ذخایر عربستان را از هفتصد و پنجاه میلیارد دلار به سیصد میلیارد دلار کاهش داد. مقامات ریاض این همه پول را برای چیزهایی مصرف کردند که بی مفهوم و بی معنی است. این روند آشکار می سازد. آمریکا ایران هراسی را ترویج می کند تا بتواند سیاست هایش را بر برخی کشورهای منطقه تحمیل و اموالشان را در برابر حمایت های امنیتی تصاحب کند. در این زمینه نکته مهم این است که تمام تلاشمان را برای مقابله با ایران هراسی به کار ببندیم اما سرمایه گذاری هایی که آمریکا در این موضوع انجام داد و سعی کرد ایران هراسی را ادامه دهد موجب شد تا ما محدودیت هایی داشته باشیم، با این حساب باید گفت افکار عمومی حقایق موجود را نمی دانند اما باید بدانیم در بلند مدت ایران خواهد توانست خود را حفظ کند و افکار عمومی نیز به این نتیجه خواهند رسید که تمامی سناریوهایی که اجرا شده است غیر واقعی بود. در اینجا به جنگ عراق با ایران اشاره می کنم، تمامی کشورهای عربی در این جنگ از صدام حمایت می کردند اما پایان این حکایت چه بود؟ صدام رفت و ایران قدرتمندانه باقی ماند. ما به مراتب قوی تر از ایران دوران صدام هستیم و این قدرت نیز بدون حمایت دیگران حاصل شده است. در تهران نمایشگاهی از دستاوردهای نظامی اندیشمندان ایرانی برپا شد، توسعه ای که در این نمایشگاه به چشم دیده می شود شگفت آور است، پهپادها، بالگردها، جنگنده ها، موشک های مختلف و ... همه و همه در داخل ایران و بدون حمایت یا مشارکت خارجی توسعه یافتند. دورانی همگان علیه ایران بودند و در دوران جنگ کسی از ایران حمایت نمی کرد اما ما امروز بسیار قدرتمند هستیم و دشمنان ما شرایط نابسامانی دارند. در نتیجه باید صبور بود زیرا پایان این داستان مشخص می کند چه اتفاقی رخ داده است، ما وظیفه داریم تمام تلاشمان را به کار ببندیم تا با افکار عمومی سخن بگوییم و تا حد توان ایران هراسی را از آنان دور کنیم. اما درباره یمن و لبنان باید بگویم، مردم یمن مردم فقیری هستند اما آنچه که می خواهند بسیار ساده است، آنان می خواهند کشور برای زیدی هایی که چهل درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند امن باشد. زیدی ها می خواهند سهمی در کشور و دولت داشته باشند، یعنی هر دولتی که در آینده این کشور و از طریق گفتگو روی کار می آید حوثی ها و زیدی ها هم در آن سهمی داشته باشند، متاسفانه عربستان این مردم را بمباران می کند که همین روند به بهای جان بسیاری از یمنی ها تمام شد بدون آنکه نتیجه ای از این روند حاصل شود. حتی آمریکایی ها نیز به این نتیجه رسیده اند که تداوم جنگ یمن بیهوده است. ایران سعی کرد به مردم یمن در بعد بشردوستانه و مثل آن کمک کند تا بتوانند زنده بمانند.
مجری: شما فرمودید زیدی های باید سهمی در دولت و کشور یمن داشته باشند آیا این گفته به این معنی است که ایران در این روند می تواند به حل سیاسی بحران یمن کمک کند؟ آیا اینکه زیدی ها در دولت یمن حاضر باشند خواسته ایران برای حل سیاسی بحران است؟ یا آنکه ایران برای حل سیاسی بحران یمن رویکرد و راه حل دیگری دارد؟
دکتر خرازی: درست است، ما از آنان حمایت می کنیم تا بتوانند به حقوق طبیعی خود یعنی سهمشان در دولت آینده برسند. این نکته ای است که می توان در گفتگوهای داخلی یمن بدان رسید بدون اینکه فشار یا مداخله ای از خارج صورت پذیرد. گروههای یمنی باید بر سر میز گفتگو حاضر شوند به همین منظور ما از نشست های سوئد حمایت کردیم و همچنان از چنین تلاش هایی حمایت می کنیم تا بتوانند درباره منازعات داخلی به توافق برسند.
کمال خرازی وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران گفت: در خصوص مساله لبنان این سوال مطرح است که ما چرا از حزب الله حمایت می کنیم، دلیل این امر این است که حزب الله با اشغالگران می جنگند و حزبی است که توانست اشغالگران را از لبنان بیرون براند.
کشورهای عربی مثل مصر نمی توانستند چنین کنند سوریه هم نتوانست چنین کاری کند اما حزب الله لبنان توانست اسرائیلی ها را از لبنان خارج کند. این به معنای آن نیست که تهدید اسرائیل به پایان رسیده است. حزب الله به عنوان یک حزب لبنانی می خواهد به خاطر این مساله با اشغالگران مبارزه و مقابله کند. فشارهای زیادی علیه ایران اعمال می شود به خاطر اینکه ایران از حزب الله حمایت می کند، این حمایت ها به خاطر این است که اسرائیل دست برتر را نداشته باشد و این مسئولیت ما است که از حزب الله لبنان حمایت کنیم. اما بار دیگر باید به پایان داستان یک نگاهی بیاندازیم. شما خواهید دید که حزب الله از توان بیشتری برخوردار خواهد شد. در حال حاضر حزب الله از هر زمان دیگری قوی تر است. زیرا آنها به اسلام و خدا ایمان دارند و به این مساله ایمان دارند که برای زندگی بهتر باید مبارزه کنند. من دو سال پیش در لبنان بودم و با اسقف مارونی های لبنان دیدار کردم و این سخن مطرح شد که اگر حزب الله با داعش مبارزه نمی کرد داعش به لبنان آمده بود و اقدام به کشتار تمامی مسیحیان کرده بود همچنان که این کار را در عراق و بخش هایی از سوریه انجام داد. در نتیجه حزب الله حتی به مسیحیان لبنان نیز خدمت کرده است. حزب الله از اهل سنت، شیعیان و همگان در لبنان حمایت می کند و در نتیجه ملت لبنان به اینکه چنین حزبی دارند افتخار می کنند. حزبی که تمام تلاش خود را برای دفاع از منافع ملی لبنان به کار می گیرد. ایران نیز از لبنانی ها حمایت می کند اما این حمایت از طریق مداخله در لبنان نیست، این وظیفه ما نیست بلکه وظیفه خود لبنانی ها است که از طریق حزب الله و دیگر احزاب به دفاع از خویش بپردازند. برخی مدعی می شوند ما تصمیم های خود را به حزب الله لبنان دیکته می کنیم در حالی که این خود حزب الله است که به منافع خود اهتمام می ورزند و تصمیم های لازم را خودشان اتخاذ می کنند.
مجری این برنامه این سوال را مطرح کرد که میان روایتی که بسیاری از کشورهای عربی از اوضاع و تحولات سوریه دارند با روایتی که ایران دارد تفاوت وجود دارد، آیا ایران احساس نمی کند که این شکافی که میان دو روایت وجود دارد نیاز به بازنگری دارد؛ کمال خرازی در پاسخ به این سوال گفت: من با شما در این زمینه موافق هستم، در خصوص سوریه مواضع متفاوتی وجود دارد. ما می بایست این مساله را به دقت بررسی کنیم. در وهله نخست این سوال مطرح می شود که به چه علت مشکلات در سوریه رخ داد. من اعتقاد راسخ دارم که این امر یک دسیسه و توطئه اسرائیلی بود که در صدد بود نهایتاً سوریه را تجزیه کند و حکومت سوریه را سرنگون کند و نهایتاً به سود اسرائیل تمام شود. اسرائیل برخی از گروه های تروریستی را به لحاظ تسلیحاتی و مالی مورد حمایت قرار داد و این مساله ای مشخص است. اما متاسفانه برخی از کشورها نیز برای حمایت از برخی گروه های تروریستی به مداخله در امور سوریه پرداختند. درست است که در آغاز کار برخی راهپیمایی ها در سوریه رخ داد اما تنها طی دو هفته ورق برگشت.
مجری الجزیره عربی گفت این راهپیمایی ها دو هفته نبود بلکه چند ماه به طول انجامید.
کمال خرازی در پاسخ گفت: نه، پس از دو هفته حمایت های خارجی به سوریه سرازیر شد وگروه های تروریستی شکل گرفتند و داعش و جبهه النصره که دو گروه اصلی تروریستی بودند اگر حمایت های خارجی نبود اصلاً به وجود نمی آمدند. آن ها بدون حمایت های بیگانگان و بدون داشتن پشتیبانی مالی نمی توانستند بخش های گسترده ای از خاک سوریه را به تصرف خود در آورند. این حمایت های خارجی و ایجاد این گروه های تروریستی به سود اسرائیل بود و باعث شد که جهان اسلام سست تر و ضعیف تر شود و چند پاره شود و این ها همه به سود اسرائیل بود. من مطمئن هستم که در آینده و پس از آنکه بحران سوریه پایان یافت اسناد و مدارکی پدیدار می شود که کاملاً نشان می دهد چه کسی در پشت این بحران قرار داشته است و چرا این بحران به وجود آمد.
صادق ابونفیسه از مرکز مطالعات راهبردی این سوال را مطرح کرد که به نظر شما چه عواملی باعث شده است که ایران طی چهل سالی که از انقلاب ایران می گذرد حضور و نفوذ خود را در لبنان، سوریه و یمن گسترش دهد، آیا وضعیت کشورهای عربی باعث شده که نفوذ ایران گسترش یابد یا آنکه مداخله گری های آمریکا چنین زمینه ای را برای ایران فراهم آورده است؛ سوال دیگری که دارم این است که شما می گویید ما به قانون اساسی پایبند هستیم این قانون چهل سال از عمرش می گذرد و اوضاع منطقه و ائتلاف های موجود در این منطقه تغییر کرده است بنابراین چطور این قانون اساسی که در یک برهه زمانی خاص به تصویب رسیده است می تواند برای حال حاضر مناسب باشد.
عبدالرحمان کامل عضو مرکز مطالعات راهبردی و امنیتی نیز گفت من می خواهم از نقش عامل دین در سیاست خارجی ایران بپرسم، بویژه آنکه شما بر این نکته تاکید کردید که اولویت های سیاست خارجی ایران تغییر نکرده است. ما شاهد بوده ایم که عامل دین طی این چهل سال موجب بروز بحران های دیپلماتیک بوده است. به عنوان مثال در منطقه مغرب اسلامی این عامل در روابط کشورهایی همچون سنگال، موریتانی و بویژه مغرب مشکل ایجاد کرده است. طی این چهل سال شما سه بار با مغرب مشکلات دیپلماتیک داشته اید. علت این بحران ها چه بوده است؟ دستاویزهای دینی به عنوان عامل اصلی قطع روابط شما با این کشورها کاملاً مشهود است. شما به عنوان رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران در این باره چه نظری دارید.
قدوس هاشمی دانشجوی تحصیلات تکمیلی نیز این سوال را مطرح کرد که کمال خرازی از فقر مردم سوریه و یمن دم می زند، اینکه مردم این کشورها فقیر هستند درست است اما ایران برای آنها چه کرده است، ایران هیچ گامی در این زمینه برنداشته است. دیگر اینکه ما و ایرانی ها در ارتباط برقرار کردن مشکل داریم، ایرانی ها فارس هستند و ما عرب هستیم و زبان مشترکی نداریم. حتی وقتی ایران به خاطر قدرت بیشتری که دارد ما را وادار به گفتگو می کند و دم از تمدن اسلامی مشترک می زند این سخنان برای ما هیچ معنا و مفهومی ندارد چرا که آنها چهار پایتخت عربی را اشغال کرده اند. تمدن اسلامی را نمی توان بر انتقام جویی و خونریزی و گسترش فقر و بدبختی بنا کند. تمدن اسلامی را نمی توان بر ایدئولوژی های تندروانه ای که خود را به زور تحمیل می کند بنا کرد.
یکی دیگر از شرکت کنندگان در این نشست این مطلب را مطرح کرد که اصل 154 قانون اساسی مقرر داشته است «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند»؛ اگر بخواهیم این اصل را تفسیر کنیم، این اصل تجویز دخالت در امور دیگر کشورها است چرا که اگر ایران بخواهد ملت های جهان را یاری کند مثلاً به یاری حوثی ها بپردازد یا در سوریه دست به این کار بزند بر اساس حقوق بین الملل اقدام به مداخله در حاکمیت دیگر کشورها کرده است. حال سوال این است که پس از گذاشت چهل سال از پیروزی انقلاب ایران ما شاهد چنین مساله ای در اسرائیل نبوده ایم و ندیده ایم که ایران در اسرائیل حزبی ایجاد کند که به حمایت از مستضعفان به ویژه عرب های مسلمان بپردازد.
کمال خرازی وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران گفت: قانون اساسی ایران چهل سال پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگاشته و تصویب شد. انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب واقعاً اسلامی بود و با سایر انقلاب ها تفاوت اساسی داشت. قانون اساسی ایران مبتنی بر اسلام است. اسلام هم با گذشت تاریخ تغییر نمی کند. قوانین اسلامی و سنت های الهی پابرجا و ثابت است و از این رو درست است که قانون اساسی ما چهل سال پیش تدوین شده است اما به معنای آن نیست که هم اکنون ما باید آن را تغییر دهیم زیرا قوانین اسلامی تغییر نمی کند. ما ایمان داریم که قانون اساسی مبتنی بر اسلام و قوانین اسلامی است.
درست است که از عامل دین سوء استفاده شده است و من منکر این مساله نیستم. البته بسیاری از مبانی و اصول دینی نیز در بسیاری از کشورها مورد استفاده واقع شده است اما این به معنای آن نیست که ما وقتی از یک کشور اسلامی سخن می گویم یعنی از عامل دین در این کشور سوءاستفاده می شود. ما در ایران به این مساله اعتقاد داریم که جمهوری اسلامی ایران با وجود تمامی فشارهایی علیه ایران وجود دارد تلاش کرده ایران را به گونه ای متحول کند که به سود ایرانی ها تمام شود. از همین رو ایرانی ها از جمهوری اسلامی دفاع می کنند. آسان نیست که تصور کنیم با تمامی فشارهای آمریکا و تمامی دیگر فشارها ایران توانسته است باقی بماند و به پیش برود و اعتماد به نفس خود را افزایش دهد و به مرحله خودکفایی برسد. از این رو مساله سنگال، موریتانی و دیگرجاها را نمی توان با ایران اسلامی مقایسه کرد. در مورد سوالی که ایران را متهم به اشغالگری چهار پایتخت عربی می کرد، باید بگویم که این اتهام ها باید ثابت شود. ایران چگونه چهار پایتخت عربی را اشغال کرده است؟ سخن درست این است که ایران در بسیاری از کشورهای عربی و غیرعربی نفوذ دارد. زیرا ایران الهام بخش دیگران است. ایران کشوری است که بدون حمایت بیگانگان سرپا ایستاده است و پیشرفت کرده و تحول یافته است و ایران به عنوان کشوری مستقل نمونه ای الهام بخش محسوب می شود. ایران تاثیر معنوی داشته است و این هیچ مشکلی ندارد. ما نفوذ عادی و معنوی در دیگر کشورها داریم اما نمی توانم این سخن را بپذیریم که ایران چهار پایتخت عربی را اشغال کرده است. چه کسی چنین حرفی زده است. ملت ایران هشت سال جنگ تمام عیار را پشت سر گذاشت و این یک معجزه است. وقتی ایرانی ها به عراق می روند عراقی ها با ایرانی ها به گونه ای رفتار می کنند گویی برادر همدیگر هستند و به همدیگر کمک می کنند. با وجود جنگی که میان دو کشور به راه افتاد و ویرانی ای که جنگ صدام حسین به بار آورد این روابط خوب یک معجزه محسوب می شود. عراقی ها هم اکنون فهمیده اند که ایرانی ها دست دوستی به سوی آنها دراز کرده اند و به آنها در نبرد با سازمان های تروریستی همچون داعش به آنها کمک کردند. بر خلاف دیگر کشورها که اقدام به ارسال کمک مالی و تجهیزات نظامی برای تروریست ها کردند ایران برای کمک به ملت ها دست به فداکاری زد. ایران در دیگر کشورها و از جمله کشورهای عربی نفوذ دارد.
در خصوص سوالی که راجع به حوثی ها بود باید بگویم که عربستانی ها حق حوثی ها را پایمال کرده اند. سعودی با بمباران روزانه مردم یمن حق آنها را پایمال می کنند و این وظیفه همه مسلمانان است که از حوثی ها که تحت فشار قرار دارند حمایت کنند. ما نه تنها از حوثی ها حمایت می کنیم بلکه از فلسطینی ها نیز حمایت می کنیم. چه کسی گفته است که ما از فلسطینی ها حمایت نمی کنیم. ما همیشه از فلسطینی هایی که شیعه هم نیستند حمایت کرده ایم. حمایت ما از فلسطینی ها برای این نبوده است که آنها را شیعه کنیم بلکه برای این از آنها حمایت کرده ایم که آنها در معرض فشارهای رژیم صهیونیستی قرار داشته اند و اسرائیلی ها سرزمین شان را اشغال کرده بودند. وظیفه اسلامی ما، ما را بر آن می دارد که از فلسطینی ها حمایت کنیم.
کمال خرازی در پایان گفت: می بایست به قطری ها به خاطر قهرمانی در جام ملت های آسیا تبریک بگویم.