فايننشال تايمز:
نگاه روان شناسانه به دروغگويي ترامپ
بر اساس مقاله فايننشال تايمز به عقيده ترامپ بدنام بودن بهتر از از ياد بردن است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، پایگاه اینترنتی
نشریه فایننشال تایمز در گزارشی تحت عنوان «چرا ترامپ دروغ می گوید» نوشت: همه ما دروغ می گوییم ولی هیچیک مانند دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دروغ نمی گوییم. ترامپ عجیب و غریب ترین، بی محاباترین و خستگی ناپذیرترین دروغگوی عصر ماست.
برخی از ما برای حفظ حریم شخصی یا احساس استقلال و برخی برای اجتناب از ناراحت کردن دیگران یا حفظ احساسات و خواسته های خود دروغ می گوییم. ولی شکل دروغگویی ترامپ با دیگران متفاوت است. دروغگویی ترامپ نه تنها وی را از هنجارهای یک رئیس جمهوری دور می کند، بلکه با هنجارهای خود دروغگویی نیز تفاوت دارد.
سایت فکت چکر Fact Checker وابسته به واشنگتن پست نوشت: ترامپ در طول دو سال نخست ریاست جمهوری خود حدود 7600 بار دروغ گفته است. ترامپ از پدر و مادری متولد شده است که به موجب برخی روایت ها وی را منزوی و گوشه گیر بار آورده بودند. ترامپ در بخش اعظم زندگانی خود تنها بوده است. گفته می شود در مدرسه و دانشگاه وی هیچ دوستی نداشته که رابطه دوستانه خود را با او حفظ کرده باشد. منشا و علت رفتار ترامپ هر چه باشد، روان شناسان شیوه ارتباط گیری ترامپ را نوعی «اختلال شخصیتی دوریگزین یا اجتناب کننده» توصیف می کنند.
تیم اوبراین شرح حال نویس معروف آمریکایی در این باره گفت: ترامپ تنها ترین فردی است که تاکنون دیده ام. وی از ساختار روحی و روانی و احساسی که هر فردی برای برقراری ارتباطات عمیق با دیگران نیاز دارد برخوردار نیست.
با توجه به این کمبود روحی روانی به نظر می رسد ترامپ حقیقت را کتمان می کند تا بقیه به وی توجه نشان دهند، به وی فکر کنند و به لحاظ احساسی با وی همراهی کنند. از آنجایی که ترامپ در دل مردم جا ندارد می خواهد کاری کند که همیشه به یادش باشیم. من به این نتیجه رسیده ام که بزرگترین جاه طلبی های وی سیاسی یا مالی نیستند - بلکه روحی و روانی هستند. وی از ما می خواهد هرگز از او چشم برنداریم. وی می خواهد تا ذهن و فکر ما را استعمار کند. ترامپ به عنوان رئیس جمهور کارهایی انجام می دهد تا مردم همیشه درباره وی حرف بزنند و به اصطلاح نامش ورد زبانها باشد. توسل به تهدید و خط و نشان کشیدن و بحث و جدل وی را در کانون توجهات قرار می دهد. گفتن دروغ های شاخدار و مبهم دقیقا همین کار را می کند - چون از دیدگاه وی بدنام بودن از فراموش شدن خیلی بهتر است.
ترامپ طی سالهای 1980 تا 1990 برای گفتگو با خبرنگاران از نام مستعار «جان بارون» به عنوان سخنگوی دونالد ترامپ استفاده می کرد. بارون در طول این گفتگوها همواره از ترامپ تعریف می کرد. جان بارون شخصیتی جعلی بود که ترامپ خلق کرده بود چون می دانست هیچکس دیگر در مقام دفاع یا ستایش از وی بر نمی خیزد. خلق چنین شخصیتی در نتیجه این بوده که ترامپ در دوران کودکی مورد بی مهری و غفلت قرار می گرفت و توجهی به او نمی شد. ترامپ و ملانیا در سال 2006 نام تنها فرزندشان را بارون گذاشتند چون به اعتقاد من ترامپ می خواست بدین ترتیب به دوست خیالی خود حیات ببخشد و این رویا را واقعی کند.
روانشناسان حتی میان دروغگویی ترامپ و خلق و خوی مردانه وی نوعی ارتباط برقرار می کنند. مطالعات روان شناسی نشان می دهد پسربچه ها در طول رشدشان به علت عشق وافر دوران کودکی به مادر همیشه نگران آن هستند که چیزی زنانه در نهاد آنها وجود داشته باشد - اینکه وی یک مرد واقعی نیست و هر لحظه ممکن است جعلی بودن شخصیت وی فاش شود. این ترس درونی به شدت بر روی رفتار ترامپ تاثیر گذار بوده است و مثالی روشن برای گریز ترامپ از این ترس ، علاقه وی به کشتی کج حرفه ای است. ترامپ قبل از آنکه وارد گود رقابت های سیاسی شود ، طی سالهای 1988 تا 2013 در مسابقات کشتی کج حضور پیدا می کرد و حتی در سالن مشاهیر کشتی جهانی نیز وارد شد. در کشتی کج همیشه خوبها در برابر بدها قرار می گیرند - یک قهرمان در برابر یک رقیب ترسو - ترامپ نیز گاهی برای تحقیر مخالفانش از اسامی و اوصاف کشتی گیران استفاده می کند.
در کشتی کج واقعیت و داستان پردازی در کنار هم در شکل گیری احساسات مخاطبان تاثیر گذار است. در این میان داستان پردازی های تخیلی می توانند احساسات واقعی را از بین ببرند. یک طرفدار کشتی همیشه قدرت قهرمانش را واقعی می پندارد فرقی نمی کند این خیال پردازی و جعلی باشد. به عبارت دیگر در جهان کشتی کج احساس واقعی بودن از خود واقعی بودن مهم تر است.
بسیاری از دروغ پردازی های سیاسی ترامپ نیز از همین قاعده پیروی می کند. به عنوان مثال داده ها و اطلاعات ثابت می کنند که احداث دیوار بهترین شیوه تامین امنیت مرزی نیست ولی برای بسیاری از طرفداران پروپاقرص ترامپ این داده ها اعتباری ندارند. آنها - به ویژه کسانی که در نگرانی های ترامپ سهیم هستند - دروغ های ترامپ را خیلی راست تر از خود حقیقت احساس می کنند.
در هر حال اینکه روزنامه نگاران گفته ها و عملکرد ترامپ را رصد و هر لحظه راستی آزمایی می کنند شاید اقدام مثبتی باشد - ولی در عین حال می تواند تبعات بدتری به دنبال داشته باشد زیرا اگر تحلیل من درست از آب در بیاید ، راستی آزمایی ترامپ موجب توقف دروغ پردازی های وی نمی شود بلکه ممکن است به تحقق خواسته ترامپ کمک کند - اینکه تا ابد نام وی در فکر و ذهن ما باقی بماند.