گزارش مکتوب؛
چنبره چینیها بر بازار تسبیح ایران
نبود حمایت از تولیدکننده و نظارت بر واردات بی رویه، ۶۰درصد بازار تسبیح را در اختیار چینیها قرار داده است.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما، حدود دو دهه از حضور چشمگیر کالاهای چینی در بازارهای جهانی میگذرد؛ چینیها با توسل به نیروی کار ارزان، پیشرفت تکنولوژی و در کل، قیمت تمام شده ناچیز، سالهاست که بازارهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی را در قبضه خود درآورده اند که در این میان تولیدکنندگان کشور ما نیز از گزند این کالاهای ارزان قیمت در امان نمانده اند؛ اشتهای سیر نشدنی چینیها پس از تسخیر بازار محصولات الکترونیکی، ظروف آشپزخانه، مبلمان، ابزارآلات، پوشاک و ... چند سالیست به سمت کالاهایی کشانده شده که تسخیر بازار آن از سوی چشم بادامیها شاید تا چند سال پیش باورکردنی نبود؛ کالایی به نام تسبیح!
رقابت شدید چینیها در بازاری که باید در دست تولیدکنندگان دو شهر مذهبی قم و مشهد باشد، مرا بر آن داشت تا علل و عوامل بی توجهی مسئولان به این بازار پر درآمد را بررسی کنم.
تحقیقاتم را با معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آغاز کردم؛ آقای نصر با اشاره به فعالیت بیش از ۳ هزار کارگر در کارگاههای قم و مشهد به عنوان دو شهر مذهبی که بیشترین تولید را در زمینه محصولات مذهبی و فرهنگی از جمله مهر، تسبیح، سجاده و ... در کشور دارند گفت: سهم تولید داخلی از بازار تسبیح در کشور تنها ۴۰ درصد است که این سهم در استان قم از ۱۶ درصد تجاوز نمیکند.
او با بیان اینکه این اداره کل، تسهیلاتی را به صاحبان این کارگاهها پرداخت کرده است گفت: منابع مالی ما برای حمایت از این صنعت پر سود و اشتغالزا ناچیز است و حمایت از تولیدکنندگان این عرصه نیازمند همکاری دستگاههای دیگر و نظارت بر واردات بی رویه است.
او میگفت: تسبیحهایی که در کارگاههای تحت نظر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان ساخته میشوند از جنس چوب، شیشه و سنگ هستند و تسبیحهای پلاستیکی هم از چین وارد میشود.
او در ادامه گفت: سالها قبل در زندان مرکزی قم کارگاههایی بود که تسبیحهایی از جنس هسته زیتون میساختند، ولی در حال حاضر هیچ کارگاهی در این زمینه نداریم.
آشفته بازار...
مغازههای خیابان ارم، میدان آستانه و پاساژهای اطراف حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بیشترین حجم فروش را در بازار تسبیح و محصولات مذهبی قم دارند.
سری به این مکانها زدم و از نزدیک با برخی کسبه در خصوص آشفتگی بازار تسبیح صحبت کردم؛ گلایههای آنان مهر تاییدی بر سیطره چینیها بر بازار تسبیح قم بود.
آقای صفایی یکی از فروشندگان خیابان ارم که سال هاست شاهد حضور پر رنگ دانههای رنگی چشم بادامی هاست، اوضاع بازار تسبیح را سیاهتر از آنچه در ذهن داشتم میدانست و میگفت:همه تسبیحهای بازار از چین وارد میشود؛ هرکسی هم که میگوید تولید داخل است، دروغ میگوید.
آقای رحیمی فروشنده دیگری بود که فروش محصولات مذهبی شغل پدری اش بوده؛ او با اشاره به اینکه بیشتر تسبیحهایش چینی است میگوید: تسبیحهایی با سنگ عقیق هم از چین وارد میشود؛ اگر برای تشخیص اصل بودنش زیر آن فندک بگیری آب نمیشود، اما اصل هم نیست.
فروشنده قدیمی بازار با سابقه بیست ساله میگفت:: بیشتر تسبیحهای ارزانقیمت در بازار، ساخت کشور چین است؛ تسبیحهای قیمتی هم از کشورهایی مانند آلمان، مصر، عربستان و ترکیه وارد میشوند؛ حتی سنگهایی که از افغانستان برای ایران فرستاده میشود، در چین برش میخورد.
کریمی یکی از ویزیتورهایی که هر ازگاهی با کیفی پر از تسبیح به بازار سر میزند میگفت: تسبیحهای چینی را در گذشته دانهای هفتهزار تومان میخریدیم و ١٠هزار تومان میفروختیم؛ حالا به جای هفت هزار تومان باید ١٣هزار تومان پول بدهیم و در نتیجه قیمت فروش آن نیز دو برابر شده است.
او میگفت: البته این قیمت در قبال قیمت تسبیحهای بیش از ۲۰هزار تومانی ایرانی، برای مشتری به صرفهتر است.
از آقای کریمی نشانی جایی که تسبیحها را خریداری میکند جویا شدم، اما همکاری نکرد و گفت: نمیخواهم نان سفره ام را آجر کنم و به سرعت برق غیبش زد؟
در همین حین آقای الیاسیان، از مغازه داران اطراف حرم گفت: دنبال دلال رفتن بی نتیجه است، من خودم کارگاه ساخت تسبیح دارم و تسبیحهایی که میفروشم همگی ساخت کارگاه خودم است.
فرصت را غنیمت شمردم و همراه با او به آنجا رفتیم؛ کارگاه در سولهای ۳۰۰متری در شهرک شکوهیه بود؛ شهرکی در ۲۰کیلومتری قم.
در کارگاه آقای الیاسیان ۳۰کارگر مشغول به کار بودند؛ کارگرانی که با چنگ و دندان در حال رقابت با رقیب نامسلمان بودند!
آقای الیاسیان میگفت: با هزینه شخصی و بدون دریافت تسهیلات، ماشین آلات را خریدارم، ولی با توجه به وجود رقبای چینی و قیمت بالای مواد اولیه، سود زیادی نصیبم نمیشود؛ او میگفت: هدفم ایجاد اشتغال و رونق تولید است و الا دردسرهای فعلی کار به سودش ناچیزش نمیارزد.
علی آقا یکی از کارگران کارگاه هم میگفت: بعد از سه سال بیکاری اینجا مشغول به کار شدم و هر شب خدا خدا میکنم تا این کارگاه تعطیل نشود.
صاحب کارگاه با اشاره به اینکه هنوز از تعهد دولت مبنی بر پرداخت تسهیلات دو و نیم میلیاردی خبری نیست گفت: سازمان جهاد کشاورزی، اما قول یک قطعه زمین در بخش خلجستان را داده بوده تا بتواند برای جمعیت قابل توجهی از روستاییان بخش خلجستان کارآفرینی کند که بالاخره بعد از چند ماه زمین واگذار شده و امیدواریم تعداد نیروی کار ما از ۴۰۰نفر به ۸۰۰نفر برسد.
فرصتی طلایی برای رونق روستاها
آقای الیاسیان میگفت: در بخش مونتازژ یعنی نخ کردن مهره ها، ۲۰۰ کارگر خانگی در روستاهای جوزه، زیزگان، وشاره مشغول به کار اند.
روز بعد به اتفاق آقای الیاسیان راهی یکی از روستاها شدیم تا از نزدیک شاهد ظرفیت خوب اشتغال خانگی این محصول در استان باشیم.
بعد از طی مسافت ۴۵کیلومتری به روستای زیزگان رسیدیم و به اولین خانه مورد نظر سری زدیم؛ خانهای که مادر و سه دختر و عروس خانواده مشغول نخ کردن تسبیح بودند.
دختر بزرگ خانواده سرپرست خانواده بود که هزینه زندگی خود و دو فرزندش را از این کار بدست میآورد.
از مادر خانواده پرسیدم چند ساعت در روز کار میکنند گفت: در کنار کارهای روزمره و کشاورزی و دامداری روزی ۵ساعت در مجموع مشغول به کار هستیم و ماهیانه درآمدی در حدود ۷۰۰ هزار تومن داریم.
۷۰۰ هزار تومان درآمد در خانه و برای هر روستایی که متوسط ۵ساعت در روز کار میکند قابل توجه است، که اگر بازار داخلی از دست چشم بادامیها نجات پیدا کند میشود درآمد پایدار و مناسب.
به خانهای دیگر رفتیم که پدر خانواده در کنار همسر و دو فرزند دختر و پسر نوجوانش مشغول بودند؛ پدر خانواده میگفت: درآمد کمی داشتم، اما چند ماهی است که بعد از غروب آفتاب در کنار هم تسبیحها را نخ میکنیم و شکر خدا درآمدمان خوب است.
در چند روز گذشته و در خلال تحقیقاتم، چند بار به سازمان صنعت، معدن و تجارت رفتم؛ اما هر بار یا با دری بسته مواجه شدم یا پاسخی سر بالا؛ پاسخی قانع کننده برای این سوال که چرا در سایه غفلت آنان، ۶۰درصد بازار کالایی مذهبی به دست کشوری کمونیست افتاده است؟! شاید نبود برنامه و بهانه تکراری نبود بودجه، مهمترین علت بی پاسخ ماندن سوالات من از مسئولان این سازمان باشد.
به هر حال آنچه شواهد و قرائن نشان میدهد، حکایت از وجود ظرفیتی بزرگ در کشور و به ویژه استان قم برای به دست آوردن بازاریست که با رقیبی سر سخت دست و پنجه نرم میکند؛ بازاری که با وجود کم فروغی اش توانسته گرما بخش خانههای روستائیان باشد؛ این گرما اگر پشتوانهای از جنس حمایت مسئولان و مبارزهای جدی با واردات بی رویه را به همراه داشته باشد، میتواند قوت قلبی برای تولید کنندگانی باشد که چشم امید کارگرانشان به بقای کسب و کار آنان است.
شیما کرمیانی _ خبرگزاری صداوسیما _ قم
شرم آوراست تحصیلکرده ما بقدری عقب مانده و مرتجع هستند که از نماد هائی دفاع میکنند که انها نقش عظیمی در عقب ماندگی جامعه بازی میکنند اصلا با وجود فلسفه نیاز هر عصری باید نیازمندی ها دگرگون و بروز رسانی شود اگر محمد تسبیه را برای بیکاران ۱۴۵۰ سال پیش ترویج داده امروز هیچ احدی بیکار نمی تواند زنده بماند پس تناقض آشکار در نفس عمل محمد بنام مروج دین و شما مسئولین به خوبی نمایان است اصلا چرا باید تسبیه ساخته شود تا وارداتش مجاز باشد
شما نمیدانید این واردات شفارشاتش توسط تجار ایرانی بوده واین مسئولین یا خود تجارند و یا عامل تارجراند چرا میدانید ولی نان را به نرخ روز خوردن اجازه نمی دهد واقعیت را بنویسید