ادبیات دفاع مقدس باید تعقلی باشد
امنیت ملی؛ خط قرمز انتشار اسناد دفاع مقدس
سرگروه داوران بخش مستندنگاری انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس خط قرمز انتشار اسناد دفاع مقدس را امنیت ملی دانست
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، مستندنگاری یکی از ژانرهای مهم ادبیات است که در ماندگاری دفاع مقدس برای نسلهای آینده و همچنین دستمایه قرار گرفتن برای نویسندگان جهت خلق ادبیات داستانی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. حفظ ارزشهای دفاع مقدس و انتقال آن به نسلهای بعدی ضرورت متکی بودن بر آثار مستند این حوزه را بیش از پیش روشن میکند.
«جواد کامور بخشایش» سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس میگوید:
دستهبندیهایی که تاکنون در این حوزه انجام شده تقریباً دستهبندیهای خوبی بوده است، شاید بتوان برخی مواقع وصیتنامهها را با زندگینامههای فردی و جمعی ترکیب کرد و فرآوری این محصول را با ترکیب این ۲ ژانر انجام داد وگرنه جداسازیها و مرزبندیهای اعلام شده، مرزبندیهای دقیق و درستی بوده که هرکدام در جایگاه خودشان، جایگاه درستی دارند. شاید ترکیب اینها به آن بخش مستندنگاری آسیب وارد کند که مثلاً ما زندگینامه جمعی را با گزارشهای روزانه ترکیب کنیم. البته برخی مواقع چنین اتفاقاتی رخ میدهد یعنی افراد برای تولید یک اثر در نوشتن زندگینامه جمعی از خاطرات هم استفاده میکنند. این کمک گرفتن از ژانرهای مختلف برای تولید یک اثر است که مانعی ندارد، اما باید استانداردهای یک اثر مستند حتی در بهرهگیری از خاطرات برای تدوین زندگینامه مستند هم لحاظ شود تا یک اثر فاخر منتشر شود.
وی میافزاید: برخی مواقع اتفاق میافتد که آدم احساس میکند نویسندهای هرآنچه را در دست داشته، منتشر کرده است و ملغمهای از محصولات و اسناد مختلف در یک کتاب را شاهد میشویم که استاندارد لازم به عنوان یک اثر معمولی و شاخص و خوب را قطعاً نخواهد داشت. این همان نوع نگاه ارزشی به ادبیات دفاع مقدس است یا دلسوزیهایی است که خیلیها نسبت به انتشار یک سند دارند تا از گم شدن آن جلوگیری کرده و به تاریخ سپرده شود. البته که از این منظر میتوان مثبت تلقی کرد، اما مستندنگاری حتماً باید علمی و با حضور معلم راهنما انجام شود تا اثرهای بهتری منتشر شود.
«جواد کامور بخشایش» سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس درباره اینکه چگونه ما تشخیص میدهیم که در حوزه مستند، کارها دستنخورده و دست اول است؟ اظهار داشت: در حوزه مستندنگاری همه این مسائل ـ یعنی بررسی سند ـ تعریف دارد. بالاخره بخش زیادی از تاریخ دفاع مقدس حاصل شده است و هرجا تحریفی اتفاق بیافتد با مطالعه تاریخ عمومی بخشهای مختلف دفاع مقدس، این تحریفها خودشان را نشان خواهند داد.
در حوزه استناد و شیوههای استناد هم شاخصها و معیارهایی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان تحریفها را تشخیص داد. مثل همان صحت سنجی و راستی آزمایی که در حوزه خاطره نویسی وجود دارد.
وی گفت: در حوزه مستندنگاری نیز روشهای مختلفی برای بررسی این مباحث وجود دارد که شاید تحریفی در یک مستند انجام شده باشد. اگر بحث تحریف در سند باشد، شاخصها و روشهایی نیز وجود دارد که بتوان به اصالت یک سند پی برد و آن سند را پایه قرار داد برای کار مستندی که از دل کندوکاو و پژوهش و تحقیق پدید میآید.
بخشایش افزود: منظور این است که تاجایی که امکان وجود داشته باشد و راهکار وجود داشته باشد، شرایطی برای صحتسنجی دادههای مربوط به یک کار مستند که بر گرفته از سند هست، وجود دارد تا اجازه ندهیم تحریف وارد کار مستند شود.
وی درباره اینکه آیا این امکان برای مراجعه وجود دارد که وصیتنامه، دستنوشته یا نامه منتشر شده در کتاب درست آمده است یا نه؟ هم گفت: برای این کار معمولاً اتفاقاتی که رخ میدهد این است که اصل وصیتنامه در انتهای کتاب اضافه میشود. اتفاقاً این اتفاق یک شاخص و ویژگی برای صحت یک وصیتنامه است که تحریف نشده باشد و نویسنده واژهای را عوض نکرده باشد.
چاپ کردن وصیت، دستنوشت و یادداشتها کمک میکند که ما ببینیم این متن تحریف شده آن سند نیست. مثلا در کتاب «عملیات فریب» تکهای از یادداشتهای شهید قاضی منتشر شده که به خواننده این اطمینان را بدهد که این تحقیق و فعل و انفعالات پژوهشی که روی این سند انجام شده، با تکیه بر سند واقعی است. خواننده نیز سند واقعی را مشاهد میکند.
به گفته سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس؛ البته استثناهایی هم وجود خواهد داشت. اگر بتوانیم درباره آن شهید اسناد بیشتری به دست آوریم و مثلاً سند دیگری در منزل دیگر دوستانش پیدا شود، میتوان اسناد را با هم مطابقت داد، که شدنی است.
در غیر این صورت فقط بحث اعتماد در حوزههای مستند و سندنگاری است که بایستی به خانواده شهید اعتماد کنیم که این دستخط، همان دستخط شهید است. اگر هیچ قرینهای برای انطباق دستخط شهید وجود نداشته باشد، باید میزان اعتمادمان با آن خانواده را در نظر بگیریم که براساس آن میزان اعتماد بتوانیم سندیت دستخط را بپذیریم یا نه.
راستی آزمایی مربوط به قبل از تولید کتاب است. پژوهشگر و نویسنده وقتی به خانواده شهید رجوع میکند، آنجا باید راستی آزمایی و صحت سنجی اعتبارات و اصالت اسناد را مورد بررسی و واکاوی قرار داد.
بخشایش درباره اینکه نقش سازمانهایی که در حوزه مستند میتوانند فعال باشند کجاست؟ هم تصریح کرد: سازمانها و نهادهای زیادی در این زمینه وجود دارند. عمده آثاری که منتشر میشود عمدتاً تکیه بر آثاری دارند که در بنیاد شهید وجود دارد. به نظرم بنیاد شهید و سازمان اسناد ملی و مرکز تحقیقات جنگ و پژوهشگاه دفاع مقدس و بنیاد آثار و موزه دفاع مقدس، خیلی میتوانند در عرضه آثار اسنادی و فراخوانهایی که میتوانند به نویسندگان بدهند، نقش داشته باشند.
در موارد و حوزههای مختلف مستندنگاری؛ در پرداخت یک عملیات و معرفی زندگی یک شهید تعامل هر چه بهتر سازمانها باعث میشود که ما با آثار بهتری روبرو شویم. هر اثری در حوزه مستندنگاری، اسناد قابل استنادتر و قابل تکیهتری داشته باشد و تعدد اسناد در یک اثر وجود داشته باشد، حتماً این اثر مستند شاخص و معیارهای یک اثر فاخر را خواهد داشت؛ و میتوان بعداً به عنوان یک اثری که مورد بهرهبرداری در ژانرهای دیگر قرار گیرد به آن تکیه کرد.
وی درباره اینکه آثار مستند را باید چگونه جمع کنیم و یک جا قرار دهیم که آن مرکز تایید کرده باشد و کسانی که بخواهند استفاده کنند با تایید آن مرکز بدون شک و تردید کارشان را ادامه دهند؟ هم گفت: بستگی به این دارد که اول تعریف شود که این مستند در چه بخشی باشد، کار استناد انجام دهد. یعنی وصیتنامه، زندگینامه، گزارش، زندگینامه فردی یا جمعی است؟ و در هر مجموعه استناد لازم انجام شود و سند لازم است گردآوری، تدوین و تنظیم شود و علی القاعده هرمجموعهای هم که به این آثار نگاه داوری و کارشناسی دارد، تکیه آنها نیز بر همان اسناد و مدارکی است که این محصول از آن پدید آمده است.
سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس میگوید: سازمانها و نهادهای مختلف نیز برای هر کدام از آنها شیوهنامههای خاص خودشان را دارند. مثلاً یک نهاد در زمینه مستندنگاری زندگی فردی در کنار اسناد و مدارک حتماً خاطره نگاری و تاریخ شفاهی را هم مدنظر قرار میدهد. یعنی روایتهای شفاهی را هم یکی از استنادات کارش قرار میدهد. اما ممکن است یک مجموعه دیگر این را نپذیرد و معتقد باشد مثلاً در زندگینامه فردی مستندنگاری معیار روایت شفاهی نباشد و عمدتاً اسناد و مدارک باقی مانده از شهید را مدنظر قرار دهد. بخشی از این موضوع در سازمانها و نهادها سلیقهای است، اما نگاه استاندارد این است که همه روایتهای شفاهی، مکتوب و اسناد موجود و هر چیزی که میتواند بُعدی از زندگی یک شهید را ترسیم کند، در اثر زندگینامه فردی وجود داشته باشد.
بخشایش در باره اینکه ما چگونه میتوانیم افراد را تشویق کنیم که در حوزه کار مستند فعالیت کنند، چون کار مستند مانند منابع دسته اول مشخصههایی دارد؟
هم اظهار کرد: ادبیات دفاع مقدس نیازمند نویسندگان خوب هم هست و افراد علاقمند برای نویشتن در این حوزه هم وجود دارد. یعنی نیازمندی ما به نویسندگان خوب خیلی زیاد است و افراد علاقمند به ورود در این زمینه هم بسیار زیاد است.
با ایجاد بحث آموزش سراسری در سطح کشور به راحتی میتوان افراد علاقمند به نگارش در عرصه دفاع مقدس را مسلحتر و مسلطتر و در عین حال علاقمندتر کرد و شاهد تولید آثار بهتر از این شد.
تجربه چند ساله ما در حوزه آموزش این نکته را نشان میدهد که چقدر ما گامهای بلندتر و محکمتری در حوزه تولید آثار مستند یا آثار مختلف حوزه ادبیات دفاع مقدس برداشتهایم، اما اینها کم است باید گسترش پیدا کند و بتوان از افراد و نویسندگان بیشتری در این میدان گسترده ادبیات دفاع مقدس بهره برد و به آثار بهتر هم رسید.
برای جذابیت آثار مستند؛ یک بخش این است که باید ببنیم سندی که وجود دارد و مورد استفاده قرار میگیرد قابلیت و جذابیت خاص دارد یا نه. مثل سوژهای که از همان اول پتانسیل سوژه شدن را دارد. یک سند هم چنین است.
«جواد کامور بخشایش» اعتقاد دارد: شاخصها و معیارهای اولیه برای پیدا کردن سوژه وجود دارد. وقتی با سوژه روبرو میشویم چند معیار را مدنظر قرار میدهیم که آیا معیار سوژه شدن وجود دارد که بتوان یک کتاب خوب تولید کرد؟ اسناد هم چنین قابلیتی دارند. با همین روند و روش امکان سوژه سنجی و اینکه بتوان درباره آنها مطلب نوشت و اگر مطلب نوشته شود مورد توجه قرار میگیرد یا نه برای نویسنده و محقق ادبیات دفاع مقدس فراهم است که با این معیارها سوژه را بسنجد و بر اساس آن سرمایهگذاری کند.
وی درباره اینکه ناشران بر چه اساسی کتاب مستند تولید میکنند؟ رویکرد و هدفشان چیست؟ حول و حوش چه موضوعاتی کتاب مستند تولید میشود؟
گفت: عمدتاً الان ناشران ما که ممکن است مربوط به نویسندگان و کارگذاران و برنامهریزان فرهنگی هم مربوط باشد، به آثار زودبازده توجه دارند و این به نظرم نکته خوبی نیست بلکه نکته منفی در ادبیات دفاع مقدس تلقی میشود.
آثار زودبازده یعنی تحقیق و تفحص کمتری لازم دارد و زمان کمتری برای تولید آن لازم است و در انتها اثری که تولید میشود، اثر فاخری نیست. به نظرم باید کمی زیرساختها را عمیقتر از این دید و برنامهها را مقداری درازمدتتر تعیین کرد و پژوهشهای عمیقتری صورت داد تا کاری که منتشر میشود یک کار فاخر در حوزه مستندنگاری باشد.
مهم است که توجه ما خیلی به آثار زودبازده نباشد. آثار زودبازده معمولاً به لحاظ علمی در سطح حرکت میکنند و آثار سطحی قطعاً مخاطب خاصی را نخواهند داشت و اگر احیاناً مخاطبی پیدا میکنند، مخاطبان عامی خواهند بود که به زودی از آن جدا میشوند. این آثار را آثار یک بار خوانش میگویند که آثار عمیقی نیستند و این به ادبیات ما آسیب میزند.
مقداری سیاستهای فرهنگی گستردهتر و عمیقتر با توجه بیشتر با وقت گذاشتن بیشتر لازم است تا ناشران بتوانند حمایت کنند و آثار بهتری را تولید کنند.
وی دباره اینکه چه سندهایی را میتوان منتشر کرد؟ چه چیزهایی نیاز است منتشر شود؟ آیا سندی وجود دارد که زمان نشر آن نرسیده باشد؟ گفت: در حوزه دفاع مقدس بله اسناد زیادی وجود دارند که خط قرمزهای آنها برقرار است بنابراین فعلاً استنادی که امکان انتشار آنها وجود دارد را باید منتشر کرد. معیار ما برای انتشار، اسنادی است که به امنیت ملی کشور آسیب نمیزند و خلل ایجاد نمیکند، ولی آنهایی که به امنیت ملی کشور آسیب میزند در حوزه دسته بندی اسناد محرمانه و خیلی محرمانه نمیتوانند منتشر شوند لذا باید زمان بیشتری بگذرد تا از طریق مراکز مرتبط، دسترسی به آنها آزاد شود تا بتوان منتشر کرد.
سرگروه داوران بخش مستندنگاری انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس با بیان اینکه ادبیات دفاع مقدس امروز باید ادبیات تعقلی باشد، گفت: همچنان ما شاهد آثاری هستیم که در حوزه توصیف و شعار مطلب مینویسند که عمده کتابهای دفاع مقدس از این مقوله رنج میبرند.
وی درباره اینکه حوزه مستند چه انواعی دارد، و فرق مستند با سند هم گفت: ژانر مستند یک زیرمجموعههایی دارد که شامل زندگینامه فردی، جمعی، روزنوشت، یادداشت روزانه، گزارش، وصیتنامه، سفرنامه و مجموعه سخنرانیهاست. همه اینها شامل زیر گروه مستند هستند.
مستند یعنی آنچیزی که از یک استناد پدید آمده است. یعنی سند هم شامل هر اثر، نشانه مکتوب و غیرمکتوبی است که دال بر موضوع، پدیده و یا رویدادی است.
تعریف سند در نهادها و سازمانهای مختلف نوشتاری، دیداری، شنیداری، الکترونیک این است که قابل استناد، دارای ارزش نگهداری، پیام و اطلاعاتی با ویژگیهایی است که میتواند زمانمند و مکانمند باشد و یک نمود انسانی در آن باشد، است. سند باید نقش روشنگرانه، مجاب کننده و دلالت کننده داشته باشند.
سند یعنی نشانه و مدرکی که بر یک پدیدهای دلالت کرده باشد. حتی علاوه بر انواعی که برشمرده شد در حوزه ادبیات دفاع مقدس ما با یک سری اسناد روبرو هستیم که به گفته جناب آقای علیرضا کمرهای «اسناد خانگی» تلقی میشوند. یعنی حتی یک لباس رزمنده، عطر و پوتین او یا کاغذی از جیب او جز اسناد محسوب میشود.
آنچیزی که به عنوان مستند مطرح میشود در واقع پدیده و محصولی است که در بررسی سند حاصل شده است؛ ما به این میگوییم مستند. هر اثری که تکیه بر سند دارد و با تکیه بر آن پدیده به یک محصول تبدیل شود را مستند میدانیم که به روشهای مختلف پدید میآید.
گاهی خیلیها فکر میکنند مثلاً اگر یک متنی از یک شهید پیدا شود که آن را منتشر کنیم، آن یک اثر مستند خواهد بود. ما در بررسیها میگوییم چنین اثری، اثر خام و سند است. یعنی با انتشار آن فقط عمومی کردن سند اتفاق افتاده است؛ نه فعل و انفعال پژوهشی که حاصل یک کار جدید و مستند باشد. یعنی با این تفاسیر و توضیح میتوان گفت: «مستند حاصل فعل و انفعالات و تحقیقات و نگارشهایی است که با تکیه بر یک سند پدید میآید».
محصول این فرآیند یادنامه جمعی است. یعنی انتخاب یک جامعه آماری که ممکن است متعلق به یک روستا، شهر و گردان و مسجد و ... باشد که عدهای به عنوان جامعه آماری برآن میشوند تا درباره شهیدان جامعه آماری مطلب تهیه کنند؛ تکیه اینها باید بر سند باشد.
«جواد کامور بخشایش» سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس معقتد است: مشکل جدی ما در حوزه زندگینامههای جمعی عدم استناد در آثار است. یعنی فکر میکنیم که خیلی از آثارمان قالب خاصی پیدا میکنند که معمولاً زندگینامههای شهدا خیلی نزدیک به هم میشوند به طوری که اگر نام شهید را حذف کنیم و نام دیگری را جایگزین کنیم، تفاوت خاصی رخ نمیدهد. این موضوع به بحث کاوش در سند مربوط میشود. یعنی هر قدر کاوش و تحقیق در سند به صورت جدی صورت گیرد، اثر و محصولی که از آن پدید میآید، محصول قابل قبولی خواهد شد. این محصول، مستندی خواهد شد که به شاخصهایی که در حوزههای مستندنگاری برای آن مترتب شده، نزدیکتر خواهد شد. هر قدر ضعیفتر باشد، فاصله از حالت مستندنگاری استاندارد کمتر خواهد شد.
بنابر گزارش دفاع پرس؛ وی تاکید کرد: هدف از مستندنگاری ارائه یک محصول خوب است؛ و دوم اینکه رونمایی از اسنادی است که در مجموعههای خاصی نگهداری میشوند. از خانه یک شهید گرفته تا مراکزی که محل نگهداری اسناد هستند.
وی درباره ویژگی هر کدام از زیربخشهای انواع مستند هم گفت: حوزههای مستندگاری خیلی حوزههای گستردهای هستند. اما در طول چندسالی که آثار تولید شده اگر بخواهیم از مستند به سند برسیم خواهیم دید که تنوع محصول در این ژانر خیلی گسترده است و نشان میدهد این اسناد و کارهایی که مستند هستند بخاطر تنوع و گستردگیشان باعث شدهاند که مستندات زیادی هم ایجاد شوند که هر کدام تفاوتهایی با هم داشته باشند. شاید در ظاهر به هم نزدیک باشند، اما وقتی به عمق این مقولهها وارد میشویم، میبینیم با هم تفاوت دارند. مثلا ممکن است آثار خودشان مجموعه سند به شمار آیند. یعنی یک مجموعه کتاب مجموعه سندی به شمار آیند. به عنوان مثال کتاب «حرمان هور» علیرضا کمرهای به عنوان مجموعه سندی است که حاصل بازکاوی و خودکاوی و تحقیق و تفحصی انجام شده درباره یک سند و زندگی یک شهید و نوشتههای اوست.
خاطرات، سفرنامهها و گزارشهای جنگی، یادداشتهای روزانه اینها هم یک نوع سند هستند که بر اثر فعل و انفعالات پژوهشی تبدیل به کار مستند خواهند شد. مثلا خاطرات روزنوشت شهید «حسن باقری» کتابهای مستند در حوزه یادداشتهای روزانه هستند. بعضی وقتها لازم است سخنرانی یک فرمانده را بررسی کنیم و آن را تبدیل به یک کتاب مستند کنیم. سالهای قبل چنین آثاری داشتیم مثلا آثاری همچون «به روایت همت» مجموعه سخنرانیها و مصاحبههای شهید همت بود که توسط حسین بهزاد منتشر شد یا «من احمد متوسلیان هستم» که مجموعه سخنرانیهای این فرمانده است که جمعآوری و تبدیل به یک کتاب مستند شده است.
کتابهای زیادی هم هستند که فلسفه وجودیشان یک سند خانگی است. یعنی اگر آن سند نبود مثلاً، هیچ وقت آن کتاب منتشر نمیشد. ما سالهای قبل کتابهایی مانند «عملیات فریب» داشتیم، فلسفه وجودی این کتاب دفترچهای بوده که در منزل شهید وجود داشته و برادر شهید آن را پیدا میکند که در نهایت منجر به انتشار کتاب خیلی خوبی با عنوان «عملیات فریب» میشود.
بعضی کتابها مبتنی بر اسناد شفاهی هستند، اما اسناد خانگی و فرهنگی نیز نقش زیادی در روند تولید آنها دارند، مثل زندگینامه مستند. زندگینامه مستند در ۲ بخش زندگینامه فردی و جمعی است. زندگینامه مستند جمعی اینگونه است که حتماً باید به اسناد خانگی، فرهنگی، بنیاد شهید و همه سندها درباره یک شهید مراجعه و ماحصل آنها تبدیل به یک زندگینامه جمعی شود.
وی میافزاید: در حوزه زندگینامه فردی که فقط روی شخصیت یک شهید متمرکز است، باید همه اسناد مربوط به ایشان جمعآوری شود. مثل «شاهینِ بر آفتاب» کتاب زندگینامه غلامعلی پیچک که توسط گلعلی بابایی نوشته شده است. نویسنده همه اسناد مربوط به این شهید را بررسی میکند. علاوه بر اسناد مکتوب، اسناد شفاهی هم به کمک او میآید و مصاحبههایی انجام میدهد و در مجموع کتاب قابل تاملی در معرفی یک شخص خلق میشود. یا مثلاً برخی کتابها که جزو این مقوله میتوانند گنجانده شوند و ماحصل ترکیب ۲ سند بوده، کتاب «بمو» است.
سفرنامهها، گزارشها، یادداشتهای روزانه، گاهنامهها و گاهنوشتها با روزنوشتها اندک تفاوتهایی دارند، اما در یک مقوله گنجانده میشوند. آن چیزی که در حوزه مستندنگاری مهم است، تولید یک محصول جدید از اینهاست. انتشار اینها ارزشمند است، اما اگر قرار بر داوری باشد، این در بخش مستند مورد داوری قرار نمیگیرد. برای اینکه سند از قبل تولید شده، باید ببینیم فرد محقق و پژوهشگر و نویسنده ادبیات در این مقوله چه فعل و انفعالاتی را انجام داده تا به یک محصول و پروژه برسد. این برای ما مهم و ارزشمند است.
این بخشها و ژانرها هرکدام شاخصههایی دارند. شاخص همه اینها تکیه برسندیتشان است. یعنی صحت آن سند باید مورد اعتماد کافی بوده باشد تا ما براساس یک سند، بازروایی از زندگی یک شخصیت را داشته باشیم. روش نگارش نکته دوم این شاخصههاست. یعنی مهندسی اطلاعات؛ در بحث مستندنگاری فرقی ندارد که زندگینامه جمعی یا فردی و گزارش باشد که عمدتاً در این مقولهها مهندسی اطلاعات خیلی مهم است؛ که نویسنده با چه مهندسی از این اسناد رونمایی کند تا حاصل آن را به خواننده ارائه دهد.
این مهندسی اطلاعات به نظرم، مهمترین بخش است. یعنی با تکیه بر یک سند، این اطلاعات و دادهها که شامل همه آن اسناد است، با یک مهندسی و هارمونی خاص چیده شود و به خواننده ارائه میشوند.
سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس تاکید کرد: در عین حال این بخش مهم است در حوزه روش شناسی که ما روش استنادمان هم مهم است. روش مرجع نویسی و سندنگاری که بحث روشهای تحقیق را می رساند که ما به چه شکلی میتوانیم این ارجاعات را انجام دهیم؛ و این ارجاعات هرقدر مستندتر و دقیقتر، کار ما مستندتر خواهد شد.
سند الزاماً متن مکتوب نیست بلکه دیداری و شنیداری و حتی عکس و نقشه و انواع اسناد انسانی، همه شامل یک سند میشوند.
در گام بعدی ویژگیهای کتاب شاخص حوزه مستند باید ببنیم که مثلاً چگونه از یک سند استفاده شده و به اصطلاح علمی، سند را چگونه انعکاس داده است. این سند که مورد اشاره قرار میگیرد ممکن است دهها سند در یک مجموعه باشد و فقط یک سند نیست.
بعد از مهندسی اطلاعات، زبان و روش نگارش برای ما مهم است. یعنی زبان و نثر نگارش که ببنیم به چه زبانی توانسته یک اثر را برای ما بازآفرینی و تصویرسازی کند. این به لحاظ محتواست. یعنی به لحاظ محتوا اولاً تکیه بر سند و مهندسی اطلاعات و روش دارد و روش گردآوری اطلاعات مهم است و روش ارجاعدهیها مهم است.
در واقع شمولیت اطلاعات یا ارائه اطلاعات درباره تمامی برهههای زندگی آن فرد خاص برای ما مهم است. در هر برهه هم باید با تکیه بر سند باشد. زبان نگارش در ادامه خیلی مهم است. یک ضعف عمده ما که در آثار مربوط به دفاع مقدس شاهد آن هستیم زبان نوشتار است. یعنی ادبیات در نوشتن ضعیف است.
وی درباره اینکه ایا ادبیات لطمهای به سندیت آثار این گروه وارد نمیکند؟ هم گفت: نه خیر؛ برخی میگویند اگر وارد فضای ادبیات شویم و تشبیهات و استعارات و کنایهها را به کار ببریم، استناد کار لطمه خواهد خورد. منظور ما از زبان ادبی بهرهبرداری از تشبیهات و کنایههای ادبیات کهن نیست. یعنی یک زبان ادبی فاخر بتواند مفهوم را بی واسطه و به راحتی و با آرایش خاص و جذابیت به خواننده منتقل کند. یعنی زندگی شهید پیچک به گونهای جذاب نوشته شده باشد که ادبیات، ادبیات خشک نباشد و بتواند خواننده را برای ادامه مطالعه جذب کند. این ادبیات فاخر، آن ادبیاتی نیست که در ذهن خیلیهاست که منجر به تعریف، تمجید و توصیف میشود.
بخشایش اظهار داشت: ادبیات دفاع مقدس الان باید ادبیات تعقلی باشد، اما همچنان ما شاهد آثاری هستیم که در حوزه توصیف و شعار مطلب مینویسند. عمده کتابهای دفاع مقدس از این مقوله رنج میبرند. من به کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند احترام میگذارم، اما همچنان نگاه ارزشی بر محصول تولید شده هم حاکم است. باید یک طوری بین این نگاه ارزشی و نگاه علمی فاصله و تفاوتهایی قائل شویم که در حوزه داوریهایی که صورت میگیرد محقق میشود. اما متاسفانه همچنان نگاه ارزشی در برخی نهادها و سازمانهایی که کتابهای دفاع مقدس را تولید میکنند، حاکم است؛ و ادبیات ارزشی متن را تولید میکند. این ادبیات ارزشی با معیارهای علمی ادبیات کاملاً فاصله دارد و نمیتوان آنها را با هم جفت و جور کرد. بحث من از ارائه ادبیات فاخر، زبان فاخر است. زبانی که واقعاً گویای تمام ابعاد زندگی یک شخص باشد. بدون توصیف و تمجید و نگاه ارزشی. برخی افراد تحت تاثیر شخصیت قرار میگیرند؛ این نگاهِ پایین به بالاست و در نهایت متنی که تولید میشود، با وجود بهره گرفتن از اسناد، اما به واسطه تحت تاثیر قرار گرفتن زیاد نویسنده، موجب میشود کار فاخری تولید نشود.
به گفته سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس؛ نویسنده در ناخودآگاه خود وارد فضایی میشود که کلمات و جملات را وارد توصیفات گرازشی و توصیفی و تمجیدی و شعاری میکند. کار مستند یک کاری متکی بر سند با ادبیات فاخر است که زبان روایت و بیان، یک زبان علمی، ادبی و جذاب باشد. با نثر فاخر و کلمات فاخری باشد که بر جذابیت متن اضافه کند.
وی درباره اینکه آثاری که در حوزه مستند نوشته میشود چه جایگاهی برای تاریخ یک کشور دارند و چه نیازی به این آثار وجود دارد؟ تصریح کرد: ژانرهای مختلف ادبی دفاع مقدس هر کدام در جایگاه خودشان، مورد نیاز ادبیات یک ملت و تاریخ و فرهنگ ملت هستند. به نظرم حوزه مستندنگاری نیز یکی از ضروریترین نیازهای فرهنگ و ادبیات دفاع مقدس و تاریخ است.
ضرورت آن این است که اولاً اسنادی که حفظ شده و برجای مانده با کنشهای پژوهشی تبدیل به مستند و محصول جدید خواهند شد. عمدتاً اسناد زبان گویا نیستند. کار مستند زبان گویای آن سند تلقی میشود. اسناد در یک مجموعه خاص خودنمایی میکنند و شاید کسی اسنادی که در منزل یک شهید باشد را نبیند. کارهای مستند باعث میشوند از این سندها رونمایی شود و همه این سندها. یعنی رونمایی از اسناد و بررسی آنها و بازآفرینی از آنها باعث میشود که برههای از تاریخ این مملکت روشن شود. اگر منظورمان دفاع مقدس باشد، با یادداشتهای یک نفر، یک فرمانده و سخنرانی او در برههای خاص، ما آن برههی خاص کشور را کاملاً روشن و آشکار خواهیم کرد و معلوم میشود در آن مقطع چه اتفاقاتی رخ داده است.
وی افزود: مثلاً حاج احمد متوسلیان قبل از عملیات سخنرانی میکند. وقتی این در قالب یک کتاب منتشر شود ما دقیقاً حال و هوای آن عملیات و اتفاقاتی را که رزمندگان در حال انجام دادن آن هستند متوجه میشویم. همه اینها نیز دوباره آثار و مجموعه اسنادی هستند که برای پژوهشهای بعدی و تولید آثار بعدی لازم و ضروری هستند. یعنی فرهنگ، تاریخ و ادبیات ما را آثار مستند و ژانرهای مختلف ادبیات دفاع مقدس، تولید و روشن میکنند.
بخشایش گفت: آیندگان ما باید درباره تاریخ این مملکت آگاهی و اطلاعات داشته باشند. مستندنگاری از ۲ پایه خیلی محکم برخوردار است. یک پایه، پایه تاریخی است که به آن استناد میگوییم که تکیه بر سند دارد. بعد دیگر آن ادبیات فاخر است. یعنی ترکیب این ۲ تا یک اثر مستند میشود که با اطلاعات خیلی خوب همخوانی دارد و آگاهیهایی که خواننده با مطالعه اثر از برههی خاصی از دفاع مقدس خواهد داشت و یک شهید را با تمام ابعاد و زوایا و اندیشهها خواهد شناخت؛ و یک برهه از تاریخ مملکت برای مردم معلوم میشود که ما در فلان عملیات رزمندگان چه کارهایی کردهاند و چه اتفاقاتی رخ داده و چه پیروزیها و شکستهای شامل نیروهای ما شد. همه اینها در حوزه مستندنگاری مهم است.