در نشست تاریخ شفاهی «حماسه مردمی آمل» مطرح شد
نقش مردم بیشتر از نیروهای نظامی
سردار هاشمی: در حماسه آمل نباید خانواده شهدای نظامیان و مردم از هم تفکیک شوند، چرا که نقش مردم در این حماسه بیشتر از سپاه و ژاندارمری بود
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، سرتیپ «سید حسام هاشمی» جانشین هیئت معارف جنگ در نشست تاریخ شفاهی «حماسه مردمی آمل» درباره روز حادثه آمل گفت: در آن ایام من مجروح بودم روز ششم بهمن به همراه خانواده راهی آمل شدم، ولی به اطلاع دادند که نباید بروم و از جریان چیزی نمیگفتند تا اینکه مطلع شدم شهر مورد حمله منافقین قرار گرفته است. با این حال به تنهایی راهی آمل شدم و متوجه شدم که شهر سنگر بندی شده است. همچنین صدای مختصر تیراندازی هم شنیده میشد.
سردار هاشمی در خصوص شهادت خواهرش «طاهره هاشمی» در روز ششم بهمن توضیح داد: وقتی به خانه رسیدم خانه پر از جمعیت شده بود، اما متوجه نشدم که ماجرا چیست. با رفت و آمدها فهمیدم خواهرم در خانه نیست. روز قبل وی به مدرسه میرود و متوجه میشود که مدرسه تعطیل شده و به همراه همکلاسیاش به کمک مجروحین میرود و دیگر به خانه برنمیگردد.
وی ادامه داد: وقتی از غیبت طولانی خواهرم شدیم به دنبال او رفتیم تا او را پیدا کنیم. من جنازه خواهرم را در یکی از مراکز هلال احمر پیدا کردم که با گلولهای که به گلویش خورده عملا ذبح شده بود. میهمانانی که در خانه بودند برای مراسم عروسی خواهر دیگرم بود که به مراسم تشییع پیکر طاهره هاشمی تبدیل شد.
جانشین هیئت معارف جنگ در مورد حضور موثر مردم بیان داشت: حماسه آمل کاملا مردمی بود و این نکتهای بود که منافقین از آن غافل بودند. تصور آنها این بود که با تصرف پادگانها و به شهادت رساندن نظامیان مردم با آنها همراهی خواهند کرد. ما نیاز داریم که نقش مردم در حماسه آمل را بازگو کنیم چرا که در این اتفاق بزرگ حضور آنها بیشتر از سپاهیان بود. نباید خانواده شهدای سپاه و خانوداه شهدای دیگر را از هم تفکیک کرد.
وی با انتقاد از فیلم «ماهی سیاه کوچولو» که در مورد منافقین ساخته شده گفت: هنوز اثر فاخری در مورد حماسه ساخته نشده است و فیلم ماهی سیاه کوچولو در جهت قوی نشان دادن منافقین است در حالی که چنین نیست. امیدوارم با حضور هنرمندان و مشاوره گرفتن از متخصصان و شاهدان آثار قابل قبولی در این خصوص ببینیم. البته «سی و ششمین روز زمستان» اثر مستند قابل دفاعی است که باید دیده شود.
سردار ناصر گرزین
حماسه آمل از آن چیزی که گفته شده پیچیدهتر است
فرمانده حماسه آمل گفت: به بسیاری از کتابها انتقاد دارم چرا که نویسندگان اشرافی به موضوع ندارند باید بدانید که حماسه مردمی آمل بسیار پیچیدهتر از چیزی است که گفته میشود.
نشست تاریخ شفاهی «حماسه آمل» با حضور سردار بهنام شریعتی فر، سرتیپ سیدحسام هاشمی، سرهنگ رحیم رادفر، سردار ناصر گرزین، سردار حراری، سردار تقی مهری، سردار دکترمحمد شعبانی، سردار شریعتی فر صبح امروز دوشنبه ۷ بهمن در سارمان آرشیو ملی برگزار شد.
سردار ناصر گرزین از فرماندهان حماسه آمل در این نشست با گرامی داشت شهدای جنگل به خصوص شهید باوری اظهار داشت: شهید باوری تاثیری عمیق بر یاران و دوستان خود داشت. بعد از عملیات فتح المبین مطلع شدیم منافقین وارد شهر آمل و قائم شهر میشوند و با ترور مردم شهر را ناامن کردهاند. با تدبیر شهید باوری یک پاسگاه عملیاتی در شهر ایجاد شد که این ترورها متوقف شد.
وی با اشاره به تعدد گروههای منافقین گفت: بحث آمل سمبل جریان حماسه جنگل است. این فضا یک اقیلم چندگانه است که هم کوهستانی و هم جنگلی است که در آن شرایط هفت گروه منافقین با ما درگیر بودند که مجاهدین خلق یکی از آنها بود. ما با کمونیستها درگیرهای های زیادی داشتیم. در اسناد معتبر آمریکا آمده که جمهوری اسلامی با چریکهای شورشی زیادی درگیر بود؛ که متاسفانه ما از آن بی اطلاع هستیم.
سردار گرزین در ادامه گفت: ما عملیاتهای فرسایشی، انهدامی، ایذایی و ... داشتیم. بعد از مشغول پاکسازی شدیم. نیروهای ما که تحت عنوان گردان ناصر خدمت میکردند. اسلحه به اندازه کافی وجود نداشت با این حال مردم با همه توان ایستادگی کردند. هر چند نیروهای کمی داشتیم، اما فقط به منظور شکستن آرایش نظامی منافقین با ۲۰ نفر حمله میکردیم. ما با اطلاعات کافی و شناسایی اقدام به عملیات میکردیم در حالی که اغلب گفته میشود ما بدون داشتن برنامه اقدام میکردیم که این امر درست نیست. مسولین منطقه و برخی از مقامات کشور خبر نداشتند که در آمل چه خبر است.
سردار گرزین بیان داشت: جنگیدن در جنگل با جنگیدن در جبهه بسیار متفاوت است و شرایط خاص خود را دارد. ما عملیات خود را با ۱۶ گروه ترکیبی از سپاه و ژاندارمری آغاز کردیم. همه رزمندگان حقیقتا ولایت مدار بودند و خود را فرزند امام میدانستند. بعد از ایجاد پایگاههای متعدد در جنگل آموزش رزم در جنگل هم داده شد. تیپ مالک اشتر، تیپ ظفر و تیپ القارعه از بازماندگان رزمندگان حماسه جنگل هستند.
فرمانده حماسه مردمی آمل در پایان گفت: بسیاری از این خاطرات در حال فراموشی است نداشتن اشراف نویسندگان بر موضوع حماسه آمل سبب شده کتاب قابل اعتنایی در این خصوص منتشر نشود. من به بسیاری از این کتابها انتقاد دارم. برای نوشتن حماسه آمل باید شرایط سیاسی آن روز را در نظر گرفت نه امروز را. مساله بسیار پیچیدهتر از چیزی است که گفته شده است. باید خاطرات و اسناد و مدارک پالایش شود و در قالب کتاب منتشر شود.
سردار احراری
حوادث آمل باید با صادقت بیان شود
فرمانده عملیات «چکش و سندان» در حادثه آمل گفت: هر چند ما برای حفظ ارزشها انقلاب نیاز به ثبت و ضبط حوادث داریم، اما باید توجه داشت که این مساله باید با صداقت همراه شود.
سردار احراری از رزمندگان حادثه آمل در نشست تاریخ شفاهی حماسه مردمی آمل اظهار داشت: حضور گروههای حضور منافقین در جنگل گسترده بود و حادثه آمل یک تابلو از خیانت آنها بود. در مقابل حضور مردم با تفنگ شکاری بعد از حمله منافقین به پاسگاه شیرگاه را داریم یک نمونه از مقاومت مردم بود که کمتر گفته شده است. بخش مهمی از جنگل عرصه حضور منافقین است و نباید چنین در نظر گرفته شود که ما با جمعیت قلیلی روبهرو بودیم و درک حماسه مردمی آمل که بی نظیر است با شناخت کامل آن میسر میشود.
وی گفت: باید مسائل آمل را با همه جوانب آن بررسی کرد. هدف را باید بازتر دید چرا که برای آینده نیاز است. از طرفی باید صادقانه آن حوادث گفته و در کتابها آورده شود. به هر حال آنچه که ثبت میشود به دست آیندگان میرسد و قطعا آنها ما را قضاوت خواهند کرد.
احراری در توضیح چگونگی انجام عملیات علیه منافقین بیان داشت: نیروهای سپاه از شهرهای مختلف به همراه نیروهای ژاندارمی در عملیاتی که معروف به چکش از بالا چپو سندان از پایین نام داشت شرکت کردند. در این عملیات انجام عملیات چکش با من بود. با کسب تجربه از عملیاتهای جبهه در جنوب و غرب این عملیات را شروع کردیم. در اثنای حرکت یک تیر از نیروهای ما شلیک شد که این اتفاق باعث درگیری شدید ما با منافقین شد من نمیدانم که این تیر را چه کسی شلیک کرد، اما همان باعث لو رفتن ما شد. در حین درگیری منافقین به حضرت امام و شهید بهشتی اهانت میکردند. راهنما هم ما را که قرار بود به بالای کمپ منافقین بیاورد به پایین کمپ آورده بود و شعار منافقین چنان زیاد بود که نمیشد تحمل کرد. از گروهانی که همراه بود تنها هفت نفر همراه من باقی ماندند. از طرفی ارتباط ما با نیروهای قطع شد.
وی در پایان گفت: بعد از ظهر همان روز درگیری به اتمام رسید و باز نیروهایی را از دست دادم و وقتی به شهر رسیدیم فقط سه نفر بودیم. من حسرت آن روزها را میخورم و متاسفم که چنان که باید این حوادث زیاد گفته نشده است.
سردار محمد شعبانی
نباید اجازه دهیم حماسه مردمی آمل فراموش شود
پژوهشگر تاریخ شفاهی دفاع مقدس گفت: رزمندگان باید قلم به دست بگیرند و تاریخ دفاع مقدس ثبت شود تا حماسه مردمی آمل به فراموشی سپرده نشود.
سردار ناصر شعبانی نویسنده کتاب «مقاومت مردمی در حماسه آمل» در نشست تاریخ شفاهی حماسه آمل با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص ثبت وقایع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی اظهار داشت: رزمندگان ما باید دست به قلم باشند و وقایع فراموش شده یا کمتر پرداخت شده را مورد بررسی قرار دهند و حماسه مردم آمل یکی از این اتفاقات است. گروه زیادی از منافقین با تبعیت از مکتب مائو تصمیم داشتند با تصرف روستا و شهر و استان در نهایت کشور را تحت اشغال خود درآورند. آنها در جنگلهای آمل مستقر شده و تقریبا در هر هفته سه نفر از مردم را شهید میکردند.
وی در ادامه گفت: طبق اظهارات منافقین قرار بود که در خرداد ماه به شهر حمله کنند برای همین ما جنگ را به جنگلها بردیم چرا که با هوشیاری مردم و سپاه منافقین در موضع انفعال قرار گرفتند برای همین زودتر از موعد حمله کردند. طبق اعترافات منافقین با تماسی که از پاریس برقرار میشود تصمیم گرفته شد تا در ششم بهمن به آمل حمله کنند. اولین اقدام آنها شلیک به ساختمان بسیج بود که نه نفر بسیجی در آن بودند و عملا عمالیات شروع شد.
پژوهشگر تاریخ شفاهی دفاع مقدس بیان داشت: تاکید بر این شد که نیروها باید مقاومت کنند که ما تا روز بعد درگیری بودیم. زنان و مردان بسیاری در این حماسه شرکت کردند در این درگیری تنها ۱۲ پاسدار به شهادت رسید و بقیه شهدا نیروهای مردمی بودند که خود جوش وارد میدان شدند. بعد از ظهر همان روز فرمانده منافقین که «کاک اسماعیل» نام داشت کشته شد و این اتفاق باعث شد منافقین دچار وحشت شدند. برای همین سنگرها را خالی کردند و به انتهای باغ هاشمی رفتند. این محل نزدیک زندان بود و ممکن بود با تصرف زندان منافقین زندانی را آزاد کنند. در همان حوالی ۲ دختر نوجوان که یکی از آنها شهیده طاهره هاشمی، خواهر سردار هاشمی جانشین هیات معارف جنگ بود که جنازه او را به بیمارستان بردیم.
سردار شعبانی در ادامه تصریح کرد: این درگیریها تا شب ادامه داشت و مردم تعدادی از منافقین را دستگیر کرده و به سپاه تحویل میدادند. مردم مصر بودند تا آنها را هر چه سریعتر اعدام کنیم. نیروهای سپاهی و ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی بودند، اما همه ایثار آنها در مقابل ایثار و از خودگذشتگی مردم کم است. باید این خاطرات گفته و ثبت شود حتی باید به سراغ مردمی رفت که در آن حادثه حضور داشتند.