پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از فرانس 24 ، پسر عموی محمد ششم پادشاه مغرب قتل جمال خاشقجی را تحقق شکست عربستان سعودی برای صدور نظام استبدادی و به شدت تمرکزگرای خود به کشورهای عربی دانست.
شبکه خبری تلویزیونی فرانس 24 در گفتگویی اختصاصی با مولای هشام العلوی، پسر عموی محمد ششم پادشاه مغرب نظر و دیدگاه وی را درباره مسائل مغرب و جهان عرب جویا شد که متن آن در پی می آید:
هشام العلوی در ابتدای این گفتگو به پرسشی درباره قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار منتقد و مخالف سیاسی عربستانی در دوم اکتبر سال دو هزار و هجده، در کنسولگری عربستان در استانبول ،قتلی که وی آن را خیلی صریح سیاسی توصیف کرده است پاسخ داد و گفت: این دوره ، مقطع زمانی بسیار دشواری برای رژیم سعودی است. در واقع قتل خاشقجی صرف نظر از اینکه نقض آشکار حقوق بشر است، نشان دهنده شکست تلاش برای سرکوب کردن انقلاب مردمی در برخی از کشورهای حوزه خلیج(فارس) و مصر بود.
در این خصوص خوب است به ماجراهایی که در یمن و قطر روی داد اشاره کنیم. ماجرای قتل خاشقجی به خوبی آشکار ساخت که رژیم سعودی نمی تواند به این شیوه کارهای خود را به جلو ببرد. اگر سعودی ها این کار ادامه دهند با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد.
وی در پاسخ به سئوالی درباره ماجراجویی های محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی که در یمن و قطر آغاز شد و با قتل جمال خاشقجی به اوج خود رسید، قتلی که با محکومیت های بین المللی به جز محکومیت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا مواجه شد با توجه به شناختی که او از این ولیعهد دارد گفت باید دانست این ماجرایی جویی ها با این قتل به آستانه بحرانی رسید. زیرا باید اول دانست که ضد انقلاب در این فضا چه معنایی می دهد. در عربستان سعودی ضد انقلاب عمل کردن(سرکوب خواسته های مردمی) به معنای خشکاندن کامل عرصه سیاسی و متمرکز کردن هر بیشتر قدرت و شاید هم صادر کردن آن به جاهای دیگر است. همچنانکه این حالت در مصر با وجود فردی مانند سیسی در راس قدرت تحقق پیدا کرده است. عربستان به مصر در استقرار چنین جریان ضد انقلابی با توجه به پویایی که در خود این کشور نیز وجود داشت کمک کرد. عربستان تلاش می کند همین حالت را به لیبی با وجود فردی مانند خلیفه حفتر صادر کند. عربستان تلاش می کند همین حالت را به یمن با تعیین جانشینی برای رژیم علی عبدالله صالح صادر کند. اما اگر دقت کنیم در همه این کشورها در برابر این خواست مقاومت وجود دارد. قتل خاشقجی کاملا این مقاومت را آشکار ساخت و نه بزرگی را به این خواسته و سیاست عربستان سعودی داد. بنابراین ما شاهد سیاستی بسیار وحشیانه هستیم که در عین حال جواب هم نمی دهد.
مجری فرانس 24 در ادامه نقش آمریکا را در این قتل مطرح کرد و با این استدلال که دونالد ترامپ به محمد بن سلمان برای انجام این کار آزادی عمل داده است پرسید آیا به همین علت ترامپ نیز به اندازه بن سلمان در این ماجرا مسئولیت دارد؟
پسرعموی پادشاه مغرب در پاسخ گفت دونالد ترامپ نیز مانند باراک اوباما در مورد اقداماتی که عربستان انجام می دهد خود را در کنار نگه می دارند . تنها چیزی که می توان در این باره گفت این است که به نظر می رسد به آنها (امیر نشین های خلیج فارس و عربستان سعودی) به نوعی آزادی عمل داده اند و به همین علت هم خیلی سریع این آزادی عمل نمود خود را با این گونه اقدامات و ماجرا جویی ها نشان می دهد. یک چیز مهم در سطح محلی وجود دارد که بسیار مهم است .
مقامات عربستان سعودی می توانند مخالفان خود را داخل هتل ریتز کارلتون حبس کنند . پوتین نیز همین کار را انجام داده است. تنها تفاوتی که کار پوتین با مسئولان عربستان سعودی در این خصوص داشته این است که پوتین این کار را انجام داده و بعد خیلی سریع اوضاع را سر و سامان داده و اجازه داده تا گروههای دیگری از نخبگان و سرآمدان سیاسی در کشور ظهور پیدا کنند. اما در عربستان سعودی برعکس پوتین عمل می شود . مقامات سعودی مخالفان سیاسی را در هتل ریتز کارلتون زندانی می کنند اما اجازه ظهور نخبگان سیاسی دیگری را در کشور نمی دهند. آنها تنها یک گیشه را که خودشان باشند برای کشور باز گذاشته اند. حالا سئوالی که مطرح می شود اینکه این گیشه به تنهایی از نظر اقتصادی باید چگونه کار کند؟ سعودی ها تنها یک مدل را در شیوه زمامداری خود می شناسند و دوست دارند آن را به دیگر کشورها صادر کنند و معلوم است که نتیجه نمی دهد.
مجری فرانس24 در ادامه این گفتگو گفت با توجه به نزدیکی که شما در گذشته ای نه چندان دور با خانواده سلطنتی عربستان داشته اید، آیا این نزدیکی با توجه به اینکه با رژیم به هر حال مستبدی بوده مورد انتقاد نبوده است؟
هشام العلوی در پاسخ گفت در آن زمان رژیم مستبد اما سنتی بر عربستان سعودی حاکم بود . اما رژیم قواعد و مقررات خاصی برای خود داشت. در گذشته در رژیم عربستان انعطاف پذیرایی هایی وجود داشت. اما اکنون ما در عربستان از نظام سنتی خارج شده ایم که تا حدودی هم به آخر خط رسیده بود . حالتی که محمد بن سلمان نیز آن را قبول داشت و اذعان می کرد مشکلاتی در نظام حکومتی کشور وجود دارد . اما وی به جای آنکه چیزهای معتبری را جایگزین آن کند تا مشکل حل شود اوضاع را مستبدانه تر، تمرکز گراتر و عمودی تر کرد. به جای آنکه بن سلمان به فکر ایجاد موسسات و نهادهای مردم نهاد در کشور باشد به دادن مقداری آزادی اجتماعی و گشایش بسنده کرد.
وی درباره اوضاع سیاسی در مغرب، کشور زادگاه خود نیز گفت بهار مغرب در این کشور شکست خورده است . زیرا نظام سلطنتی حاکم بر این کشور ، اراده ای برای این کار برای مردم نگذاشته بود. هر چند که برخی می گویند حکومت چنین اراده را چفت و بست کرده است. اما به نظر من سخنرانی که پادشاه مغرب در 19 ماه مارس ایراد کرد چیزی فراتر از یک سخنرانی کاملا جانبه دارانه بود. این سخنرانی نقطه عطفی بود هرچند که شکل عملی به خود نگرفت.
وی در ادامه درباره آینده نظام سیاسی حاکم بر مغرب نیز گفت یا باید نظام پادشاهی کنونی به نظام پادشاهی مشروطه تبدیل شود یا نظام پادشاهی در آینده در کار نخواهد بود. البته نمی توانم زمان مشخصی را در این خصوص مشخص کنم و بگویم چگونه انجام خواهد گرفت اما انجام خواهد گرفت. با توجه به برداشتی که من از تاریخ دارم بر این باورم چنین اتفاقی در مغرب خواهد افتاد.
وی در پاسخ به سئوال دیگری با این مضمون که آیا ممکن است جنبش اعتراضی دیگری در مغرب شکل گیرد گفت نظام حکومتی حاکم بر مغرب به بن بست رسیده است حکومت قادر نیست برون رفتی برای این مشکل خود پیدا کند. در مغرب تنش اجتماعی -اقتصادی بزرگی وجود دارد . اما هنوز به فشار سیاسی برای حکومت تبدیل نشده است. شکی نیست که روزی این تنش اجتماعی -اقتصادی به فشاری سیاسی برای حکومت تبدیل خواهد شد.بنابراین لازم است راهی پیدا شود تا اینکه ما در مغرب وارد تنش سیاسی ساختار یافته ای شویم و اینگونه از بروز خشونت در کشور جلوگیری شود.