پخش زنده
امروز: -
عبدالحي زلوم: پيش بيني مي شود رژیم صهیونیستی دچار فروپاشی شود ضمن آنکه طرح اصلی آمریکا برای جهانی شدن و ایجاد جهان تک قطبی به بن بست رسیده و ارکان نظام سرمایه داری در حال لرزیدن است .
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما؛ روزنامه الکترونیکی رای الیوم در مقاله ای به قلم عبدالحی زلوم، با اشاره به تحولات چند دهه اخیر در مناطق مختلف جهان پیش بینی کرد رژیم صهیونیستی دچار فروپاشی شود ضمن آنکه طرح اصلی آمریکا برای جهانی شدن و ایجاد جهان تک قطبی به بن بست رسیده و ارکان نظام سرمایه داری در حال لرزیدن است .
دلايل شکست آمريکا در سوريه و معامله قرن
در این مقاله با عنوان «به این دلایل آمریکا از سوریه عقب نشینی خواهد کرد و معامله قرن شکست خواهد خورد» آمده است؛ پس از گذشت بیش از ربع قرن( 25 سال) از اقدام بوش پدر در اعلان نظم نوین جهانی، که با جنگ اول خلیج(فارس) در سال 1991 ، آغاز شده بود، پس از افشای نیت آمریکا جهت تبدیل شدن به تنها قدرت برتر جهان با تکیه بر اصل مورد نظر بوش پسر که اساس آن جلوگیری از موجودیت قدرت یا ائتلاف قوی در رقابت با آمریکاست، پس از سیاست بوش پسر مبنی بر اینکه کسی که با آمریکا نیست در برابر آمریکاست و باید مجازات شود، پس از فجایع ناشی از آغاز جنگ علیه جهان اسلام و کشورهای عربی با شعار دروغین نبرد با تروریسم، پس از کشته شدن یا زخمی شدن دهها نظامی آمریکایی ، پس از خسارت 7000 میلیارد دلاری که نزدیک بود نظم مالی جهان و آمریکا را در سال 2008 فروبریزد، جهانی شدن و تک قطبی مورد نظر آمریکا، چه در داخل یا در خارج این کشور به بن بست رسیده است.
جرج دبلیو بوش با حکم دادگاه عالی از رقیب انتخاباتی اش که رای بیشتری را تصاحب کرده بود پیشی گرفت و با آمدن او طرح های جهانی شدن در دو بعد سیاسی و اقتصادی شدت گرفت اما نتیجه این کار، افزایش بدهی و جنگ بود ضمن اینکه در سایه چنین تلاش هایی ثروتمندان ثروتمند تر و مردم عادی از جمله مردم آمریکا فقیرتر شدند. در آمریکا شکاف طبقاتی افزایش یافت و آنانی که به حاشیه رانده شده بودند علیه چنین ظلم هایی به اعتراض برخاستند و در ادامه اعتصاب هایی در اروپا و برخی از کشورهای در حال توسعه آغاز شد. شرایط به گونه ای شده بود که مصداق این ضرب المثل چینی است، در عصر جهانی شدن مردم مثل نهنگی شده اند که از آب خارج شده است و حال سعی می کند با خشونت و تلاش خود را به جایگاه اول بازگرداند، در چنین شرایطی برای نهنگ مهم نیست که حرکت هایش او را به کجا می برد بلکه مهم این است از شرایط و جایگاه کنونی اش حرکت کند.
وخامت اوضاع آمريکا با روي کار آمدن ترامپ
نتیجه انزوای ناشی از جهانی شدن، جنبش جلیقه زردها در فرانسه و بهار عربی در کشورهای مختلف و تحرکات مشابه دیگریست که در آینده رخ خواهد داد. نتیجه انقلاب به حاشیه رانده شده ها در داخل آمریکا، روی کار آمدن فردی مثل ترامپ بود تا در واقع آمریکایی ها از چاله به چاه بیفتند همانگونه که بهار عربی به مانند رهایی از بیماری گری و گرفتار آمدن در دام بیماری طاعون بود.
بر خلاف مردمان اتحاد جماهیر شوروی که دین را افیون ملت ها می دانستند در این دوران در آمریکا کسانی پیدا شدند که با استفاده از این شرایط، از این افیون رایگان بهره گرفتند و به ترویج صهیونیسم مسیحی (پروتستانیسم) پرداختند تا بیش از هفتاد میلیون آمریکایی صهیونیست تر از صهیونیست ها شوند و این مسیر را راه رهایی خود تلقی کنند. در همین ایام وقتی یکی از زبدگان به یک مقام عالی در آیپک، گروه فشار صهیونیست ها، گفت، اعتقادات صهیونیسم مسیحی در واقع رویارویی با یهود شمرده می شود اینگونه پاسخ شنید که اشکالی ندارد اگر روزی شاهد آن بودیم که مسیح خود را به کوههای قدس رسانده است تصمیم دیگری اتخاذ می کنیم.
کم کم دونالد ترامپ به گزینه مورد نظر هواداران صهیونیسم مسیحی، خانواده های به حاشیه رانده شده و برخی از مخالفان تبدیل شد، این گروهها اندیشه سیاسی مشخصی نداشتند اما تنها چیزی که می دانستند این بود که شرایطی که در آن قرار دارند نباید ادامه یابد. کارشناسان ستاد انتخاباتی ترامپ نیز تمامی این مطالبات را در یک جمله به عنوان شعار انتخاباتی ترامپ خلاصه کردند و آن «اول آمریکا» بود.
معنی این شعار، خروج از جهانی شدن و بازگشت به داخل مرزهای آمریکاست و ترامپ هم در گفتار و رفتارش نشان داد هوادار این شعار است. وي در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت، مخالف جهانی شدن است. ترامپ در این مسیر قوانینی را برای حمایت از تجارت اتخاذ کرد که با الفبای تجارت در تناقض است در شرایطی که نظام تجاری از ستون های اصلی جهانی شدن تلقی می شود، نتیجه این سیاست های ترامپ احساس لغزش در نظام اقتصادی و سیاسی جهان بود و این لغزش و لرزش همچنان ادامه دارد. هوادارن ترامپ هم به این نتیجه رسیدند که جهانی شدن برای آنان مصیبت تلقی می شود، زیرا نتیجه این راهبرد،گرایش به نیروی کار ارزان خارجی و انتقال سرمایه ها به خارج از کشور بود تا جایی که سرمایه گذاری آمریکایی در خارج از کشورشان به بیش از سرمایه گذاری آنان در داخل رسید و همین امر بر رشد اقتصادی آمریکا تاثیر منفی گذاشت تا کشور برای جبران این نقیضه، به سمت اوراق قرضه برود و ادامه این روند بی توجهی به زیرساخت ها در آمریکا بود.
ورشکستگي اتاق فکر اقتصادي و سياسي جهاني شدن
به طور خلاصه می توان گفت، اتاق فکر اقتصادی و سیاسی جهانی شدن دچار ورشکستگی شده است، مثلا حمله نظامی آمریکا به عراق، که اساس آن با دروغ بود، سبب شد تا زیر ساخت های عراق آسیب ببیند، اهداف جنگ محقق نشود و حتی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم جنگ به نظام مالی آمریکا و جهان آسیب جدی برساند. دیگر ماجراجویی های آمریکا در منطقه نیز دستاوردی بهتر از عراق نداشت. مثلا جنگ افغانستان به طولانی ترین جنگ تاریخ آمریکا تبدیل شد تا این کشور هم زمان با اعلام تصمیم خود برای خروج بی قید و شرط نیروهایش از سوریه از تصمیم برای خروج نیمی از نیروهایش از افغانستان خبر دهد. یا آنکه جنگ نیابتی آمریکا علیه مقاومت لبنان که از طریق اسرائیل پیگیری می شد شکست خورد تا اشغالگران صهیونیستی در سال 2000 نیروهایشان را بدون هیچ پیش شرطی از اراضی اشغالی لبنان خارج کنند همانگونه که در جنگ سال 2006، با وجود آنکه رژيم صهيونيستي به مدت 33 روز، از تمامی ادوات و تجهیزات جنگی اش استفاده کرد نتیجه ای جز شکست برایش به دنبال نداشت. رژيم صهيونيستي دو بار هم در جنگ علیه غزه شکست خورد در شرایطی که غزه چیزی جز یک زندانی بزرگ اما مقاوم نیست، منطقه ای که وسعتش از وسعت مزرعه بوش در تگزاس هم کوچکتر است. در چنین شرایطی آیا صحیح نیست که بگوییم این رژیم سست تر از تار عنکبوت است و ورودش به بازی هایی که جز شکست برایش چیز به دنبال نداشت در ادامه به لعنتی علیه آنان در نسل های آینده تبدیل می شود؟
عقب نشینی تدریجی از جهانی شدن در منطقه، از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما آغاز شد. اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری خود در مصاحبه با نشریه آتلانتیک، شماره آوریل 2016، گفته بود، منطقه خاورمیانه در اولویت های اصلی آمریکا جای ندارد بلکه اولویت آمریکا شرق آسیا و آمریکای جنوبی است. این سخنان بعدها به اصول اوباما شهرت یافت. وي در همین مصاحبه تاکید کرده بود ایران دشمن عربستان نیست بلکه دشمن عربستان جوانان بیکار داخل کشورند که بیشتر آنان از اقشار به حاشیه رانده شده و منزوی محسوب می شوند در شرایطی که اقلیتی در این کشور بر منابع مالی و اقتصادی نفوذ سخت و عجیب دارند.
سقوط امپراتوري آمريکا
امروز ما و جهان در شرایط سختی قرار داریم، این مرحله در واقع مرحله انتقالی از یک دوره به دوره دیگر یعنی انتقال از عصر پیش به عصر پس از امپراتوری آمریکاست. این دوران به سالهای آخری که جهان در آستانه فروپاشی شوروی قرار گرفته بود شباهت زیادی دارد، خطر اصلی در این مرحله این است که اداره کنندگان امپراتوری در حال سقوط، افراد متعصب، کم تجربه و کودک صفتند.
اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و تا چند دهه از آن، جمهوری های مستقل اما تقریبا ویران و ناکام بر جای ماند اما این جمهوری ها به مرور زمان توانستند شرایط شان را مهار کنند و اداره امور را به دست بگیرند. اما شرایط آمریکا با شوروی فرق دارد، این کشور دارای قدرت انسانی، مادی و فناوری بسیار بالایی است، کشوری که در آینده به ابر قدرتی تبدیل می شود که جهانی شدن را قبول ندارد اما در مناطق مختلف جهان برای خود بازوها و نمایندگانی دارد. این روند سبب بروز تحول و تغییر در ائتلاف ها می شود و در ادامه همین تغییرات پیامدهایی جدی برای جهان به دنبال خواهد داشت. در این میان بیشترین زیان دیدگان نظام های رسمی عرب خواهند بود مگر اینکه خدا به آنان رحم کند. خروج از زیر سایه آمریکا و ورود به راهبردها و ائتلاف های جدید که بتواند منافع ملت ها را تامین کند کم کم در حال پدیدار شدن است، در این میان رژیم صهیونیستی که مع الاسف برخی از کشورهای عربی به او دلبسته اند بزرگ ترین زیانکار خواهد بود.
مقاله نويس راي اليوم در ادامه افزود: به گمان من عمر رژیم صهيونيستي به اندازه دولت برخاسته از صلیبی ها هم نیست و حتی به نظر می رسد آنان پایان این قرن را نبینند، و تفاوتی نیست که در ادامه راه فلسطینیان یا غیر فلسطینیان تلاش کنند تا روابطشان را با این رژیم بهبود ببخشند. سرنوشت کشورهایی که در چنگال صندوق بین المللی پول و فساد داخلی گرفتار شده اند نیز سرنوشت تلخی خواهد بود مگر اینکه بدون فوت وقت به اصلاح امورشان اقدام کنند و قطب نمای سیاست و اقتصادشان را تنظیم نمایند.
نظام سرمایه داری و جهانی شدن به پایان خط رسید است
عبدالحي زلوم در پایان اين مقاله خاطر نشان کرد بحران حال حاضر، بحران نظام سرمایه داری و جهانی شدن است، موضوعی که نام کتاب مرا که در اوج بحران مالی سال 2008 منتشر کرده بودم تشکیل می دهد، در آن کتاب به این نکته اشاره کردم که نظام سرمایه داری و جهانی شدن به پایان خط رسیده اند. مقدمه آن کتاب برگرفته از کتاب آینده سرمایه داری اثر پرفسور لستر سی تورو استاد دانشگاه ام آی تی آمریکاست که گفته است، نظام های رقیب نظام سرمایه داری، اعم از فاشیسم، سوسیالیسم و کمونیسم فروپاشیده اند، اما با وجود فروپاشی رقبا، باز هم به نظر می رسد ارکان نظام سرمایه داری در حال لرزش و لغزیدن است.