به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما؛ پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی تحت عنوان « یک دلیل برای اینکه امریکا دیگر نمی تواند پلیس دنیا باشد : واشنگتن ورشکسته شده است» نوشت : منازعه بر سر بودجه سالانه آمریکا به اوج خود رسیده است و پیامدهای اختلال عملکرد در واشنگتن از هم اکنون خود را نشان می دهد. این بی مسئولیتی های مالی بیش از هر چیز دیگر بر برنامه های داخلی تاثیر گذاشته است و اثرات آن طی سالهای آینده احتمالا بر سیاست خارجی و نظامی آمریکا نمایان خواهد شد .
دولت آمریکا هیچ وظیفه ای مهم تر از دفاع از کشور ندارد. با این همه تامین دفاع مشترک با توجه به وجود اقیانوسهای عظیم در شرق و غرب و همسایگان صلح طلب در شمال و جنوب ، بر اساس قانون اساسی آمریکا کار ساده ای است.
امروز تنها روسیه به دلیل زرادخانه موشکهای هسته ای بالستیک می تواند حمله ای جدی علیه آمریکا صورت دهد. با این همه مسکو انگیزه ای برای این کار ندارد زیرا نتیجه آن فاجعه بار خواهد بود . قدرت نظامی چین نیز رو به گسترش است ولی هدف آن ممانعت از استیلای واشنگتن بر چین و کشورهای همسایه تعریف شده است.
خطر حملات تروریستی نیز وجود دارد ولی این خطر در نتیجه سیاست های غلط و ناشیانه آمریکا تشدید می شود که برای آمریکا دشمن سازی می کند . در هر حال این حملات تهدیدی موجودیتی علیه واشنگتن محسوب نمی شوند. شاید بهترین گزینه برای کاهش این خطر ، کاهش نظامی گری به ویژه در منطقه خاورمیانه باشد.
بنابراین چرا آمریکا در بودجه سال مالی 2019 خود حدود 717 میلیارد دلار برای حفظ ارتش ، ناوگانهای دریایی وهوایی خود در سراسر جهان در نظر گرفته است؟ در هر حال هدف دفاع از آمریکا نیست. هدف در واقع حمایت از متحدان ، حفظ قدرت نفوذ ، دیکته کردن اراده و ترویج ارزش های مورد نظر آمریکا است. ممکن است هر یک از این اهداف به نوبه خود ارزشمند باشند ولی هیچیک به محافظت از تمامیت ارضی آمریکا ، مردم ، نظام قانون اساسی و رفاه کشور ربط پیدا نمی کند.
متاسفانه هزینه های حمله خیلی گرانتر از بازدارندگی است. به عبارت دیگر این بودجه به اصطلاح دفاعی ، تاوانی است که باید به ازای سیاست خارجی تهاجمی آمریکا پرداخته شود. چون هر چه باشد ایفای نقش ژاندارم جهان کاری نیست که مفت و ارزان تمام شود.
اعزام نظامیان آمریکایی به اقصی نقاط جهان برای جنگیدن و مردن کار احمقانه ای است. حتی اگر آمریکا زمانی احساس می کرد آنقدر ثروتمند است که می تواند در هزینه منابع مالی خود چنین دست و دل بازی به خرج دهد باید گفت آن دوران دیگر سپری شده و پایان یافته است. واشنگتن این روزها اساسا ورشکسته شده است .
سال گذشته حزب جمهوریخواه که زمانی خود را نگهبان خزانه کشور می دانست ، با استفاده از کنترل خود بر سنا و مجلس نمایندگان ، به طور همزمان بودجه فدرال را افزایش و مالیاتها را کاهش داد. نتیجه این بود که میزان کسری بودجه به 779 میلیارد دلار برسد در حالیکه این رقم در سال ماقبل از آن تنها 114 میلیارد دلار بود. آخرین باری که عموسام تا این اندازه کسری بالا آورده بود مربوط به سال 2012 و هنگام بروز بحران مالی می شد.
متاسفانه آمار و ارقام در این زمینه همچنان سیری صعودی نشان می دهد . به پیش بینی دفتر بودجه کنگره بودجه پیشنهادی رئیس جمهور در سال 2019 رقم کسری بودجه را تا حدودیک تریلیون دلار افزایش خواهد داد ، آن هم در شرایط بدون بروز یک بحران مالی جدید. و این رقم در سال 2028 افزایش خواهد یافت و به یک تریلیون و 527 میلیارد دلار یا تقریبا دو برابر سطح سال گذشته خواهد رسید. این افزایش دیون با افزایش نرخ بهره همراه خواهد بود. و این در شرایطی است جنگ تجاری که رئیس جمهور امریکا به راه انداخته است پیامدهای منفی این فرایند را دوچندان خواهد ساخت.
در اینجا باید پرسید در جهان امروز بر سر پنتاگون چه آمده است که این همه پول و زمان صرف ماجراجویی های نظامی دراقصی نقاط جهان می کند.
برای برقراری ثبات در هزینه های مالی واشنگتن ، ضروری است همه برنامه ها به ویژه هزینه های نظامی مورد بازنگری قرار بگیرد. شعار اول آمریکا آنگونه که رئیس جمهور ادعا می کند نباید به معنای نادیده گرفتن نیازها و حقوق دیگران باشد. بلکه باید بر این موضوع تاکید ورزد که بالاترین وظیفه دولت آمریکا در قبال مردم آن است. شعار اول آمریکا همچنین بدین معناست که توسل به جنگ - با توجه به هزینه های سرسام آور و از دست رفتن جان انسانها و مخاطرات و اتلاف منابع مالی ، آخرین گزینه ای است که باید بدان دست یازید.
هر چه بیشتر آمریکا منتظر اصلاح شیوه و رویکردهای خود باقی بماند ، ناچار به اعمال تغییرات بزرگتر و مخرب تری خواهد بود. تصویب کاهش بودجه نظامی در آینده موجب ثبات مالی و کاهش نرخ بهره درازمدت تر می شود و مردم می توانند خود را در داخل با کاهش درآمدها و در خارج با تقسیم بار هزینه های دفاعی وفق دهند.